en
jalali
1384
4
1
gregorian
2005
7
1
10
2
online
1
fulltext
fa
اثر کتامین بر روی سطح بلوک حسی و شروع اثر در روش اپیدورال با بوپیواکائین
Effect of Extradural Ketamine on Onset Time and Sensory Block in Extradural Bupivacaine-induced Anesthesia
چکیده:
مقدمه و هدف: بــــــی حسی اپیدورال برای اعمال جراحی بر روی اندامهای تحتانی و ناحیه شکم و بی دردی مامایی مناسب می باشد. از آنجایی که انجام بی حسی اپیدورال وقت گیر است و شروع اثر داروهای بی حسی تزریق شده در فضای اپیدورال با کندی (حدود 20 دقیقه) صورت می گیرد، زمان اشغال اتاق عمل افزایش یافته و وقت جراح و کارکنان اتاق عمل نیز تلف می شود، لذا این مطالعه به منظور تعیین تأثیر کتامین بر روی سطح بلوک حسی و شروع اثر در روش اپیدورال با بوپیواکائین انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه به صورت کار آزمایی بالینی تصادفی و دوسوکور بـــر روی 40 بیمار مراجعه کننده به بیمارستانهای آموزشی امام خمینی و شهدای تبریز در سال 1382 انجام شد. تمامی بیماران در کلاس 1و2 تقسیم بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا قرار داشتند و تحت اعمال جراحی ارتوپدی و ارولوژی با طول مدت یک ساعت قرار گرفتند. روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالــــــی آسان بود. از بیماران رضایت نامه کتبـــی گرفته شد و به طور تصادفی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند. در گروه مورد بوپیواکائین 5/0 درصد 20 میلی لیتر، کتامین 25 میلی گرم (5/0میلی لیتر) و آدرنالین 1 در 200000 و در گروه شاهد بوپیواکائیــن 5/0 درصــــد 20 میلی لیتر، نرمال سالین 9/0 درصد 5/0 میلی لیتر و آدرنالین 1 در 200000 تجویز شد. پس از تزریق دارو در فضای اپیدورال در ناحیه4L- 3L یا 5L- 4L فشار خون، ضربان قلب، شروع بی حسی و سطح بی حسی در کلیه بیماران مورد بررسی قرار گرفت.داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون های تی دانشجویی و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیماران دو گروه از نظر قد، وزن، جنس، سن و فشار خون سیستولیک در قبل از تزریق دارو مقایسه شدند، آنها از لحــــاظ آماری با هم اختلاف معنی داری نداشتند. در دقایق 2 ، 5 ، 10 ، 15 ، 20 ، 25 و30 پس از تزریق دارو، فشار خون سیستولیک و ضربان قلب بیماران دو گــــــروه نسبت به قبل از بی حسی از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نشان نداد، ولی شــــروع بی حسی در دو گروه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری داشت(001/0p< ). شروع بی حسی در گروه مورد 5/3 تا 4 دقیقه سریع تر و سطح بی حسی نیز 2 سگمان بالاتر از گروه شاهد بود که اختلاف معنی دار می باشد(05/0p< ).
نتیجه گیری: بررسی نشان داد که اضافه کردن 25 میلی گرم کتامین به بوپیواکائین باعث تسریع در شروع اثر و همچنین افزایش سطح بی حسی می گردد و ممکن است در اعمال جراحی اورژانسی سودمند باشد.
واژه های کلیدی: بی حسی اپیدورال، بوپیواکائین، کتامین
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Epidural anesthesia is an appropriate approach for surgical operations on lower limbs, abdomen region and painless delivery. Since the application of epidoural anesthesia is time-consuming and the onset of the effects of injected anesthetic drugs in epidoral space is slow (about 20 minutes), therefore, the time of occupying the operating room is prolonged and this results in wasting of time of the surgeon and staff in the operating room. This study was conducted to assess the effect of bupivacaine while used with ketamine on shortening the onset time.
Materials & Methods: This double blind study was done on 40 patients. All the patients were physically ASA I, II and they underwent orthopedic and urologic surgical operations. The patients were randomly divided into two groups of 20 individuals, receiving the drugs as follows: study group: bupivacaine 0.5% - 20 ml + ketamine 25mg (0.5ml) + adrnaline 1/200000, control group: bupivacaine 0.5%, 20ml + ketamine 25mg(0.5ml) + saline 0.9%, 0.5ml + adrenaline 1/200000. After injecting the drug in epidoral space in L3-L4 or L4-L5 regions, blood pressure, heartbeat, onset of anesthesia and the level of anesthesia were evaluated in all patients.
Results: Patients in both groups were compared with regard to their height, weight, sex, age and systolic blood pressure before the injection of the drugs and no significant difference was noted among them. The systolic blood pressure and heartbeat of patients in both groups were checked in 2nd, 5th , 10th, 15th, 20th, 25th and 30th minutes after drug injection and no significant differences were found in both groups compared to pre-anesthesia status. However, the onset and level of anesthesia was statistically significant in the two groups. The onset of anesthesia in study group was 3.5 to 4 minutes faster and the anesthesia level was two segments higher than that of the control group.
Conclusion: Results of this study demonstrated that the addition of 25mg of ketamine to bupivacaine resulted in the acceleration of the onset as well the increase the level of anesthesia in extradural bupivacaine-induced anesthesia and this might be a useful approach in emergency surgical procedures.
KEYWORDS:Extradural anesthesia,Bupivacaine, Ketamine
واژه های کلیدی: بی حسی اپیدورال, بوپیواکائین, کتامین
1
8
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-39-159&slc_lang=en&sid=1
2015/06/7
1394/3/17
2015/06/7
1394/3/17
M
Aidi
دکتر محمد
عیدی
eidym@Tbzmed.ac.ir
0031947532846003784
0031947532846003784
Yes
M
Ansari
معروف
انصاری
0031947532846003785
0031947532846003785
No
N
Ghorbanian
ناصر
قربانیان
0031947532846003786
0031947532846003786
No
A
Peirovifar
دکتر علی
پیروی فر
0031947532846003787
0031947532846003787
No
KH
Kolahdozan
خسرو
کلاهدوزان
0031947532846003788
0031947532846003788
No
fa
مقایسه اثر آلفنتانیل و سوفنتانیل بر شدت فاسیکولاسیون ناشی از تزریق سوکسینیل کولین
A Study on the Effect of Alfentanil and Sufentanil on Fasciculation of Succinylcholine
چکیده:
مقدمه و هدف: سوکسینیل کولین شل کننده عضلانی دپلاریزانی میباشد که به طور وسیعی کاربـــــــرد کلینیکی دارد، به ویژه هنگام القاء بیهوشی به منظور تسریع و تسهیل لولهگذاری داخل تراشه استفاده میشود. از اثرات این دارو ایجاد فاسیکولاسیون و عوارض ناشی از آن درد عضلانی، رابدومیولیزیس و افزایش میوگلوبین خون میباشد. از طرف دیگر مخدرها یکی از اجزاء مهم داروهای بیهوشی داخل وریدی میباشند که در القاء بیهوشی به کار میروند. از میان مخدرها آلفنتانیل شاید بتواند شدت فاسیکولاسیون سوکسینیل کولین را به میزان زیادی کاهش دهد. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر آلفنتانیل و سوفنتانیل بر شدت فاسیکولاسیون ناشی از تزریق سوکسنیل کولین بود.
