OTHERS_CITABLE بررسی اثر ضدالتهابی داروی سدیم والپروات با استفاده از مدل کاراژینان در موش صحرایی نر چکیده: مقدمه و هدف: التهاب پاسخ دفاعی بدن به محرک‌های خارجی و داخلی از قبیل؛ مواد شیمیایی، اشعه، آسیب و میکروارگانیسم‌های مهاجم می‌باشد که منجر به درد و تخریب بافتی و نهایتاً اختلال در کیفیت زندگی بیمار می‌گردد. امروزه کنترل و درمان التهاب از اهمیت زیادی برخورداراست و از داروهای صناعی و طبیعی زیادی برای درمان آن استفاده می‌شود و ترکیبات بسیاری هم در حال مطالعه و بررسی می‌باشد. هدف از این تحقیق بررسی اثر ضدالتهابی داروی سدیم والپروات با استفاده از مدل التهابی کاراژینان در موش صحرایی نر بود. مواد و روش‌ها: این یک مطالعه تجربی است که طی سال‌های 1387ـ 1386 در دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر روی 60 سر موش صحرایی نر انجام گرفت. نیم ساعت پس از تجویز داخل صفاقی مقادیر 200، 400 و 600 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن حیوان از داروی سدیم والپروات، مقدار 1/0 میلی‌لیتر کاراژینان 2 درصد، به صورت زیر جلدی به کف پای حیوان تزریق شد. دگزامتازون و سرم نمکی به صورت داخل صفاقی و به ترتیب به عنوان کنترل مثبت و منفی تجویز شد. میزان التهاب به روش اندازه‌گیری حجم پای حیوان و میزان نشت پلاسمایی به روش تزریق وریدی تریپان‌بلو ارزیابی گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار گراف‌پد و آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه با پس آزمون دانت تحلیل گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد داروی سدیم والپروات در مقادیر 400 و600 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن حیوان، در مقایسه با گروه کنترل باعث جلوگیری از التهاب و نشت پلاسمایی می‌شود، همچنین مقادیر مورد مطالعه 400 و600 میلی گرم سدیم والپروات به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان، دارای اثرات ضدالتهابی است و مقدار 600 میلی‌گرم سدیم والپروات به ازای هر کیلوگرم وزن حیوان، بهترین اثر ضد التهابی و ضد نشت پلاسمایی را ایجاد کرده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج دیگر مطالعات، احتمالاً سدیم والپروات غلظت گاما آمینوبوتیریک اسید را در سیستم اعصاب مرکزی و محیطی افزایش می‌دهد و سبب کاهش درد و التهاب می‌گردد. واژه‌های کلیدی: سدیم والپروات، التهاب، کاراژینان http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-513-fa.pdf 2015-05-09 1 13 واژه‌های کلیدی: سدیم والپروات التهاب کاراژینان Anti-inflammatory Effect of Sodium Valproate on Carrageenan-Induced Paw Edema in Male Rat ABESTRACT: Introduction & objective: Inflammation is a body defensive response to the endogenous and exogenous stimulators such as chemical, radiation, trauma and invasive microorganism, which result pain and tissue necrosis. There are many natural and synthetic drugs for treatment of inflammation and lot of them are under investigation. Sodium valporate is an antiepileptic drug used particularly in the treatment of primary generalized seizure notably absence, myocolonic seizure, acute manic phase of bipolar disorder and prophylaxis of migraine. The previous observations showed sodium valporate increases level of gamma amino butyric acid (GABA) in the central and peripheral nervous system. In acute inflammation, GABA showed a significant attenuation of paw edema and nociception. The aim of this study was evaluation of anti-inflammatory effect of sodium valporate. Materials & Methods: In order to evaluated the anti-inflammatory and antiexudative of sodium valporate doses of 200,400 and 600 mg/kg were investigated on rat paw edema that induced by carrageenan. In addition, the plasma leakage in the inflamed tissue was evaluated by application of trypan blue as intravenous injection. Dexamethason was used as positive control. Results: Results showed sodium valporate doses of 400 and 600 mg/kg decreased inflammatory and exudative effect as compared to control group. Conclusion: Although the anti-inflammatory mechanisms of this drug were not evident but we can say sodium valporate in addition to already proved effects has anti-inflammatory effect. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-513-en.pdf 2015-05-09 1 13 KEYWORDS:Sodium Valproate Inflammation Carrageenan mj Khoshnood khoshnoudm@sums.ac.ir 1 AUTHOR m Mokhtari 2 AUTHOR r Sehhat 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE خالص‌سازی ویروس هرپس‌سیمپلکس تیپ یک به منظور تولید آنتی‌بادی پلی‌کلونال با تیتر بالا علیه این ویروس چکیده: مقدمه و هدف: عفونت‌های ویروس هرپس‌سیمپلکس تیپ یک از شایع‌ترین عفونت‌های ویروسی در سراسر جهان است که روش‌های مختلف تشخیصی، پیشگیری و درمان آن در حال بررسی است. هدف از این مطالعه تولید آنتی‌بادی پلی‌کلونال با عیار بالا، علیه این ویروس به منظور استفاده از آن در بهینه‌سازی تست‌های تشخیصی و تحقیقاتی در داخل کشور بود. مواد و روش‌ها : این پ‍ژوهش تجربی طی سال‌های 1381 ـ 1380 در گروه ویروس شناسی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. در این تحقیق، به منظور دستیابی به بذر ویروس خالص، ابتدا خالص‌سازی ویروس با روش رقت‌سازی متوالی و روش انتخاب پلاک‌های ویروسی انجام شد. سپس تک پلاک ویروسی انتخاب، تکثیر و تعیین عیار گردید و به عنوان بذر ویروس نهایی جهت تزریق به حیوان استفاده شد و عیار آنتی‌بادی پلی‌کلونال تولید شده با آزمایش خنثی‌سازی ویروس تعیین گردید. یافته‌ها: عیار آنتی‌بادی تولیدی در حیوان ایمن شده که با آزمایش خنثی‌سازی ویروس سنجیده شد، نشان داد که آنتی‌بادی پلی‌کلونال تولید شده دارای عیار بالا و مطلوبی می‌باشد. نتیجه‌گیری: با توجه به بالا بودن عیار آنتی‌بادی تولیدی، می‌توان از آن به منظور راه‌اندازی و بهینه‌سازی روش‌های مختلف تشخیصی و تحقیقاتی استفاده نمود. واژه‌های کلیدی: ویروس هرپس‌سیمپلکس تیپ یک، روش پلاک، آنتی‌بادی پلی‌کلونال http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-517-fa.pdf 2015-05-09 13 24 واژه‌های کلیدی: ویروس هرپس‌سیمپلکس تیپ یک روش پلاک آنتی‌بادی پلی‌کلونال Purification of Herpes Simplex Virus Type 1 for Production of High Titer Polyclonal Antibody against the Virus ABSTRACT: Introduction & Objective: Herpes simplex virus type 1 infection is one of the most prevalent viral infections worldwide. Different methods are being investigated for the virus’ detection, prevention and therapy. The aim of the present study was to purify the virus and to produce a high titer polyclonal antibody against the virus. Materials & Methods: This experimental study was done in the Virology Department of Tarbiat Modares University from 2001 to 2002. Virus purification was done using serial dilution and plaque purification protocols. A single plaque was chosen and propagated, and the virus titer was determined. In inoculated animals, the titer of produced antibody against the virus was measured by virus neutralization test. Results: Using virus neutralization test, it was found that the high level of antibody has been raised in animals against the virus. Conclusion: Considering the preparation of high titer antibody against the virus, the produced antibody can be used for the development and optimization of different diagnostic methods. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-517-en.pdf 2015-05-09 13 24 KEYWORDS:Herpes Simplex Virus Type 1 Plaque Assay Polyclonal Antibody. Z Meshkat meshkatz1@mums.ac.ir 1 AUTHOR H Soleimanjahi 2 AUTHOR MH Roostaee 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه بی‌حسی موضعی همراه تسکین و آرام‌بخشی با بیهوشی ناحیه‌ای در رزکسیون پروستات از طریق پیشابراه چکیده: مقدمه و هدف: به طور معمول رزکسیون ترانس یورترال پروستات تحت بی‌حسی نخاعی یا بیهوشی عمومی انجام می‌شود. یک روش جایگزین استفاده از تزریق داروهای بی‌حسی موضعی همراه تزریق داروهای آرام‌بخش جهت این عمل می‌باشد. هدف این مطالعه ارزیابی کارایی و عوارض بی‌حسی موضعی همراه با تزریق داروهای آرام‌بخش جهت انجام این عمل می‌باشد. مواد و روش‌ها :در این کارآزمایی بالینی آینده‌نگر که طی سال‌های1385 ـ 1384 در بیمارستان شهید لبافی‌نژاد تهران انجام شد، 60 بیمار با بزرگی خوش‌خیم پروستات که کاندید عمل جراحی رزکسیون ترانس یورترال پروستات بودند، به طور تصادفی به دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. در گروه اول بی‌حسی نخاعی به روش استاندارد انجام شد. در گروه دوم 5 دقیقه قبل از شروع عمل 25 میلی‌گرم دیازپام همراه با 50 ـ 25 میلی‌گرم پتیدین داخل وریدی تزریق می‌شد. سپس 10 میلی‌لیتر ژل لیدوکائین 2 درصد در پیشابراهه تزریق و پوست ناحیه سوپراپوبیک با 2 میلی‌لیتر لیدوکائین 1 درصد بی‌حس و با استفاده از یک نیدل نفرستومی شماره 22 از محل بی‌حس شده وارد و با هدایت انگشت20ـ10 میلی‌لیتر لیدوکائین 1 درصد در سطح سروزی جلوی رکتوم و اطراف رأس پروستات تزریق شد. برای بـــی‌حسی عصب پشتی آلت 10 ـ 5 میلی‌لیتر لیدوکائین 1 درصد در قاعده آلت و زیر استخوان پوبیس تزریق و سپس در کلیه بیماران عمل به روش استاندارد انجام شد. در صورت عدم ایجاد بی‌حسی مناسب یا عدم تحمل بیمار روش بیهوشی مناسب انجام می‌شد. شدت درد حین و بعد از عمل با معیار سنجش بصری درد اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون‌های‌ آماری مجذور کای، فیشر و مان‌ویتنی تحلیل گردید. یافته‌ها: متوسط اندازه پروستات در گروه با بی‌حسی موضعی 25 گرم (دامنه 50 ـ10) و در گروه با بی‌حسی نخاعی 5/27 گرم (دامنه 50 ـ10) بود. در گروه با بی‌حسی موضعی 25 بیمار(3/83 درصد) فاقد درد یا درد خفیف داشتند و 5 بیمار( 7/16 درصد) درد متوسط تا شدید را گزارش کردند. در گروه با بی‌حسی نخاعی دو نوع شدت درد بالا به ترتیب در 26 و 4 بیمار (7/86 و 3/13 درصد) گزارش شد. درد غیر قابل تحمل در گروه 1 و2 به ترتیب در 7 و4 بیمار (3/23 و 3/13 درصد) مشاهده شد. 3 بیمار در گروه با بی‌حسی نخاعی (وجود درد و نارضایتی) و 5 بیمار در گروه با بی‌حسی موضعی(3 نفر درد شدید و 2 نفر عدم رضایت) نیاز به بیهوشی عمومی یا استفاده از سایر داروها مانند کتامین داشتند. دو بیمار در گروه نخاعی بعد از عمل سردرد متوسط داشتند و از نظر سایر یافته‌ها تفاوت قابل ملاحظه‌ای با هم نداشتند. نتیجه‌گیری: بی‌حسی موضعی همراه با تزریق داروهای آرام‌بخش و مسکن یک روش مناسب، کارا و ایمن جهت انجام رزکسیون ترانس یورترال پروستات در بیماران دارای پروستات با وزن کمتر از 50 گرم میباشد. واژه‌های کلیدی :پروستات، رزکسیون درون پیشابراه، بی‌حسی موضعی http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-519-fa.pdf 2015-05-09 25 34 واژه‌های کلیدی :پروستات رزکسیون درون پیشابراه بی‌حسی موضعی Comparison of Sedation With Local Anesthesia and Regional Anesthesia in Transurethral Resection of Prostate (TURP) ABSTRACT: Introduction & Objective: Transurethral Resection of Prostate (TURP) is usually performed under regional or general anesthesia. An alternative to conventional anesthesia is performing of TURP under local anesthetic infiltration with sedation. The aim of this study was to evaluate the efficacy and complication of sedoanalgesia in TURP. Material & Methods: In a prospective clinical trial from September 2006 to December 2007, 60 patients (30 in each group) with prostate hypertrophy, candidate for TURP, were randomly assigned into two groups. In the first group, standard spinal anesthesia was done. In the second group, five minutes before the operation, 25 mgs of diazepam plus 25-50 mgs of pethedine was intravenously administered followed by injection of 10 ml lidocaine 2% gel in the urethra and the skin in the suprapubic area was anesthetized with 2 ml of 1% lidocaine. Using a 22 gauge nephrostomy needle, the suprapubic skin was punctured and the needle was directed toward prostate apex and 10-20ml of 1% lidocaine was injected at the serosal aspect of the rectal wall. For dorsal nerve block, 5-10ml of 1% lidocaine was injected at penopubic junction, and then a standard TURP was performed. Patients were switched to another anesthetic technique if the selected technique failed. Severity of pain was assessed by visual analogue scale. Results: The average prostate size was 25 grs (range10-50grs) in the local anesthetic group (group 1) and 27.5 grs (range 10-50 grs) in the spinal group (group2). In the local anesthetic group, 82.3% had no or mild pain while moderate to severe pain was reported in 16, 7% of the patients. In the group with spinal anesthesia, these were 93.1% and 6.9% respectively. Intolerable pain was observed in 23.3% and 13.8% of groups 1 and 2 respectively (p>0.05). Two patients in spinal group and 5 in local anesthetic group (3 due to severe pain and 2 for unsatisfaction) required conversion to general anesthesia or receiving additional drugs such as ketamine (p=0.06). Postoperatively, 2 patients experienced headach following spinal anesthesia otherwise there was no significant difference between two groups. Conclusion: local anesthetic TURP with sedation is safe, effective and suitable for patients with prostate glands below 50 gr who require TURP. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-519-en.pdf 2015-05-09 25 34 KEYWORDS:Prostate Transurethrl Resection Local Anesthesia H Aghamohammadi 1 AUTHOR S Mehrabi mehrabi390@yahoo.com 2 AUTHOR AA Zadehpasha 3 AUTHOR M Akbartabar Turi 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE اثر عصاره توتال میوه گیاه پنج انگشت بر اسپرماتوژنز موش نژاد بالب سی چکیده: مقدمه و هدف: پنج انگشت یا ویتکس یک گیاه فیتواستروژن بومی‌خاورمیانه و جنوب اروپا است و در بسیاری از کشورها مصرف پزشکی دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات عصاره میوه گیاه ویتکس بر اسپرماتوژنز موش نر می‌باشد. مواد و روش‌ها: این یک مطالعه تجربی می‌باشد که طی سال‌های1387-1386 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان انجام شد. در مجموع تعداد 56 موش نر بالغ به 3 گروه، کنترل، شم، تجربی(65، 165، 265، 365 و 465 میلی‌گرم بر کیلوگرم از عصاره دانه گیاه) تقسیم شدند. در حیوانات روزانه به مدت 10 روز متوالی به صورت درون صفاقی ترزیق انجام شد و دو هفته پس از آخرین تزریق به وسیله قطع نخاع کشته شدند و بیضه و اپیدیدیم چپ آنها برداشته شد. بخش دمی‌اپیدیدیم راست برای شمارش اسپرم به کار رفت. پس از بررسی ماکروسکوپی (وزن، قطر بزرگ، کوچک و حجم بیضه) بافت‌ها در فیکساتیوبوئن فیکس شدند. مقاطع 5 میکرومتری تهیه و با هماتوکسیلین ـ ائوزین رنگ شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شد . یافته‌ها: در این بررسی تفاوت معنی‌داری در وزن بدن، حجم، وزن و قطر بیضه مشاهده نشد. مطالعات میکروسکوپ نوری کاهش معنی‌داری در اپیتلیوم زاینده در دوزهای 265 و 365میلی‌گرم بر کیلو گرم(05/0> p) و همچنین افزایش بافت بینابینی در دوزهای 265،365 و 465میلی‌گرم بر کیلو گرم را نشان داد(001/0 > p). تفاوت معنی‌داری در ضخامت اپی تلیوم و قطر اپیدیدیم نبود. سلول‌های زاینده هسته پیکنوتیک و لوله‌های سمینیفر حفره‌های فراوانی داشتند که در لوله‌ها پخش شده بود. همچنین در بیضه یک بی نظمی‌عمومی‌در قسمت‌های مختلف بافت زاینده و لوله‌های سمینیفر مشاهده شد. نتایج شمارش اسپرمی‌کاهش معنی‌دار اسپرم را در دوز 265 و 365 میلی‌گرم بر کیلو گرم نشان داد(01/0> p). نتیجه‌گیری: ویتکس دارای روغن‌های ضروری، گلیکوزیدهای ایریدوئید، فلاونوئیدهای دی‌ترپن و اسیدهای چرب ضروری است. به نظر می‌آید اثرات ضد باروری آن وابسته به فلاونوئید و اسیدهای چرب ضروری باشد، اما مطالعات بیشتری باید روی فارماکوکنیتیک این گیاه انجام شود. واژه‌های کلیدی: پنج انگشت، گناد نر، اسپرماتوژنز، موش http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-520-fa.pdf 2015-05-09 35 44 واژه‌های کلیدی: پنج انگشت گناد نر اسپرماتوژنز موش The Effects of Vitex agnus castus Total Extract on Spermatogenesis of Balb/C Mice ABSTRACT Introduction & Objective: Vitex agnus castus (Verbenaceae) is a