۲۱ نتیجه برای فریبا
دکتر زهرا افتخار ، دکتر فریبا یارندی، دکتر مامک طهماسبی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف : سندرم هیپراستیمولاسیون تخمدانی به دنبال درمان با گنادوتروپین ها، کلومیفن و هورمون گنادوترپروین تعریف شده است. شکل خود به خودی این سندرم بسیار نادر است . در اینجا موردی از این سندرم را در ارتباط با حاملگی خود به خودی و پیچ خوردگی تخمدانی گزارش کرده ایم.
معرفی بیمار : بیمار خانم سی ساله ای با سن حاملگی ۱۱ هفته با درد شکم از یک هفته قبل به بیمارستان میرزا کوچک خان تهران در سال ۱۳۸۰ مراجعه کرده است. آزمایشهای عملکرد کبدی ، کلیوی و تیروئیدی همگی در محدوده طبیعی قرار داشتند . اندازه تخمدان سمت راست ۱۴۰ × ۱۴۸ میلی متر و تخمدان سمت چپ ۹۷ × ۱۳۷ میلی متر بود. همچنین مایع نسبتاً زیادی در لگن و شکم گزارش گردید. به بیمار استراحت مطلق در بستر همراه با محدودیت در مصرف مایعات داده شد و به علت تنگی نفس ، یک پاراسنتز تشخیصی و درمانی انجام گرفت. به علت هیپوآلبومینمی بیمار حدود ۱۰۰ گرم آلبومین در طی بستری در بیمارستان دریافت و دو هفته بعد بیمار مجدداً با شکایت درد و حساسیت سمت راست و پایین شکم ، به همراه حالت تهوع و استفراغ و با تشخیص پیچ خوردگی تخمدان سمت راست تحت عمل لاپاراتومی قرار گرفت . تشخیص درست بود . تخمدان سمت راست ۱۸۰ درجه چرخیده بود .
نتیجه گیری: احتمال پارگی و پیچ خوردگی تخمدان همیشه بایستی در این بیماران در نظر گرفته شود . اگر جراحی ضرورت یابد ، تنها کنترل خونریزی و باز کردن پیچ خوردگی تخمدان حتی اگر تخمدان ایسکمیک به نظر برسد اغلب کافی می باشد.
واژه های کلیدی : سندرم هیپراستیمولاسیون ، پیچ خوردگی تخمدانی، بارداری
دکتراسدا... کتباب، دکتر فریبا بیگ زاده عباسی، دکتر رامین صلوتی، دکترحمید رضا جهادی حسینی، دکترمحمو نجابت، دکتر حسین موحدان، دکترحمید خوش نیت، دکتر علی اکبر سرافراز ، دکتر شهراد تاج الدینی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: عمل جراحی کاتاراکت وابسته به سن، از جراحی های شایع چشم پزشکی است. اخیراً فیکوامولسیفیکاسیون به عنوان روش انتخابی جهت عمل جراحی کاتاراکت معرفی شده است. این مطالعه به منظور بررسی مقایسه ای میزان حدت بینایی و عوارض حین و بعد از عمل جراحــــــــی فیکوامولسیفیکاسیون و روش خارج کپسولی در بیماران مبتلا به کاتاراکت وابسته به سن انجام شده است.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش شاهدی همزمان آینده نگر ( غیر تصادفی ) بر روی ۱۰۰ بیمار (۵۲ نفر خارج کپسولی و ۴۸ نفر فیکوامولسیفیکاسیون) در محدوده سنی ۷۶- ۴۶ سال مراجعه کننده به بیمارستان های خلیلی و شهید دستغیب شیراز در سال های ۸۱-۱۳۸۰ انجام پذیرفت. ابتدا بیماران قبل از عمل جراحی از نظر سن، جنس، میزان حدت بینایی، میزان آستیگمات بر اساس اختلاف کراتومتری و نوع کاتاراکت مورد معاینه قرار گرفتند. سپس حین عمل از جهت سایز، محل برش، پارگی کپسول خلفی، خارج شدن ویتروس، افتادن هسته در ویتروس بررسی شدند و در روزهای ۱، ۵، ۱۴، ۹۰ و ۱۸۰ بعد از عمل از جهات حدت بینایی اصلاح شده و حدت بینایی اصلاح نشده و آستیگمات (کراتومتری و رفراکشن)، میزان التهاب، ورم قرنیه، کدورت کپسول خلفی و ادم سیستوئید ماکولار مورد معاینه قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده در فرم اطلاعاتی ثبت و از طریق نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: متوسط سن در عمل جراحی فیکوامولسیفیکاسیون ۲۶/۷±۲۷/۵۸ سال و در عمل خارج کپسولی ۸۴/۶±۷۱/۶۴ سال می باشد. بر اساس نتایج این مطالعه در پنجمین روز بعد ازعمل، ۳/۱۵ درصد افراد تحت عمـل خارج کپسولی و ۵/۶۲ درصد افراد تحت فیکوامولسیفیکاسیون به حدت بینایی
اصلاح نشده ۳۰ یـــا بیشتـــر دست یــــافتند. متوسط دیــــد اصلاح نشده در روز پنجم بعد از عمل
۶۰
فیکوامولسیفیکاسیون ۳/۳۰ و در عمل خارج کپسولی ۲۰ بــــود. میـزان متوسط آستیگماتیسم در روز
۶۰ ۶۰
اول بعد از عمل بر اساس اختلاف کراتومتری در روش خارج کپسولی ۰۸/۲ ۸۴/۴ دیوپتر و در فیکوامولسیفیکاسیون ۶۷/۱ ۲۷/۲ دیوپتر و بر اساس رفراکشن در خارج کپسولی ۰۸/۲ ۶۲/۳ دیوپتر و در فیکوامولسیفیکاسیون ۳۴/۱ ۹۱/۱ دیوپتر بود. میزان پارگی کپسول خلفی در روش خارج کپسولی ۶/۷ درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون ۵/۱۲درصد و میزان خارج شدن ویتروس در روش خارج کپسولی ۷/۵ درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون ۷/۱۰ درصد بود. میزان ادم قرنیه در روز اول بعد از عمل در روش خارج کپسولی ۲/۱۹ درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون ۸/۴۳ درصد بود، این در حالی است که بعد از ۲ هفته در بیمارانی که تحت عمل فیکوامولسیفیکاسیون قرار گرفته بودند هیچ ادم قرنیه مشاهده نشد، در صورتی که در ۸/۳درصد افراد تحت عمل خارج کپسولی، ادم قرنیه تا ۶ ماه ادامه یافت. افتادن هسته در ویتروس فقط در عمل فیکوامولسیفیکاسیون (۱/۲درصد ) اتفاق افتاد. شیوع جایجایی لنز داخل چشمی بعد از عمل فیکوامولسیفیکاسیون ۱/۴ درصد بود که ۱/۲ درصد (۱ نفر) نیاز به خارج کردن لنز داخل چشمی داشت، در حالی که این عوارض در روش خارج کپسولی وجود نداشت.