مواد و روش ها: این یک مطالعه کـــــارآزمایی بالینی تصادفی و دوسوکور است که بر روی 180 نفر از زنان بین 50-20 سال و ریسک بیهوشی یک که جهت انجام اعمال جراحی انتخابی چشم به بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سالهای 1380-1379 مراجعه کرده بودند انجام گردید. این افراد به طور تصادفی به 3 گروه 60 نفری تقسیم شدند . شروع بیهوشــــــی بـــــا تیوپنتال سدیم با دوز 4 میلی گرم بر کیلو گرم و شلی عضلانی جهت لوله گذاری بـــــــا سوکسینیل کولین با دوز 1 میلی گرم بر کیلو گرم انجام گردید. در گروه اول آلفنتانیل با دوز 10 میکرو گرم بر کیلو گرم دو دقیقه قبل از تزریق سوکسینیل کولین، در گروه دوم سوفنتانیل با دوز 1/0 میکرو گرم بر کیلو گرم 4 دقیقه قبل از تزریق سوکسینیل کولین و در گروه سوم یا کنترل نرمالسالین با دوز 5/0 تا 2 سیسی 2 دقیقه قبل از تزریق سوکسینیل کولین به صورت داخل وریدی تجویز شد. شدت فاسیکولاسیون بر اساس مقیاس کولن اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمونهای آمـــاری کروسکـــــــــال والیس و مان ویتنی تحلیل گردید.
یافته ها: امتیاز صفر در گروه اول 64 درصد (38 نفر )، در گروه دوم 12 درصد (7 نفر ) و در گروه کنترل 8 درصد (5 نفر ) و از طرف دیگر امتیاز 3 به ترتیب 15 درصد (9 نفر) ،50 درصد (30 نفر ) و57 درصد (34 نفر ) بوده است.
نتیجه گیری: در سه گروه از نظر میزان کاهش فاسیکولاسیون تفاوت معنیداری وجود داشت، به طوری که واضحاً آلفنتانیل از شدت فاسیکولاسیون ناشی از سوکسینیل کولین کاست، ولی سوفنتانیل مؤثر واقع نشد.
واژههای کلیدی: آلفنتانیل، سوفنتانیل، فاسیکولاسیون، سوکسینیل کولین
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Succinylcholine is a depolarizing muscle relaxant that is widely used by anesthesiologists especially at induction time to facilitate intubations. Fasciculation is common after intravenous injection of succinylcholine and preceeding relaxation may cause myalgia, rhabdomyolysis and increase in blood level of myoglobulin. On the other hand, narcotics are the main components of induction protocols and alfentanil as a short acting narcotic is widely used. Decreasing fasciculation can be achieved probably by use of alfentanil. Alfentanil and sufentanil were used in our study to evaluate this proposal.
Materials & Methods: Patients were selected randomly (female aged 20-50, ASA I). Induction of anesthesia was done by thiopental Na (4mg/kg) and relaxation for intubation reached by succinylcholine (1mg/kg). Premedication was as follows: in the 1st group alfentanil (10μg/kg, 2 minutes before succinylcholine injection) in the 2nd group sufentanil (0.1μg/kg, 4 minutes before succinylcholine injection) and in the 3rd group (control group) normal saline (0.5-2 ml, 2 minutes before succinylcholine injection).
Results: The zero score was 64%, 12% and 8% in groups 1 to 3 respectively while the three scores were 15%, 50% and 57% in groups 1 to 3 respectively.
Conclusion: Statistical analysis revealed that alfentanil induced more fasciculation suppression than sufentanil (p<0.0001).
KEYWORDS:Alfentanil,Sufentanil , Fasciculation, Succinylcholine
واژههای کلیدی: آلفنتانیل, سوفنتانیل, فاسیکولاسیون, سوکسینیل کولین
9
15
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-39-160&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/7
1394/3/17
2015/06/72015/06/7
1394/3/17
MA
Haghbin
دکتر محمد علی
حق بین
namatrade@yahoo.com
0031947532846003789
0031947532846003789
Yes
R
Mohammad Amini
دکتر رضا
محمد امینی
0031947532846003790
0031947532846003790
No
fa
مقایسه میزان حدت بینایی و عوارض در دو عمل جراحی خارج کپسولی و فیکوامولسیفیکاسیون در بیماران مبتلا به کاتاراکت وابسته به سن
Comparative Evaluation of Visual Acuity and Complications in ECCE+P/C IOL & Phacoemulsification+ P/C IOL in Senile Cataract
چکیده:
مقدمه و هدف: عمل جراحی کاتاراکت وابسته به سن، از جراحی های شایع چشم پزشکی است. اخیراً فیکوامولسیفیکاسیون به عنوان روش انتخابی جهت عمل جراحی کاتاراکت معرفی شده است. این مطالعه به منظور بررسی مقایسه ای میزان حدت بینایی و عوارض حین و بعد از عمل جراحــــــــی فیکوامولسیفیکاسیون و روش خارج کپسولی در بیماران مبتلا به کاتاراکت وابسته به سن انجام شده است.
مواد و روش ها: این تحقیق به روش شاهدی همزمان آینده نگر ( غیر تصادفی ) بر روی 100 بیمار (52 نفر خارج کپسولی و 48 نفر فیکوامولسیفیکاسیون) در محدوده سنی 76- 46 سال مراجعه کننده به بیمارستان های خلیلی و شهید دستغیب شیراز در سال های 81-1380 انجام پذیرفت. ابتدا بیماران قبل از عمل جراحی از نظر سن، جنس، میزان حدت بینایی، میزان آستیگمات بر اساس اختلاف کراتومتری و نوع کاتاراکت مورد معاینه قرار گرفتند. سپس حین عمل از جهت سایز، محل برش، پارگی کپسول خلفی، خارج شدن ویتروس، افتادن هسته در ویتروس بررسی شدند و در روزهای 1، 5، 14، 90 و 180 بعد از عمل از جهات حدت بینایی اصلاح شده و حدت بینایی اصلاح نشده و آستیگمات (کراتومتری و رفراکشن)، میزان التهاب، ورم قرنیه، کدورت کپسول خلفی و ادم سیستوئید ماکولار مورد معاینه قرار گرفتند. سپس داده های جمع آوری شده در فرم اطلاعاتی ثبت و از طریق نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: متوسط سن در عمل جراحی فیکوامولسیفیکاسیون 26/7±27/58 سال و در عمل خارج کپسولی 84/6±71/64 سال می باشد. بر اساس نتایج این مطالعه در پنجمین روز بعد ازعمل، 3/15 درصد افراد تحت عمـل خارج کپسولی و 5/62 درصد افراد تحت فیکوامولسیفیکاسیون به حدت بینایی
اصلاح نشده 30 یـــا بیشتـــر دست یــــافتند. متوسط دیــــد اصلاح نشده در روز پنجم بعد از عمل
60
فیکوامولسیفیکاسیون 3/30 و در عمل خارج کپسولی 20 بــــود. میـزان متوسط آستیگماتیسم در روز
60 60
اول بعد از عمل بر اساس اختلاف کراتومتری در روش خارج کپسولی 08/2 84/4 دیوپتر و در فیکوامولسیفیکاسیون 67/1 27/2 دیوپتر و بر اساس رفراکشن در خارج کپسولی 08/2 62/3 دیوپتر و در فیکوامولسیفیکاسیون 34/1 91/1 دیوپتر بود. میزان پارگی کپسول خلفی در روش خارج کپسولی 6/7 درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون 5/12درصد و میزان خارج شدن ویتروس در روش خارج کپسولی 7/5 درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون 7/10 درصد بود. میزان ادم قرنیه در روز اول بعد از عمل در روش خارج کپسولی 2/19 درصد و در فیکوامولسیفیکاسیون 8/43 درصد بود، این در حالی است که بعد از 2 هفته در بیمارانی که تحت عمل فیکوامولسیفیکاسیون قرار گرفته بودند هیچ ادم قرنیه مشاهده نشد، در صورتی که در 8/3درصد افراد تحت عمل خارج کپسولی، ادم قرنیه تا 6 ماه ادامه یافت. افتادن هسته در ویتروس فقط در عمل فیکوامولسیفیکاسیون (1/2درصد ) اتفاق افتاد. شیوع جایجایی لنز داخل چشمی بعد از عمل فیکوامولسیفیکاسیون 1/4 درصد بود که 1/2 درصد (1 نفر) نیاز به خارج کردن لنز داخل چشمی داشت، در حالی که این عوارض در روش خارج کپسولی وجود نداشت.