phytoestrogeic herb native to the Middle East and southern Europe. It has clinical usage in so many countries. In this research, the effects of Vitex agnus castus extract was investigated on spermatogenesis of male Balb/C mice. Materials & Methods: This is an experimental study in which adult male mice were chosen and divided into 3 groups: control, vehicle, and experimental. Animals were daily injected (i.p.) with 65, 165 265, 365, and 465 mg/kg of seed extract for ten consecutive days. Then the animals were weighed and eventually killed by cervical dislocation 2 weeks after the last injection. The caudal part of the right epididymis was used for sperm counting. After macroscopic investigation (weight, diameter and volume of testes) tissues were fixed in Buin's fixative. Tissues were cut at 5 µm, stained with Hematoxylin and Eosin (H; E).Ccollected data was analyzed by the SPSS software by using one-way ANOVA. Results: No significant differences in body weight, volume, weight and diameter of testes was seen. Light microscopic studies showed a significant reduction in germinal epithelium in doses of 265 and 365 mg/kg and increased of interstitial tissue area in doses of 265, 365, and 465 mg/kg of extract. There was no significant difference in epithelium thickness and of the diameter of the epididymis. Germinal cells contained pyknotic nuclei and several holes that were found scattered in the tubules. Testis also showed a general disarrangement in various germinal elements of seminiferous tubules. Result of sperms count indicated a significant decreasing of spermatozoa in animals which received 265 and 365 mg/kg of extract. Conclusion: Vitex agnus castus contains essential oils, iridoid glycosides, flavonoids diterpenes, and essential fatty acids. The results suggest that its contraceptive effects is related to its flavonoids and essential fatty acids but further studies is needed to focus on the pharmacokinetics of this plant. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-520-en.pdf 2015-05-09 35 44 KEYWORDS: Vitex agnus castus Male Gonad Spermatogenesis M Ramezani Mina.ramezani@gmail.com 1 AUTHOR S Nasri 2 AUTHOR H Bahadoran 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی فعالیت لاکتوباسیل‌های موجود در محصولات لبنی محلی استان فارس در جذب و حذف کلسترول چکیده : مقدمه و هدف: کلسترول یک ترکیب مهم در اکثر واکنش‌های بیولوژیکی بدن می‌باشد که مازاد آن با الگوهای اتصال مختلف به ترکیبات لیپوپروتئینی به عنوان یک ترکیب مضر در راستای ایجاد بیماری‌های قلبی شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی قدرت لاکتوباسیل‌های موجود در محصولات لبنی و بررسی نحوه عملکرد آنها در جذب و حذف کلسترول تحت شرایط حضور نمک‌های مختلف صفراوی در محیط کشت آزمایشگاهی انجام گرفته است. مواد و روش‌ها: این مطالعه تجربی یک بررسی تصادفی بر روی گونه‌های لاکتوباسیل موجود در محصولات لبنی است که در سال 1387 بر روی 150 نمونه از محصولات لبنی دو شهرستان فسا و جهرم در استان فارس و در دانشکده پزشکی شیراز انجام شد. سویه‌ها با استفاده از روش‌های بیوشیمیایی مورد شناسایی در حد گونه قرار گرفته و سپس قدرت رشد آنها تحت شرایط حضور کلسترول و نمک‌های صفراوی و نحوه عملکرد آنها در کاهش میزان کلسترول با روش رنگ سنجی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. یافته‌ها: بررسی محیط‌های کشت نشان داد که همه سویه‌های به دست آمده علاوه بر رشد بالا تحت شرایط آزمایش، قدرت کاهش کلسترول را نیز به میزان قابل توجهی (69/34 ـ 82/7 میکروگرم بر میلی‌لیتر) داشته‌اند. مقایسه میزان کاهش کلسترول در محیط کشت سویه‌های مختلف نشان داد لاکتوباسیلوس کازئی از قدرت حذف کلسترول بیشتری برخوردار بوده و پس از بررسی احتمال اتصال کلسترول به سلول‌های باکتریایی نیز مشخص شد که باکتری توانسته است میزان بالایی از کلسترول حذف شده از محیط را به ترکیبات دیگر تبدیل کند. نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که حذف کلسترول ارتباط مستقیمی‌ با رشد باکتری ها دارد، چرا که در محیط کشت لاکتوباسیلوس کازئی که از رشد بیشتری برخوردار بود، کاهش میزان کلسترول نیز بیشتر مشهود می‌باشد. از آنجایی که باکتری‌های لاکتوباسیل قادر به حذف کلسترول با روش‌های مختلف می‌باشند نتایج این تحقیق تا حدی می‌تواند مبین تأثیر به سزای فرآورده‌های لبنی به ویژه ماست در جهت حذف ترکیبات مضری مثل کلسترول به روش غیرشیمیایی باشد که با بررسی‌های بیشتر در شرایط طبیعی فیزیولوژیکی می‌توان این نتایج را به انسان نیز تعمیم داد. واژه‌های کلیدی: لاکتوباسیلوس، کلسترول، پروبیوتیک، مواد لبنی http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-521-fa.pdf 2015-05-09 45 56 واژه‌های کلیدی: لاکتوباسیلوس کلسترول پروبیوتیک مواد لبنی Cholesterol Assimilation with Isolated lactobacilli Strains of Fars’ Local Dairy Products ABSTRACT: Introduction & Objective: Cholesterol is an important compound in most of the biological reactions which the excess of it can be seen as a harmful compound of causing heart diseases. The aim of the present study was to evaluate the cholesterol removal property and also its pathway by dairy lactobacillus in in vitro condition under different bile salts concentration. Materials & Methods: After isolation of lactobacillus strains from dairy products, they were identified with chemical tests and their growths were evaluated under presence of cholesterol and bile salts. The method of action of the bacillus in cholesterol removal was assayed by spectrophotometer method. Collected data was analyzed by SPSS software. Results: result of this study showed that any strains of the bacteria had the ability of cholesterol removal (7.82-34.69 µg/ml). L.casei had more competence for removal of cholesterol in compare to the rest of bacilli. The evaluation of cholesterol cell wall attachment revealed that most of removed cholesterols have been changed to the other products. Conclusion: Considering the result of this study, it can be concluded that cholesterol removal has a direct association with growth of bacteria where the L. casei with high growth rate had more capability of cholesterol removal. Whereas the Lactobacillus can remove the cholesterol with different methods, results of this study showed that dairy products, especially yogurt, can remove the harmful substances such as cholesterol using non chemical methods. The results of this study could be expanded on human use if more study and research could be carried out. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-521-en.pdf 2015-05-09 45 56 KEYWORDS:Lactobacillus Cholesterol Probiotics Diary products A Emami emami.microbia@gmail.com 1 AUTHOR R Noeiaghdam 2 AUTHOR Z Hashemi zadeh 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر خاطره‌گویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان چکیده مقدمه و هدف: بررسی‌های جهانی نشان می‌دهد که جمعیت سالمندان به علت ارتقاء سطح بهداشت در حال افزایش است، این در حالی است که این گروه همچنان مشکلات بهداشتی ـ درمانی زیادی را تجربه می‌کنند به طوری که یکی از مشکلات اساسی سالمندان مسئله افسردگی است . این مطالعه با هدف تعیین تأثیر خاطره‌گویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن شهرکرد انجام شده است . مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که تعداد 64 نفراز سالمندان مراجعه کننده به کانون بازنشستگان کشوری شهرکرد در سال 1385 به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون خاطره‌گویی گروهی و در گروه شاهد جلسات گروهی به طول 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت انجام شد. میزان افسردگی واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه افسردگی سالمندان ارزیابی گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری مجذور کای و تی زوجی تحلیل گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین امتیاز افسردگی سالمندان گروه آزمون از 95/17 قبل از مداخله به 92/12 بعد از مداخله رسید و نتایج اختلاف معنی‌داری را در این گروه نشان داد(04/0=p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد . نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج می‌توان گفت که خاطره‌گویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی سالمندان مؤثر است، لذا می‌توان این تکنیک را که مورد بی‌توجهی قرار گرفته است، به طور آسان، و قابل اجرا در تمام مراکز نگهداری سالمندان و یا در منزل به کار برد. واژه‌های کلیدی: سالمندان، خاطره‌گویی گروهی ، افسردگی http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-522-fa.pdf 2015-05-09 57 64 واژه‌های کلیدی: سالمندان خاطره‌گویی گروهی افسردگی The Effect of Group Reminiscence Therapy on Depression of Elderly ABSTRACT Introduction & objective: Global investigations show that the elderly population is increasing because of the health care developments. However, this group is continuously experiencing health problems for example, depression is one of their major problems. The aim of the present study is to determine the effect of group reminiscence therapy on depression of elderly resident of Shahrekord, Iran. Methods and Materials: This is a clinical trial study. The sample was consisted of 64 elderly referring to retirement centre in Shahrekord in 1385 that were selected by convenience sampling, and then divided randomly into two groups: an experimental and a control group. Group reminiscence meetings for experimental group and group meetings for control group were formed each 8 session for one hour and a half. Depression level of investigated subjects’ pre and post intervention were assessed with the use of Geriatric Depression Scale. Descriptive and conceptual statistics were used for data analysis (Chi-square Test, mean - standard deviation- Paired t-test). Results: Findings of this study showed a significant difference between pre and post intervention, where the elderly depression mean score in experimental group changed from 17.95 to 12.99 (p=0.04) but no significant difference were observed in the control group. Conclusion: Considering the result of this study, it can be suggested that group reminiscence therapy is effective on the reduction of elderly depression level. Therefore, we can use this forgotten, easy and practicable and cheap technique in all nursing-homes and even at home. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-522-en.pdf 2015-05-09 57 64 KEYWORDS: Elderly Group Reminiscence Depression SH Nemati Dehkordi Nematyde@yahoo.com 1 AUTHOR M Nemati Dehkordi 2 AUTHOR A نکویی 3 AUTHOR R Fruzande 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی مقــایسه‌ای تــأثیر وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت و مدت زمان آن بر نتایج گازهای خون شریانی بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه جراحی قلب باز مرکز مازندران چکیده: مقدمه و هدف: بعد از عمل جراحی قلب باز در بخش مراقبت‌های ویژه، قرار دادن بیماران در وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت، از مدت‌ها پیش به عنوان یک مانور درمانی جهت بهبود اکسیژناسیون، برای جلوگیری از هیپوکسی و پیامدهای خطرناک آن مطرح بوده است، ولی تا کنون برای مقایسه تأثیر دو وضعیت فوق بر میزان تبادلات گازی و بهبود اکسیژناسیون و جلوگیری از هیپوکسی در ایران مطالعات زیادی صورت نگرفته است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقــایسه‌ای تــأثیر وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت و مدت زمان آن بر نتایج گازهای خون شریانی بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه جراحی قلب باز مرکز مازندران انجام شده است. مواد و روش‌ها : این یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال 1387 در مرکز جراحی قلب دانشگاه علوم پزشکی مازندران بر روی 30 نفر از گروه سنی60‌ ـ 18 ساله که به روش نمونه‌گیری آسان و در دسترس از بیماران بخش مراقبت‌های ویژه که واجد شرایط ورود به تحقیق بوده‌اند، انتخاب گردید. تأثیر تغییر وضعیت و مدت زمان آن از حالت نیمه نشسته به وضعیت خوابیده به پشت در زمان‌های 15، 30، 45 و 60 دقیقه بر میزان گازهای خون شریانی با استفاده از دستگاه آنالیزر اندازه‌گیری شد، سایر اطلاعات لازم با استفاده از چک لیست، پرونده بیمار و نتایج آزمایشگاهی به دست آمده است. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌ آماری آنالیز واریانس برای داده‌های تکراری تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: میانگین درصد اشباع اکسژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت( نیمه‌نشسته) 18/0 ±77/98 درصد، بعد از تغییر وضعیت(خوابیده به پشت) در زمان‌های15، 30 و 45 دقیقه مقادیر یکسان و برابر با 16/0± 79/98 درصد بود و در دقیقه 60 به 44/0±43/98 درصد رسید که اختلاف معنی‌داری نداشتند. میانگین فشار سهمی دی‌اکسیدکربن‌خون شریانی قبل از تغییر وضعیت 77/0± 92/37 درصد و بعد از تغییر وضعیت به ترتیب در زمان‌های مذکور دارای اندازه‌های 03/1±67/38 درصد، 03/1 ±52/37 درصد،96/ 0±95/37 درصد و در دقیقه 60 به 84/0± 50/37 درصد رسید که اختلاف معنی‌داری نداشتند. میانگین فشار سهمی اکسیژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت برابر 17/6±72/145 درصد و 30 دقیقه بعد از تغییر وضعیت به 78/5±49/143 درصد کاهش یافته و 60 دقیقه بعد مجدداً به 03/6±31/146 درصد افزایش یافت، که اختلاف معنی‌داری ملاحظه نشد. نتیجه‌گیری: در این تحقیق ملاحظه شد که تغییر وضعیت و مدت زمان آن تغییر چندانی در نتایج آزمایشگاهی گازهای خون شریانی ایجاد نمی‌نماید و این بیماران نبایستی به منظور بهتر شدن تبادلات گازی در وضعیت نیمه نشسته قرار بگیرند، زیرا که این وضعیت نمی‌تواند تأثیر مثبتی در تبادلات گازهای خون شریانی ایجاد نماید و از مشکلات خطرناک و جدی ناشی از هیپوکسی جلوگیری نماید و ممکن است ما را از انجام اقدامات دیگر برای رفع هیپوکسمی باز دارد، لذا بهتر است بیمار را برای راحتی بیشتر وجلوگیری از زخم‌های فشاری در نواحی مستعد و سُر خوردن بیمار به پایین تخت در وضعیت خوابیده به پشت قرار داد. واژه‌های کلیدی: وضعیت، هیپوکسی، اکسیژناسیون، گازهای خون http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-524-fa.pdf 2015-05-09 65 71 واژه‌های کلیدی: وضعیت هیپوکسی اکسیژناسیون گازهای خون Study of Position effect on Results of ABG of Hospitalized Patients in ICU of Open Heart Surgery Center of Mazandaran ABSTRACT Introduction & Objective: Position of patients after open heart surgical operation in ICU in semi sitting and supine position has been propounded as a medical maneuver to improve oxygenation, to prevent hypoxia and its dangerous results since long times ago. No study has been conducted so far to compare the effect of two above mentioned positions on gas exchange rate and improving oxygenation and preventing hypoxia in Iran. Present study was conducted aiming to measuring the arterial blood gases and evaluating the effect of charging position and its duration on the results of arterial blood gases in patients who have been under open heart surgery operations. Materials & Methods: Subjects of this study were 30 patients, aged 18-60 years, which were selected by easy sampling method in ICU of heart surgery center of Mazandaran. The effect of position and its duration from semi sitting position to supine in intervals of 15, 30, and 45 and 60 minutes on arterial blood gases rate (pa O2, pa CO2, sp O2) was measured using analyzer. Necessary information was obtained from each patient’s file and lab results. SPSS software, version 11.5, was used to analyze the data. Results : The average of spO2 (oxygen saturation rate of arterial blood) before changing position (semi sitting) was 