نتیجه گیری : میزان موفقیت و عوارض حین و بعد از عمل کاتاراکت به روش فیکوامولسیفیکاسیون در مقایسه با سایر مطالعات در حد قابل قبولی است. برای نتیجه گیری قطعی، درخواست تجربه همکاران سایر مراکز پیشنهاد می گردد.
واژه هـــــای کلیــــدی: فیکوامولسیفیکاسیون، عمل جراحی کاتاراکت به روش خارج کپسولی، آستیگماتیسم، حدت بینائی، ادم قرنیه، کدورت کپسول خلفی، خارج شدن ویتروس
کریم ناصری، شعله شامی، مهدی طیبی آراسته، فریبا فرهادیفر،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: در بعضی از موقعیتهای پزشکی تجویز شل کنندههای عضلانی جهت لولهگذاری تراشه به دنبال هوشبرهای وریدی ممکن است غیر لازم و یا گاهی مضر باشد. در چنین موقعیتهایی جای داروهای جایگزین جهت تسهیل لولهگذاری تراشه مشهود است. رمیفنتانیل از داروهای مخدر کوتاه اثر است که میتواند در حل این مشکل مفید باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر پروپوفل یا تیوپنتال در ترکیب با رمیفنتانیل بر وضعیت لولهگذاری تراشه در غیاب شل کنندههای عضلانی در بیهوشی عمومی انجام شد.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور که در سال ۱۳۸۵ در بیمارستان بعثت سنندج انجام شد، ۴۲ بیمار کلاس ۱و۲ انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا به صورت تصادفی بلوکی در یکی از دو گروه پروپوفل (۲ میلیگرم بر کیلوگرم) و گروه تیوپنتال (۵ میلیگرم بر کیلوگرم) قرار گرفتند. در همه بیماران ۵/۱ میلیگرم بر کیلوگرم لیدوکائین و ۵/۲ میکروگرم بر کیلوگرم رمیفنتانیل به عنوان پیشداروی بیهوشی ۳۰ ثانیه قبل از تجویز هوشبرها تزریق شد,۹۰ ثانیه بعد از القأ بیهوشی لارنگوسکوپی و لولهگذاری تراشه انجام شد. وضعیت لولهگذاری بر اساس سهولت تهویه با ماسک، شلی فک، سهولت لارنگوسکوپی، وضعیت طنابهای صوتی و پاسخ بیمار به لولهگذاری تراشه و باد کردن کاف لوله تراشه به صورت عالی، خوب ،قابل قبول و بد ارزیابی شد. میانگین فشارخون شریانی و تعداد ضربان قلب قبل و بعد از تزریق هوشبرها و نیز ۴۵ ثانیه، ۲ دقیقه و ۵ دقیقه بعد از لولهگذاری تراشه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS و آزمونهای آماری مجذور کای، دقیق فیشر و تی دانشجویی آنالیز گردید.
یافتهها: وضعیت لارنگوسکوپی و لولهگذاری عالی یا خوب در۹ نفر( ۹/۴۲ در صد)از بیماران گروه تیوپنتال و ۲۰ نفر(۲/۹۵ در صد ) از بیماران گروه پروپوفل حاصل شد (۰۵/۰p< ). افت میانگین فشارخون شریانی و تعداد ضربان قلب در گروه پروپوفل به طور معنیداری شدیدتر از گروه تیوپنتال بود(۰۵/۰p< ).
نتیجهگیری: ترکیب رمیفنتانیل با پروپوفل و یا تیوپنتال امکان تهویه با ماسک را در کلیه بیماران فاقد مشکلات راه هوایی فراهم میسازد، ولی ترکیب پروپوفل با رمیفنتانیل برای لولهگذاری تراشه در غیاب شل کنندههای عضلانی نسبت به ترکیب تیوپنتال با رمیفنتانیل برتر است، اما موجب تغییرات همودینامیک شدیدتر میشود.
دکتر محمود جلالی، شبنم پویا ، دکتر ابوالقاسم اشراقیان، دکتر اسداله رجب، مریم چمری، فریبا فاتحی، مریم زارعی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: دیابت یکی از علتهای مرگ و میر در جهان است و حدود ۵/۲ تا ۳ درصد مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند. عوارض ناشی از آترواسکلروز در افراد دیابتی۳ تا ۷ برابر بیشتر از افراد غیر دیابتی است. استرس اکسیداتیو نقش مهمی در ایجاد این عوارض دارد و همچنین نتایج مطالعات نشان دادهاند که ۱۰ درصد خطرات بیماریهای عروق کرونر را میتوان به بالا بودن سطح هموسیستئین پلاسما نسبت داد. در برخی از مطالعات گزارش شده است که مصرف اسید چرب امگاـ۳ در معالجه تعدادی از بیماریها از جمله دیابت نقش دارند،لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر اسیدهای چرب امگاـ۳ بر سطح سرمی هموسیستئین ومالوندیآلدهید در بیماران دیابتی نوع ۲ انجام گرفت.