نتیجه گیری : میزان موفقیت و عوارض حین و بعد از عمل کاتاراکت به روش فیکوامولسیفیکاسیون در مقایسه با سایر مطالعات در حد قابل قبولی است. برای نتیجه گیری قطعی، درخواست تجربه همکاران سایر مراکز پیشنهاد می گردد.
واژه هـــــای کلیــــدی: فیکوامولسیفیکاسیون، عمل جراحی کاتاراکت به روش خارج کپسولی، آستیگماتیسم، حدت بینائی، ادم قرنیه، کدورت کپسول خلفی، خارج شدن ویتروس
ABSTRACT:
Introduction & Objective: The age realated cataract surgery is most common ophthalmic surgery. Today the method of choice for cataract surgery is phacoemulsification. This study was conducted to compare the visual acuity, pre-operation and post operation ECCE & Phacemulsification complication in patients referring to Khalili & Dastgheib Hospital in Shiraz during 1380-1381.
Materials & Methods: This prospective non randomized concurrent control study was conducted on 100 cases (52 case of ECCE and 48 case of Phaco). Pre-operative evaluation included age, sex, visual acuity, astigmatism according to keratometry difference and type of cataract. The patients were evaluated during the operation for size, site of incision, posterior capsular rupture, vitreous loss and nucleus dropped in vitreous. Then in 1, 5, 14, 90,180 days post operation, they were examined for BCVA, UNCVA, astigmatism (keratometry and refraction), inflammation, corneal edema, posterior capsular opacity and clinical CME.
Results: In this study 100 cases (48 phacemulsification, 52 ECCE) aged 48-76 for cataract surgery were included. Patients were followed for 6 months ofter operation. Mean age in phacemulsification was 58.27 ± 7.26 & in ECCE was 64.71± 6.84. On the fifth day after ECCE, UNCVA 30.60 was 15.3% and in phaco was 62.5%. On the fifth day mean UNCVA in phaco was 30.60 and in ECCE, 20.60. Mean astigmatism on the first day post-operation according to keratometry difference in ECCE was 4.842.08D and in phaco was 2.271.67D and according to refraction in ECCE was 3.622.08D and in phaco was1.911.34D. Posterior capsular rupture in ECCE was 7.6% and in phacor was 12.5%. Vitreous loss in ECCE was 5.7% and in phaco was 10.7%. Corneal edema in the first day post-operation in ECCE was 19.2% and in phaco was 43.8%. Two weeks after operation in all patients who underwent phacoemulsificatio, corneal edema was cleared but in ECCE 3.8% corneal edema continued for 6 months after operation. Nucleus dropped in vitreous occurred only in phaco (2.1%). IOL dislocation after phacoemulsification was 4.1% and 2.1% (1 case) need to IOL removal but this complication was not visible in ECCE.
Conclusion: Success rate, Intra operative & post-operative complications in phacoemulsification in comparison to other studies were in an acceptable range. We recommend further study in this case for more documented results.
KEYWORDS: Phacoemulsification, ECCE, Astigmatism, Visual acuity, Corneal edema, Posterior capsular opacity, Vitreus loss
واژه هـــــای کلیــــدی: فیکوامولسیفیکاسیون, عمل جراحی کاتاراکت به روش خارج کپسولی, آستیگماتیسم, حدت بینائی, ادم قرنیه, کدورت کپسول خلفی, خارج شدن ویتروس
17
29
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-453&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/9
1394/3/19
A
Katbab
دکتراسدا...
کتباب
0031947532846003834
0031947532846003834
No
F
Beigzadeh Abbasi
دکتر فریبا
بیگ زاده عباسی
shervin5253@yahoo.com
0031947532846003835
0031947532846003835
Yes
R
Salooti
دکتر رامین
صلوتی
0031947532846003836
0031947532846003836
No
HR
Jahadi Hosseini
دکترحمید رضا
جهادی حسینی
0031947532846003837
0031947532846003837
No
M
Nejabat
دکترمحمو
نجابت
0031947532846003838
0031947532846003838
No
H
Nejabat
دکتر حسین
موحدان
0031947532846003839
0031947532846003839
No
H
Khoshniat
دکترحمید
خوش نیت
0031947532846003840
0031947532846003840
No
AA
Sarafraz
دکتر علی اکبر
سرافراز
0031947532846003841
0031947532846003841
No
SH
Tajadini
دکتر شهراد
تاج الدینی
0031947532846003842
0031947532846003842
No
fa
مقایسه سطـح انسولیـن سـرم در بیماران با حادثه حاد قلبـی و غیـر قلبـی
Comparison Fasting Plasma Insulin Level between Acute Coronary Disease and non-Coronary Disease
چکیده:
مقدمه و هدف: هایپرانسولینمی یکی از عوامل شناخته شده مرتبط با چاقی، فشارخون و دیابت است، اما رابطه آن با بیماری عروق کرونر به عنوان یک عامل خطر مستقل هنـــــوز مورد بحث است. پاسخ به این سؤال که آیا افزایش سطح انسولین یک عامل پیش آگهی تعیین کننده حوادث ایسکمیک قلب و مرگ و میر ناشی از آن میباشد مورد اتفاق نظــــر نیست، در این بررسی سطح انسولین سرم در بیماران دچار حوادث حاد قلبی و غیرقلبی مقایسه شده است.
