[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۵ نتیجه برای تمایز

دکتر علی طبیبی، دکتر صدراله محرابی سی‌سخت ، دکتر اردلان اوژند، دکتر صمد زارع،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف: سرطان پروستات چهارمین سرطان شایع در دنیا است که بسته به نژاد و منطقه جغرافیایی شیوع متفاوتی دارد. شیوع کانسر پروستات در سطح دنیا با آنتی‌ژن اختصاصی پروستات ۴ تا ۱۰ نانوگرم بر میلی‌لیتر حدود ۲۰ درصد است. هدف از این مطالعه مقایسه پاتولوژی بیماران با آنتی‌ژن اختصاصی پروستات بین ۴ تا ۱۰ نانوگرم بر میلی‌لیتر از نظر شیوع سرطان پروستات بود. مواد و روش‌ها: در یک مطالعه توصیفــی‌ـ مقطعی تمـامی بیماران(۱۵۵ نفر) مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لبافی‌نژاد تهران با آنتی‌ژن اختصاصی پروستات بین ۴ تا ۱۰ نانوگرم بر میلی‌لیتر در سال‌های ۱۳۸۴‌ـ ۱۳۸۳ تحت نمونه‌برداری پروستات با هدایت سونوگرافی از طریق رکتوم قرار گرفتند. سپس جواب‌های پاتولوژی از نظر سن و درجه تمایز گلیسون در سه گروه تقسیم‌بندی شدند. ابزار گردآوری داده‌ها برگه اطلاعاتی بود. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و شاخص‌های توصیفی بررسی گردیدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که شیوع کانسر پروستات در بیماران تحت نمونه‌برداری ۴/۱۷درصد بود. همچنین بر اساس گروههای سنی شیوع کانسر به ترتیب در گروههای سنی؛ ۵۰ تا ۶۰ سال، ۶۰ تا ۷۰ سال و۷۰ تا ۸۰ سال ۲۹ درصد، ۱/۴۸ درصد و۲/۲۲ درصد و بر اساس درجه تمایز گلیسون در گروههای با درجه تمایز ۱ تا ۴ ، ۵ تا ۷ و ۸ تا ۱۰ به ترتیب؛ ۷/۳ درصد، ۷۴ درصد و ۲/۲۲ درصد بود. نتیجه‌گیری: در این مطالعه شیوع کانسرپروستات در بیماران با سطح سرمی آنتی‌ژن اختصاصی پروستات ۴ تا ۱۰ نانوگرم بر میلی‌لیتر ۴/۱۷ درصد و اغلب بیماران در گروه سنی۶۰ ـ۵۰ سال و بــا درجه تمایز گلیسون کمتر از ۷ قرار داشتند که با این گروه سنی و درجه تمایز گلیسون پایین این بیماران با جراحی رادیکال پروستاتکتومی قابل درمان قطعی می‌باشند. واژه‌های کلیدی: آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، درجه تمایز گلیسون، رادیکال پروستاتکتومی
آمنه خرم‌رودی، سیما نصری، ایرج امیری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه و هدف: خون بند ناف به عنوان یک منبع از سلول‌های بنیادی خون‌ساز است. این سلول‌ها نیای سلول‌هایی هستند که می‌توانند سیستم خون‌ساز در بیماران مبتلا به بیماری‌های بدخیم و خوش‌خیم را بازسازی کنند. سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌که از خون بند ناف انسان مشتق می شوند، در محیط آزمایشگاه، به انواع مختلفی از سلول‌ها از جمله؛ استخوان، غضروف و چربی تمایز می‌یابند. این مطالعه، امکان تبدیل سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌را که از سلول‌های بنیادی خون بند ناف به دست آمده‌اند به سلول‌های کبدی در محیط آزمایشگاه بررسی می‌ کند. مواد و روش‌ها: این یک مطالعه تجربی است که در سال ۱۳۸۷ در دانشگاه پیام نور مرکزی تهران با همکاری دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. خون بند ناف انسان از بیمارستان فاطمیه همدان تهیه شد و سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌از آن به وسیله سانتریفیوژ بر اساس شیب غلظت جدا