مواد و روشها: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور بر روی ۸۱ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو از میان بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران است که در تهران در سال ۱۳۸۵ انجام گرفت. افراد به صورت تصادفی به دو گروه دریافت کننده امگاـ۳ (۴۱ نفر) و یا دریافت کننده دارونما(۴۰ نفر) تقسیم شده و به مدت ۸ هفته این مکملها را مصرف کردند. نمونههای خون ناشتا در شروع و پایان هفته هشتم جمعآوری شد. اندازهگیری مالوندیآلدهید جهت بررسی پراکسیداسیون چربیها از روش تیوباربیتوریک اسید انجام شد و اندازهگیری هموسیستئین به روش آنزیماتیک سایکلینگ با دستگاه اتوآنالایزر هیتاچی انجام گرفت. آنالیز دریافت مواد مغذی با استفاده از نرمافزارFPII انجام شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و شاخصهای توصیفی و آزمونهای آماری تی زوجی و مستقل آنالیز گردید.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن، طول مدت ابتلا به دیابت، نمایه توده بدن و دریافتهای غذایی در دو گروه تفاوت آماری معنیداری را نشان ندادند. مقدار مالوندیآلدهید در گروه مداخله پس از انجام مداخله کاهش یافت که تفاوت آماری معنیداری را نسبت به گروه کنترل نشان نداد، اما کاهش سطح هموسیستئین در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل، از نظر آماری معنیدار بود(۰۰۰۱/۰=p ).
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که دریافت مقدار ۳ گرم امگاـ۳ به صورت روزانه و به مدت ۲ ماه موجب کاهش سطح هموسیستئین سرم خواهد شد، اما روی پراکسیداسیون لیپیدی تأثیر آماری معنیداری ندارد.
واژههای کلیدی: دیابت نوع دو، اسیدهای چرب امگاـ۳ ، هموسیستئین، مالوندیآلدهید
دکتر فریبا سیدالشهدایی، دکتر افسانه غفاری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: حاملگی هتروتوپیک به حاملگیهای همزمان داخل و خارج از رحم اطلاق میشود. این وضعیت بیشتر در زنانی دیده میشود که در سیکلهای درمانی کمک باروری قرار گرفتهاند، ولی به ندرت به صورت خود به خودی نیز رخ میدهد. از آنجایی که روشهای تشخیصی و درمانی معمول ممکن است کارایی لازم را نداشته باشند، حاملگی هتروتوپیک یک مشکل تشخیصی و درمانی را برای پزشکان ایجاد میکند. دراین حالت ظن بالینی قوی برای تشخیص و حفظ حاملگی داخل رحم در طی درمان ضروری است. در این مقاله یک مورد حاملگی هتروتوپیک خود به خودی پاره شده گزارش شده است.
معرفی بیمار: بیمار زنی ۳۲ ساله با تأخیر قاعدگی به مدت دو ماه، به علت درد شکم، تهوع و استفراغ در وضعیت شوک هیپوولمیک در سال ۱۳۸۶ به اورژانس یکی از بیمارستانهای شهر سنندج مراجعه کرده است. سابقه یک بار سزارین را ذکر مینمود. در معاینه، شکم اتساع آشکار همراه با حساسیت عمومی و ارجاعی داشت. سونوگرافی مایع آزاد فراوان داخل شکم و لگن و نیز تجمع هتروژن وسیع نشانگر هماتوم در آدنکس راست را نشان داد. در داخل رحم، کیسه حاملگی با جنین ۷ هفته و ضربان قلب نرمال مشاهده شد. بیمار با تشخیص حاملگی هتروتوپیک تحت لاپاراتومی قرار گرفت و لوله پاره شده با حاملگی نا به جای داخل آن برداشته شد. حاملگی داخل رحم بدون مشکل ادامه یافته و منجر به تولد نوزاد سالم دختر شد.
نتیجهگیری: پزشکان باید در برخورد با زنان در سنین باروری از احتمال بروز حاملگی هتروتوپ آگاه باشند. هر گونه وضعیت غیر طبیعی در معاینه یا سونوگرافی بیمار بارداری که حاملگی داخل رحم دارد و دچار درد شکم شده است، باید پزشک را متوجه حاملگی هتروتوپیک نماید.
واژههای کلیدی: حاملگی خارج از رحم، حاملگی هتروتوپیک ، روشهای کمک باروری
فریبا محامد، دکتر کامبیز کریم زاده شیرازی ، عزیزالله پور محمودی ، عبدمحمد موسوی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: استئوپروز (پوکی استخوان) بیماری بسیار شایعی است که تأثیرات قابل ملاحظهای بر سلامتی انسان دارد و سبک و شیوه زندگی نقش مهمی در ابتلا ء به درجات مختلف آن دارد. با توجه به آمارهای جهانی تخمین اولیه این است که در ایران بالغ بر ۷ میلیون نفر بالاتر از ۵۰ سال بوده که از این تعداد حدود ۷/۱ میلیون نفر در معرض خطر شکستگی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش بر اساس مدل قصد رفتار بر رفتار پیشگیری کننده از پوکی استخوان در دانشجویان دختر انجام شده است .
مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی عرصهای میباشد. جامعه مورد مطالعه ۸۲ نفر از دانشجویان دختر دانشکده بهداشت ورودی سال ۱۳۸۶ بود که به روش تمام شماری وارد مطالعه شدند و از طریق بلوکهای تصادفی به دو گروه مورد(۴۲ نفر) و شاهد(۴۰ نفر) تقسیم شدند. سپس دانشجویان به پرسشنامه طراحی شده بر اساس مدل قصد رفتار پاسخ دادند و آنگاه به بررسی پاسخها و تعیین نیازهای آموزشی اقدام شد. برنامه آموزشی طراحی شده مطابق مدل قصد رفتار برای گروه مورد به مدت سه ماه، هر ماه چهار جلسه و هر جلسه ۵/۱ ساعت به روش سخنرانی و بحث گروهی اجرا شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی و کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش، نگرش و قصد رفتار افراد گروه مورد بعد از مداخله نسبت به قبل از مداخله در زمینه پیشگیری از پوکی استخوان اختلاف آماری معنیداری دارد(۰۰۰۱/۰p<)، در حالی که در خصوص گروه شاهد اختلاف معنیدار نبود .