مواد و روش ها:در یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی به صورت مقطعی دو گروهی در سال 1381 در جمعیت بیماران بستری با حوادث حاد قلبی و غیرقلبی در اورژانسهای بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان با روش نمونهگیری سهمیه ای بر اساس جنس 32 بیمار در هر گروه (64 نفر) مورد بررسی قرار گرفت. عدم ابتلا به دیابت در فرد و وابستگان درجه یک و دو، عدم مصرف داروهای پایین آورنده قندخون، عدم سابقه بیماریهای قلبی ـ عروقی در فرد و وابستگان درجه یک و دو، عدم مصرف استروئید، درگیری پانکراس و نداشتن پرفشاری خون و عدم وجود افزایش وزن و چاقی از معیارهای ورود به مطالعه بود. سطح انسولین سرم در دو گروه اندازهگیری شد. دادهها در نرمافزار SPSS وارد شده و با آزمون منویتنی مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافتهها: در 64 فرد مورد بررسی نسبت جنس برابر در هر یک از دو گروه وجود داشت. از نظر میانگین سنی نیز دو گروه اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین و انحراف معیار سطح انسولین در بیماران دچار حوادث حاد قلبی11±2/29 میلی یونیت در میلی لیتر و در گروه حوادث غیرقلبی20±6/22 میلی یونیت در میلی لیتر بود که اختلاف آماری معنیداری بین میانگین انسولین سرم در دو گروه وجود نداشت. میانگین و انحراف معیار سطح انسولین سرم در مردان گروه مورد و شاهد به ترتیب؛ 3/20±5/22 میلی یونیت در میلی لیتر و 1/14±3/18 میلی یونیت در میلی لیتر بود و در زنان گروه مورد و شاهد به ترتیب؛ 55±8/35 میلـی یـــــونیت در میلی لیتر و 25±26 میلی یونیت در میلی لیتر بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه اختلاف آماری معنیداری بین سطح انسولین ناشتای در بیماران دچار حوادث حاد عروق کرونر و حوادث غیرکرونری دیده نشد، بنابراین در مطالعه حاضر نمیتوان از هایپرانسولینمی به عنوان عامل خطر بیماری قلبی عروقی یاد نمود، اما مطالعات تکمیلی در حجم وسیعتر جهت رد یا اثبات این امر ضروری به نظر میرسد.
واژههای کلیدی: انسولین، حوادث حاد قلبی، حوادث حاد غیرقلبی
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Hyperinsulinemia is related to obesity, diabetes and hypertension, but its relation to coronary artery disease, as an independent risk factor, is questionable. This study was conducted to compare the insulin level in patients with acute coronary and non coronary diseases.
Materials & Methods: This is a cross-sectional study in which two groups of hospitalized patients in emergency department, 32 patients in each group (acute coronary and non coronary disease) were evaluated for fasting insulin level. Diabetes or a family history of it, previous history of coronary artery disease or family history of it, pancreatic origin of abdominal pain, hypertension, overweight or obesity, or using steroids were exclusion criteria for this study. Collected data were analyzed using Mann-Withney test.
Results: There was not any statistical difference in age and sex of both groups. No significant difference was noted in insulin level of coronary and non coronary patients in this study.
Conclusion: Having these results, we can not include hyperinsulinemia as an independent risk factor for CVD.
KEY WORDS:Insulin,Coronary disease, Non-coronary event
واژههای کلیدی: انسولین, حوادث حاد قلبی, حوادث حاد غیرقلبی
31
36
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-454&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/9
1394/3/19
M
Sadeghi
دکتر معصومه
صادقی
m_sadeghi@crc.mui.ac.ir
0031947532846003828
0031947532846003828
Yes
HR
Roohafza
دکتر حمیدرضا
روحافزا
0031947532846003829
0031947532846003829
No
R
Heidari
دکتر رامین
حیدری
0031947532846003830
0031947532846003830
No
GH
Naderi
دکتر غلامعلی
نادری
0031947532846003831
0031947532846003831
No
B
Sabet
دکتر بابک
ثابت
0031947532846003832
0031947532846003832
No
GH
Dehini
دکتر قاسم
دهینی
0031947532846003833
0031947532846003833
No
fa
بررسی نقش عفونت هلیکوباکترپیلوری در کارسینوم معده
The Role of Helicobacter Pylori Infection in Gastric Carcinoma
چکیده:
مقدمه و هدف: مطالعات متعددی پیرامون فرضیــــه رابطـــــه بین کارسینـــــوم معــــده و هلیکوباکتر پیلوری آنجام شده است ، به طوری که برخی مطالعات وجود این رابطه را تاییـــد و برخــــی نیز رد کرده اند. کاهش شیوع کارسینوم معده در کشورهای پیشرفتـــه و بالا ماندن آن در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه حاکی از نقش پیشگیری عوامل محیطی در بروز این سرطان است که هلیکو باکتر پیلــــوری یکی از این عوامل است. هدف از ایـــــــن مطالعه بررسی نقش هلیکوباکتر پیلوری در کارسینوم معده بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد و شاهدی گذشته نگر برای بــــــررسی این ارتباط 70 نمونه کارسینوم معده به عنوان گروه مورد و 70 نمونه گروه شاهد یعنی افرادی که در آندوسکوپی زخم و توده نداشتند، از نظر وجود عفونت هلیکوباکترپیلوری مورد بررسی قرار گرفتند. این نمونه ها از بین نمونه های ارسالی به بخش پاتولوژی بیمارستان الزهرا دانشگاه علوم پـــــزشکی اصفهان طی سالهای 1378 تا 1381 انتخاب گــــردیدند. داده هـــای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: فراوانـــــی نسبی هلیکوباکترپیلوری در افراد شاهد 14/37 درصد و در کارسینوم نوع روده ای 44/44 درصد و نوع منتشر 40 درصد بود . بر اساس آزمون مجذور کـــــای اختلاف معنی داری بین شیوع هلیکوباکترپیلوری در افراد شاهد و کارسینوم معده وجــــود نداشت.
نتیجه گیری :رابطه بین کارسینوم معده و هلیکوباکترپیلوری در این مطالعه تائید نشد، همچنین بین شیوع عفونت هلیکوباکترپیلـوری در کارسینــــــوم معده نوع روده ای و منتشــر اختلاف معنی داری نشان داده نشد. دلایل زیر ممکن است علت رد رابطه بین هلیکوباکترپیلوری و کارسینوم معده باشد .آتروفی و متاپلازی روده ای مخاط معـــــده باعث کـاهش کلونیزاسیون باکتری شده، تورش در انتخاب نمونه وجود داشته باشد و نهایتاً رابطه بین کارسینوم معده و هلیکوباکترپیلوری در این منطقه وجود نداشته باشد .
واژه های کلیدی : کارسینوم معده، هلیکو باکتر پیلوری، شیوع
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Several studies have been performed about the association between Helicobacter pylori and gastric carcinoma some of which have confirmed while others have excluded this link. The aim of this study was to evaluate a possible connection of gastric carcinoma with Helicobacter pylori infection.
Materials & Methods: We evaluated 70 gastric carcinoma and 70 age and sex matched control subjects (without any mass or ulcer) for H. pylori infection by Geimsa staining of the samples obtained from the subjects.
Results: The prevalence of H. pylori infection was 37.14% in control subjects, 44.44% in intestinal type and 40% in diffuse type of gastric carcinoma.
Conclusion: Statistical analysis did not reveal any meaningful difference between the prevalence of H. pylori in case and control group in this study. Therefore, the relationship between H. pylori and gastric carcinoma was excluded in our study. Atrophy and metaplasia intestine which result in reduction of colonization of bacteria and also bias in sampling might account for the findings of the present study.
