@article{ author = {MehrabiSisakht, SA and GhaffarianShirazi, HR and Bagherineia, SA}, title = {Efficacy of Desmopressin(Nasal Spray) and OxybutininCombination Therapy in theTreatment of Patients withPrimary Nocturnal Enuresisthat were Resistant to Singlethat were Resistant to Single}, abstract ={ABSTRACT Introduction & Objective: Enuresis is defined as involuntary voiding. It is a socially disruptive and stressful condition which affects around 15% of five years old children and up to 1% of adults. Aim the aim of this study was to assess the efficacy of desmopressin (nasal spray) and oxybutinin combination therapy in treatment of patients with primary nocturnal enuresis that were resistant to single drug therapy. Materials ;Methods : This study is a prospective clinical trial conducted on patients aged 5-15 years old referred to urology clinic due to nocturnal enuresis. After taking history , physical examination , checking laboratory test , and ruling out the organic causes patients were treated with vasopressin or imipramin or oxybutinin at first. If no responses to this treatment was observed after 3 weeks, then the patients were treated by combination therapy ,giving desmopressin (10-20μg) and oxybutinin 2.5-5 mg) at bed time for 4-6 months. 70 patients were treated by combined therapy and then patients were followed up evaluated for responses, relapses and side effects of this drugs . Results :The results demonstrate the efficacy of this treatment. 60 % of patients were responded completely, 34.3% partially responded and no response was found in 57% of cases. 5.7% of patients developed minor side effects with combination therapy. Finally 44.3% of patients showed partial or complete relapse of enuresis 1 month after treatment . Conclusion : Based on these results , we can suggest that children with nocturnal enuresis who are resistant to single drug therapy, can be treated with this combination therapy . Reduction of urinary output and thus lowering of bladder filling by desmopressin , decreases the onset of inhibited bladder contraction and enhances the activity of oxybutinin. However due to cost and shortage of this drugs, we recommend this treatment only for patients with no response to single drug therapy , or other current therapies.}, Keywords = {Enuresis,Desmopressin ,Oxybutinin,Combination therapy}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {1-7}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {کارآیی درمان ترکیبی قطره بینی وازوپرسین (دسموپرسین) و قرص اکسی بوتینین خوراکی در درمان شب ادراری اولیه مقاوم به درمانهای منفرد دارویی در بیماران مراجعه کننده به کلینیک اورولوژی یاسوج - سال 1381}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: شب ادراری عبارت است از تخلیه غیر ارادی ادرار بعد از سن پنج سالگی که انتظار کنترل کامل ادرار وجود دارد. شیوع آن در سن 5 سالگی 15 درصد، در 10 سالگی 5 درصد و بعد از سن 15 سالگی 1 درصد می باشد که با توجه به عوارض متعدد روحی روانی، خانوادگی و اجتماعی ناشی از آن برای بیمار و خانواده او درمان شب ادراری بعد از سن پنج سالگی ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه تعیین کارآیی درمان ترکیبی قطره بینی دسموپرسین و قرص اکسی بوتینین خوراکی در بیماران مبتلا به شب ادراری اولیه که مقاوم به درمانهای منفرد مرسوم می باشند است. مواد و روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد است و جمعیت مورد مطالعه کلیه بیماران 15-5 ساله مبتلا به شب ادراری بود که جهت درمان به کلینیک اورولوژی در سال 1381 مراجعه می کردند. روش نمونه گیری از نوع آسان بود. در مجموع 70 بیمار واجد شرایط مطالعه تحت درمان قرار گرفتند. ابتدا از کلیه بیماران شرح حال و معاینه فیزیکی گرفته شد و آزمایشهای پایه سرم و ادرار به خصوص کامل ادرار و کشت و در صورت لزوم سونوگرافی برای رد عفونت ادراری و علل ارگانیک به عمل آمد. سپس بیماران به طور تصادفی با یکی از داروهای مرسوم مانند ایمی پرامین خوراکی تحت درمان قرار می گرفتند و در صورت عدم ایجاد پاسخ مناسب بعد از سه هفته با اخذ رضایت درمان ترکیبی با قطره بینی دسموپرسین به میزان 20-10 میکروگرم بر حسب وزن و قرص اکسی بوتینین به میزان 5-2.5 میلی گرم در هنگام شب شروع شد و دو هفته و یک ماه بعد ویزیت به عمل آمد و در صورت ایجاد پاسخ مناسب، درمان به مدت 6-4 ماه ادامه می یافت و سپس به طور تدریجی دارو قطع و به مدت یک ماه از نظر میزان عود بررسی می شد و کلیه نتایج در پرسشنامه ثبت می گردید. از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: 60 درصد بیماران پاسخ کامل، 34.3 درصد پاسخ نسبی و 5.7 درصد به درمان پاسخ ندادند. عوارض جانبی خفیف بدون نیاز به قطع دارو در دو بیمار یعنی 5.7 درصد مشاهده گردید. از نظر میزان عود 44.3 درصد یک ماه بعد از قطع درمان دچار عود کامل یا نسبی شدند و در 53.7 درصد بهبود کامل ایجاد شد (عود مشاهده نشد). نتیجه گیری: ترکیب دارویی قطره بینی دسموپرسین و قرص اکسی بوتینین خوراکی به علت کاهش همزمان برون ده ادراری و کنترل بهتر انقباضات غیر مهاری مثانه موفقیت بالایی داشته (در مجموع 94.3 درصد) و با توجه به عوارض کم (5.7 درصد) و عود قابل قبول (44.3 درصد) می توان به عنوان یک رژیم درمانی مناسب از آن استفاده کرد}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-833-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-833-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Dashti, GH and Esfandiari, E and Nematbagksh, M and Sanei, MH and Afsharipoor, S and Farzan, A and JaafariBarmak, M}, title = {The Effect of Frankincense Extract on Accumulation of Fatty Streaks in Coronary Arteries of High-Cholesterol Fed Male Rabbits}, abstract ={Introduction & Objective: Coronary arteries diseases and atherosclerosis are the most prevalent mortality and morbidity in the world. This study was designed with goal of effect of frankincense extract on accumulation of fatty streaks in coronary arteries of high- cholesterol fed male rabbits. Materials & Methods: Twenty white male rabbits (wt = 1.780 kg) were weighed and blood samples were taken for analysis of serum cholesterol, TG, LDL, HDL, VLDL. After taking the sample rabbits were randomly divided into two groups. For 40 days group 1 (n=10) was given high cholesterol (1%) diet with frankincense extract (500 mg/kg) and group 2 (n=10) were fed with high cholesterol with distilled water. Then, both groups weighted and blood samples were taken. Finally, the animals were sacrificed and their coronary arteries were dissected. Pathological smear were prepared and stained with H;E. The plaque of atherosclerotic was evaluated by light microscope. Results: Results of this study indicate that rabbits which received frankincense extract showed significant difference in cholesterol, TG, LDL, HDL, VLDL in compare with other group (p < 0.05). Also, our results showed a significant difference in mean of pathological scoring of four branch of coronary arteries (p < 0.05). Conclusion: Significant differences in all of parameters such as weight, serum cholesterol, TG, HDL, LDL, VLDL might be related to effect of frankincense extract on lipid metabolism. Pathological results showed that frankincense extract could decrease accumulation of fatty streaks in all branches of coronary arteries. Thus frankincense extract can be for preventing of used cardiovascular diseases, atherosclerosis and for treatment of lipidemia}, Keywords = {Frankincense,Cholesterol,Coronary artery,Fatty streak}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {9-17}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {اثر عصاره کندر بر تجمع رگه های چربی در عروق کرونر خرگوش نر تغذیه شده با رژیم کلسترول بالا}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: آترواسکلروز و بیماری عروق کرونر از شایعترین علل مرگ و میر در جهان امروز است، از طرفی اثرات مفید عصاره کندر بر ارگانهای مختلف مشخص گردیده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره کندر بر تجمع رگه های چربی در عروق کرونر