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش چنین استنباط میشود که آموزش اختصاصی بر اساس مدل قصد رفتار در بهبود دانش، نگرش و قصد رفتار دانشجویان دختر مؤثر بوده است، لذا پیشنهاد میگردد از این الگو در آموزش پیشگیری از پوکی استخوان استفاده گردد.
واژههای کلیدی: قصد رفتار، پوکی استخوان، دانشجویان دختر
فریبا فرهادیفر، شعله شاه غیبی، معصومه رضایی، نرجس نوری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: حاملگی نابجای دوقلوی یک طرفه بسیار نادر است و تا کنون ۱۰۰ مورد از آن گزارش شده است و حاملگی لولهای دو طرفه همزمان نیز نادرترین فرم حاملگی دوقلوی دوتخمکی است. در این مقاله یک مورد حاملگی نابجای دوقلوی دوطرفه همراه با حاملگی داخل رحمیزنده گزارش شده است.
معرفی بیمار: بیمار خانمی۳۴ ساله بود که در تاریخ ۱۲/۱۰/۱۳۸۶ و با سن حاملگی ۱۲ هفته طبق تاریخ اولین روز آخرین قاعدگی به درمانگاه اورژانس مامایی بیمارستان بعثت شهرستان سنندج ، با درد متناوب کرامپی هر دو ربع تحتانی شکم از دو روز قبل مراجعه کرده بود. بیمار سابقه یک بار سقط و نازایی ثانویه قبلی و تزریق گنادوتروپین یائسگی انسانی داشت. در سونوگرافی، رحم حامله با سن ۱۲ هفته همراه کیست دوطرفه تخمدان که یکی از آنها پاره شده بود و نیز مقدار قابل توجهی مایع آزاد در لگن گزارش شد و به همین دلیل بیمار کاندید جراحی شد. حین جراحی، دو ناحیه شدیداً متسع در لوله رحمیچپ که هر دو سالم بودند و دو حاملگی نابجا در لوله رحمی راست که یکی پاره و دیگری سالم بود مشاهده گردید.
نتیجهگیری: مدنظر قراردادن حاملگی خارج رحمی در برخورد با زنان در سنین باروری امری ضروری است و باید همواره در هر بیمار حامله که دچار درد شکم میشود، مورد توجه قرار گیرد.
رکسانا یغمایی، فرخ راد، فریبا فرهادی فر، منیر نجفی پیراسته، راز خطیبی ،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: ملاسما یک بیماری هیپرملانوز اکتسابی است و در صورتی که به موقع درمان نشود، میتواند سبب مشکلات زیبایی در زنان شود. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مقایسهای کرم هیدروکینون ۲ درصد و ملفید در درمان بیماری ملاسما بود.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱۳۸۷ در دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد. تعداد ۶۲ نفر که قبلاً به بیماری ملاسما مبتلا گردیده بودند انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به یک گروه از بیماران کرم هیدروکینون ۲ درصد و به گروه دیگر کرم ملفید داده شد. پس از ۱۲ هفته مصرف روزانه دارو، میزان بهبود به وسیله پزشک متخصص ارزیابی گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: پس از درمان در گروههای درمان با هیدروکینون و ملفید پاسخ درمانی مشابهی دیده شد و بین دو گروه تفاوت معنیداری از نظر پاسخ به درمان مشاهده نشد(۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که استفاده از کرم ملفید به اندازه هیدروکینون ۲ درصد در درمان ملاسما مؤثر است، لذا میتواند در پروتکلهای درمانی ملاسما مورد توجه قرار گیرد.
علی عباسی، ناهید جلیلپور، علی کامکار، قادر زاده باقری، فریبا محامد،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: موفقیت در روابط خانوادگی و رضایت زناشویی تا حدود زیادی به بر خورداری هر یک از زوجین به پارهای آگاهیها و مهارتهای مرتبط با نقش زن و شوهری یا پدر و مادری وابسته است. هدف این مطالعه تعیین میزان تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی زنان متأهل و شاغل بود.
روش بررسی: این مطالعه شبه آزمایشی در سال ۱۳۸۹ بر روی ۵۰ نفر از زنان متأهل شهر دو گنبدان انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و اطلاعات جمعیتشناختی در دو مرحله پیش از آموزش و یک سال پس از آموزش استفاده شد. داده ها با استفاده آزمون از آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان ۳۵ سال، میانگین تعداد فرزندان ۸/۱نفر و میانگین مدت ازدواج ۳۶/۱۰سال بود. میانگین کلی نمرات در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون معنی دار بود(۰۰۲/۰p<). تفاوت کلی نمرات زیر مقیاسهای موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارضات و نظارتهای مالی واقتصادی معنیدار بود(۰۵/۰p<). در زیر مقیاسهای روابط با بستگان و دوستان، فعالیتهای مربوط به اوقات فراغت، ازدواج و فرزندان تفاوت معنیداری دیده نشد(۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که آموزش مهارتهای زناشویی در بهبود وضعیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی تأثیر دارد و باعث ارتقای کیفیت زندگی زنان متأهل میشود.
فریبا قدس بین، خدیجه یزدانی، ایران جهان بین، ساره کشاورزی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: دوره پس از زایمان از مراحل حیاتی زندگی زنان است که میتواند بر کیفیت زندگی آنها اثر بگذارد. در این دوران آموزش از عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی میباشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت بر کیفیت زندگی زنان نخست زا در دوره پس از زایمان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی ۵۲ زن نخستزا که به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل تقسیم شدند، انجام شد. آموزش در ۶ هفته اول پس از زایمان به گروه آزمون ارایه شد. مقایسه کیفیت زندگی زنان در دو گروه در هفته اول و ششم با استفاده از پرسشنامه اختصاصی کیفیت زندگی انجام شد. دادهها با آزمونهای آماری مجذور کای و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تفاوت معنیداری را بین اختلاف میانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله بین دو گروه نشان داد(۰۰۱/۰(p<، اما این اختلاف در گروه آزمون واضحتر از گروه کنترل بود. به علاوه اختلاف میانگین پنج بعد کیفیت زندگی ( احساس مادر به خود، فرزند، همسر، روابط جنسی و سلامت ) در گروه آزمون بیشتر از گروه کنترل بود(۰۰۱/۰>p ).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، آموزش رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی میتواند در ارتقاء کیفیت زندگی زنان نخست زا مؤثر باشد، لذا توجه مراقبین بهداشتی به این امر مهم معطوف میشود.