KEYWORDS:Gastric Carcinoma, Helicobacter pylori,Prevalence
واژه های کلیدی : کارسینوم معده, هلیکو باکتر پیلوری, شیوع
37
42
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-455&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
MH
Sanei
دکتر محمد حسین
صانعی
sanei@med.mui.ac.ir
0031947532846003843
0031947532846003843
Yes
P
Mahzouni
دکتر پروین
محزونی
0031947532846003844
0031947532846003844
No
fa
مقایسه نتایج زودرس عمل جراحی ترمیم نقص دیواره دهلیزی به دو روش توراکوتومی محدود و استرنوتومی کامل
Early Results of Median Sternotomy Versus Right Anterolateral Thoracotomy in Atrial Septal Defect Closure
چکیده:
مقدمه و هدف: بستن نقص دیواره بین دهلیزی به روش جراحـــی، روشی استاندارد می باشد که با میزان مرگ و میر و عوارض کم همراه است. در سالهای اخیر تمایل جراحان در استفاده از روشهای کمتر تهاجمی از جمله روشهای مداخله ای و توراکوتومی محدود رو به افزایش بوده است. هدف از این بررسی مقایسه نتایج پس از عمل جراحی در دو گروه بیمار، که به دو روش استرنوتومی و توراکوتومی تحت عمل جراحی بستن نقص دیواره بین دهلیزی قرار گرفته اند می باشد .
مواد و روش ها: این بررسی یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی به صورت گذشته نگر می باشد که بر روی همه 73 بیماری که در مدت 5 سال (1382-1377) در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز مورد عمل جراحی ترمیم نقص دیواره بین دهلیزی به دو روش توراکوتومی محدود (38 نفر) و استرنوتومی کامل (35 نفر) قرار گرفته بودند انجام شده است . اطلاعات موجود در پرونده های بیماران عمل شده از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید . داده های جمع آوری شده با نرم افزارSPSS و با استفاده از شاخصهای توصیفی و آزمونهای آماری تست دقیق فیشر و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن گروه یک (توراکوتومی) 2/3±84/23 سال و گروه دوم (استرنوتومی کامل ) 3/2±82/21 سال بود. به جز زمان عمل طولانی تر ( 01/0= p) و زمان اقامت بیمارستانی کمتر ( 01/0= p) در گروه یک (توراکوتومی) ، بقیه نتایج در دو گروه تقریباً یکسان بود.
نتیجه گیری: با توجه به صدمه کمتر جراحی و نتایج زیبایی بهتر، ترمیم نقص دیواره بین دهلیزی با روش توراکوتومی می تواند روش مناسبی باشد. در این مطالعه با توجه به امکانات موجود در بیمارستان نتایج به دست آمده در حد قابل قبولی بود.
واژه های کلیدی: نقص دیواره بین دهلیزی، توراکوتومی ، استرنوتومی
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Atrial septal defect (ASD) closure by surgery is a standard method with low mortality and complication rate. Nowadays, surgeons prefer to use less invasive methods including interventional and limited thoracotomy. The aim of this study was to compare the post surgical results in two groups underwent ASD surgery, by sternotomy or thoracotomy method.
Materials & Methods: This retrospective study was performed in Shahid Madani heart hospital from 1998-2003 on 73 patients who underwent ASD surgery. Data were collected by filling out a questionnaire.
Results: Group I (thoracotomy) included 38 patients with mean age of 23.84±3.2 years and group II (complete sternotomy) included 35 patients with mean age of 21.82±2.3 years. The results were almost the same in both groups except for longer operation time (p=0.01) and shorter hospitalization period (p=0.01) in group I.
Conclusion: Considering lower injury by surgery and better cosmetic results, ASD repair by thoracotomy seems to be a suitable method.
KEY WORDS,Atrial Septal Defect (ASD),Median sternotomy,Right anterolateral thoracotomy
واژه های کلیدی: نقص دیواره بین دهلیزی, توراکوتومی , استرنوتومی
43
51
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-456&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
R
Parvizi
دکتر رضایت
پرویزی
drparvizir@yahoo.com
0031947532846003845
0031947532846003845
Yes
M
Hashemzehi
دکتر مراد
هاشم زهی
0031947532846003846
0031947532846003846
No
S
Hassanzadeh
سوسن
حسن زاده سلماسی
0031947532846003847
0031947532846003847
No
N
Safai
دکتر ناصر
صفائی
0031947532846003848
0031947532846003848
No
fa
بررسی شاخص های رشد بیماران تالاسمی ماژور
Evaluation of the Growth Parameters in Major Thalassemic Patients
چکیده:
مقدمه و هدف: تالاسمی ماژور شدیدترین کمخونی همولیتیک شناخته شده و شایع ترین سندرم اختلال تک ژنی میباشد که به دلیل شیوع فراوان آن در ایران لازم است از بسیاری جهات مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به این که یکی از مهمترین عوارض در این بیماران در صورت عدم درمان مناسب، مشکلات رشد میباشد، لذا هدف از این مطالعه بررسی شاخصهای رشد فیزیکی آنان و مقایسه با افراد سالم است تا وضعیت درمانهای موجود را سنجیده و در آینده بتوان از این عامل به عنوان یک اندکس تشخیصی در جهت بهبود وضعیت درمانی بیماران تالاسمی استفاده نمود.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد ـ شاهدی، کلیـــــه 121 بیمــــــــار مبتلا به تالاسمی ماژور دریافتکننده خون به عنوان گروه مورد از نظر شاخصهای رشد فیزیکی (قد، وزن، قد نشسته و دور بازو) با خواهران و برادران خود به عنوان گروه شاهد (123 نفر) در شهرستان یاسوج در سال 1381 مقایسه گردیدند. همچنین معیارهای رشد هر دو گروه با استانداردهای رشد جهانی مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده پس از در فرم اطلاعات با نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی و آزمون تی دانشجویی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافته ها: در این بررسی مشاهده گردید که شاخص وزن نسبت به سن در 7/53 درصد بیماران تالاسمی و 1/17 درصد از افراد سالم زیر صدک 5 قرار دارد (0001/0 > p ). همچنین قد نشسته آنها از بعد 5 سالگی با گروه شاهد اختلاف معنیدار پیدا میکند و قد و دور بازوی بیماران تالاسمی در مقایسه با افراد سالم 9/66 درصد درمقابل 1/17 درصد و 7/72 درصد در مقایسه با 5/32 درصد زیر صدک 5 قرار داشت.
نتیجه گیری: با توجه به عقب افتادگی رشد فیزیکی این بیماران، پیگیری آنان جهت مصرف منظم خون و دسفرال و بهبود امکانات درمانی موجود ضروری میباشد.
واژههای کلیدی: تالاسمی ماژور، شاخصهای فیزیکی، اختلال رشد، منحنی رشد
ABCTRACT:
Introduction & Objective: Thalassemia major is the most sever identified hemolytic anemia and the most common single gene abnormality. This disease is very common in Iran and that is why there should be a careful investigation into it. Not treated properly, growth faliure is one of the most important complications of this disease. This study was designed to evaluate the growth parameters in thalassemic children and to compare the obtained data with normal children.
Material & Methods: This cross-sectional, descriptive and analytical study was carried out on 121 thalassemic patients who received blood transfusion therapy in Yasuj, with respect to the physical growth parameters such as height, weight, sitting height, and arm circumference. Collected data were compared with data from normal children (who were chosen from the same sex, age and socioeconomic groups).
Result: According to statistical analysis, weight of 53.7% of thalassemics and 17.1% of non-thalassemics, for the same age group, was under 5 percentile (p<0.0001). These measurements for height and mid arm circumference were 66.9% v/s 17.1%, and 72.7% v/s 32.5% under percentile respectively (p<0.0001).
Conclusion: Considering the growth retardation of thalassemic patients, we recommend regular follow-up for confirming the blood transfusion and desferal injection with exact interval.
