۳ نتیجه برای اهواز
اصغر مرادقلی، کامبیز احمدی انگالی، محمدرضا آخوند، غلامرضا گودرزی، مریم دستورپور،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: برخی شواهد اپیدمیولوژیک ارتباط بین آلودگی هوای محیطی و اثرات نامطلوب سلامت را نشان دادهاند. با توجه به تأثیر آلودگی هوا بر شدت بیماریهای قلبی، هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثر آلودگی هوای روزانه بر مرگ و میر روزانه ناشی از بیماریهای قلبی ـ عروقی در شهر اهواز بود.
روش بررسی: در این مطالعه اکولوژیک که در سال ۱۳۹۷انجام شد، داده های آلودگی هوا از سازمان حفاظت محیط زیست اهواز مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادههای مرگ و میر از معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز جمعآوری شد. از مدلهای جمعی تعمیمیافته(GAMs) برای تجزیهوتحلیل دادهها با تأخیرهای مختلف آلایندههای هوا تا ۷ روز استفاده شده است. افزایش ۱۰ واحدی در همه آلایندهها به جزءCO (۱ واحدی) به منظور محاسبه خطر نسبی مرگها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: طی سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۳ تعداد ۱۰۶۲۵ مورد مرگ قلبی ـ عروقی در اهواز رخ داد که ۶۱۳۸ (۸/۵۷ درصد) آنها مرد بودند. میانگین تعداد مرگ روزانه، ماهانه، فصلی و سالانه ناشی از بیماریهای قلبیـ عروقی به ترتیب برابر با ۱۵/۴، ۴۹/۱۲۶، ۴۶/۳۷۹، ۸۶/۱۵۱۷ نفر محاسبه شد. بر اساس تجزیه و تحلیل مدل جمعی تعمیم یافته، قویترین رابطه بین NO۲ و مرگ و میر قلبی ـ عروقی روزانه در تأخیر ششم، با خطر نسبی ۰۰۷/۱= RR و فاصله اطمینان(۰۱۲/۱ـ ۰۰۲/۱): CI ۹۵ درصد برای NO۲ دیده شد. ضریب همبستگی NO۲با مرگ قلبی، مثبت معنیدار و برابر با ۰۴۲/۰ شد(۰۳۴/۰=p). رابطه معنیداری بین آلایندههایO۳ ، SO۲ و NO۲ با تعداد مرگومیر قلبی دیده نشد. افزایش در میزان PM۱۰ و CO تأثیر معکوس بر افزایش مرگ و میر قلبی داشتند و به ترتیب(۹۹۹/۰ـ۹۹۷/۰)CI: ۹۹۸/۰=RR و (۹۹۹/۰ـ ۹۷۹/۰) ۹۸۹/۰= RR بودند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آلایندۀ هوای NO۲ با افزایش مرگهای قلبیـ عروقی در اهواز مرتبط است. کاهش آلودگی هوای محیطی میتواند در کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی ـ عروقی و زندگی بهتر کمک کند.
ولی انصاری، امین حسین پور، مظفر واحدی، کوروش عزیزی، محمد جعفر مومن بالله فرد، فاطمه رجایی، بابک وزیزیان زاده، محسن کلانتری، حمزه علی پور،
دوره ۲۸، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کنهها به عنوان انگلهای خارجی، ناقلین بیولوژیک و مخازن بیماریهای مختلف، در انتقال عوامل بیماریها مختلفی به انسان و حیوانات نقش دارند. هدف از این مطالعه شناسایی کنههای سخت (Acari:Ixodidae)در روستاهای جنوبی جاده اهواز به خرمشهر در جنوب غرب ایران بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی که در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ در ۵ روستای منتخب جنوبی جاده اهواز به خرمشهر انجام شد، تعداد ۱۵۶ رأس دام مورد بررسی قرار گرفت، کنهها در دو فصل تابستان و پاییز از قسمتهای مختلف بدن گاو، گوسفند و بز جمعآوری و مطابق کلید تشخیصی چگینی شناسایی شدند. روش جمعآوری نمونه به صورت دستی بود، دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و آنالیز وایانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه ۱۵۶ رأس دام مورد بررسی قرار گرفت و ۲۳۴ کنه صید شد. در مجموع ۳ گونه کنه از ۲ جنس(ریپی سفالوس، هیالوما) شناسایی شد. در مجموع گونه هیالوما مارژیناتوم بیشترین و گونه ریپی سفالوس سنگوئینوس کمترین فراوانی را داشتند. در این منطقه، وفور کنهها ریپی سفالوس سانگوینوس ۴/۱۶ درصد، هیالوما اناتولیکوم ۲/۳۶ درصد و هیالوما مارژیناتوم ۴/۴۷ درصد بود. بیشرین وفور کنههای هیالوما مارژیناتوم و ریپی سفالوس سانگوینوس در روستای امالطیر به ترتیب با ۵۶ درصد و ۲۹ درصد مشاهده شد. بیشترین میزان مشاهده شده، گونه هیالوما اناتولیکوم در روستای کریشان با ۵۰ درصد مشاهده بود. الودگی به کنه در گاو ۶ درصد، گوسفند ۱۳ درصد و بز ۱۰ درصد مشاهده شد. فراوانی آلودگی به کنه بر اساس نواحی بدن در گاو ها به ترتیب در سر و گردن(۵۹درصد)، زیر دم و اطراف مقعد(۲۷ درصد)، کشاله ران(۱۴درصد) بوده که از نظر آماری، اختلاف معنیداری را نشان داد(۰۲/۰=p).
