چکیده:
مقدمه و هدف: دیابت شایعترین بیماری غدد درونریز و از شایعترین علل درگیری اعصاب محیطی میباشد. بعضاً روشهای الکترودیاگنوز متداول و همچنین روشهای تصویربرداری از جمله امآرآی در بیماران دیابتی دارای نوروپاتی محیطی، عدم وجود رادیکولوپاتی همزمان (از جمله درگیری ریشه عصبی ساکرال اول ) را به طور دقیق نمی-تواند مشخص کند. بسیاری از این بیماران ممکن است در نتیجه عدم تشخیص قطعی تحت اعمال جراحی غیرضروری (دیسک کمر) قرار گرفته و عوارض این اعمال جراحی را تجربه کنند. هدف از این مطالعه مقایسه رفلکس H متداول و مرکزی در بیماران دیابتی دارای نوروپاتی محیطی است.
مواد و روشها: این یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی بوده که در درمانگاههای طب فیزیکی و توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1387 انجام گردید. 42 بیمار دیابتی از بین مراجعه کنندگان که دارای نوروپاتی محیطی بوده و رفلکس H متداول عضله گاستروکنمیوس ـ سولئوس غیرطبیعی و یا بدون پاسخ داشتهاند، به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این افراد حلقه مرکزی رفلکس H در هر دو اندام تحتانی از طریق تحریک ریشه عصبی ساکرال اول به وسیله سوزن تک قطبی و ثبت از روی عضله گاستروکنمیوس ـ سولئوس مورد ارزیابی قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری مک نمار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از 84 اندام تحتانی بیماران دارای نوروپاتی دیابتی که رفلکس H متداول آنها مختل بود، 82 مورد (6/97 درصد) حلقه مرکزی رفلکس H قابل ثبت و میزان تأخیر زمانی آن کمتر از 8 هزارم ثانیه به دست آمد. در ضمن در تمام مواردی که زمان تأخیر رفلکس H متداول افزایش غیرطبیعی داشت، حلقه مرکزی این رفلکس در محدوده 85/7 ـ 5/5 هزارم ثانیه به دست آمد. زمان تأخیر حلقه مرکزی رفلکس Hدر افراد مورد مطالعه 96/0± 34/6 هزارم ثانیه و در محدوده 85/7ـ3/4 هزارم ثانیه به دست آمد.
نتیجهگیری: در بیماران دیابتی دارای نوروپاتی محیطی که رفلکس H متداول آنها مختل بود، حلقه مرکزی رفلکس H، روشی ارزشمند جهت ارزیابی ریشه عصبی ساکرال اول بوده و به نظر میرسد استفاده از این روش میتواند موجب تشخیص بهتر عدم وجود رادیکولوپاتی و کاهش میزان جراحیهای غیرضروری دیسک کمر و عوارض ناشی از آن در این دسته از بیماران شود.
واژههای کلیدی: حلقه مرکزی، رفلکس H ، نوروپاتی دیابت