رحیم استوار، محمد فرارویی، فریبا محامد،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: توجه به ابعاد مختلف بهداشت دوران بلوغ نقش مهمی در سلامت دختران و در نهایت سلامت باروری آینده آنان دارد. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر دو روش آموزش ایفای نقش و کلاسیک در زمینه بهداشت قاعدگی بر رفتار دختران مدارس راهنمایی بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی، نیازهای آموزشی دوران بلوغ دختران دوره راهنمایی را با روش مصاحبه، بررسی میکند. در این مطالعه دو مدرسه راهنمایی دخترانه به صورت تصادفی انتخاب شده و دانشآموزان این مدارس (هر مدرسه ۶۰ نفر) پرسشنامه آگاهی، نگرش و چک لیست عملکرد در زمینه بهداشت دوران بلوغ را تکمیل نمودند. سپس یکی از مدارس جهت انجام مداخلات آموزشی به صورت تصادفی انتخاب شده و مدرسه دیگر به عنوان شاهد مورد بررسی قرار گرفت. پس از گروهبندی دانشآموزان به چهار زیر گروه ۱۵ نفره، در گروه مداخله طی چهار جلسه به شیوه ایفای نقش، پرسش و پاسخ وسخنرانی مداخله انجام شد. در مدرسه گروه شاهد به همان تعداد دانشآموزان از طریق آموزش کلاسیک (سخنرانی)، آموزش در مورد بهداشت بلوغ را دریافت نمودند. نتایج مداخله در دو گروه با هم مقایسه شد. دادهها با آزمونهای آماری تی دانشجویی، تی تست مستقل و زوج و آنالیز کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانش، نگرش و عملکرد دختران راهنمایی در خصوص بهداشت قاعدگی، قبل و بعد از مداخله و اجرای روش آموزشی ایفای نقش به طور معنیداری افزایش یافت(۰۵/۰>p). به این ترتیب که میانگین نمره آگاهی قبل از مداخله در گروه ایفای نقش۵۳/۱±۳۵/۲ و پس از مداخله ۱/۱۱± ۲۵/۴ بود. میانگین نمره نگرش قبل از مداخله۱/۳۳±۸۳/۲ و پس از مداخله ۲۷/۱±۹۶/۳ بود. میانگین نمره عملکرد قبل از مداخله۳۴/۲±۰۴/۶ و پس از مداخله ۵۵/۱±۶۱/۸ بود، در حالی که در گروه کلاسیک اختلاف معنیداری مشاهده نشد(۰۵/۰
فریبا مدرسی، سید حسین زاهدیان، نذیر هاشمیمحمداباد،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: مسئله خیانت زناشویی در جامعه ایران به عنوان یک نگرانی رو به رشد مطرح است که با ناپایداری در روابط و نرخ بالای طلاق همراه است. هدف از این مطالعه بررسی میزان سازگاری زناشویی و کیفیت عشق در متقاضیان طلاق دارای سابقه خیانت زناشویی و فاقد سابقه خیانت زناشویی بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، تحلیلی ـ مقطعی که در سال ۱۳۹۰، بر روی مراجعین مراکز بهزستی استان فارس انجام شد، تعداد ۹۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سه گروه مساوی با سابقه خیانت زناشویی و متقاضی طلاق، متقاضی طلاق بدون سابقه خیانت زناشویی و گروه شاهد انتخاب شدند. افراد هر سه گروه پرسشنامه های مقیاس سازگاری اسپاینر و مقیاس مثلث عشق اشترنبرگ را تکمیل نمودند. افراد گروه دارای سابقه خیانت زناشویی مقیاس مثلث عشق را مجددأ درباره رابطه فرازناشویی خود تکمیل نمودند.داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تی وابسته تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بین گروههای متقاضی طلاق با گروه شاهد از نظر ابعاد مختلف مثلث عشق و میزان سازگاری زناشویی تفاوت معنیداری وجود داشت(۰۰۱/۰p<). یافتهها همچنین حاکی از تفاوت معنیداری بین متقاضیان طلاق با و بدون سابقه خیانت زناشویی از نظر میزان صمیمیت تفاوت معنی داری وجود داشت(۰۰۱/۰p<)، شور و اشتیاق، تعهد و تصمیم دررابطه بود(۰۰۱/۰p<). بررسی کیفیت عشق در افراد دارای سابقه خیانت زناشویی نشانگر تفاوت در تمام ابعاد مثلث عشق اشترنبرگ در رابطه باهمسر و روابط فرازناشویی بود(۰۰۱/۰p<)).
نتیجه گیری: ناسازگاری زناشویی به تنهایی پیش بین قوی برای خیانت زناشویی در شرایط دشوار زندگی نیست و با توجه به نتایج این پژوهش عامل مهمتر در گرایش به روابط فرازناشویی، کیفیت رابطه و عشق میان زوجین و میزان تخریب ابعاد مختلف آن است.