خرگوشهای نر تغذیه شده با رژیم کلسترول بالا طراحی شده است. مواد و روش کار: در این مطالعه تجربی که در سال 1382 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت تعداد 20 راس خرگوش نر سفید از نژاد داچ پالیش با متوسط وزن 1780 گرم تهیه گردید که پس از توزین و گرفتن نمونه خون جهت اندازه گیری سطح سرمی کلسترول، تری گلیسرید و لیپوپروتئین با دانسیته های مختلف به دو گروه مساوی تقسیم شدند و به مدت 5 هفته تحت رژیم غذایی خاص قرار گرفتند: به گروه مورد رژیم کلسترول بالا و عصاره آبی کندر (500 میلی گرم بازای هر کیلوگرم) و به گروه شاهد رژیم کلسترول بالا و آب مقطر داده شد. بعد از 5 هفته توزین شدند و نمونه خون مجدد گرفته شد و با دوز بالای پنتوباربیتال قربانی شدند و عروق کرونر حیوانات دایسکت شد و پس از تهیه لام پاتولوژی و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، به وسیله میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. برای مقایسه میانگین وزن و متغیرهای بیوشیمیائی، قبل و بعد از رژیم درمانی از آزمون مقایسه زوجها و برای مقایسه میانگین تغییرات هر یک از متغیرها بعد از رژیم درمانی از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. یافته ها: میزان سطح سرمی کلسترول، تری گلیسرید و لیپو پروتئین با دانسیته های مختلف در گروههای مورد و شاهد اختلاف معنی داری نشان می دهد .(P<0.05)میانگین نمره ارزیابی پاتولوژی چهار شاخه شریان عروق کرونر [راست، چپ، بین بطنی قدامی و بین بطنی خلفی] در گروههای اول و دوم اختلاف معنی داری نشان داد .(P<0.05) نتیجه گیری: وزن حیوانات در هر دو گروه افزایش معنی دار نشان داده است. اثرات کندر بر روی کاهش سطح سرمی کلسترول، تری گلیسرید و لیپو پروتئین با دانسیته های مختلف احتمالا مربوط به اثرات کندر بر روی متابولیسم لیپید می باشد. نتایج ارزیابی پاتولوژیک در هر چهار شاخه شریان کرونر بیان گر این مطلب است که کندر سبب کاهش تجمع رگه های چربی در تمامی شاخه ها گشته است که این تفاوتها از نظر آماری نیز معنی دار می باشد. بنابراین می توان پیشنهاد کرد برای جلوگیری از بیماریهای قلبی- عروقی، آترواسکلروز و همچنین کاهش سطح سرمی چربیها در خون به جای داروهای طبی صنعتی از عصاره کندر استفاده نمود.}, keywords_fa = {عصاره آبی کندر, کلسترول, شریان کرونر, رگه های چربی}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-834-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-834-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Chohderi, AH and Jahansir, D and Khosravi, A}, title = {Comparing the Effect of Dextrose Containing Fluids with Dextrose Free Fluids on the Postoperative Blood Sugar Level}, abstract ={Introduction & Objective: Adequate and proper hydration during surgery is one of the duties of anesthesiologist. Based on the different effects of dextrose–containing fluids and dextrose-free fluids on the level of blood sugar, we decided to evaluate the effects of these fluids on the blood sugar level after short-term surgeries. Materials & Methods: one hundred patients who were scheduled for elective surgery were randomly divided into two comparable groups and their blood sugar level were measured just before anesthesia and one hour after operation. The first group were hydrated with 1/3, 2/3 fluid and the second group with normal saline or Ringer fluids. The data were analyzed by SPSS software and student T-test. Results: Blood sugar level of both groups were the same before anesthesia but were increased after operation in both groups (the range of blood sugar level were -18 to +54 in group one and -18 to +30 in group two .Hyperglycemia was present after operation in most patients of both groups but the difference between two groups wasn't significant . Conclusion: Dextrose-free fluids can be used during short-term surgeries without any fear of hypoglycemia.}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {17-22}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه تاثیر مصرف مایعات قندی و غیر قندی حین عمل در میزان قند خون بیماران پس از جراحی}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: در حین جراحی از مایعات مختلفی جهت جایگزینی مایعات و الکترولیتهای مورد نیاز بدن استفاده می گردد که می باید قند مورد نیاز بدن را تامین نمایند. آنچه همواره سبب اختلاف نظر بین متخصصین بیهوشی بوده استفاده از معاینات قندی یا غیرقندی در حین جراحی بوده است. هدف از اجرای این تحقیق پاسخگویی به این پرسش است که آیا نیازی به مصرف مایعات قندی حین بیهوشی در جراحیهای کوتاه مدت می باشد و آیا در صورت عدم کاربرد مایعات قندی امکان بروز هیپوگلیسمی وجود دارد یا خیر؟ مواد و روش کار: این یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور است. تعداد یکصد بیمار ریسک یک و دو بیهوشی که برای جراحیهای انتخابی به بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1380 مراجعه کرده بودند به طور تصادفی در دو گروه مشابه 50 نفری قرار گرفتند و پس از اندازه گیری قند خون آنها قبل از بیهوشی به گروه اول در طول جراحی مایع وریدی قندی نمکی (یک سوم و دو سوم) و به گروه دوم مایع وریدی بدون دکستروز (سالین نرمال یا رینگر) تجویز گردید و سپس قند خون بیماران یک ساعت پس از پایان عمل مجددا اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی دانشجویی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میزان قند خون بیماران هر دو گروه قبل از عمل مشابه بود و تفاوت قابل توجهی نداشت. میزان قند خون در بیماران هر دو گروه پس از عمل افزایش داشت (محدوده تغییرات قند خون در گروه یک 18- تا 54+ و گروه دو 18- تا 30+) که با وجود هیپرگلیسمی در اکثر بیماران، باز هم تفاوت قابل ملاحظه ای را در مقایسه دو گروه با هم نشان نمی دهد. نتیجه گیری: در نهایت پیشنهاد می گردد که می توان در اعمال جراحی کوتاه مدت از مایعات غیرقندی استفاده شود بدون اینکه ترسی از هیپوگلیسمی داشته باشیم}, keywords_fa = {Operation ,Anesthesia,Fluids ,Intravenous,Hypoglycemia}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-835-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-835-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {کاظمی, بهروز and جزایری, سیدمصطفی and اعتمادی, اردشیر}, title = {The Effect of Balance Exercises in the Elderly Women by Rolling Boards in Sitting Position}, abstract ={Introduction & Objective: Falls and related injuries in the elderly persons is a problematic subject from different views in the world. Some fall risk factors including impaired balance, abnormal gait and muscle weakness respond favorably to exercise. In the review of literatures, all exercises, have been performed in standing position. The main purpose of this study was to evaluate the sitting balance exercises with inexpensive and simple instruments, such as board and ball in the elderly. Material & Methods: Through inclusion and exclusion criteria seventeen volunteer females were selected and one of participants was dropped out due to ankle injury at home. They participated in twenty consecutive days at exercise (each session, 16 minutes) in Kholdebarin center. Balance exercise was performed in sitting position in three different motions by rolling boards on a ball by both feet or each foot alone.Intervention efficacy was assessed by ABC (Activities- Specific Balance Confidence Scale), LSLS (Timed Left Single leg Stance), RSLS (Timed Right Single leg stance), SR (Sharpened Romberg) and 6WS (Six Meter Walking Speed time) scale tests before and after intervention. Results: The participant’s mean age and MMSE were 65 ± 4.7 and 23.4 ± 1 respectively. All the test results revealed significant improvement after exercise. Results of this study showed that this exercise protocol is effective (p <0.05) in improving the elderly balance and the use of team approach is useful to maintain the attendance. Conclusion: Foot & feet exercise on rolling boards in sitting position improved balance in the elderly ladies in a short period of time.