KEYWORDS:Thalassemia major, Physical growth parameters, Growth failure, Growth Curve
واژههای کلیدی: تالاسمی ماژور, شاخصهای فیزیکی, اختلال رشد, منحنی رشد
53
58
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-457&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
SH
Nabavizadeh
دکتر حسام الدین
نبوی زاده
Drhesamnabavi@yahoo.com
0031947532846003849
0031947532846003849
Yes
S
Haghbin
دکتر سعیده
حق بین
0031947532846003850
0031947532846003850
No
A
Khosravi
دکتر عباس
خسروی
0031947532846003851
0031947532846003851
No
fa
تأثیر حالتهای مختلف بدن بر میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در دانشجویان
Effects of Postural Change on Oxygen Saturation
چکیده:
مقدمه و هدف: قرار دادن بیمار در وضعیت مناسب، بخشی از مراقبتهای مهم در طـول عمل جراحی است که یکی از اهداف اصلی آن تأمین عملکرد تنفسی مطلوب می باشد، لــذا تعیین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در وضعیتهای شایع مورد استفاده در اعمــــال جراحی می تواند راهنمای بسیار خوبی در زمینه نحوه کارکرد سیستم تنفسی در این وضعیتها باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی از نوع کاربردی، درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در سه حالت خوابیده به پشت، خوابیده بــه شکــــم و لیتاتومی در 31 نفر از دانشجویان داوطلب آموزشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در سال 1382 از طریق نمونه گیری در دستــرس اندازه گیــــری گردید. میزان اشباع اکسیژن خون شریانی به وسیلــــه دستگاه اکسیمتری نبض مدل نوامتریکس اندازه گیـــری و ثبت شد. داده هــا به وسیله فرم جمع آوری اطلاعات گردآوری و با آزمون آماری تی دانشجویی و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین درصــــد اشباع اکسیژن خون شریانی برای حالتهای خوابیده به پشت و خوابیده به شکم مقادیر یکسـان، اما در حالت لیتاتومی 65/0 درصد بیشتر بوده است. با این همه اختلاف معنی دار آماری در نتایج اندازه گیری میزان اشباع اکسیژن خون شریانی بین سه حالت مشاهده نشد.
نتیجه گیری:حالتهای خوابیده به شکم و لیتاتومـــــی در کوتـــــاه مدت تأثیری بر اکسیژناسیون ندارند و چنانچه تأثیری داشته باشند این اثر مستلزم قرار گرفتن به مدت طولانی در این حالتها می باشد.
واژه های کلیدی : اکسیژناسیون،حالتهای بدن،اکسیمتری نبض
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Positioning is an important part of perioperative care that optimal respiratory function is a main purpose. Thus oxygen saturation measurement in routine surgical positions could be a proper index of respiratory function.
Material & Methods: To determine effects of supine , prone and litatomy positions on arterial oxygen saturation , 31 healthy volunteer were positioned in each three position for ten minutes periods . oxygen saturation was measured by pulse oximeter.
Results: there was no significant difference between 3 position in oxygen saturation
Conclusion: Absent of prone and lithotomy positions effect on oxygenation in this study may be attributed to the short time that the subjects were in each position (ten minutes). we suggest that evaluation of position effect on oxygenation require further investigation
KEYWORDS:Oxygenation, Positions,Pulse oximeter
واژه های کلیدی : اکسیژناسیون,حالتهای بدن,اکسیمتری نبض
59
65
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-458&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
N
Farhadi
ناصر
فرهادی
rahfar196@yahoo.com
0031947532846003852
0031947532846003852
Yes
Z
Molazem
زهرا
ملازم
0031947532846003853
0031947532846003853
No
A
Khosravi
کتر عباس
خسروی
0031947532846003854
0031947532846003854
No
KA
Zandi Ghashghaie
کرامت الله
زندی قشقایی
0031947532846003855
0031947532846003855
No
fa
بررسی پوشش ایمن سازی کودکان زیر یکسال در جامعه عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد سال1382
Vaccination Coverage of Children under 1 Year of Age in the Tribal Community of Kohgiloyeh and BoyrAhmad Province (1382)
چکیده:
مقدمه و هدف: یکی از مهمترین برنامه های کشوری در کلیه سطوح شبکه بهداشت و درمان، واکسیناسیون کودکان زیر یکسال علیه بیماریهای قابل پیشگیری به وسیله واکسن می باشد.جامعه عشایری به دلیل پراکندگی جغرافیایی و کوچ در فصول مختلف سال در زمینه خدمات واکسیناسیون آسیب پذیرتر از سایر اقشار می باشند ، لذا این پژوهش به منظور بررسی پوشش ایمن سازی کودکان زیر یکسال در جامعه عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده است.
مواد و روش ها:این یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی است و بر روی 69 کودک زیر یکسال جامعه عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد که در محدوده سنی 1/1/1381 لغایت 29/12/1381 متولد شده بودند انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که با استفاده از روش تمام شماری تکمیل گردید. پرسشنامه شامل مشخصات فردی، انواع واکسن های معمول، تاریخ تلقیح واکسن ها و علل احتمالی تأخیر واکسن ها بود.جهت کسب اعتبار علمی ابزار گردآوری داده ها از روش اعتبار محتوی استفاده گردید .داده ها از طریق نرم افزار SPSS و شاخص های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:براساس یافته ها،پوشش کلی واکسن ب.ث.ژ 1/97 درصد،پوشش کلی واکسن قطره خوراکی فلج اطفال نوبت اول،دوم و سوم به ترتیب 4/98درصد،2/98درصد و 7/97درصد و پوشش کلی واکسن ثلاث نوبت اول،دوم و سوم مشابه واکسن فلج اطفال بود.پوشش کلی واکسن هپاتیت ب نوبت اول،دوم و سوم به ترتیب 6/98درصد،2/95درصد و 95 درصد بود.پوشش کلی واکسن سرخک نوبت اول 95درصد و پوشش کلی واکسن قطره خوراکی اطفال نوبت صفر 5/85 درصد بود.همه واکسن ها با تأخیر دریافت شده بودند.بالاترین تأخیر مربوط به واکسن های هپاتیت ب نوبت اول(6/27روز)، هپاتیت ب نوبت دوم (3/74روز) و سرخک نوبت اول (4/295روز) و کمترین تأخیر مربوط به واکسن های فلج اطفال صفر(9/10روز) و هپاتیت نوبت سوم(4/272روز)بود.عمده ترین دلایل تأخیر عبارت دوری راه 3/27درصد،عدم مراجعه مأمورین واکسن 2/26 درصد وعدم آگاهی مادران 2/14درصد بودند.
نتیجه گیری:با توجه به تأخیرات فواصل واکسیناسیون و تأثیر آن در اثر بخشی واکسن ها، ضروری است تا با تجدید نظر در برنامه پایش و نظارت تیم های سیار عشایری و آموزش و بازآموزی آنان در جهت بهبود وضعیت موجود اقدام شود.
واژه های کلیدی:ایمنسازی،کودکان زیر یکسال،جامعه عشایری
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Vaccination of children under 1 year of age is one of the most important programs of the country at all levels of the health and treatment organization. Due to geographical dispersion and movement during different seasons of the year, tribal societies are the most vulnerable communities in the field of health services and vaccination. This study aimed at determining the vaccination coverage of children under one year of age in the tribal society of kohgiloyeh and BoyrAhmad Province.
Materials & Methods: This descriptive cross-sectional study was performed on all the newborns from the tribal society of kohkiloyeh and BoyrAhmad province, who were under the age of one, born between 1.1.81 and 29.12.81. For data collection, a questionnaire was used which contained individual characteristics, types of routine vaccines, the data regarding the injections, and the possible reasons for delay in receiving vaccines.The questionnaire was tested for its content-validity.