فریبا آقایی، مهسا محسن زاده، فرح نامنی، فواد فیضاللهی،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: تأثیرهای مثبت تمرین تناوبی شدید(HIIT) بر تقویت مسیرهای متابولیسم بافت عضلانی سالم به اثبات رسیده است. از جمله هدفهای دیابت تخریب متابولیسم گلوکز و چربی عضله میباشد، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ۸ هفته تمرین تناوبی شدید بر تعدیل بیان ژنی پروتئین متصل به رتینول ۴(RBP۴) و پروتئین کیناز فعالشده با AMP (AMPK) در عضله نعلی رتها میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۶۰ رت نر نژاد ویستار با میانگین سنی ۸ هفته، وزن۲۰±۲۵۰ گرم به طور تصادفی در ۵ گروه(تعداد=۱۲)؛ پایه، کنترل سالم، دیابت، تمرین HIIT، گروه دیابت و تمرین، تقسیم شدند. قبل از شروع برنامه تمرینی، تمامی گروهها به غیر از گروههای پایه و کنترل سالم و تمرین به وسیله تزریق نیکوتین آمیدـ استرپتوزوتوسین ((STZ با تزریق صفاقی دیابتی شدند. رتهای گروههای تمرینی به مدت ۸ هفته، ۵ روز در هفته با شدت ۸۰ تا ۸۵ درصد حداکثر سرعت به تمرینهای HIIT پرداختند. ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، پس از بیهوشی رتها با محلول زایلازین و کتامین، عضله نعلی خارج و میزانmRNA RBP۴ و mRNA AMPK سنجیده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: القای دیابت سبب افزایش معنیدار در میزان mRNA RBP۴ شد. در حالی که کاهش این ژن در گروه دیابت و تمرین نسبت به گروه دیابت معنیدار بود(۰۰۳/۰=p). انجام تمرین ورزشی HIIT به صورت قابل توجهی میزان mRNA AMPK را نسبت به گروه دیابت و کنترل سالم افزایش داد(۰۰۱/۰=p). همچنین افزایش این ژن در گروه دیابت و تمرین نسبت به گروه دیابت معنیدار بود(۰۰۲/۰=p).
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از تمرین HIIT قادر به مقابله با اثرات تخریبی دیابت با افزایش فاکتور کلیدی متابولیسم سلول عضلانی AMPK(تحریک افزایش انتقال GLUT) و کاهش RBP میباشد که میتواند در بهبود مقاومت به انسولین سلول عضلانی مؤثر باشد.
ندا شریفی، رقیه رحمانی بیلندی، فریبا مردانی، فاطمه عادلی زاده،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: تیساکس یک بیماری نادر اتوزومی مغلوب و عصبی ناشی از تجمع گلیکواسفنگولیپید درون لیزوزومهای سلولی است. تجمع گانگلیوزید ناشی از جهش در ژن بتا هگزوزآمینیداز(HEXA) میباشد که این جهش باعث کاهش فعالیت و نقص آنزیم HEXAمیشود. هدف از این مطالعه تعیین و گزارش دو مورد بیماری تیساکس در یک خانواده که با اندازهگیری فعالیت آنزیم بتا هگزوزآمینیداز A تأیید شده، بود.
معرفی بیمار: مورد اول؛ دختر ۳ سالهای که رشد و تکامل کودکی او تا ۹ماهگی تقریباً طبیعی بود و پس ازآن دچار پسرفت شده و دارای علایم ظاهری مشکلات بلع، حرکات غیر طبیعی چشم، عدم توجه به اطرافیان، تحریکپذیری و تأخیر رشد بود. در معاینه ته چشم بیمار لکه قرمز گیلاسی دو طرفه وجود داشته است. در ارزیابی نمونه خون بیمار، نقص در فعالیت آنزیم بتا هگزوزآمینیداز A گزارش شد و بر این اساس تشخیص بیماری تی ساکس تأیید شد، لذا کودک در سن ۳ سالگی فوت شد. مورد دوم، پسر ۱ سالهای که رشد و نمو او تا ۶ ماهگی طبیعی بوده و پس از آن دچار تأخیر در رشد و تکامل شده و دارای علایم ظاهری که شامل عدم توجه به اطرافیان، تحریکپذیری، مشکلات تنفسی، شلی عضلات و عدم کنترل اندامها، یبوست، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و پسرفت تکامل شده است. در معاینه ته چشم بیمار لکه قرمز گیلاسی دو طرفه وجود داشت. در ارزیابی نمونه خون، نقص در فعالیت آنزیم بتاهگزوزآمینیداز A گزارش شد و بر این اساس تشخیص بیماری تی ساکس تأیید شد.
نتیجهگیری: در کودکان با رشد و نمو طبیعی که پس از مدتی دچار هر یک از علایم ضعف پیشرونده، از دست دادن مهارتهای حرکتی، افزایش واکنش حرکتی، تحریک پذیری، کوری و کاهش شنوایی، تشنج و وجود لکه های قرمز گیلاسی در ته چشم میشوند، باید تشخیص بیماری تیساکس مد نظر قرار گیرد.
فریبا بختیاری، حسن متین همایی، فرشاد غزالیان،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع دو اثرات اکسیداتیوی و ضد آنژیوژنزی را از طریق مسیرهای مختلف در بافت قلب اعمال میکند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و بررسی اثر ۴ هفته تمرین هوازی بر شاخصهای استرس اکسیداتیو و آنژیوژنز در بافت قلب رتهای نر مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش بررسی: در یک مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۷ انجام شد، ۳۰ سر رت نر نژاد ویستار وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی به سه گروه مساوی؛ دیابتی با تمرین هوازی، گروه کنترل دیابتی و گروه کنترل سالم تقسیم شدند. القاء دیابت نوع دوم از طریق تزریق درون صفاقی STZ صورت گرفت. پروتکل تمرین هوازی فزآینده شامل ۴ هفته، ۵ جلسه در هفته دویدن بر روی تریدمیل با سرعت ۲۰ متر بر دقیقه به مدت ۶۰ دقیقه بود. سطوح ROS و NO به ترتیب توسط اسپکتروفلوریمتر و رنگ سنجی اندازه گیری شدند. بیان ژنهای HIF-۱α و VEGF توسط Real time & PCR بررسی شدند. دادهها با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیابت نوع دو موجب افزایش معنیدار سطوح ROS(۰۵/۰>p) و کاهش معنیدار سطوح NO (۰۵/۰>p) و بیان ژنهای HIF-۱α(۰۵/۰>p) وVEGF(۰۵/۰>p) در مقایسه با گروه کنترل سالم شده است. تمرین هوازی باعث کاهش معنیدار سطوح ROS(۰۵/۰>p) و افزایش معنیدار سطوح NO(۰۵/۰>p) و افزایش بیان ژنهای HIF-۱α(۰۵/۰>p) و VEGF (۰۵/۰>p) در مقایسه با گروه کنترل دیابت شده است. هم چنین، تمرین هوازی باعث کاهش معنی دار گلوکز (۰۵/۰>p) در مقایسه با گروه کنترل دیابت شد.