}, Keywords = {Elderly balance exercise,Sitting position,Rolling boards}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {23-31}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {اثر تمرینات تعادلی در وضعیت نشسته با صفحه متحرک در زنان سالمند}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: زمین خوردن مشکل شایعی در افراد مسن است و مشکلات مربوط به تعادل سبب هزینه های بهداشتی و اجتماعی قابل توجهی می شوند. شواهد موید آن است که روشهای درمانی سبب کاهش زمین خوردن از طریق بهبود تعادل و حرکت در این افراد می شود. در مقالات بررسی شده نقطه مشترک تمامی ورزشهای تعادلی و اجرای ورزش در حال ایستاده است، لذا این مطالعه به بررسی اثر ورزشهای تعادلی با صفحه متحرک در سالمندان در وضعیت نشسته پرداخته است تا با کاهش احتمال زمین خوردن ضریب اطمینان فرد را حین تمرینات افزایش داده باشد و با استفاده از صفحه متحرک حالت دینامیک را برای پای تمرین کننده فراهم نماید. مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه مداخله ای است که در کانون سالمندان شیراز در سال 83-1382 به کمک 16 نفر از داوطلبان که پس از بررسی شرایط ورود و خروج از مطالعه انتخاب شدند انجام گرفت. این افراد به مدت 20 روز پیاپی به استثنای جمعه ها در جلسات ورزشی (هر جلسه 16 دقیقه) شرکت داشتند. در هر جلسه شرکت کنندگان نشسته بر صندلی و به وسیله یک یا هر دو پا طبق برنامه ورزشی، تخته هایی را به روی توپ به حرکت در می آورند. نحوه حرکت تخته ها به وسیله محدوده ای که در سطح زیرین تخته تعبیه شده بود تعیین می گردید. بدین ترتیب که از تخته با حصار مدور جهت حرکات دورانی و از تخته های با حصار مستطیلی جهت حرکات قدامی- خلفی و حرکات جانبی استفاده گردید. بیماران قبل و بعد از تمرینات به وسیله تستهای تعادلی شامل؛ تست سنجش ضریب اطمینان تعادل در فعالیتهای اختصاصی از طریق پرسشنامه، تست مدت زمان ایستادن روی پای راست، تست مدت زمان ایستادن روی پای چپ، تست رومبرگ و تست مدت زمان راهپیمائی مسافت شش متری، آزمایش شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری کولموگرف- اسمیرنوف، مقایسه تی زوجها و رتبه علامت ویل کاکسون تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میانگین سن شرکت کنندگان??±4.7سال و نمره تست معاینه وضعیت روانی مختصر 23.4±? بود و در اتمام دوره تمرینات ورزشی تمامی تستهای انجام شده بهبود قابل توجهی (P<0.05) را در تعادل افراد مسن نشان دادند. نتیجه گیری: ورزشهای تعادلی در وضعیت نشسته با صفحه متحرک در افراد سالمند سبب بهبود قابل توجه تعادلشان گردید.}, keywords_fa = {ورزش تعادلی, افراد مسن, وضعیت نشسته, صفحه متحرک}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-836-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-836-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Saadat, M and Parsaei, M and Bahaoddini, AA and Mohabatkar, H}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {33-40}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {تغییرات در آزمون کارکرد کبدی در اثر مواجهه شغلی با میدان الکترومغناطیس}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: امروزه با توجه به استفاده بسیار زیاد از وسایل برقی، قرارگیری انسانها در معرض میدانهای الکترومغناطیس افزایش یافته است. افراد یا کارکنان بخش صنعت نظیر کارگران شاغل در بسیاری از بخش های صنعت برق، تحت تاثیر تابش های میدانهای الکترومغناطیس ناشی از تجهیزات صنعتی قرار می گیرند. علاوه بر آنها افراد ساکن در نزدیکی خطوط انتقال بروی شار قوی نیز در معرض میدانهای با شدت نسبتا بالا قرار دارند. منظور بررسی تاثیر میدان های الکترو مغناطیس ناشی از خطوط فشار قوی انتقال برق بر شاخص های آزمون کارکرد کبدی، مطالعه حاضر انجام شد. مواد و روش کار: این یک مطالعه مورد شاهدی است که در سال 1380 انجام پذیرفته است. جمعیت مورد مطالعه عبارت بودند از 33 کارگر مرد شاغل در پست های خطوط انتقال برق شیراز به عنوان گروهی که دارای مواجهه شغلی با میدان الکترومغناطیس بودند و 50 مرد همسن که در معرض میدان الکترومغناطیس نبودند به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده است. میانگین شدت میدان در پست های خطوط انتقال برق برابر با 0.094 میلی تسلا برآورد گردید. شاخص های مورد مطالعه عبارت از بیلی روبین تام، بیلی روبین مستقیم، سرم گلوتامیک اگزالواستیک ترانس آمیناز و سرم گلوتامیک پیروویک ترانس آمیناز، فسفاتاز قلیایی، آلبومین سرم و پروتئین تام بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: شاخص های مورد مطالعه در دامنه طبیعی قرار داشتند، ولی با این حال تفاوت های آماری معنی داری بین گروههای مورد مطالعه مشاهده گردید. تجزیه و تحلیل آماری یافته ها با استفاده از روش پلکانی رگرسیون چند متغیره نشان داد که آلبومین سرم و بیلی روبین تام با توجه به زمان در معرض میدان الکترومغناطیس بودن به ترتیب کاهش p<0.05) و 2.86-=(t و افزایش p<0.05) و 2.69=(t می یابند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض میدان های الکترومغناطیس می تواند بر فعالیت کبد تاثیر بگذارد}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-837-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-837-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Hashemi, BS and Gandomi, B and Hesamzade, L}, title = {Evaluation of the Incidence and Complications of Foreign Body Ingestion in the Patients Referred to Shiraz Khalili Hospital}, abstract ={Introduction & Objective: Foreign body ingestion is a common and important condition that can be life threatening if not diagnosed and treated properly. Diagnosis is especially difficult in patients with unusual symptoms. This study was performed to determine the incidence and complications of foreign body ingestion in the patients referred to Shiraz Khalili Hospital. Materials & Methods: In this cross-sectional study,153 patients with foreign body ingestion who underwent esophagoscopy during 18 months period in khalili hospital were evaluated according to: age,sex, the time from ingestion of the foreign body till referral to the hospital,type and site of foreign bodies and complications. The relationship between these factors and complications was analyzed using SPSS software and x² test. Results: Male/female ratio was 1.4 to 39.9% of the patients were less than 15 years old and 60.1% were more than 15 years old. 52.9% of the patients were referred to the hospital in period of less than 1 day,42.5% in 1-7 days and 4.6% in more than 7 days from foreign body ingestion . The most common symptom was dysphagia and the most common sign was pooling of the saliva. Foreign body was found in 56.4% of the patients with normal physical examination and the most common site of foreing bodies was upper 3rd of the esophagus.The most common foreign body was bone and coin and foreign body was found in 72.7% of patients normal radiography. Conclusion: Some patients had complications like retropharyngeal abscess,ulceration (due to foreign body or iatrogenic). There was a meaningfull relation between complications and age(>15 years) sharp foreign bodies and referring to the hospital in more than 1day after foreign body ingestion. Site of the foreign bodies and sex of the patients had no significant relation with occurrence of complications. Careful history taking and complete physical physical examination is important in patients suspected to have foreign body ingestion and a negative radiography does not rule out the presence of foreign bodies.