1- گروه ژنتیک، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران، 2- گروه ژنتیک، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران ، s.reiisi@yahoo.com 3- گروه ژنتیک، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
چکیده: (3381 مشاهده)
چکیده زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس(MS)، یک بیماری التهابی مزمن در دستگاه عصبی مرکزی میباشد، که با تخریب غلاف میلین سلولهای عصبی همراه است. یکی از مهمترین سیتوکینهایی که در استعدادو یا تعدیل بیماری MS نقش دارد، فاکتور تغییر دهندهی رشد بتا(TGF-B) میباشد. ژن smurf2 نقش مهمیدر تعیین صلاحیت سلول در پاسخ به مسیر سیگنالینگ TGF-β دارد. بنابراین هدف از مطالعه حاضر مشخص شدن نقش ژن smurf2در این مسیر سیگنالینگ و همراهی آن با فاکتورهای بالینی در بیماران MS میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، 50 نمونه MS و 50 نمونه کنترل سالم بود. در ابتدا 2 سیسی خون محیطی از تمام بیماران مورد مطالعه گرفته شد. پس از استخراج RNA تام و سنتز DNA مکمل(cDNA) ، بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمیReal Time PCR به دست آمد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری تی تست و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مطالعه حاضر نشان میدهد که میزان میانگین بیان نسبی ژن Smurf2 در نمونههای بیمار نسبت به نمونههای سالم با کاهش بیان همراه بوده است(03/0=p). همچنین این کاهش بیان در حالت ناتوانی(EDSS) شدید به صورت معنیداری مشاهده شد، به صورتی که با افزایش ناتوانی در بیماران مبتلا به MS میزان بیان ژن Smurf2 کاهش یافته است (009/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به این که smurf2 یک پروتئین درگیر در مسیر سیگنالینگ TGF-B میباشد، در اینجا ممکن است کاهش بیانsmurf2 بر روی این مسیر به گونهای باشد که با تأثیر بر لیگاند اصلی آغازگر مسیر، سبب ایجاد ناهنجاری در سلول شود و در نهایت ممکن است بر تمایز نورونی تأثیر گذارد.
Behdarvand Dehkordi F, Reiisi S, Mohamadi Nejad P. Down-Regulation Smurf2 (Smad ubiquitin Regulatory Factor 2) Gene in Patients With RRMS and Association With High Disability
. armaghanj 2018; 23 (5) :631-642 URL: http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-2075-fa.html
بهداروند دهکردی فرشته، رئیسی سمیه، محمدی نزاد پریسا. کاهش بیان ژن Smurf2 Smad ubiquitin regulatory factor 2)) در بیماران مبتلا به RRMS و همراهی با افزایش میزان ناتوانی. ارمغان دانش. 1397; 23 (5) :631-642