و سلول‌های تک هسته‌ای آن کشت داده شد. وقتی تراکم سلولی سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌مشتق شده از خون بند ناف انسان به ۸۰ درصد رسید، با استفاده از محلول تریپسین ـ اتیلن دی‌آمین تترا استیک اسید پاساژ داده شدند. سپس از پاساژ دوم سلول‌ها را در محیط کشت DMEM حاوی ۱۰ میلی‌لیتر بر لیترسرم جنینی گاوی،۲۰ نانوگرم بر میلی‌لیتر فاکتور رشد کبدی،۱۰ نانوگرم بر لیتر فاکتور رشد فیبروبلاستی بازی و۲۰ نانوگرم بر لیتر انکوستاتین M کشت داده شدند. به طور متوسط هر سه روز یک‌بار محیط‌ها را تعویض کرده و محیط‌های جمع‌آوری شده در فریزر ۲۰ـ درجه سانتی‌گراد نگهداری شد تا ذخیره آلبومین، اوره، آلکالین فسفاتاز و آلفا فیتوپروتئین اندازه‌گیری شود. در پایان سلول‌های تمایز یافته با رنگ‌آمیزی پریودیک اسید شیف جهت برسی ذخیره گلیکوژن در سلول‌ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌ها: اندازه‌گیری فاکتورهای بیوشیمیایی در روزهای مختلف کشت نشان داد که غلظت آلبومین، اوره، آلکالین فسفاتاز و آلفا فیتوپروتئین به تدریج در طی تمایز افزایش یافت. هم‌چنین رنگ‌آمیزی پریودیک اسید شیف حاکی از ذخیره گلیکوژن در این سلول‌ها بود. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌مشتق از خون بند ناف انسان می‌توانند در آزمایشگاه تحت القاء فاکتورهای رشد کبدی و فیبروبلاستی پایه به سلول‌های کبدی تمایز یابند.
مهدی کدیور، فاطمه پیریایی، مینا رمضانی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه و هدف: امروزه اهمیت سلول‌های بنیادی به ویژه سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌‌ بر دانشمندان پوشیده نیست. سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌‌ سلول‌های بنیادی بالغی هستند که توانایی تمایز به بسیاری از سلول‌ها را دارند و از این نظر در مطالعه‌های پیش‌ بالینی اهمیت دارند. هدف از این مطالعه جدا سازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌‌ از مغز استخوان جوجه و اثبات توانایی تمایز این سلول‌ها بود. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه تجربی است که در سال‌های ۱۳۸۸ ـ ۱۳۸۷ در انستیتوپاستور ایران انجام شد. در این تحقیق، از مغز استخوان جوجه‌های سالم نژاد Raf با سن ۱۵ روز استفاده شد. به منظور کشت سلول‌های بنیادی مزانشیمی، با عمل فلاشینگ، مغز استخوان ران و درشت نی جدا شد. سپس سلول‌ها کشت شده و بعد از تکثیر سلولی، بخشی از آنها به منظور نگهداری در ازت مایع، منجمد شد. برای اثبات این که سلول‌های جدا شده سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌‌ هستند، تمایز سلول‌ها به سه رده استخوان، غضروف و چربی انجام شد. برای آنالیز هیستولوژیکی، رنگ‌آمیزی اختصاصی سلول‌ها صورت گرفت. یافته‌ها: مغز استخوان جوجه، یک منبع بالقوه از سلول‌های بنیادی بالغ می‌باشد. سلول‌های بنیادی به دست آمده از مغز استخوان جوجه، قادر به تمایز به سلول‌های استئوسیت، کندروسیت و آدیپوسیت بودند. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان ‌داد که سلول‌های بنیادی مغز استخوان جوجه، به علت قابلیت تمایز، استحصال آسان، کم هزینه و بدون محدودیت اخلاقی بودن، می‌توانند به عنوان یک منبع با ارزش سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌‌ پیشنهاد شوند.