}, Keywords = {Foreign body ingestion,Complications,Esophagoscopy}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {41-49}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی شیوع و عوارض ناشی از بلع اجسام خارجی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خلیلی شیراز}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بلع جسم خارجی از مشکلات مهم، شایع و گاهی تهدید کننده حیات می باشد. تشخیص و درمان به موقع می تواند از بروز عوارض جلوگیری کند. در مواردی بیماران با علایم غیر معمول مراجعه می کنند که در این موارد تشخیص مشکل تر می شود. هدف از انجام این مطالعه تعیین شیوع و عوارض ناشی از بلع اجسام خارجی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خلیلی شیراز می باشد. مواد و روش کار: این یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی است. 153 بیمار که به علت بلع اجسام خارجی در یک دوره 18 ماهه (از خرداد ماه 1378 تا آبان ماه 1379) به بیمارستان خلیلی شیراز مراجعه کرده اند از نظر توزیع سنی، جنسی، مدت زمان طی شده از هنگام بلع جسم خارجی تا مراجعه به بیمارستان، علایم و یافته های بالینی، محل جسم خارجی، یافته های رادیولوژیک، یافته های آندوسکوپیک و عوارض ایجاد شده بررسی شدند و تاثیر عوامل فوق بر ایجاد عوارض با استفاده از آزمون مجذور کای و نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تعداد مردان 1.4 برابر زنان بود و 39.9 درصد از بیماران در گروه سنی اطفال (کمتر از 15 سال)، 60.1 درصد در گروه سنی بزرگسال (بیشتر از 15 سال) قرار داشته اند. 52.9 درصد از بیماران در کمتر از یک روز، 42.5 درصد به فاصله یک تا 7 روز و 4.6 درصد از بیماران پس از یک هفته از زمان بلع مراجعه کرده اند. شایع ترین شکایت بیماران دیسفاژی و شایع ترین یافته بالینی تجمع بزاق بوده است. در 56.4 درصد از بیمارانی که معاینه طبیعی داشته اند جسم خارجی یافت شده و شایع ترین محل جسم خارجی ثلث فوقانی مری بوده است. شایعترین جسم خارجی استخوان و سکه بوده و در 72.7 درصد از کسانی که رادیوگرافی طبیعی داشته اند جسم خارجی یافت شده است. نتیجه گیری: در تعدادی از بیماران یک سری عوارض مانند؛ آبسه رتروفارنژیال و زخم در اثر جسم خارجی یا به دنبال ازوفاگوسکوپی (ایاتروژنیک) دیده شد. میزان عوارض به طور معنی داری در سن بالای 15 سال، در موارد برنده بودن جسم خارجی بلع شده و در مواردی که بیمار بعد از یک روز از زمان بلع مراجعه کرده، بیشتر بوده ولی محل جسم خارجی و جنسیت تاثیری بر میزان عوارض نداشته است. در موارد شک به بلع جسم خارجی دقت در گرفتن شرح حال و معاینه دقیق بالینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و دیده نشدن جسم خارجی در رادیوگرافی گردن احتمال وجود جسم خارجی را رد نمی کند.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-838-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-838-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Nikeghbali, AA and Bakhtiari, P}, title = {}, abstract ={Introduction & Objective: Posterior capsule opacification is one of the important complications of cataract surgery. This study aimed to determine the effect of anterior capsulotomy methods on posterior capsule opacification after cataract surgery. Materials & Methods: This is a descriptive-analytic and retrospective study. Patients who undertaken cataract surgery in Day and Rasol Akram hospitals during 1370-79 were the subjects of this study .Patients were divided into two groups based on anterior capsulotomy techniques, envelope capsulotomy and continuous curvilinear capsulorhexis (CCC). Collected data were analyzed by SPSS software. Results: Patients were followed up for 6-94 months (mean 42 months). From 314 examined eyes, posterior capsule opacification was observed in 57 eyes. Posterior capsule opacification (PCO) was observed in 40 of 168 eyes (23.8%) in envelope capsulotomy and 17 of 146 (11.6%) in CCC capsulotomy .Results of this study show that PCO is significantly less (p<0.05) in patients who had an anterior capsulotomy with CCC compared with those who had envelope capsulotomy . Risk of PCO was significantly higher in patient who had envelope capsulotomy. Conclusion:CCC reduces the incidence of PCO compare to envelope capsulotomy .}, Keywords = {Cataract Surgery ,Anterior Capsulotomy,Posterior capsule opacification}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {49-57}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان ایجاد کدورت کپسول خلفی عدسی با روشهای مختلف کپسولاتومی قدامی هنگام عمل آب مروارید}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: یکی از مهمترین عوارض عمل جراحی آب مروارید (کاتاراکت) در روش خارج کپسولی کدورت کپسول خلفی است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نوع روش کپسولاتومی قدامی عدسی هنگام عمل آب مروارید بر میزان ایجاد کدورت کپسول خلفی پس از عمل است. مواد و روش کار: این یک مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته نگر است که در آن 314 مورد چشم که از سالهای 79-1370 در مرکز آموزشی- درمانی حضرت رسول اکرم (ص) (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران) و بیمارستان دی تهران تحت عمل کاتاراکت و کارگذاری عدسی درون چشمی قرار گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفته است. بیماران براساس تکنیک کپسولاتومی قدامی به دو گروه با روش پاکتی و گرد یک دست تقسیم شدند. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیماران به مدت 94-6 (متوسط 42) ماه پی گیری شدند. از 314 چشم در 57 چشم کدورت کپسول خلفی ایجاد شده بود. از 168 چشم با روش پاکتی، 40(23.8 درصد) و از 146 چشم با روش گرد یک دست، 17(11.6 درصد) چشم دچار کدورت کپسول خلفی شدند. مقایسه دو گروه نشان داد که امکان کدورت کپسول خلفی در گروه با روش گرد یک دست کمتر بوده و از نظر آماری این تفاوت حائز اهمیت است .(p<0.05)خطر ایجاد کدورت کپسول خلفی در گروه با روش پاکتی بالاتر بوده و این تفاوت نیز از نظر آماری مهم است .(p<0.05) نتیجه گیری: امکان ایجاد کدورت کپسول خلفی در عمل کاتاراکت کپسولاتومی قدامی عدسی در روش گرد یک دست کمتر از روش پاکتی است.}, keywords_fa = {جراحی کاتاراکت,}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-839-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-839-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Kasraian, M and Movasseghi, M}, title = {Classification of the serum level of antiherpes antibody(IgG)in referred women to shiraz health centers(1382)}, abstract ={Introduction & Objective: Sexualy transmitted disease (STD) are one of the most important risks for women long life. Herpes simplex virus is the most common causative agent of viral STD,which predispose individual to other diseases. This study was designed to assess the prevalence of herpes infection and classification of anti herpes antibody (IgG) in referred women to shiraz health centers during one year (1382). Materials & Method: In this a cross sectional study, a total number of 835 women ,who were referred to eight health centers at shiraz city during one year, were randomly selected and serum level of antiherpes antibody IgG was measured. SPSS software was used for data analysis. Results: 69.82% of women had history of anal herpetic ulcers and 1.48% of these women had history of genital ulcer, as well. Non specific anti-herpes antibody was found in 93.78% of cases. Conclusion: Detection of serum level of antiherps antibody (IgG). Can be helpful for diagnosis and prevention of subsequent affects of the disease. Also, this test maybe helpful for patient’s follow up, specially in those patients who are at risk of cervical malignancy}, Keywords = {Herpes simplex,Antibody,STD,Cervical cancer}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {57-63}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {طبقه بندی سطح سرمی آنتی بادی ضد ویروس هرپس (ایمونوگلوبولین جی) در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر شیراز - 1382}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بیماریهای آمیزشی یکی از مهمترین مخاطراتی است که زنان در طول حیات خود تجربه می کنند. عوامل ایجاد کننده این بیماریها بسیار متنوع می باشند ولی در میان آنها ویروس هرپس شایعترین عامل می باشد که با وجود خوش خیم بودن می تواند زمینه ساز بروز عفونتها و یا بیماریهای دیگر باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع عفونتهای هرپسی و طبقه بندی سطح سرمی آنتی بادی ضد ویروس هرپس (ایمونوگلوبولین جی) در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر شیراز در سال 1382 بود. مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی که به صورت مقطعی و نمونه گیری خوشه ای انجام شد تعداد 835 نفر از زنان مراجعه کننده به 8 مرکز بهداشتی شهر شیراز در مدت یک سال (از ابتدای سال 82 تا ابتدای سال 83) به صورت تصادفی انتخاب شد و پس از معاینات پزشکی، سطح سرمی آنتی بادی (ایمونوگلوبولین جی) غیر اختصاصی ضد ویروس هرپس در خون (739 نفر) انها اندازه گیری و طبقه بندی گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از کل افراد معاینه شده 90.77 درصد دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم بودند و 9.22 درصد آنها از تحصیلات عالی برخوردار بودند. 