نتیجهگیری: دیابت نوع دو باعث افزایش استرس اکسیداتیو در بافت قلب میشود و فرآیند آنژیوژنز در قلب دیابتی را مختل میکند. به نظر میرسد تمرین هوازی با کاهش ROS، دارای اثر مثبت بر فرآیند آنژیوژنز میباشد و میتواند باعث بهبود قلب دیابتی شود.
فریبا تابع بردبار، منیژه کاوه،
دوره ۲۵، شماره ۰ - ( شماره ۱ ، ویژه نامه کرونا ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع بیماری کوید ۱۹ پیامدهای مختلفی در سطح اقتصادی، اجتماعی و روانی دارد. از جمله پیامدهای روان شناختی این بیماری میتوان به اضطراب اشاره کرد. برخی متغیرهای فردی از جمله مکانیسمهای دفاعی در ایجاد اضطراب نقش مهمی دارند. بنابراین هدف از این پژوهش مطالعه تعیین و بررسی رابطه به کارگیری انواع مکانیسمهای دفاعی با اضطراب بیماری کرونا بود.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی میباشد که در سال ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد ۲۰ تا ۸۰ ساله استانهای جنوبی کشور بودند که به دلیل شیوع بالای کرونا در استانهای جنوبی و دسترسی به نمونههای چهار استان جنوبی شامل؛ فارس، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان انتخاب شدند. روش نمونهگیری به صورت در دسترس و بنا بر رضایت افراد برای همکاری بود. این روش با توجه به محدودیتهای رفت و آمد به دلیل خطر کرونا انتخاب و پرسشنامههای اضطراب بیماری کرونا و مکانیسمهای دفاعی اندرو، سینگ و باند به صورت مجازی و از طریق شبکههای اجتماعی تکمیل نمودند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که میزان بالای اضطراب کرونا(در بعد جسمانی و روانی) با نمرات بالا در مکانیسمهای دفاعی روان آزرده و رشد نایافته همبستگی مثبت دارد. همچنین مکانیسمهای دفاعی به میزان ۵۸ درصد از اضطراب کرونا را پیشبینی نمودند. بر اساس ضرایب بتا از میان سه مکانیسم دفاعی بیشترین قدرت تأثیر مثبت و معنیداری به لحاظ آماری مرتبط با مکانیسم دفاعی رشد نایافته است(۲۹=β) و کمترین تأثیر مکانیسم دفاعی روان آزرده بوده است(۲۱=β) و مکانیسم دفاعی رشد یافته به شیوه منفی (۲۷-=β) قدرت پیشبینی داشته است.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استفاده مناسب از مکانیسم های دفاعی، یکی از راههای حفظ بهداشت روانی است. در مقابله با هر بحرانی جدا از اقدامات بهداشتی، توجه به متغیرهای درون فردی به خصوص در حوزه سبکهای دفاعی و مقابلهای افراد میتواند به تدوین پروتکلهای درمانی کاملتر و بومیکمک نماید.
فریبا منصوری، سید سجاد خرم روز، یاسر محمودی موردراز، مسعود مرعشی فرد، سید علی اصغر ملک حسینی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت کلونیزاسیون استافیلوکوکوس ارئوس در التهاب پستان گاو و نقش بیوفیلم در روند بیماریزایی، هدف از این مطالعه تعیین و بررسی فنوتیپی تولید بیوفیلم و متعاقب آن شناسایی ژنهای مرتبط با تولید بیوفیلم در ایزولههای استافیلوکوکوس ارئوس جدا شده از پستان از گاوهای مبتلا به التهاب پستان بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، ۵۰۲ نمونه از شیر گاوهای مبتلا به التهاب پستان تحت بالینی، از دامداریهای شهرستان بویراحمد و دنا جمعآوری گردید. پس از جداسازی اولیه باکتریها، از روش PCR و با بررسی وجود ژن nucA به تأیید نهایی استافیلوکوکوس ارئوس اقدام شد. بررسی فنوتیپی بیوفیلم به روش کنگورد آگارپلیت صورت گرفت. جهت شناسایی و تکثیر ژنهای مرتبط با بیوفیلم(icaA، icaD، fnbA، clfA، cna وbap) از روش مولکولی PCR استفاده شد. دادهها با استفاده از روشهای اماری توصیفی و آزمون آماری مجذور کای تجزیه وتحلیل شدند.
یافتهها: در مجموع ۸۰(۹/۱۵ درصد) ایزوله استافیلوکوکوس ارئوس جداسازی شد، که از میان آنها ۵۵(۷/۶۸ درصد ) ایزوله توانایی تشکیل بیوفیلم را داشتند. بالاترین فراوانی مربوط به ژنicaD در۵/۸۷ درصد ایزولهها و ژن bap با کمترین فراوانی در۴ ایزوله(۵ درصد)شناسایی شد. تولید بیوفیلم به وسیله باکتریها با حضور ژنهای icaD(۰۰۰۱/۰=p)، icaA(۰۰۳/۰=p)، fnbA(۰۰۰۱/۰=p) و clfA(۰۰۰۱/۰=p) از نظر آماری ارتباط معنیدار داشت.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت بیوفیلم در مقاومت آنتیبیوتیکی و همچنین فراوانی بالای تشکیل بیوفیلم در سویههای جدا شده به عنوان زنگ خطر محسوب میشود، از این رو تشکیل بیوفیلم با کمک به افزایش توان استقرار و بیماریزایی باکتری میتواند آسیبهای بهداشتی و اقتصادی زیادی را بر جامعه تحمیل کند.