98.77±0.180 and after changing position (supine) in intervals 15, 30 and 45 minutes was 98.79 ± 0.163 and in 60 minute it reached 98.43 ± 0.440 but the differences was not significant. The average of pa CO2 (CO2 pressure of arterial blood) before changing position was 37.92 ± 0.765 and after changing position in intervals reached to 38.67 ± 1.03, 37.52 ± 1.03 and 37.95 ± 0.967 and in 60 minute reached to 37.50 ± 0.842 but the differences was not significant. The average of paO2 (oxygen pressure of arterial blood) before changing position reached 145.72 ± 6.11 and 30 minute after changing position reduced to 143.49 ± 5.78 and after 60 minutes it increased to 146.31±6.26 but the differences was not significant. Conclusion: In this study, it was observed that changing the position and duration don’t significantly change the rate of paO2, paCO2, spO2 and arterial blood gases and therefore these patients should not placed in semi sitting position to improve better gaseous exchange. This position doesn’t cause positive effect on exchange of arterial blood gases and it is better that those patients placed in supine position to prevent bedsore, in vulnerable area, and sliding patient over bed. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-524-en.pdf 2015-05-09 65 71 KEYWORDS: Position Hypoxia Oxygenation Blood gases R Sadeghi rghsadeghi@yahoo.com 1 AUTHOR M Safari 2 AUTHOR M Karimlou 3 AUTHOR M Baghery nesami 4 AUTHOR Z Esmaily douky 5 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تعیین تأثیرات کوتاه مدت فیزیوتراپی تنفسی بر شاخص‌های اسپیرومتری در جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری‌های ریوی آلوده با گاز خردل چکیده مقدمه و هدف: بیماری مزمن ریوی شایع‌ترین عارضه دیررس تماس با گاز خردل در جانبازان شیمیایی ایرانی می‌باشد. یکی از روش‌های شناخته شده کمک درمانی در مراقبت، درمان و پیشگیری از عفونت‌های تنفسی در بیماران مبتلا به بیماری مزمن ریوی، فیزیوتراپی تنفسی می‌باشد که به شکل‌های مختلف و به صورت ترکیبی از روش‌ها استفاده می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین تأثیرات کوتا‌ه مدت فیزیوتراپی تنفسی بر شاخص‌های اسپیرومتری درمصدومین شیمیایی مبتلا به بیماری‌های ریوی می‌باشد. مواد و روش‌ها : این یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال 1386 در کلینیک تخصصی جانبازان شیمیایی شیراز بر روی 27 نفر از جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری ریوی که با روش نمونه‌گیری آسان و مبتنی بر هدف انتخاب شدند، انجام شد. به منظور بررسی تأثیرات کوتاه‌مدت فیزیوتراپی تنفسی بر شاخص‌های اسپیرومتری فیزیوتراپی تنفسی به صورت ترکیبی از روش‌های تخلیه وضعیتی، دق کردن و لرزانیدن، در چهار وضعیت آناتومیک مختلف بروی آنها انجام شد. شاخص‌های اسپیرومتری در سه مرحله قبل، بلافاصله بعد و 20 دقیقه بعد از انجام عملیات برای واحدهای مورد پژوهش انجام شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزارSPSS و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس اندازه‌های مکرر و به همراه مقایسه دو به دوی میانگین‌ها تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که انجام فیزیوتراپی تنفسی بر شاخص‌های حجم بازدم اجباری در ثانیه اول ؛ میانگین قبل از مداخله (17/44 درصد)، بلافاصله بعد از مداخله (3/47 درصد) و 20 دقیقه بعد از مداخله (34/48 درصد ) و ظرفیت حیاتی اجباری؛ میانگین قبل از مداخله (23/69 درصد)، بلافاصله بعد از مداخله (56/73 درصد)، 20 دقیقه بعد از مداخله (79/75 درصد) در مصدومین مورد مطالعه تأثیر معنی‌داری داشته است(01/0 p<). فیزیوتراپی تنفسی در گروه مبتلا به برونشیت آسمی دارای اثرات معنی‌دار بود(01/0 p<). همچنین فیزیوتراپی تنفسی در هر دو گروه از جانبازان با ضایعات متوسط و شدید نیز معنی‌دار بود(05/0p< ). نتیجه‌گیری: فیزیوتراپی تنفسی باعث بهبود شاخص‌های عملکرد ریوی در جانبازان شیمیایی مبتلا به بیماری ریوی می‌شود. این اثرات در گروه مبتلا به برونشیت آسمی و همچنین هر دو گروه از جانبازان با ضایعات متوسط و شدید معنی‌دار بود. واژه‌‌های کلیدی : جانبازان شیمیایی، گاز خردل، فیزیوتراپی تنفسی، اسپیرومتری http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-526-fa.pdf 2015-05-09 71 81 واژه‌‌های کلیدی : جانبازان شیمیایی گاز خردل فیزیوتراپی تنفسی اسپیرومتری The Short-Term Effect of Chest Physiotherapy on Spirometric Indices in Chemical Warfare Victims Exposed to Mustard Gas ABCTRACT Introduction & Objective: Chronic respiratory diseases are the most prevalent late sequels of sulfur mustard gas injury among Iranian chemical warfare victims. Chest physiotherapy is one of the useful methods in care, cure and infection prevention of these patients. The aim of this study was to determine the short-term effect of chest physiotherapy on spirometric indices in chemical warfare victims exposed to sulfur mustard gas. Materials & Methods: In this study, 27 of the chemical warfare victims with respiratory diseases were selected. Chest physiotherapy including postural drainage percussion and vibration were used in four positions for all patients. Pulmonary function test (PFT) was obtained before (baseline), immediately and 20 minute after the chest physiotherapy. The SPSS software was used for the data analysis of the collected data. Results: Results of this study showed the significant effect (p<0.01) of chest physiotherapy upon forced expiratory volume in first second (FEV1) (baseline mean, 44.19 immediately after intervention mean 47.3 and 20 minute after intervention mean 48.3) and forced vital capacity (FVC) (baseline mean, 69.37 immediately after intervention mean, 73.67 20 minute after intervention 75.74). Chest physiotherapy had significant effect (p<0.01) in asthmatic bronchitis group and also had significant effect (p<0.05) in both severe and moderate groups. Conclusion: Chest physiotherapy was able to improve pulmonary function test indices in chemical warfare victims suffering from respiratory problems. The effect on asthmatic bronchitis group, as well as both severe and moderate groups, was significant. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-526-en.pdf 2015-05-09 71 81 KEYWORDS: Chemical warfare victim Mustard gas Chest physiotherapy Pulmonary function test A Abedi 1 AUTHOR HR Koohestani 2 AUTHOR Z Roosta 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تأثیر اگزوتوکسین A باکتری پسودوموناس آئروژینوزا بر شمارش گلبول‌های سفید درموش و مقایسه آن با بیماران سوختگی چکیده: مقدمه و هدف: باکتری پسودوموناس آئروژینوزا باسیل گرم منفی بوده که در طبقه‌بندی عضو خانواده پسودوموناسیه می‌باشد. این باکتری به بسیاری از آنتی‌بیوتیک‌ها و مواد ضدعفونی کننده شیمیایی مقاوم است وشایع‌ترین عامل ایجاد عفونت بیمارستانی در بیمارانی است که مدت 10 روز یا بیشتر در بیمارستان بستری شده‌اند. این باکتری در بیماران سوختگی به صورت حاد سبب عفونت شده و موجب یکی از خطرناکترین و کشنده‌ترین عفونت‌های خونی به وسیله باکتری‌های گرم منفی می‌شود. این باکتری دارای اگزوتوکسین Aبوده که با تأثیربر فاکتور طویل سازی پروتئین  موجب توقف پروتئین‌ سازی شده وباعث مرگ سلول‌ها می‌شود، همچنین با تأثیر روی گلبول‌های سفید وتغییر درعملکرد وتعداد آنها موجب نقص در سیستم ایمنی بیماران به خصوص بیماران سوختگی عفونی شده می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اگزوتوکسین A باکتری پسودوموناس آئروژینوزا بر شمارش گلبول‌های سفید درموش و مقایسه آن با بیماران سوختگی بود. مواد وروش‌ها: پژوهش حاضر یک تحقیق تجربی می‌باشد که درسال 1384 در بیماران سوختگی بستری در بیمارستان قطب‌الدین شیراز انجام شد. از بیماران سوختگی عفونی نمونه زخم گرفته شد و مواردی که دارای عفونت با باکتری پسودوموناس آئروژینوزا بودند وارد مطالعه شدند. از بیماران ذکر شده نمونه خون جهت شمارش گلبول‌های سفید و تفکیک آنها گرفته