Results: The total coverage of B.C.G vaccine was 97%1. The total coverage of polio vaccine was 98.4%, 98.2% and 97.7% for the first, second and third doses, respectively, but it was the same for DPT vaccine. The coverage of hepatitis for the first, second, and third doses was 98.6%, 95.2% and 95%, respectively. The total coverage of polio vaccine at birth was 85.5%. All the vaccines were received with delay. The highest delay was related to first dose (27.6 days) and second dose of hepatitis B (74.3 days), first dose of measles (295.4days) and the least delay was found in polio (10.9 days) and third dose of hepatitis (272.4 days). The main reasons for delay were distance from vaccination station (27.3%), unavailability of health staff (262%) and the mother’s lack of knowledge (14.2%).
Conclusion: Revision of the programs related to the monitoring of mobile teams of vaccination is necessary to improve the vaccination coverage in tribal communities. Moreover, more health staff is required in order to improve the present status of vaccination in tribal societies
KEYWORDS:Immunization , Children under 1 year, Tribal Society
واژه های کلیدی:ایمنسازی,کودکان زیر یکسال,جامعه عشایری
67
77
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-459&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
E
Naimi
ابراهیم
نعیمی
Ebnaimi2002@yahoo.com
0031947532846003856
0031947532846003856
Yes
R
Chaman
دکتر رضا
چمن
0031947532846003857
0031947532846003857
No
E
Afshoon
اسفندیار
افشون
0031947532846003858
0031947532846003858
No
fa
برآورد امید به زندگی و طول عمر در زنان و مردان روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1382
Life Expectancy and Longevity in Men and Women in Rural َAreas in Kohgyloyeh and BoyerAhmad Province in Year 1382
چکیده :
مقدمه و هدف : امید به زندگی در بدو تولد و جدول طول عمر از شاخص های مهم و بیانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و بهداشتی هر جامعه است. همچنین این شاخص می تواند در ارزشیابی کل برنامه ریزی های انجام شده مفید واقع گردد. سازمان بهداشت جهانی از این شاخص در کنار شاخص های؛ درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی و میزان باسوادی زنان اقدام به برآورد شاخص توسعه انسانی می نماید که از مهمترین شاخصهای ارزشیابی جوامع کنونی است. برآورد شاخص فوق در استان کهگیلویه و بویراحمد و مقایسه آن با استان های همجوار یا کشور می تواند چشم انداز کلی این استان را در مقایسه با سایر مناطق مشخص نماید و آگاهی از آن جهت ارزشیابی کارهای انجام شده، اطلاع از جایگاه استان و برنامه ریزی برای آینده بسیار ضروری است.
مواد و روش ها : در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، امید به زندگی برای جامعه روستایی استان کهگیلویه و بویر احمد با استفاده از اندازه جمعیت در سنین مختلف و همچنین تعداد مرگ در هر گروه سنی در طول سال 1382 محاسبه شده است .از اطلاعات مربوط به مرگ ، تولد و جمعیت ساکن در روستاهای اصلی ، قمر و به تفکیک گروه های سن و جنس که با دقت قابل قبولی در زیج حیاتی و در طول سال ثبت می گردد در برآورد های مورد نظر استفاده شده است . در تنظیم جداول طول عمر با توجه به در دست داشتن جمعیت اول سال مستقیماً به محاسبه احتمال مرگ برای هر گروه سنی در سال 1382 اقدام شد. سایر محاسبات این جداول بر اساس دستورالعمل های علمی موجود و با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار اکسل صورت گرفته است .
یافته ها: در این مطالعه امید به زندگی برای کلیه افراد ساکن در مناطق روستایی استان اعم از مؤنث و مذکر 3/72 سال برآورد گردید. امید به زندگی برای مردان روستایی استان 8/70 سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان هــــــای بویر احمـــد و کهگیلویه با 4/72 سال و کمترین آن مربوط به شهرستان گچساران با 2/69 سال بود. همچنین امید به زندگی برای زنان روستایی استان 8/73 سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان گچساران با 5/75 سال و کمترین آن مربوط به شهرستان بویر احمد با 9/72 سال بود.
نتیجه گیری : مقایسه نتایج حاصل از این مطالعه با برآوردهای قدیمی منطقه و آخرین برآورد های کشوری حاکی از افزایش امید به زندگی در استان است. کمتر بودن امید به زندگی در مناطق روستایی نسبت به مطالعات مشابه در کشور و سایر مناطق کشور در 5 تا 7 سال قبل، نشان از اختلاف فاحش امید به زندگی در بدو تولد مناطق روستایی استان با سایر مناطق روستایی کشور است و ضرورت توجه همه جانبه و بیشتر به مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویر احمد را بیان می کند .
واژه های کلیدی: امید به زندگی ، جدول طول عمر، کهگیلویه و بویر احمد
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Life expectancy at birth and longevity are Important indices and represent social, economical, cultural and hyginic status of every society. This index can be used in evaluating any planning. WHO uses this index along with indexes of annual income, per capita income and literacy rate of women to estimate human development Index wich is one of the most important indices in estimation of todays communities. Estimation of the above index in Kohgiloyeh and Boyer Ahmad province and comparing it with nearby provinces or countries could show feuture horizon of this province compared to other regions. These data are essential for evaluating the implemented programs, knowing the position of province and future planning.
Material and Methods : Having the population size and the dead number in different age groups in each year, life expectancy was estimated. Collected and registerd data with an acceptable precision for rural regions were used for estimation of life expectancy in Kohgiloyeh and Boyer Ahmad province and it’s townships.
Results: Life expectancy for men in rural area of the province was 70.8 years and the highest rate belonged to Kohgiloye and Boyer Ahmad townships, with 72.4 years and the lowest rate belonged to Gachsaran with 69.2 years. Also life expectancy of women in the rural areas of the province was estimated to be 73.8 years and the highest rate belonged to Gachsaran with 75.5 years and the lowest rate belonged to BoyerAhmad township with 72.9 years.
Coclusion: Comparing the results of this study with previous estimates of the region and latest estimates of the life expantacy in the country, a slight increase in life expectancy of the province was noted. This decrease has been more in female than male. Also diference in life expectancy in urban and rural areas is about seven years which calls for immediate attention to the rural regions of the province.
KEYWORDS: Life expectancy, Table of long levity,Kohgiloyeh and BoyerAhmad
واژه های کلیدی: امید به زندگی , جدول طول عمر, کهگیلویه و بویر احمد
79
86
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-460&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
HR
Ghaffarian Shirazi
حمید رضا
غفاریان شیرازی
gshr3@yahoo.com
0031947532846003859
0031947532846003859
Yes
R
Chaman
دکتر رضا
چمن
0031947532846003860
0031947532846003860
No
A
Ghorbani
کترعلی
قربانی
0031947532846003861
0031947532846003861
No
E
Hatamipour
دکتر ابراهیم
حاتمی پور
0031947532846003862
0031947532846003862
No
G
Zadehbagheri
قادر
زاده باقری
0031947532846003863
0031947532846003863
No
A
Gabar Nejad
عباس
جبارنژاد
0031947532846003864
0031947532846003864
No
fa
شیوع و نوع بدخیمی در ندولهای تیروئید در بیمـاران مراجعـــه کننده بـــه بیمارستــــان امام خمینی(ره) اهواز طی سالهای 1379-1370
Prevalence of Malignancy in Thyroid Nodules in Referral Patients to Imam Khomeini Hospital during 1370-1379
چکیده :
مقدمه و هدف: یکی از عوامل خطرزا در ایجاد کانسر تیروئید ندولهای تیروئید هستند، لذا آشنایی، بررسی و برخورد مناسب و به موقع با این ندولها می تواند موجب تشخیص زودرس و درمان به موقع سرطان تیروئید و در نتیجه بهبود پیش آگهی این بیماران شود. در همین راستا این پژوهش با هدف تعیین شیوع و نوع بدخیمی در ندولهای تیروئید انجام پذیرفت .
