[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳ نتیجه برای حسینی رمقانی

سیده خدیجه مرادیانی گیزه رود، فضل اله میردریکوند، نسرین السادات حسینی رمقانی، مهناز مهرابی،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: مادران دارای کودک مبتلا به اختلال لجبازی نافرمانی مشکلات مربوط به سلامت روان از جمله اضطراب، افسردگی و پرخاشگری بیشتری را تجربه می­کنند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر اضطراب، افسردگی و پرخاشگری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال لجبازی نافرمانی بود.

روش بررسی: طرح پژوهش حاضر به صورت شبه­آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران دارای دانش­آموز دختر مبتلا به اختلال لجبازی نافرمانی(گروه سنی ۶ تا ۱۲ سال) در دبستان­های ابتدایی شهر نورآباد، بوده است. نمونه­گیری در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف انجام شد. بدین منظور۳۴ نفر از مادران دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی مبتلا به اختلال لجبازی نافرمانی بعد از نمونه­گیری هدفمند به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. از فهرست رفتاری کودک(فرم گزارش والدین CBCL و فرم معلم TRF) به همراه مصاحبه بالینی به عنوان ابزار غربالگری و از پرسشنامه­های اضطراب و افسردگی بک و پرخاشگری، برای گردآوری داده­ها در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون استفاده شد. برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن­آگاهی، به مدت ۸ جلسه ۲ ساعته بر روی گروه آزمایش اعمال گردید. داده­های جمع‌آوری شده با استفاده از شاخص­های آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار)، تحلیل کوواریانس یک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته­ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن­آگاهی منجر به تفاوت معنی‌دار آماری (۰۰۱/۰>p) بین مراحل پیش و پس از آزمون در نمره کلی اضطراب، افسردگی و پرخاشگری در گروه آزمایش شد. به این صورت که در مرحله پس­آزمون بعد از کنترل نمرات پیش­آزمون، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری کمتری را گزارش نمودند.

نتیجه­گیری: با توجه به اثربخش بودن استفاده از برنامه فرزندپروری مبتنی بر ذهن­آگاهی در کاهش علایم اضطراب، افسردگی و پرخاشگری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال لجبازی نافرمانی، آموزش این برنامه در راستای کاهش فشارروانی این گروه از افراد جامعه پیشنهاد می­شود.

 


عزت اله قدم پور، نسرین السادات حسینی رمقانی، سیده خدیجه مرادیانی گیزه رود،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: مدل طرح‌واره­­های هیجانی بر نقش ارزیابی و تفسیر علایم اضطرابی و راهبردهای تنظیم هیجان در اختلالات اضطرابی تأکید زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرح‌واره درمانی هیجانی بر حساسیت اضطرابی و راهبردهای تنظیم هیجان در دانش­آموزان با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی صورت گرفت.
 
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع شبه­آزمایشی می‌باشد، که به صورت پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶ـ۱۳۹۵ در مــــدارس متوسطه شهرستان دلفان بودند. بدین منظور۳۲ نفر از دانش­آموزان دارای نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی به روش غربال­گری انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند.  از پرسشنامه­های اضطراب اجتماعی کانور(SPIN) به همراه مصاحبه بالینی به عنوان ابزار غربالگری و از پرسشنامه­های حساسیت اضطرابی(ASI) و تنظیم هیجان(ERQ) برای گردآوری داده­هااستفاده شد. در مرحله بعد افراد گروه آزمایشی در فرآیند اصلی مداخله­ طرح‌واره درمانی هیجانی که طی ۱۰ جلسه­ ۹۰ دقیقه­ای اجرا شد، شرکت نمودند، در حالی که گروه کنترل چنین مداخله­ای را دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسه‌های مداخله­ای، هر دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پس­آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. داده­ها با استفاده از آزمون کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی در مرحله پس­آزمون در مقایسه با گروه کنترل، میانگین نمرات حساسیت اضطرابی و راهبرد فرونشانی تنظیم هیجان به طور معنی‌داری کاهش (۰۰۱/۰>p) و میانگین نمرات راهبرد ارزیابی مجدد  تنظیم هیجان به طور معنی‌داری افزیش یافته است (۰۰۱/۰>p).
 
نتیجه­گیری: نتایج حاکی از آن است که طرح‌واره­درمانی هیجانی می­تواند به عنوان مداخله­ای مؤثر برای کاهش علایم اختلال اضطراب اجتماعی و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در افراد دارای نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
 

 
حبیب هادیان فرد، فاطمه رضایی، نسرین السادات حسینی رمقانی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به احتمال عود نشانه­های اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) و ناکارآمدی رویکردهای درمانی در بهبودی ماندگار علایم این اختلال، شناسایی دقیق عوامل دخیل در شروع و حفظ PTSD از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی نقش آسیب‌های کودکی، چشم­انداز زمان و اجتناب تجربی در اختلال استرس پس از سانحه بود.
 
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش توصیفی‌ـ تحلیلی، از نوع طرح‌های همبستگی، با استفاده از روش مدل‌سازی معادلات ساختاری می‌باشد،  جامعه آماری شامل ۱۳۱ بیمار مبتلا به PTSD(۷۲ نفر زن و ۵۹ نفر مرد) مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر شیراز در سال ۱۳۹۷ بودند که با توجه به معیارهای ورود و خروج و اجرای مصاحبه ساختاریافته برای اختلالات محور یک و دو(SCID) انتخاب شدند. فهرست اختلال استرس پس از سانحه(PCL-۵)، فرم کوتاه پرسشنامه آسیب­های کودکی((CTQ، پرسشنامه چشم‌انداز زمان زیمباردو(ZTPI) و پرسشنامه پذیرش و عمل(AAQ-II)) مورد استفاده قرار گرفت. داده­ها بوسیله تحلیل معادلات ساختاری (ضرایب همبستگی و رگرسیون) در نرم افزارAMOS (ver ۲۳) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
 
یافته­ها: یافتهها نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است(۹۵/۰= CFI، ۹۲/۰= GFI، ۹۳/۰= TLI، ۹۵/۰=IFI، ۹۰/۰=NFI، ۰۷/۰=RMSEA)بدین صورت که رابطه آسیب­های کودکی با چشم­انداز زمان، اجتناب تجربی و نشانه‌های PTSD معنی‌دار بود. تمامی متغیر‌ها(آسیب‌های کودکی، چشم­انداز زمان و اجتناب تجربی) توانستند نشانه­های PTSD را به صورت مستقیم پیش‌بینی کنند. هم‌چنین چشم­انداز زمان و اجتناب تجربی به طور معنی‌داری رابطه بین آسیب­های کودکی و نشانه­های PTSD را میانجی می­کردند.
 
نتیجه­گیری: در مجموع نتایج این مطالعه با نظریه چشم­انداز زمان برای PTSD و مدل مفهومی این پژوهش هم‌خوان است. به طوری که افرادی که در کودکی مورد سوء استفاده یا طرد قرار گرفته­اند، یک چشم انداز زمانی منفی را شکل می­دهند که به نوبه خود منجر به استفاده از راهبردهای منفی تنظیم هیجان برای مقابله با هیجانات منفی می­گردد. یافته­های این مطالعه پیشنهاد می­کند که در طراحی مداخلات روانشناختی برای افراد مبتلا به  PTSD باید به نقش آسیب­های کودکی، چشم­انداز زمان و اجتناب تجربی توجه نمود.
 
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 29 queries by YEKTAWEB 4714