شد. در این مطالعه از 100 فرد دارای سوختگی بدون عفونت شامل 50 مرد و50 زن نیز خون‌گیری و گلبول‌های سفید آنها شمارش شد. باکتری سوش توکسژنیک در محیط مایع کشت شده و بعد از 48 ساعت انکوباسیون سانتریفوژ ومایع رویی آن جهت تخلیص اگزوتوکسینA مورد استفاده قرارگرفت، پس از تخلیص میزان پروتئین آن، معادل1/0میکروگرم برمیلی‌لیتر جهت تزریق به موش تنظیم گردید. به 50 سر موش سوری اگزوتوکسین فوق به روش درون رگی و به میزان 1/0میلی‌لیتر تزریق و پس از انکوباسیون‌های متفاوت از آنها خون‌گیری وشمارش گلبول‌های سفید انجام گرفت. شمارش گلبول‌های سفید جهت 10 سر موش سوری نرمال به عنوان شاهد نیز انجام گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده به وسیله نرم‌افزار SPSS وآزمون‌های آماری تی زوجی و تی مستقل تجزیه وتحلیل گردید. یافته‌ها: شمارش گلبول‌های سفید در موش چالش شده با اگزوتوکسین A کاهش معنی‌داری نسبت به شمارش در موش‌های نرمال نشان داد(05/p<). شمارش گلبول‌های سفید در مجموع بیماران عفونی نیز نسبت به شمارش در 100 نمونه افراد طبیعی کاهش معنی‌داری نشان داد(029/0p<). در تفکیک گلبول‌های سفید بیشترین کاهش مربوط به گلبول‌های سفید چند هسته‌ای بود. نتیجه‌گیری: در این مطالعه نشان داده شد که عفونت با باکتری پسودوموناس آئروژینوزا مولد اگزوتوکسین A موجب کاهش گلبول‌های سفید بیماران سوختگی وهمچنین در موش‌های چالش شده با اگزوتوکسین A می‌شود، که تأثیر کاهنده این سم بر تعداد گلبول‌های سفید در شرایط بدن را نشان می‌دهد، همچنین می‌توان نتیجه گرفت که باکتری عامل عفونت در بیماران مورد تحقیق سوش توکسیژنیک مولد اگزوتوکسین A می‌باشد. واژه‌های کلیدی: اگزوتوکسین A، پسودوموناس آئروژینوزا ، عفونت در سوختگی http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-525-fa.pdf 2015-05-09 72 80 واژه‌های کلیدی: اگزوتوکسین A پسودوموناس آئروژینوزا عفونت در سوختگی Effect of Pseudomonas aeruginosa Pure Exotoxin A on Mice WBC in Comparison with Human WBC Contaminated by Pseudomonas aeruginosa ABSTRACT Introduction & Objective: Pseudomonas aeruginosa is a gram negative bacterial. This bacterium is resistant to many antibiotics and chemical disinfectants. Pseudomonas aeruginosa is an opportunistic bacteria and caused infection in skin, external ear, upper respiratory tract, large intestine and is an important bacteria in nosocomial infections. It causes acute infection in burn disease. This bacterium can produce exotoxin A and effect on elongation factor II and can stop protein synthesis. The aim of this study was to evaluate the effect of exotoxin A on mice WBC and comparison of the results with human WBC that contaminated with Pseudomonas aeruginosa. Materials & Methods: This is an experimental study which was conducted in 1384 on burn disease patients referred to Shiraz Ghotbodin hospital. Sample that contaminated with PA was taken from these patients for WBC count and WBC differentiation. Sample was also taken from 100 burn patients without infection (50 male and 50 female). Toxigenic strain of PA103 was cultured on liquid media and used for purification of exotoxin A. This sample was injected to 50 mice (I.V) and after different incubation time, WBC was counted. Ten normal mice was used as control. Collected data analyzed by SPSS. Results: WBC count decreased in mice that received Pseudomonas aeruginosa exotoxin A in comparison with normal mice (P<0.05). WBC count was significantly decreased in burn patients in comparison with normal individuals (P<0.029) and most decrease was belonged to PMN. Conclusion: The results demonstrated that Pseudomonas aeruginosa that produce exotoxin induce WBC decrease in burn disease and also in mice that contaminated with exotoxin of this bacteria. It can be concluded that bacterial infection in burn patients is toxigenic strain of PA that produce exotoxin A. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-525-en.pdf 2015-05-09 72 80 KEYWORDS: Exotoxin A Pseudomonas aeruginosa Burn infection. M Naghmachi naghmachi@yahoo.com 1 AUTHOR A Sharifi 2 AUTHOR J Kohanteb 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مقایسه تأثیر گندزدایی پساب خروجی تصفیه خانه فاضلاب یاسوج به روش‌های تلفیقی،اشعه ماوراء بنفش، پراستیک اسید و هیپوکلریت سدیم در مقیاس پایلوت چکیده: مقدمه و هدف: گندزدایی پساب نهایی تصفیه خانه فاضلاب، یکی از مهمترین مراحل تصفیه فاضلاب بوده که جهت حفاظت منابع آب و یا استفاده مجدد از آن انجام می‌پذیرد. ترکیبات کلر متداول‌ترین گندزداهایی هستند که برای این منظور تا کنون به کار گرفته شده‌اند. امروزه با توجه به تولید فراوردهای جانبی خطرناک ناشی از استفاده ترکیبات کلر درآب کاربرد سایر گندزدا‌ها از قبیل؛ آب‌اکسیژنه، پراستیک‌اسید و پرتو فرابنفش، ازن و یا ترکیبی از دو یا سه مورد از این مواد به عنوان گزینه جایگزین مطرح گردیده است . هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر گندزدایی پساب خروجی تصفیه خانه فاضلاب یاسوج به روش‌های تلفیقی، اشعه ماوراء بنفش، پراستیک اسید و هیپوکلریت سدیم در مقیاس پایلوت بود. مواد وروش‌ها: این یک مطالعه تجربی است که در سال 1387 بر روی پساب خروجی تصفیه خانه فاضلاب شهر یاسوج انجام پذیرفت. در طی عملیات نمونه‌برداری هر 10 روز 2 سری نمونه‌برداری با دو غلظت مختلف از هر ترکیب گندزدا انجام شد و مورد آزمایش‌های میکروبی شامل؛ تشخیص کل کلیفرم‌ها، کلیفرم‌های مدفوعی و استرپتوکوک مدفوعی مطابق با روش‌های استاندارد آزمایش‌های آب و فاضلاب قرار گرفتند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌ آماری آنالیز میانگین واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که روش‌های تلفیقی پر استیک اسید، آب‌ژاول با اشعه فرابنفش و پر استیک اسید با اشعه فرابنفش و آب‌ژاول با اشعه فرابنفش به ترتیب از راست به چپ بیشترین کارایی را در کاهش کلیفرم‌کل و ترکیب پراستیک اسید، آب‌ژاول با اشعه فرابنفش بیشترین کارایی و اشعه فرابنفش تنها کمترین کارایی و روش‌های ترکیبی آب ژاول با اشعه فرابنفش و پراستیک‌اسید با اشعه فرابنفش کارایی مشابهی در کاهش کلیفرم مدفوعی و کلیه روش‌های تلفیقی کار شده اکثر مواقع به طور کامل سبب کاهش استرپتوکوک مدفوعی از پساب خروجی تصفیه خانه فاضلاب یاسوج گردیده است. نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق بیانگر این است که استفاده ترکیبی از پر استیک‌اسید، آب‌ژاول و اشعه فرابنفش در گندزدایی پساب خروجی سبب افزایش کارایی این روش ها در غیر فعال کردن کل‌کلیفرم‌ها، کلیفرم‌های مدفوعی و استرپتوکوک‌های مدفوعی می‌گردد. واژه‌های کلیدی: گندزدایی، پراستیک‌اسید، آب‌ژاول، اشعه فرابنفش http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-527-fa.pdf 2015-05-09 91 100 واژه‌های کلیدی: گندزدایی پراستیک‌اسید آب‌ژاول اشعه فرابنفش Comparison the Effect of Disinfection of Yasuj Sewage Effluent with UV/Paa/Naocl Combined Treatment : A Pilot Plant Study ABSTRACT: Introduction & objective: Disinfection of effluent swage treatment plant, is one of the the most important stage of treatment effluent that has been done with purpose of water sources protection or water reuse.Chlorine compounds are the most common disinfectants that have been ever used for this idea.Todays,with attention to the production of dangerous by-products,that can cause by using chlorine compounds in water, other disinfections such as H2o2,paa and uv ,o3 combinations of two or three of them has been stated for replacing items. This study designed to compare the disinfection efficiency of combinations of three common disinfectants mentioned above in pilot plant study. Materials & Methods: This is an empirical study that was done on sewage effluent of Yasuj wastewater treatment plant in 1387. During sample operations, through 5 months, each 10 days, two sample sets with different concentrations of each disinfectant compound were experimented on determining total coliforms(TC), fecal