هما محسنی کوچصفهانی، محمد نبیونی، حمداله دلاویز، خدیجه بهره‌بر، پریسا غیبی، نسیم اسلامی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه و هدف: عملکرد و شفافیت عدسی چشم در سنین پیری کاهش پیدا می‌کند. بنابراین مداخله خارجی برای ترمیم آن ضروری است. در این مطالعه، اثر تمایزی مایع زجاجیه بر سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌به سلول‌های فیبر عدسی بررسی شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربی طی سال‌های ۱۳۹۰-۱۳۸۹ در دانشگاه تربیت معلم تهران انجام شد. تعداد ۱۵ سر موش از نژاد NMRI انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تجربی ۱، ۲ و کنترل تقسیم شدند. ابتدا مغز استخوان از استخوان‌های ران و درشت نی موش‌ها جدا و کشت داده شد. با استفاده از مارکر Oct۴ و به روش ایمونوسیتو شیمی، ‌بنیادی بودن این سلول‌ها بررسی شد. سپس، سلول‌های بنیادی مزانشیمی ‌مغز استخوان به مدت ۱۴ و ۲۱ روز با رقت‌های ۱: ۱و۳: ۱ به ترتیب در گروه‌های تجربی ۱ و ۲ با مایع زجاجیه چشم گاو تیمار شدند. در موش‌های گروه کنترل کشت سلول‌ها بدون حضور مایع زجاجیه انجام شد. با میکروسکوپ فاز کنتراست معکوس، مورفولوژی تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی ‌به سلول‌های فیبر عدسی بررسی گردید. یافته‌ها: در کشت اولیه، جمعیت سلولی هتروژن بود و در پاساژهای بعدی بیشتر سلول‌ها دوکی شکل بودند. مطالعات ایمونوسیتوشیمی‌بنیادی بودن سلول‌ها را تأیید کرد. بررسی‌های مورفولوژیکی نشان داد که اکثر سلول‌های گروه‌های تجربی نسبت به سلول های گروه کنترل کشیده‌تر و به موازات هم آرایش یافته بودند. در داخل هسته آنها تعداد هستک‌ها زیاد شده و تقریباً ساختاری مشابه سلول‌های فیبر عدسی پیدا کرده بودند. به علاوه، غلظت ٢٥ درصد مایع زجاجیه در قیاس با غلظت۵۰ درصد اثرات تمایزی بهتری نشان داد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد، سلول‌های بنیادی مزانشیمی‌در اثر عمل القایی مایع زجاجیه می‌توانند در مسیر تمایز به فیبر عدسی قرار گیرند.
سیاوش صحت کاشانی، الهام حویزی، هادی نداف،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: سلول­ درمانی به عنوان روشی نوین برای ترمیم نقایص استخوانی با اندازه بحرانی حایز اهمیت است. از سوی دیگر گرافن و مشتقات آن از جمله ذرات کوانتومی‌‌گرافن(GQDs) به تازگی به عنوان  فاکتورهای مؤثر در تمایز سلولی مورد توجه قرار گرفته اند و شواهد نشان می‌‌دهد که این ذرات می‌­توانند در تمایز به سمت سلول­های استخوانی مؤثر باشند، بنابراین هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثر نقاط کوانتومی گرافن بر تمایز استئوبلاستی سلول­های بنیادی مشتق شده از اندومتر انسانی بود.
 
روش بررسی: این یک مطالعه تجربی می‌‌باشد که در سال ۱۳۹۸ در آزمایشگاه تحقیقاتی کشت سلول دانشگاه شهید چمران اهواز به انجام رسیده است. بعد از دست یابی به سلول­های بنیادی اندومتر مشتق شده از نمونه بافت رحم انسانی با استفاده از آنزیم کلاژناز و خالص‌سازی آنها، سلول‌ها در دو گروه کشت داده شدند که شامل دو گروه کنترل در محیط استئوژنیک استاندارد و گروه آزمایش بود که به همین محیط GQDs با غلظت ۵۰ میکروگرم در میلی­لیتر اضافه شد. سپس داده‌ها با استفاده از رنگ‌آمیزی الزارین رد، فعالیت آنزیم الکالین فسفتاز و بیان ژنی با روش qRT-PCR بررسی شد. داده‌‌ها با استفاده از آزمون‌ آماری  آنالیز واریانس و یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: در این جا برای اولین بار نتیجه تعامل GQDs با سلول­های بنیادی مزانشیمی ‌‌مشتق از اندومتر رحم در محیط آزمایشگاهی نشان داده شد و تأیید شد که حضور GQDs در محیط کشت استئوژنیک باعث افزایش معنی‌دار کارایی این محیط در القا تمایز سلول­های اندومتری به سلول­های استخوانی می‌‌شود. به علاوه تشکیل مقادیر بیشتر ندول­های کلسیم که با شدت بالای رنگ‌آ‌میزی الیزارین رد مشخص شد و هم‌چنین افزایش فعالیت آنزیم آلکالاین فسفاتاز در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل و افزایش معنی‌دار (۰۰۱/۰p<) بیان ژن‌های بتااکتین، استئوکلسین و استئوپونتین، نشان از تمایز بهتر و بیشتر سلول‌ها در گروه آزمایش داشت.  
 
نتیجه­گیری: این نتایج نشان می‌‌دهد تمایز سلول­های بنیادی اندومتر رحم به سلول­های استخوانی در محیط استئوژنیک استاندارد که به آن GQDs اضافه شده باشد می‌­تواند به صورت بالقوه روشی کاربردی برای افزایش تمایز استئوبلاستی و سلول­درمانی باشد.
 
 
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.15 seconds with 31 queries by YEKTAWEB 4725