فریبا قهرمانی، ذاکر صالحی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: رادیوگرافی از قفسه سینه یکی از رایجترین تصویربرداریهای اشعه ایکس است که در سراسر دنیا انجام میشود. در حین این فرآیند به جز قفسه سینه بافتهای دیگری از جمله تیروئید نیز در معرض پرتوگیری هستند. با توجه به این که یکی از مهمترین ریسک فاکتورهای سرطان تیروئید پرتوهای یونیزان است، اندازهگیری میزان جذب این پرتوها در تیروئید اهمیت ویژه ای دارد. هدف از این مطالعه تعیین و ارزیابی دوز جذبی تیروئید حین تصویربرداری از قفسه سینه به روش شبیهسازی مونت کارلو بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال ۱۳۹۹ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از BEAMnrc دستگاه رادیوگرافی ROX ساخت شرکت زیمنس به روش کدگذاری مونت کارلو شبیهسازی شد و سپس با استفاده از تصاویر سیتی اسکن قفسه سینه به دست آمده از بیماران و به روش CTCREATE فانتوم قفسه سینه طراحی و انرژیهای ۱۰۰ و ۷۰ و ۸۰ کیلوالکترون ولت در کد مونت کارلو استفاده شدند. ۳۰۰ میلیون ذره در شبیه سازی BEAMnrc و ۱۰۰ میلیون ذره در شبیهسازی DOSXYXnrc استفاده شد. دز جذب شده در تیروئید با استفاده از BEAMdp و از روی خروجیهای به دست آمده در شبیه سازی BEAMnrc محاسبه شد. همچنین با استفاده از نرمافزار اکسل نمودار PDD برای انرژیهای مختلف رسم و تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که D/Dmaxدر مختصات مختلف شامل مقادیر متفاوتی در بازه ۵۴/۰ تا ۹۱/۶ می باشند. خطای محاسبات از ۳۲/۰ تا ۷۳/۱۸ درصد محاسبه شد. همچنین مقادیر به دست آمده در نمودارهای PDD نسبت به پژوهشهای مشابهی که از روشهای متفاوتی در دزیمتری استفاده کرده اند به طور نسبی دقت بالاتری را نشان دادند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که جذب دز در تیروئید در همه محدودههای انرژی که به طور معمول در رادیوگرافی قفسه سینه انجام میشود وجود دارد. نتایج نشان داد در برخی از نقاط مقدار دز جذبی بیش از ۶ برابر دز سطحی بوده است.
عبدالله پورصمد، فریبا تدریسی نیک، محمد ملکزاده،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم پیش از قاعدگی(PMS) علاوه بر کاهش کیفیت زندگی، عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد و زندگی روزانه ایشان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. لذا هدف از این تحقیق تعیین و بررسی فراوانی نسبی سندرم پیش از قاعدگی و برخی از عوامل مرتبط در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی که در سال ۱۳۹۶ انجام گرفت، تعداد ۱۹۳ نفر از دانشجویان خانم دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که واجد ملاکهای ورود به مطالعه بودند، از طریق نمونهگیری در دسترس از بین تمام رشتهها انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق علاوه بر فرم دموگرافیک، پرسشنامههای غربالگری علایم قبل از قاعدگی(PSST ) و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(WHOQOL ) مورد استفاده قرار گرفت و پرسشنامههای تحقیق به وسیله شرکت کنندگان تکمیل گردید. دادههای جمعآوری شده به وسیله آزمونهای آماری مجذور کای، تی و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه تعداد ۷۳ نفر(۸/۳۷ درصد) دچار PMS و ۲۴ نفر(۴/۱۲ درصد) دارای اختلال دیسفوریک قبل از قاعدگی(PMDD) بودند. نتایج نشان داد که افراد دارای فعالیت فیزیکی به طور معنیداری کمتر از افراد بدون فعالیت فیزیکی به PMS و یا PMDD مبتلا میشوند(۰۵/۰p<). در میانگین توده بدنی شرکت کنندگان در سه گروه از افراد مبتلا به PMS، PMDD و سالم اختلاف معنیداری مشاهده نشد(۰۵/۰p<). نتایج نشان داد که میانگین ابعاد جسمیو روانشناختی کیفیت زندگی در افراد سالم به طور معنیداری از دو گروه مبتلا به PMS و PMMD بالاتر بود(۰۵/۰p<).
نتیجه گیری: با توجه به فراوانی نسبی بالای PMS در دانشجویان دانشگاه، توجه مسئولان دانشگاه به این مساله و حفظ بهداشت روانی دانشجویان از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به ارتباط این بیماری با فعالیت بدنی و ورزش، تشویق دانشجویان به انجام فعالیتهای ورزشی و ورزش منظم میتواند شدت علایم و عوارض PMS را کاهش دهد.
رحمن یوسفی، فریبا حافظی، سعید بختیارپور، بهنام مکوندی،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان از جمله بیماریهای صعبالعلاج است که در درمان آن علاوه بر درمان دارویی و پزشکی، مداخلات روانشناختی نیز در کاهش پیامدهای روانی آن مؤثر هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیپنوتیزم شناختی ـ رفتاری و درمان مبتنی بر ذهنآگاهی روی ابعاد ترس از عود در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با استفاده از روش پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود که در سال ۱۳۹۹ـ۱۳۹۸ انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر گرگان بودند. حجم نمونه با توجه به توان آزمون(۸۰/۰)، اندازه اثر(۵۰/۰) و سطح اطمینان(۰۵/۰) با توجه به جدول کوهن برای گروه نمونه(۱۵ نفر) بود. با توجه به ملاکهای ورود ۴۵ نفر انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه اولیه؛ نمونهها بهصورت تصادفی به سه گروه ۱۵ نفری تقسیم و سپس با گمارش تصادفی دو تا از گروهها به عنوان گروه مداخله و دیگر گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد و ابزار پژوهش پرسشنامه ترس از عود بود. گروههای مداخله تحت آموزش گروهی هیپنوتیزم شناختیـ رفتاری و درمان گروهی ذهنآگاهی قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، کولموگروف ـ اسمیرنف، لوین و تست تعقیبی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مداخلههای مبتنی بر هیپنوتیزم شناختی-رفتاری و درمان مبتنیبر ذهن آگاهی روی کاهش ترس از عود تأثیر معنیدار داشتهاند. نتایج حاصل از آزمون تعقیبی یزای مقایسه اثربخشی نیز نشان داد مداخله هیپنوتیزم شناختی ـ رفتاری اثربخشی بیشتری در کاهش ترس از عود داشته است.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش ترس از عود بیماری در مبتلایان به سرطان تحت تأثیر درمان هیپنوتیزم مبتنی بر شناختی ـ رفتاری بهبود بهتری داشته است. از این رو به کارگیری این پرتکل درمانی برای بیماران سرطانی پیشنهاد میگردد.