چکیده:
مقدمه و هدف: بدخیمی مجرای کیست تیروگلوسال از تــومورهـــای ناشایع خط وسط گردن است که اکثر مواقع پس از برداشتن کیست تشخیص داده مــیشود و شیوع ایـــن تومور حدود 5/1-1 درصد است. در این مقاله دو مورد از بدخیمی پاپیلاری کیست تیــروگلوسال گزارش میشود.
معرفی بیمار: بیماران دو زن 24 و 16 ساله بودند که در سالهای 1379و1377 به دلیــل تودهای در ناحیه خط وسط گردن به بیمارستان خلیلی دانشگـــاه علوم پزشکـی شیــراز مراجعه نموده بودند. آزمایشهای پاراکلینیکی جهت بدخیمی در کیست تیروگلوسال هـر دو منفی بود، اما پس از جراحی هر دو بدخیمی پاپیلاری در کیست تیروگلوسال داشتند و در طول 6و8 سال گذشته تنها تحت پیگیری قرار گـــرفتند و از عمل جراحی دوم و برداشتن تیروئید و درمان با ید رادیواکتیو اجتناب شد.
نتیجهگیری: نمونهبرداری بـــا سوزن و سونوگرافــــی در کیست تیروگلوسال از جهت رد بدخیمـــی منفی کاذب بالایی دارد، لذا تستهای پاراکلینیکی به هیچ عنوان رد کننده بدخیمی نیستند و تنها راه قطعی رد بدخیمی در کیست تیروگلوسال بـــرداشتن آن است. از سوی دیگر در درمان آن نیز اختلاف نظر جدی وجود دارد، به طوری که بعضــی معتقد به برداشتن کامل تیروئید هستند، اما در صورتـــی که تیروئید، غدد لنفـــاوی و لبههای توده برداشته شده درگیر نباشند لزومی به برداشتن تیروئید و تحمیل عوارض آن برای بیمــار نیست، زیرا این بدخیمی پیشآگهی بسیار خوبی دارد و از سوی دیگر درگیری احتمالی تیروئید را میتوان با پیگیریهای مرتب تشخیص داد.
واژههای کلیدی: بدخیمی کیست تیروگلوسال، پاپیلاری کارسینوما، جراحی سیسترانک