نتیجهگیری: پراکندگی کنههای جمعآوریشده نشان میدهد که مناطق مورد مطالعه به دلیل شرایط آب و هوایی، برای فعالیت کنهها مناسب میباشند، لذا برنامهریزان بهداشتی لازم است احتمال شیوع بیماریهای کنه زاد در این مناطق را مدنظر داشته باشند.
مریم فصیحی کرمی، ملوک بیرم وند، عبدالله رفیعی، بهمن چراغیان، احسان بیگ زاده،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بلاستوسیستیس هومینیس یکی از تک یاختههای شایع روده انسان و حیوانات است که کماکان بیماریزا بودن، تشخیص و درمان آن با چالش مواجه است، لذا هدف از این مطالعه تعیین و ارزیابی آگاهی و عملکرد کارکنان آزمایشگاههای شهر اهواز در خصوص بلاستوسیستیس هومینیس طی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی ـ توصیفی بر روی ۴۶۴ نفر از کارکنان آزمایشگاههای شاغل در مراکز خصوصی و دولتی شهرستان اهواز طی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ با استفاده از پرسشنامه و با مصاحبه چهره به چهره و الکترونیکی انجام شد. در پرسشنامه سوالاتی به منظور ارزیابی سطح آگاهی و عملکرد کارکنان آزمایشگاهها راجع به تک یاخته بلاستوسیستیس هومینیس گنجانده شده بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری کولموگروف ـ اسمیرنوف، تیتست، تیمستقل و آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از میان ۴۶۴ نفر شرکت کننده در مطالعه، ۸/۲۲ درصد با روش مصاحبه چهره به چهره و ۲/۷۷ درصد به صورت الکترونیکی به پرسشها پاسخ دادند. حداقل و حداکثر تعداد شرکت کنندگان به ترتیب کاردان(۳/۱۰ درصد) و کارشناس(۷/۵۶ درصد) بودند. ۶۷ درصد شرکت کنندگان دارای سابقه کار بالای ۱۰ سال بودند. بیش از ۸۵ درصد نسبت به تک یاخته بودن بلاستوسیستیس هومینیس آگاهی داشتند. رقمی بالای ۵۰ درصد شرکت کنندگان بلاستوسیستیس هومینیس را یکی از علل اسهال و درد شکمی می دانستند، اما آگاهی آنها از دیگر علایم بالینی مانند کهیر پایین بود(۳/۱۲ درصد). عملکرد حدود ۹۳ درصد از شرکت کنندگان در استفاده از روش گسترش مستقیم به عنوان یک روش تشخیصی مناسب بلاستوسیستیس هومینیس قابل قبول بود. ارتباط بین تجربه کاری و عملکرد آنها درخصوص این تک یاخته نیز معنیدار بود(۰۰۷/۰=p).
نتیجهگیری: مطالعه کنونی نشان داد که کارکنان آزمایشگاهها از سطح آگاهی قابل قبولی در مورد بلاستوسیستیس هومینیس برخوردار بودند، اما عملکرد قابل قبولی در برخورد با این تک یاخته نداشتند. به نظر میرسد علیرغم داشتن آگاهی مناسب نسبت به این تک یاخته آنچنان که شایسته است مورد توجه جامعه آزمایشگاهی نبوده و اهمییت ویژهای در بین انگلهای رودهای که به طور روتین گزارش میشود، ندارد. لذا اهمییت نگاه ویژه به این انگل درحیطه پزشکی به خصوص در آموزش واحد انگلشناسی به دانشجویان رشتههای مختلف پزشکی و همایشهای علمی و دورههای بازآموزی مطرح میشود تا شیوه تشخیصی و درمانی درستی برای آن اتخاذ شود.