69.82 درصد بیماران سابقه ضایعات هرپسی در ناحیه دهان و 1.48 درصد دارای سابقه ضایعات هرپسی هم در ناحیه دهان و هم ناحیه تناسلی داشتند، ولی سابقه ضایعات تناسلی به تنهایی در هیچ یک از بیماران وجود نداشت. تیتر آنتی بادی غیراختصاصی ضد هرپس (ایمونوگلوبولین جی) در 93.78 درصد مثبت بود. نتیجه گیری: اندازه گیری سطح سرمی آنتی بادی ضد ویروس هرپس (ایمونوگلوبولین جی) می تواند کمک شایانی در تشخیص بیماری و پیشگیری از انتقال آن و عواقب بعدی بیماری داشته باشد. در عین حال این تست می تواند برای پیشگیری بیماران و به خصوص آنهایی که در معرض خطر بروز بدخیمی های دهانه رحم هستند مورد استفاده قرار گیرد.}, keywords_fa = {هرپس, آنتی بادی, سرطان سرویکس, بیماریهای مقاربتی}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-840-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-840-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {Alikhani, A and Javan, A.R and Ghanbarian, kh}, title = {Atypical Presentation of Systemic lupus Erythematous,a Case Report}, abstract ={Introduction & Objective: Systemic lupus erythematous (SLE) is a disorder of unknown disease in which tissues and cells are damaged by pathogenic autoantibodies and immune complexes. 90% of cases are women. One of affected organs is heart and pericarditis is the most common manifestation of cardiac lupus. Myocarditis is an unusual presentation . Occasionally lupus patients present with Fuo. For diagnosis of lupus we need disease criteria and presence of antibodies in the serum. Case Report: Patient was a 39 years old women who presented with fever, chills and generalized abdominal pain from 25 days before admission. Arthralgia and mild nocturnal dyspnea were other complaints. Fever and tachycardia with rug tenderness were found in physical exanimation. Abdominal ulterasound and CT scan were normal, CXR showed upper limit of normal heart. Leucopenia was hematological abnormality and echocardiography suggested myocarditis. 48h after administrating of captopril fever stopped and systemic symptoms subsided. Serologic study showed a positive result for SLE Conclution: Lupus myocarditis may have no significant clinical symptoms and systemic symptoms respond only to captopril.}, Keywords = {Systemic lupus erythematous ,Myocarditis ,F.U.O,Captopril}, volume = {8}, Number = {4}, pages = {65-70}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش یک مورد از تظاهر غیر معمول از لوپوس اریتماتوز منتشر}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: لوپوس اریتماتوز منتشر یک بیماری با علت ناشناخته می باشد که در آن بافتها و سلولها به وسیله اوتوآنتی بادیهای پاتوژن و کمپلکسهای ایمنی دچار آسیب می شوند. 90 درصد موارد ابتلا در زنان دیده می شود. یکی از ارگانهای درگیر در این بیماری قلب می باشد و شایع ترین تظاهر درگیری قلب پریکاردیت است و گرفتاری میوکارد معمولا غیر معمول است. این بیماری گاهی به شکل تب با علت ناشناخته تظاهر می نماید. تشخیص بیماری با یافتن معیارهای بیماری همراه با آنتی بادیهای موجود در سرم تایید می شود. معرفی بیمار: بیمار خانم 39 ساله ای است که با تب، لرز و درد در تمام شکم از 25 روز قبل از بستری مواجه بوده است درد مفاصل و گاهی تنگی نفس خفیف شبانه نیز داشته است. در معاینه، تب همراه با تاکیکاردی بوده و فشار قسمت فوقانی راست شکم باعث درد می شد. سونوگرافی سیتی اسکن شکم نرمال و در عکس سینه اندازه قلب در بیشترین حد نرمال بود. در خون محیطی کاهش سلولهای سفید خون داشت و اکوکاردیوگرافی شواهد گرفتاری میوکارد را مطرح نمود. با شروع کاپتوپریل پس از 48 ساعت تب بیمار قطع و علایم کاهش یافت و سرولوژی از نظر لوپوس مثبت شد. نتیجه گیری: میوکاردیت در بیماری لوپوس می تواند بدون علامت واضح بالینی بوده و علایم سیستمیک بیمار تنها به کاپتوپریل پاسخ دهد.}, keywords_fa = {لوپوس اریتماتوس سیستم}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-842-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-842-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2004} } @article{ author = {yazdanpanah, B and pourdanesh, F and safari, M and Rezaei, M and Ostvar, R}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {1-20}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {تعیین اولویتهای پژوهشی حوزه سلامت از طریق نیازسنجی در استان کهگیلویه و بویراحمد}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: تعیین اولویتها فرآیندی مهم در مدیریت پژوهش حوزه سلامت کشورها به شمار می‌رود. فرآیند تعیین اولویتها به طراحی برنامه‌های پژوهش در حوزه سلامت و تخصیص منابع پژوهشی و همچنین تقویت ظرفیت بومی مناطق کمک خواهد کرد، پروژه حاضر نیز در استان کهگیلویه و بویراحمد به این منظور طراحی و اجرا گردید. مواد و روش کار: برای انجام این پروژه از روشهای مختلف تحلیل وضعیت، شامل ارزیابی وضعیت بهداشتی، نظام مراقبتهای بهداشتی، نظام پژوهش حوزه سلامت، نیازها خواسته‌های استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی درمانی استفاده شد. ابزار اصلی ارزیابی نیازهای استفاده کنندگان از خدمات، پرسشنامه‌ای بود که با مشارکت گروههای علمی و تخصصی دانشگاه، سایر بخشهای متولی سلامت در استان و نمایندگان مردم تهیه گردید و از طریق مصاحبه با اعضای 1000 خانوار شهری و 1000 خانوار روستایی تکمیل شد. استفاده از روش بحث متمرکز گروهی و آراء صابنظران و افراد کلیدی، روشهای دیگر مورد استفاده در زمینه ارزیابی نیازها بود. اطلاعات به دست آمده از این روشها جمع‌آوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. و مشکلات حوزه سلامت استخراج گردید در کمیته راهبردی تعیین اولویتهای پژوهشی، اعضاء براساس روش‌های علمی و با در نظر گرفتن معیارهای میزان حدت، فراوانی، فوریت زمانی و میزان پذیرش/ تعهد/ اراده سیاسی و تعیین وزن برای این معیارها، به هر مشکل در خصوص هر معیار امتیاز دادند و میانگین امتیازات هر معیار در وزن آن ضریب شد و مجموع امتیازات معیارها برای هر مشکل جمع و رتبه‌بندی انجام شد و مشکلات حوزه سلامت اولویت‌بندی گردید. یافته‌ها: نتایج این پروژه شامل میزانها و وضعیت برخی شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، شاخصهای بهداشت باروری، مرگ و میر، سلامت کودکان، بروز و شیوع بیماریها، امکانات رفاهی و بهداشت محیط خانوار، مواد غذایی و تغذیه، امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی، سوانح و حوادث بود. نتیجه‌گیری: با توجه به این نتایج اهم مشکلات حوزه سلامت در استان، مشخص شد که مهمترین آنها عبارتند از: شیوع فزاینده بیماریهای غیرواگیردار و واگیردار با اولویت بیماریهای قلبی عروقی، روانی، گوارشی و سرطانها، شیوع فزاینده سوانح و حوادث، بالابودن بیکاری، فقر، بیسوادی و مشکلات رفاهی، سوء تغذیه اختلالات رشد و مشکلات غذایی و نامناسب بودن خدمات و استانداردهای بهداشت محیط در استان.}, keywords_fa = {تعیین اولویت‌های پژوهشی, نیازسنجی, حوزه سلامت, استان کهگیلویه و بویراحمد}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-844-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-844-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {ostvar, R and moosavi, AM}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {21-26}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی عوامل موثر بر انگیزش کارکنان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج از دیدگاه کارکنان و مدیران دانشگاه}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: نیروی انسانی شاغل در سازمانها اصلی‌ترین سرمایه دراختیار مدیران است و مدیریت منابع انسانی مهمترین و شاید اصلی‌ترین وظیفه مدیران می‌باشد. رفتار و فعالیت انسانها ناشی از انگیزه‌ها یا نیازهای آنان است. مدیران با شناخت و پیش‌بینی انگیزه‌ها و نیازهای واقعی کارکنان تحت مدیریت خود می‌توانند به موقع و به طور صحیح به ارضاء نیازها و انگیزه‌های آنان اقدام نموده و از نیروهای انسانی سازمان به نحو مطالب در راستای اهداف سازمان بهره‌وری کنند. مطالعه حاضر به منظور شناخت عوامل موثر بر انگیزش کارکنان ستاد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج ازدیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه به اجرا درآمد تا هم سلسله مراتب انگیزه‌ها در کارکنان مشخص شوند و هم دیدگاه کارکنان و مدیران در خصوص نیازها و انگیزه‌های کارکنان مقایسه شوند. مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی بوده که در سال 1382 انجام یافته است. در این مطالعه تعداد 50 نفر مدیر ستادی دانشگاه (همه مدیران تفاوت زیادی مشاهده نمی‌شود. سلسله مراتب نیازها که بزعم آبراهام مازلو از نیازهای فیزیولوژیکی شروع و به نیازهای خودیابی ختم می‌شود مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه نیازهای احترام چه از دیدگاه کارکنان و چه از دیدگاه مدیران در بالاترین حدقرار داشته است. از دیگر یافته‌های مهم این بود که بین میزان تحصیلات مدیران و دیدگاه آنان در خصوص نیازهای کارکنان ارتباط معنی‌داری وجود داشت. همچنین حوزه‌کاری مدیران در نگرش آنان نسبت به نیازهای کارکنان تأثیر داشته و بین سابقه کار کارکنان و نیازهای فیزیولوژیکی و خودیابی آنان ارتباط معنی‌داری مشاهده شد. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص سلسله مراتب نیازها از دیدگاه کارکنان و مدیران نشان داد که یک همسوئی بین دیدگاه مدیران و کارکنان در خصوص نیازهای کارکنان وجود دارد واین بحث می‌تواند به مدیریت بومی، سابقه کار مدیران، میزان تحصیلات مدیران و آگاهی آنان مربوط باشد. همچنین سلسله مراتب نیازها از الگوی سلسله مراتب نیازهای مازلو در بخش احترام و منزلت برخوردار نیست و مدیران و کارکنان دانشگاه بیشترین اهمیت را به نیازهای احترام و منزلت داده‌اند. بین نیازهای کارکنان و بعضی از متغیرها نظیر تحصیلات، سابقه کار و... ارتباط معنی‌داری وجود داشته است.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-845-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-845-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Mshfe, A and Abolghasemhossini, sh and karimi, Z}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {27-39}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {وضعیت دموگرافیک بیماری مالاریا در استان کهگیلویه و بویراحمد طی سالهای 1375 تا 1382}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: مالاریا یک بیماری تک یاخته‌ای با انتشار جهانی است که هنوز هم عوامل آن، یعنی گونه‌های پلاسمودیوم در بسیاری از مناطق، بیش از هر بیماری عفونی دیگر قربانی می‌گیرند. طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی بیش از 300 تا 500 میلیون انسان در سراسر جهان به عفونت ملالاریا دچارند و از این تعداد سالیانه 1.5 تا 2.7 میلیون نفر (بخصوص کودکان)‌جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به نامشخص بودن وضعیت اپیدمیولوژیک مالاریا در استان کهگیلویه و بویراحمد و همچنین مساعد بودن شرایط انتقال بیماری به وسیله مهاجرت افراد به این استان، مطالعه حاضر جهت بررسی وضعیت بیماری مالاریا طی سالهای 1382-1375 صورت گرفت. مواد و روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی و گذشته‌نگر با بررسی کلیه پرونده‌های موجود در مرکز بهداشت استان طی سالهای 1375 تا 1382 انجام گردید که نمونه مورد نظر معادل جمعیت آماری یعنی 485 نفر بوده و اطلاعات موجود در پرونده‌ها به جداول طراحی شده براساس متغیرهای موردنظر یعنی سن، جنس، سال، تابعیت، نوع انگل و شهرستان منتقل گردید و سپس با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روشهای آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها:‌اکثریت نمونه‌ها از شهرستان کهگیلویه (41 درصد) و کمترین آنها از شهرستان گچساران (18.7 درصد)، بیشترین میزان آلودگی در سنین زیر 20 سال (63.3 درصد)، بودند. از نظر نوع انگل گزارش شده در ایجاد بیماری مالاریا در استان، 94.4 درصد پلاسمودیوم ویواکس، 5.2 درصد درصد انگل‌ پلادسمودیوم فالسیپاروم و 0.4 درصد آلودگی مختلط بوده است. از نظر جنسیت تقریباً 64 درصد مرد و 36 درصد زن می‌باشند. از نظر تابعیت 62.7 درصد بیماران ایرانی و 37.3 درصد افغانی بودند. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصله می‌توان نتیجه‌گیری کرد که وضعیت بیماری مالاریا در این استان به سمت وضعیت مناسبی پیش می‌رود و برنامه‌های مبارزه و کنترل این بیماری موفقیت چشمگیری داشته‌اند. اما برای رسیدن به وضعیت ایده‌آل باید برنامه‌های کنترل و پیشگیری بیماریها با دقت بیشتر ادامه یابد و افراد غیربومی وارد شده به استان به خصوص مهاجرین افغانی از نظر بیماری قرنطینه و کنترل شوند و پس از بهبودی کامل اجازه سکونت به آنها داده شود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-846-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-846-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Reisskarimian, F and Rostamnejad, A}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {41-50}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی دانش و عملکرد کارکنان پرستاری بیمارستانهای شهر یاسوج در مورد کنترل عفونتهای بیمارستانی}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: عفونتهای بیمارستانی یکی از مشکلات عمده طب مدرن است که با کیفیت ارائه مراقبتهای بهداشتی در بیمارستانها ارتباط دارد. به طور متوسط 10-7 درصد بیماران بستری شده در بیمارستان، پس از بستری شدن به یک عفونت مبتلا می‌شوند. کنترل و پیشگیری این معضل محدود به مکان و منطقه جغرافیایی خاصی نیست. آمارها نشان می‌دهد که این مشکل جهانی است و فقط از لحاظ شدت و ضعف در کشورهای مختلف تفاوت دارد. پژوهش حاضر به منظور تعیین آگاهی و نحوه عملکرد کارکنان پرستاری بیمارستانهای شهر یاسوج در مورد کنترل عفونتهای بیمارستانی انجام گردیده است. مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی به صورت مقطعی در سال 1382 است که تعداد 105 نفر از کارکنان پرستاری در آن شرکت داشته‌اند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل یک پرسشنامه و یک چک لیست به ترتیب در خصوص دانش و عملکرد واحدهای مورد پژوهش بوده است که آگاهی و عملکرد براساس امتیاز کسب شده در سه سطح ضعیف، متوسط و خوب طبقه‌بندی شده است. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردیده است. یافته‌ها:‌نتایج نشان داد که از نظر دانش، 5.7 درصد واحدهای مورد پژوهش ضعیف، 42.9 درصد متوسط و 51.4 درصد خوب ارزیابی گردیده‌اند. همچنین در خصوص عملکرد واحدهای مورد پژوهش، 6.7 درصد ضعیف، 21 درصد متوسط و 72.30 درصد خوب برآورد گردیده‌اند. یافته‌ها نشان داد که ارتباط مشخصات دموگرافیک با میزان دانش و نحوه عملکرد واحدهای مورد پژوهش در خصوص سن، جنس، سابقه کار و میزان تحصیلات از نظر آماری معنی‌دار بوده است. (P<0.05). نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق میزان دانش واحدهای مورد پژوهش در خصوص کنترل عفونتهای بیمارستانی در 5.7 درصد از آنان ضعیف بوده است و از نظر عملکرد نیز تنها 6.7 درصد عملکرد ضعیف داشته‌اند که این امر بیانگر آنست که برگزاری کلاسهای آموزشی و گذاشتن جزوات آموزشی در اختیار کارکنان پرستاری در دانش‌ و عملکرد آنان ثمربخش بوده است.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-847-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-847-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Moosavi, AM and Ostavar, R}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {51-58}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تاثیر فعالیتهای رابطین بهداشتی زن در ارتقای خدمات بهداشتی درمانی در جمعیت‌های تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهری یاسوج}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: اجرای طرح رابطین بهداشت برای ایجاد دسترسی مردم محروم و حاشیه‌نشین شهری به خدمات بهداشتی در سال 1372 طراحی و اجرا شده است. علیرغم اظهارات دست‌ اندرکاران برنامه رابطین بهداشت در استان کهکیلویه و بویراحمد مبنی بر مؤثر بودن فعالیتهای رابطین مشاهدات و بررسیهای محققین همگام کارآموزی دانشجویان در واحدهای بهداشتی شهر یاسوج این سئوال را مطرح کرده که آیا در حال حاضر فعالیتهای رابطین بهداشت تاثیرات لازم را بر ارتقای خدمات بهداشتی دارد؟ هدف مطالعه تعیین تأثیر فعالیت رابطین بهداشت در افزایش پوشش خدمات بهداشتی مانند واکسیناسیون، تنظیم خانواده، شیردهی مادران، وضعیت تغذیه کودکان، مراقبت اطفال زیریکسال، مراقبت زنان باردار، درمان کودکان زیریکسال مبتلا به اسهال و تعیین نقاط قوت و ضعف برنامه رابطین بوده است. مواد و روش کار: این یک پژوهش توصیفی و تحلیلی است که در آن کلیه خانوارهای (293 خانوارها) با و بدون رابط بهداشتی در شهر یاسوج که در زمان مطالعه (1381.9.1 لغایت 1381.9.30 ) کودک زیر یک سال داشته‌اند مشخص و از طریق پرسشنامه کتبی با مادران آنها مصاحبه انجام شد. ضمنا اطلاعات تکمیلی از پرونده بهداشتی خانوارهای مورد نظر ثبت و ضبط گردید. داده‌های جمع‌آوری شده از طریق نرم‌افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: پوشش واکنشهای ب ث ژ، فلج‌اطفال، هپاتیت و ثلاث از لحاظ به موقع بودن، نامنظم بودن و نزده در نوبت‌های مختلف در کودکان زیریکسال فعلی، استفاده از روشهای پیشگیری از حاملگی در حال حاضر، توزیع متغیرهای استفاده از آغوز، استفاده از شیرمادر، استفاده از شیرخشک، استفاده از شیرمادر و شیرخشک، استفاده از غذای کمکی، زمان شروع غذای کمکی، استفاده از مکمل غذایی، زمان شروع قطره آ و د، زمان شروع قطره مولتی ویتامین، توزیع وزن هنگام تولد مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی و نظم مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی برای مراقبت از کودکان زیریکسال فعلی، تحت پوشش بودن زن حامله، زمان تشکیل پرونده برای زن حامله، دریافت واکسن توام زمان حاملگی، بار مراقبت در زمان حاملگی و مراجعه برای مراقبت بعد از زایمان مربوط به آخرین حاملگی، بار ابتلا به اسهال کودک زیر یکسال فعلی، نوع اقدام شیردهی در هنگام اسهال کودک و نحوه درمان کودک مبتلا به اسهال مربوط به کودک زیریکسال فعلی در دو گروه خانوارهای دارای رابط و بدون رابط فاقد تفاوت معنی‌داری بوده است. نتیجه‌گیری: در مجموع کلیه یافته‌ها نشان می‌دهند برنامه رابطین بهداشتی در حال حاضر اثرگذاری خود را با توجه به انتظارات سیستم بهداشتی در شهر یاسوج از دست داده است و در این خصوص به نوعی رکود دچار شده است. نتایج حاصل به روشنی بیانگر رکود فعالیتهای رابطین و اثرگذاری آنها بر شاخصهای کمی بهداشت خانواده می‌باشد و این مسئله می‌تواند بیانگر بی‌اثری یا کم اثری رابطین بهداشت بر کیفیت شاخصهای بهداشتی مورد نظر نیز باشد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-848-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-848-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Afshoon, A and Malekzadeh, JM and Pourmahmoudi, A}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {59-69}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {امنیت تغذیه‌ای در الگوی دریافت مواد مغذی روزانه خانوارهای شهرستان بویراحمد 1381-1380}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: دیدگاه عمومی بر این است که بین رژیم غذایی، روش زندگی و سلامت ارتباط وجود دارد. امروزه از نظر متخصصین تغذیه یک الگوی مناسب تغذیه باید حاوی مقدار غذای کافی و متعادل باشد تفاوت‌های فردی چون سن، جنس، محل زندگی، ترجیحات غذایی، عادات غذایی، فرهنگ و مواد تغذیه‌ای را در برگیرد. در همین راستا مطالعه بررسی وضعیت امنیت مواد مغذی در الگوی مصرف خانوارهای شهرستان بویراحمد انجام شد. مواد و روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبه جمع‌آوری شده، لیست خانوارها با استفاده از روش خوشه‌ای تعداد 420 خانوار انتخاب و پرسشنامه یادآمد 24 ساعت غذا در 3 نوبت به فاصله 10 روز تکمیل و سپس با استفاده از نسخه سوم پدرازشگر تغذیه تجزیه و تحلیل و میزان مواد مغذی محاسبه و میزان توصیه شده روزانه افراد هر خانواده جمع‌آوری و بر تعداد افراد تقسیم و نهایتا میانگین میزان توصیه شده روزانه تمام خانوارها به دست آمد و با میانگین نیاز تعیین شده کشوری مقایسه شد. یافته‌ها: براساس نتایج به دست آمده میزان دریافت مواد مغذی کربوهیدرات، پروتئین، چربی به ترتیب 78، 11 و 11 درصد انرژی فرد را در روز تامین می‌کرد و دریافت اسیدهای آمینه لیزین، متیونین، اسیدهای چرب اشباع چندزنجیره، ویتامین‌های B2، B6، B12، C و A و مواد معدنی روی، مس فلوئور در محدوده ناامن تغذیه‌ای قرار داشتند یعنی میزان دریافتی این مواد در افراد خانوار کمتر از 80 درصد نیاز روزانه آنها می‌باشد. نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش نشان دهنده ناامنی بعضی مواد غذایی مهم است که برخی از یافته‌های کشوری مشابه این مطالعه است. یکی از مهمترین دلیل این کمبود الگوی نامناسب غذایی است که مصرف غلات بالا و میزان پروتئین و چربی کم شده است و همین امر باعث بهم خوردن تعادل ریزی‌ها در رژیم غذایی خانوارها شده است که قطعا عواقبی چون انواع سوتغذیه و رشد ناکافی کودکان، کم خونی و کمبود مواد معدنی و ویتامین‌ها از جمله پیامدهای آن می‌باشد. این امر لزوم مطالعات بیشتر و تلاش برای بهبود الگوی مصرف مواد غذایی را طلب می‌کند.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-849-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-849-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {59-69}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی آگاهی و نگرش مردان متاهل درباره وازکتومی در شهر دهدشت سال 1382}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: تنظیم خانواده به عنوان یک برنامه مهم و دارای اولویت در سطح کشوری و استانی جهت کنترل و مهار رشد شتابان جمعیت مطرح است. مردان می‌توانند نقش بسیار موثری در برنامه تنظیم خانواده ایفا نمایند. لذا طی این پژوهش آگاهی و نگرش مردان متاهل شهر دهدشت در مورد وازکتومی مورد سنجش و بررسی قرار گرفت. مواد و روش کار: پژوهش حاضر مطالعه‌ای توصیفی- تحلیلی در سال 1382 بوده و ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه و روش جمع‌آوری مصاحبه بود. با مراجعه به 400 مرد متاهل که به صورت تصادفی منظم انتخاب شده بودند پرسشنامه‌ها تکمیل گردیدند. داده‌های جمع‌آوری شده از طریق نرم‌افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: براساس یافته‌های این پژوهش میانگین سنی واحدهای پژوهشی 9.23 ± 38.54 سال بود. 53.1 درصد دارای تحصیلات دبیرستانی و دانشگاهی و 46.3 درصد کارمند بودند. از نظر میزان آگاهی از عمل وازکتومی، 33.3 درصد آگاهی ضعیف و 25 درصد آگاهی متوسط و 41.8 درصد آگاهی خوب داشتند. از نظر نگرش واحدهای پژوهشی به وازکتومی و 44 درصد دارای نگرش ضعیف، 34.8 درصد دارای نگرش متوسط و 21.2 درصد دارای نگرش خوب بودند. سطوح آگاهی واحدهای پژوهشی با میزان تحصیلات، سن، تعداد فرزندان و اشتغال آنان رابطه معنی‌داری را نشان داد و سطوح نگرش واحدهای مورد پژوهش با میزان تحصیلات، سن و شغل آنان دارای رابطه معنی‌داری بود. نتیجه‌گیری: براساس یافته‌ها پیشنهاد می‌شود تا بازنگری در امر برنامه‌ریزی آموزشی و رسانه‌ای نسبت به ارتقا آگاهی و نگرش مردم در زمینه وازکتومی اقدام شود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-850-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-850-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Mobaraki, A and Zadehbagheri, gh}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {81-90}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه دانش و نگرش مادران دارای فرزند معلول ذهنی و بدون فرزند معلول ذهنی در زمینه معلولیت ذهنی در شهر گچساران در سال 1382}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: عقب‌ماندگی ذهنی مرض یا بیماری نیست بلکه یک پدیده پیچیده ذهنی بوده که قابل پیشگیری است و یکی از سخت‌ترین مشکلات جامعه انسانی به شمار می‌رود که می‌توان از وقوع بیش از دو سوم آن پیشگیری نمود. نیاز اولیه والدینی که در جستجوی کمک هستند به دست آوردن هرچه بیشتر آگاهی درمورد مسائل مربوط به عقب ماندگی ذهنی می‌باشد. این امر شناسایی هرچه سریعتر این بیماران، سنجش و بررسی میزان آگاهی والدین و در نهایت آموزش آنان را ایجاب می‌نماید. در همین راستا این پژوهش با هدف مقایسه دانش و نگرش مادران دارای معلول ذهنی و بدون معلول ذهنی در زمینه معلولیت ذهنی انجام شده است. مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقایسه‌ای در سال 1382 است. اطلاعات در یک مرحله از واحدهای مورد پژوهش جمع‌آوری گردید. حجم نمونه شامل 200 نفر مادر دارای فرزند معلول ذهنی و 200 نفر مادر بدون معلول ذهنی بود. بعد از همتاسازی نمونه‌ها خانواده‌های دارای فرزند معلول ذهنی به صورت تصادفی از بین پرونده‌های موجود در بهزیستی و خانواده‌های بدون فرزند معلول ذهنی با استفاده از اطلاعات سرشماری در مرکز بهداشت شهرستان گچساران انتخاب شدند. در این مطالعه پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که در سه بخش تنظیم گردید. مشخصات فردی مادر و و فرزند معلول ذهنی (در گروه دارای فرزند معلول ذهنی) 200 سئوال 3 گزینه‌ای مربوط به دانش در زمینه معلولیت ذهنی، 15 سئوال نگرش سنج براساس مقیاس 5 درجه‌ای لیکرت در زمینه معلولیت ذهنی بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روشهای آماری توصیفی و آزمونهای تی، آنالیز واریانس، کروسکال واریس و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. یافته‌ها: نتایج بیانگر آن است که بین دانش و نگرش مادران فرزند معلول ذهنی و بدون آن با هم اختلاف معنی‌داری وجود داشته و میزان دانش و نگرش مادران دارای معلول ذهنی کمتر از مادران بدون معلول ذهنی می‌باشد و ارتباط مثبت و معنی‌دار بین دانش و نگرش در هر دو گروه دیده شد. نتیجه‌گیری: بحث براساس نتایج حاصله مسئولین بهزیستی و مملکتی را متوجه وضع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده‌های دارای معلول ذهنی نموده تا حداقل با تأکید و توجه بیشتر به وضعیت کاریابی و حرفه آموزی معلولین ذهنی و فراهم آوردن استقلال و خودکفایی بیشتر معلولین، از فشارهای روحی، روانی و اقتصادی وارده بر خانواده