coliforms(FC), fecal streptococci(FS) according to standard methods for waste water experiments. Reseived data was analysed by SPSS software and ANOVA, statistical test. Results: This study indicates that combined methods Paa/Naocl/UV, Paa/UV, Naocl/UV, in order from left to right, has the most efficiency in decreasing total coliforms and Paa/Naocl/UV have the most efficiency and UV the least efficiency and Paa/UV, Naocl/UV have the same efficiency in decreasing fecal coliforms. all the combined disinifection methods that have been used in this research most times completely eliminate fecal streptococci from swage of Yasouj wastewater treatment plant. Conclusion:The result indicate that combined uses of Paa, Naocl, with UV for disinfection sewage effluent make an intensive effect on disinfectant materials over each other and consequently increasing efficiency of this method in deactivation total coliforms, fecal coliforms, fecal streptococci . http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-527-en.pdf 2015-05-09 91 100 SA Sadat sadat4335@yahoo. com 1 AUTHOR MM Amin 2 AUTHOR A Jamshidi 3 AUTHOR A Hasani 4 AUTHOR
OTHERS_CITABLE مطالعه فون و بیواکولوژی ناقلین لیشمانیوز (پشه خاکی‌های فلبوتومینه) در شهرستان نورآباد ممسنی، استان فارس چکیده: مقدمه و هدف: افزایش ناگهانی تعداد موارد بیماری کالاآزار در چند ساله اخیر در شهرستان ممسنی واقع در استان فارس بیانگر شکل‌گیری کانون آندمیک جدیدی از بیماری بود. از آنجا که تبیین یک استراتژی کنترلی مؤثر در بیماری‌های ناقل زاد مستلزم شناخت فون و بیواکولوژی ناقلین آنهاست، مطالعه حاضر با هدف تعیین فون و بیواکولوژی ناقلین لیشمانیوز انجام شد. مواد و روش‌ها: این یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی می‌باشد که طی سال‌های 1384 ـ 1383 در شهرستان نورآباد ممسنی استان فارس به منظور تعیین فون و بیواکولوژی ناقلین لیشمانیوز انجام شد. صید پشه‌های خاکی با استفاده از تله چسبان، آسپیراتور و تله نوری در طی فصل فعالیت آنها انجام شد. نرخ پاریتی با تشریح پشه‌های خاکی و مشاهده غدد ضمیمه دستگاه تناسلی و نرخ آنتروپوفیلیک با آزمایش الیزای خون موجود در معده آنها انجام پذیرفت. ناقلین هم به دو روش میکروسکپیک و مولکولی واکنش زنجیره‌ای پلی مراز مشخص گردیدند. یافته‌ها: در این مطالعه 12688 پشه خاکی صید گردید که 7040 عدد (48/55 درصد) آنها نر و 5648 عدد (52/44 درصد) ماده بودند. از میان پشه‌های صید شده 16/23 درصد از اماکن داخلی و 84/76 درصد از اماکن خارجی صید شدند. تعیین هویت پشه‌های خاکی مجموعه‌ای بالغ بر 25 گونه (14 گونه فلبوتوموس 11 گونه سرژانتومیا) را به عنوان فون شهرستان مشخص نمود. 4 گونه فلبوتوموس شامل؛ گونه‌های صالحی، انصاری، الینوره و برگروتی و دو گونه سرژانتومیا افریکانا و اسکوامیپلیوریس برای اولین بار از استان فارس گزارش می‌شوند. در اماکن داخلی گونه فلبوتوموس پاپاتاسی با 637 نمونه (2/39 درصد) و در اماکن خارجی گونه سرژانتومیا دنتاتا با 1137 نمونه (1/21 درصد) صید، گونه‌های غالب بودند. فعالیت ماهیانه پشه‌های خاکی در نیمه اردیبهشت شروع و در نیمه آبان‌ ماه خاتمه می‌یابد و اوج فعالیت آنها در نیمه مرداد ماه می‌باشد. در 2 نمونه از گونه فلبوتوموس پاپاتاسی و2 مورد الکساندری آلودگی لپتومونادی مشاهده گردید. اندکس آنتروپوفیلیک گونه‌های پاپاتاسی و الکساندری با استفاده از روش الیزا به ترتیب 3/37 و 8/32 درصد مشخص گردید. نتیجه‌گیری: فون پشه‌های خاکی شهرستان ممسنی بسیار غنی است که متأثر از تنوع بالای بیوجغرافیایی آن است. گونه‌های پاپاتاسی و الکساندری به عنوان ناقلین فرم‌های جلدی و احشایی لیشمانیوز در این کانون معرفی می‌شوند. یافته‌های بیواکولوژیک پشه‌های خاکی در این مطالعه اساس استراتژی کنترل ناقلین لیشمانیوز در این کانون نوظهور را تشکیل خواهد داد. واژه‌های کلیدی: لیشمانیوز، بیواکولوژی، پشه‌های خاکی فلبوتومینه http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-528-fa.pdf 2015-05-09 101 110 واژه‌های کلیدی: لیشمانیوز بیواکولوژی پشه‌های خاکی فلبوتومینه The Fauna and Bioecology of Vectors of Leishmaniasis (Phlebotominae sandflies) in Nourabad Mamassani County, Fars Province ABSTRACT: Introduction & Objective: The incidence of human visceral leishmaniasis (VL) has recently increased in the Nourabad-Mamassani district of Fars province. This study was designed to detect fauna and bioecology of Phlebotomiae sand flies which are vectors of leishmaniasis worldwide. Materials & Methods: The study was a descriptive – cross sectional which was carried out during 2004 to 2005. Sand flies were caught using CDC miniature light traps, sticky traps and aspirators. Microscopic dissection and a Leishmania species specific seminested-PCR technique using minicircle kinetoplast DNA primers were used to detect leptomonad infection. Results: A total of 12688 sand flies were caught, of them, 7040 specimens (55.48%) were male and 5648 (44.52%) were female. The fauna was identified as 25 species (14 Phlebotomus and 11 Sergentomyia species). Six species consist of four Phlebotomus species (P. ansari, P. salehi, P. eleanorae and P. bergeroti) and two Sergentomyia species (S. squamipleuris and S. africana) were reported for the first time in the Fars province. Ph. papatasi and S. dentata were the dominant species in indoor (39.2%) and outdoor (21.1%) places, respectively. Monthly activity of sand flies begins in mid Ordibehesht, lasting to mid Aban with a peak in mid Mordad. Leishmania leptomonad infection was observed in two dissected specimens of each of Ph. alexandri and Ph. papatasi species. Anthropophilic indices of these two sand flies were 32.8 and 37.3% using ELISA technique. Conclusion: Sand flies fauna is rich in this county because of high bioecological diversity. P. papatasi and P. alexandri are introduced as the vectors of cutaneous and visceral leishmaniasis in this focus, respectively. Our findings will be used as the basis of leishmaniasis control strategies in this focus. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-528-en.pdf 2015-05-09 101 110 KEY WORDS: Leishmaniasis Bioecology Phlebotomine Sand flies K Aziz azizik@hums.ac.ir 1 AUTHOR Y Rassi 2 AUTHOR E Javadian 3 AUTHOR MR Yaghoobi-Ershadi 4 AUTHOR M Jalali 5 AUTHOR M Kalantari 6 AUTHOR
OTHERS_CITABLE بررسی عوامل پیش‌بینی کننـده رفتار کارگران برای رعایت پوسچر صحیح با استفاده از نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده چکیده : مقدمه و هدف : صدمات و آسیب‌های ناشی از عدم رعایت پوسچر بدنی مخصوصاً در کارگرانی که بیش از دو سوم سیکل کاری خودشان را در محل کار می‌نشینند، هزینه‌‌‌زا بوده و درد و ناراحتی زیادی به بار می‌آورد، درحالی که کنترل‌های مهندسی و اصول طراحی‌های ارگونومیکی، موثرترین وسیله و روش برای کاهش این نوع صدمات است، ولی موانع فنی و اقتصادی مانع بهسازی ارگونومیکی شده است و متعاقباً، برخی از کارخانجات و سازمان‌ها بر آموزش صحیح نشستن تأکید می‌کنند. با وجود این مشکل، اجرای این فرایند روند نامناسبی داشته است و مدیران برای تشویق کارگران در استفاده و اجرای همیشگی این رفتار دچار مشکل هستند. هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل پیش‌بینی کننـده رفتـار کـارگران برای رعایت پوسچر صحیح با استفاده از نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده بود. مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی ـ مقطعی در سال 1387 انجام گرفت که نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده را در نمونه 222 نفری از کارگران بخش‌های مونتاژ، ماشین کاری و چاپ کارخانجات شهرک صنعتی البرز قزوین جهت پیش‌بینی رعایت پوسچرصحیح بدن هنگام انجام کار به کار برد. مدل‌یابی معادلات ساختاری و آنالیز عاملی تأییدی به وسیله نرم افزارAMOS و آنالیز عاملی اکتشافی به وسیله نرم افزار SPSS انجام شد. یافته‌ها : یافته‌های مطالعه نشان داد که نگرش (53/0 =β، 05/0p<) و قصد (‌46/0 =β، 05/0p<) قوی‌ترین پیش‌بینی کننده‌های رفتار (رعایت پوسچر بدنی صحیح) بودند. کنترل رفتاری متصور با قدرت کمتری بر قصد(34/0=β، 05/0p<) و رفتار (28/0=β، 05/0p<) تأثیر داشت. نرم‌های انتزاعی به عنوان یک پیش‌بینی کننده مستقیم مؤثر بر رفتار شناخته نشد، اما از طریق سایر سازه‌ها به صورت واسطه (نگرش، کنترل رفتاری متصور) بر رفتار و قصد تأثیرگذار بود. سرانجام، نتایج مطالعه از نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده به عنوان مدلی مؤثر برای توضیح رفتار (رعایت پوسچر بدنی صحیح) حمایت کردند. نتایج همچنین می‌تواند بیانگر کاربرد بالقوه این نظریه برای بسیاری از رفتارهای مربوط به ایمنی باشد. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه بر لزوم توجه به عواملی از جمله نگرش و کنترل رفتاری متصور و عدم چشم‌پوشی از نرم‌های انتزاعی و خلق شبکه مدیریتی حمایت کننده جهت تشویق و آموزش کارگران برای رعایت پوسچر بدنی صحیح تأکید می‌کنند. واژه‌های کلیدی: پوسچرکاری، نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده، نگرش، نرم انتزاعی، کنترل رفتاری متصور http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-530-fa.pdf 2015-05-09 111 122 واژه‌های کلیدی: پوسچرکاری نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده نگرش نرم انتزاعی کنترل رفتاری متصور Predicting Factors of Worker Behavior for Proper Working Posture Based on Planed Behavior Theory ABSTRACT: Introduction & Objective: Injuries resulting from ignoring proper working posture especially in employees who sitting at workplace for more than of working hours are costly, and create significant pain and discomfort. Decreasing of these injuries is most effectively accomplished through the application of ergonomic design principles. Sometimes, however, barriers (technical and economic) preclude ergonomic improvement and, consequently, some organizations rely on the use of proper sitting techniques and maintaining proper working posture as a major control strategy during workday. The problem, however, is that these process performing is inconsistent and managers have a difficult time motivating use of these techniques. The main aim of this study was to understand the factors driving proper working posture among employees. Materials & Methods: This study used the theory of planned behavior to predict upright working posture maintenance among 222 of assembling, machinery and printing line’s employees at a Qazvin Alborz industrial town manufacturing organization. Structural equation modeling, explanatory and confirmatory factor analysis were employed to analyze relationships among constructs. Results: Results revealed that attitude (p< 0.05, β= 0.53) and intention (p< 0.05, β= 0.46) were the strongest predictors of proper working posture maintenance behavior. Perceived behavior control, to a lesser degree, were also important influences on intention (p< 0.05, β= 0.34) and behavior (p< 0.05, β= 0.28). Subjective norms did not surface as effective direct predictors of upright working posture maintenance, but did affect behavior and intent via mediating factors (attitudes subjective norms and perceived behavioral control). Finally, the TPB was supported as an effective model explaining upright working posture maintenance, and had potential application for many other safety-related behaviors. Conclusion: results of this study emphasis on considering factors such as attitude and perceived control behavior and create supportive managerial network for encouraging and training employees for maintaining proper working posture during workday. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-530-en.pdf 2015-05-09 111 122 KEYWORDS: Working Posture Theory of Planned Behavior Attitude Subjective Norms Perceived Behavior Control E Mohammadi Zeydi 1 AUTHOR A Heydarnia Hidarnia @ modares.ac.ir 2 AUTHOR SH Niknami 3 AUTHOR
OTHERS_CITABLE تعیین سطح سرمی‌کروم در مبتلایان به سرطان مثانه چکیده: مقدمه و هدف: کروم یکی از عناصر کمیابی است که خاصیت کارسینوژنیسیته و نقش آن در بسیاری از سرطان‌ها به اثبات رسیده است. این در حالی است که تا کنون مطالعات اندکی در رابطه با ارتباط این عنصر و سرطان مثانه انجام شده است. هدف از این مطالعه تعیین سطح سرمی‌کروم در افراد مبتلا به سرطان مثانه بود. مواد و روش‌ها: این یک مطالعه مورد شاهدی است که در سال 1386ـ 1385در بیمارستان‌های الزهرا و علی‌اکبر اصفهان بر روی 51 نفر بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد که از نظر؛ سن، جنس و تعداد افرادی که سابقه مصرف سیگار داشتند، با گروه شاهد سازگار بودند انجام شد. از افراد مورد آزمون نمونه‌های خون گرفته و سطح سرمی‌کروم با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی بدون شعله اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری کولموگروف ـ اسمیرنوف و تی‌دانشجویی تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: میانگین سن افراد مورد مطالعه در گروه کنترل معادل 63/14 ± 74/62 سال و در گروه شاهد معادل 8/9 ± 2/58 سال بود. میانگین غلظت سرمی‌کروم در افراد مبتلا به سرطان مثانه معادل 99/16 ± 82/128 میکروگرم بر لیتر و در افراد گروه شاهد معادل 67/16 ± 93/121 میکروگرم بر لیتر بود که تفاوت آماری معنی‌داری بین گروه شاهد و مورد وجود داشت (05/0p <). نتیجه‌گیری: کروم یک عنصر اکسیدان با نیمه عمر کوتاه است که با مکانیسم‌های مختلف منجر به ایجاد سرطان می‌گردد. با در نظر گرفتن نتایج مطالعه حاضر که حاکی از افزایش غلظت سرمی‌کروم در مبتلایان به سرطان مثانه می‌باشد، اجرای تدابیری در راستای کاهش آلودگی‌های محیطی، یافتن منابع آلوده کننده و حذف یا تعدیل آنها به ویژه در افرادی که ریسک بالای ابتلا به سرطان مثانه دارند، می‌تواند در درمان سرطان مثانه و یا جلوگیری از ابتلا به آن مؤثر باشد. واژه‌های کلیدی: سرطان مثانه، کروم، عناصر کمیاب http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-531-fa.pdf 2015-05-09 124 130 واژه‌های کلیدی: سرطان مثانه کروم عناصر کمیاب Study of Serum level of Chrome in Bladder Cancer Patients ABSTRACT Introduction & Objective: Chrome (Cr) is one of the carcinogen trace elements that its role in cancer induction is documented in many studies. In spite o this, there are limited studies about the relationship between chrome and bladder cancer. So we decided to study the serum concentration of Cr in patients with bladder cancer in comparison with healthy individuals. Materials & method: During this case control study, 51 patients with bladder cancer and 58 normal subjects, after matching in age, sex and smoking habits with case group, were selected. Blood samples were collected from each cases. Serum level of Cr was measured in all samples by using the Flameless Atomic Absorption Spectrophotometer. Finally data were analyzed, using student t test. Results: Mean age of participants was 62.74 ± 14.63 years in control group and 58.2 ± 9.8 years in case group. Mean of serum Cr concentration was 128.82 ± 16.99 µg/L in bladder cancer patients and 121.93 ± 16.67 µg/L in control group. The difference in Cr level of serum was significant between two groups (p < 0.05). Conclusion: Results of this study indicated the high level of Cr in the serum of bladder cancer patients. Performing of some strategies in reduction of environmental contaminations, finding the contaminated sources and modifying them, can be useful, for reduction of serum level of Cr, especially in high risk groups. http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-531-en.pdf 2015-05-09 124 130 KEYWORDS:Bladder Cancer Chrome trace element H Mazdak 1 AUTHOR Mirkheshti nooshinmirkheshti@gmail.com 2 AUTHOR A Movahedian 3 AUTHOR F Yazdekhasti 4 AUTHOR E Behzad 5 AUTHOR M Shafian 6 AUTHOR N Ebadati 7 AUTHOR