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی به طور تصادفی از میان پروندهها، تعداد 100 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) اهواز در طول 10 سال از سال 1379-1370 که به علت ندول تیروئید بستری و عمل شده اند بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها فرم اطلاعاتی بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخصهای توصیفی، تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از این میان 18درصد پس از عمل کانسر تیروئید تشخیص داده شدند و 89 درصد این بیماران آنهایی بودند که ندول منفرد و سرد از نظر جذب ید رادیواکتیو داشتند.
نتیجه گیری: بعضی معتقدند که درمان طبی به طور طولانی یکی از راههای درمانی این بیماران است. اما با توجه به این که با این گونه درمان، تشخیص قطعی و درمان به موقع بیماران به تأخیر میافتد و از آنجا که پاسخ منفی آسپیراسیون با نیدل ظریف نمی تواند قابل اعتماد باشد، بنابراین توصیه می شود کلیه بیماران مبتلا به ندولهای تیروئید منفرد سرد، به خصوص آنهایی که به همراه لنفادنوپاتی گردنی هستند، در مراحل اولیه ـ در صورت عـــدم پاسخ کوتـــــاه مدت بــــه دارو درمانی ـ تحت عمل جراحی لوبکتومی و ایسمکتومی قرارگیرند.
واژه های کلیدی: ندول تیروئید ، کانسرتیروئید، لوبکتومی تیروئید
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Thyroid nodule is a risk factor in thyroid carcinoma. So proper awareness, evaluation and appropriate management of these nodules can result in early diagnosis and treatment of thyroid cancer which can lead to better prognosis.
Materials & Methods: In this study we evaluated 100 patients with thyroid nodules who referred to Imam khomeini hospital of Ahvaz during 1370-79.
Results: Findings showed that 18% of the subjects were diagnosed as thyroid cancer after operation and 89% were those who had solitary and cold nodule.
Conclusion: It is believed that medical suppression therapy is a treatment of choice in these patients but we believe this can induce delay in diagnosis and appropriate treatment. So, lobectomy and isthmectomy appear to be the management of choice in thyroid nodules especially in solitary and cold nodule in males.
KEY WORDS:Thyroid nodule ,Thyroid cancer , Thyroid lobectomy
واژه های کلیدی: ندول تیروئید , کانسرتیروئید, لوبکتومی تیروئید
87
93
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-461&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
AH
Talaiezadeh
دکترعبدالحسن
طلائی زاده
Ahtalaiezadeh@AUMS.AC.IR
0031947532846003865
0031947532846003865
Yes
MH
Sarmast shooshtari
دکتر محمدحسین
سرمست شوشتری
0031947532846003866
0031947532846003866
No
fa
گــزارش یک مــورد وارونــگی رحــم به دنبال زایمان
Puerperal Uterine Inversion, a Case Report
چکیده :
مقدمه و هدف: وارونگی رحم به دنبال زایمان از عوارض نادر بوده و تهدید کننده حیات می باشد که در این حالت فوندوس رحم به داخل حفره آندومتریال کلاپس پیدا می کند. میزان شیوع آن تقریباً 1 مورد در 2000 تا یک مورد در چندین صد هزار حدس زده می شود .گرچه علت وارونگی رحم نامشخص است، ولی عوامل مساعد کننده متعددی گزارش شده اند . میزان مرگ و میر خیلی بالا می باشد، مگر این که این حالت خیلی سریع تشخیص داده شده و درمان گردد . در این گزارش به بررسی یک مورد وارونگی رحم به دنبال زایمان پرداخته شده است .
معرفی بیمار: بیمار زنی 27 ساله ، حامله ترم ، شکم دوم با سابقه سزارین به علت شروع دردهای زایمانی به بیمارستان امام سجاد یاسوج در سال 1383مراجعه کرد . علت سزارین قبلی نامشخص بود. بیمار در فاز فعال زایمانی مراجعه کرده بود. فاصله چندانی تا زایمان نداشت و تمایل به زایمان واژینال داشت . روند طبیعی زایمان طی شد و زایمان انجام شد. هنگام خروج جفت بدون اعمال کشش جفت همراه با توده ای به رنگ قرمز تیره خارج شد ، جفت به راحتی از توده جدا گردید و توده خونریزی شدید نداشت . با تشخیص وارونگی رحم اقدام به جا انداختن رحم به جای اصلی خود شد که وارونگی از حالت کامل به حالت ناکامل تبدیل شد . اقدامات درمانی به طور کامل مؤثر نبود ، بیمار دچار شوک شدید شد که جهت جا انداختن رحم از درمان زیر بیهوشی و سپس جراحی کمک گرفته شد .
نتیجه گیری: گر چه وارونگی رحم زیاد شایع نیست، ولی اگر تشخیص داده نشود منجر به خونریزی شدید ، شوک و مرگ مادر می شود.
واژه های کلیدی: وارونگی رحم ، وارونگی کامل و ناکامل ، شوک ، مرگ
ABSTRACT:
Introduction & Objective: Acute puerperal uterine inversion is a rare but life threatening complication in which the uterine fundus collapses within the endometrial cavity. The rate of uterine inversion is estimated from one in 2000 to one in several hundred thousand labors. Although the cause of uterine inversion is unclear, several predisposing factors have been described. Maternal mortality is extremely high unless the condition is immediately recognized and corrected.
Case: The patient was a pregnant woman (G2P1), 27 years old, admitted in Yasuj Imam Sadjad Hospital due to onset of labor pains. The patient had history of cesarean section in first pregnancy and the indication of cesarean was unclear. She wanted to have vaginal delivery. Delivery was taken normally. Placenta exited the vagina together with dark-red mass attached to it. Placenta was detached simply from the mass. The mass did not have massive bleeding. With diagnosis of uterine inversion manual correction of inversion was begun. The inversion was converted from complete to incomplete inversion. The correction was not completely successful. The patient’s condition was poor and went to shock. Because of these reason’s the patient undergone manual reinsertion of the uterus under general anesthesia and then prepared for surgical correction.
Conclusion: Although the uterine inversion is not very common, It will result in severe hemorrhage and shock, if left unrecognized, and leads to maternal death .
KEYWORDS:Uterine Inversion,Complete &, Incomplete Inversion,Shock,Dead
واژه های کلیدی: وارونگی رحم , وارونگی کامل و ناکامل , شوک , مرگ
95
100
http://armaghanj.yums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1-462&slc_lang=en&sid=1
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
2015/06/72015/06/72015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/92015/06/9
1394/3/19
F
Golestan moghadam
دکتر فاطمه
گلستان مقدم
fatemeh-golestanmoghaddam@yahoo.com
0031947532846003867
0031947532846003867
Yes