معلولین و کل جامعه کاسته شود. بدین وسیله به عوض وابسته کردن معلولین و خانواده‌های آنان به بهزیستی و سایر مراکز خیریه و در نتیجه تشدید معلولیتهای ذهنی، جسمی و اجتماعی بتوان گامی در جهت بهبود و کاهش مشکلات ناشی از معلولیت ذهنی در سطح خانواده و جامعه بردارد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-851-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-851-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Afrasibifar, A and Mohamadhossini, S and Momeni, E and Alamdari, AK}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {3}, pages = {91-99}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {آگاهی نگرش و عملکرد پرستاران در مراقبت از بیمار رو به مرگ در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یاسوج 1381}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بیش از 70 درصد مرگ‌و میر‌ها در بیمارستانها اتفاق می‌افتد. پرستاران به خاطر ماهیت شغلی خود بیش از سایر افراد با افراد رو به مرگ مواجه می‌شوند. مراقبت از بیمار رو به مرگ، آرامش بخشیدن و تسلی‌دادن به خانواده بیمار، خواه مرگ ناگهانی بوده و یا به دنبال یک بیماری طولانی مدت و صعب‌العلاج بروز کند، از دشوارترین تجارب پرستاری است که مستلزم داشتن آگاهی کافی، نگرش مثبت و عملکرد مناسب است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان آگاهی، نوع نگرش و نحوه عملکرد پرستاران و بهیاران در مراقبت از بیمار رو به مرگ در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. مواد و روش‌کار: در این مطالعه توصیفی 181 نفر پرستار و بهیار شرکت داشتند که براساس نمونه‌های در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود که اطلاعات آن در چهار بخش تنظیم شده بود. داده‌ها پس از جمع‌آوری در نرم‌افزار SPSS و با آزمون‌های مجذور کای، مقایسه میانگین و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که 52.5 درصد نمونه‌ها از آگاهی خوبی در زمینه مراقبت‌های جسمی و روانی از بیمار رو به مرگ برخوردار بودند (میانگین 2.5 ± 14.8) ، همچنین 60.8 درصد دارای نگرش مثبت (میانگین 1.5 ± 15) و 57.5 درصد عملکرد خوبی داشتند (میانگین 2.3 ± 15.8). ضریب همبستگی اسپرمن ارتباط معنی‌داری را بین میزان آگاهی با نگرش و نحوه عملکرد نشان داده است. نتیجه‌گیری: با توجه به میانگین نمرات، به نقش پرستاران بایستی توجه بیشتری کرد و برگزاری همایش‌ها، کنفرانس‌ها و آموزش‌های حین خدمت در زمینه مرگ و حقوق بیمار در میزان آگاهی و عملکرد آنها موثر خواهد بود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-852-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-852-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Ansari, R and Khosravi, A and Kelishadi, R and Kosravi, E}, title = {The Relation of the Blood Pressure Level and Obesity in Hypertensive Patients and Healthy Persons in Isfahan 1370-1380}, abstract ={Introduction & Objective: Obesity is an independent risk factor of cardiovascular diseases. Clinical studies have showed that the blood pressure is significantly related with the decrease of body weight. The objective of this study is to evaluate the trend of high blood pressure and also the trend of obesity based on the BMI during the three descriptive crosssectional studies, which have been done during 10 recent years in Isfahan. Materials & Methods: This study consists of three crosssectional researches which have been done during 1991- 1992, 1995-96 and 2000-2001 in the population aged above 25 in Isfahan Sampling was random-clustering, in which the blood pressure of patients were evaluated two line during one week Raw data was entered in the computer after collection and analyzed in SPSS-10 software under statistical analysis of ANOVA, T.test. Results: During three studies of 1991-1992,1995-1996 and 2000-2001 that were done on Isfahan population aged above 25, 2438, 3234 and 2015 persons were evaluated respectively.The mean of systolic blood pressure had a significant decrease in all groups but diastolic blood pressure just had a significant decrease in men and women who were under the study of high blood pressure and in healthy group had an increase, this increase of BMI had a developing trend in persons who were aware of their high blood pressure than the persons who their blood pressure was controlled. Conclusion: The prevalence of obesity in Isfahan population during the recent 10 years have an increasing trend in persons with hypertension and in healthy persons. So, this is recommended as an important factor in primary prevention based on the necessity of controlling obesity in persons with}, Keywords = {Hypertension,Obesity,}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {1-9}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {سطوح فشارخون و روند چاقی در بیماران مبتلا به پرفشاری خون و افراد سالم در اصفهان 1380-1370}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: چاقی بطور متوسط از عوامل خطرساز مستقل برای بیماریهای قلبی- عروقی می‌باشد. مطالعات بالینی زیادی نشان داده‌اند که همراه با کاهش وزن بدن فشارخون نیز به‌طور معنی‌داری کاهش می‌یابد. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی روند پرفشاری خون و نیز روند چاقی برحسب شاخص توده بدنی در طی 3 مطالعه توصیفی- مقطعی انجام شده در طی 10 سال اخیر در شهر اصفهان می‌باشد. مواد و روش کار:‌این مطالعه شامل سه پژوهش مقطعی انجام شده در سالهای 71-1370، 75-1374 و 80-1379 در جمعیت بالای 25 سال شهر اصفهان می‌باشد که به ترتیب 2438 نفر، 3234 نفر و 2015 نفر تحت بررسی قرار گرفتند. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای- تصادفی بوده است که افراد در دو نوبت به فاصله یک هفته از نظر تعیین میزان فشارخون تحت بررسی قرار داشتند. روش اندازه‌گیری فشارخون پروتکل سازمان جهانی بهداشت و به وسیله حداکثر دو پرستار کار آزموده انجام گرفته است. اطلاعات خام بعد از جمع‌آوری وارد رایانه شد و در نرم‌افزار آماری SPSS و آزمونهای آماری تی و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین فشارخون سیستولیک در همه گروهها به طور معنی‌دار کاهش داشته است (p<0.05)، ولی فشارخون دیاستولیک فقط در کسانی که تحت درمان دارویی بودند هم در مردان و هم در زنان تفاوت معنی‌داری داشت (p<0.05)، همچنین در همه گروههای تحت مطالعه پرفشاری خون و هم در گروه سالم، شاخص توده بدنی افزایش داشت که این افزایش به طور کلی در گروههای پرفشاری خون نسبت به افراد سالم روند بیشتری داشته است. همچنین شیوه چاقی در بیماران با پرفشاری خون از میزان بالاتری نسبت به گروه سالم درطی 10 سال اخیر برخوردار بود است. نتیجه‌گیری: شیوع چاقی در جمعیت اصفهان درطی ده سال اخیر در افراد مبتلا به پرفشاری خون و افراد سالم روند رو به افزایش داشته که با توجه به اهمیت زیاد در کنترل چاقی در افرادی که پرفشاری خون دارند این اصل به عنوان یک مهم در پیشگیری اولیه توصیه می‌شود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-875-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-875-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Mohamadi, M and Rahgozar, M and Bagheriyazdi, SA and Msgarpour, B and Nazari, MK}, title = {An Epidemiological Study of Psychiatric Disorders in Kohgilouie & BoyerAhmad Province (Year 2001)}, abstract ={the developed countries has been identified by the screening questionnaires and standard clinical interviews at a high level, but the epidemiological studies of psychiatric disorders in our country are brief and their numbers are few. Planning for providing essential mental health services to the people requires us to be knowledgeable about the present status of psychiatric disorders in the society. The objective of this research was to carry out the epidemiological study of the psychiatric disorders in the individuals 18 years and above in urban and rural areas of Kohgilouieh ; BoyerAhmad province. Materials;Methods: 337 individuals selected through randomized clustered and systematic sampling methods from among the existing families of Kohgilouieh & BoyerAhmad province and the Schedule for Affective Disorders and Schizophrenia (SADS) questionnaires completed by the clinical psychologist. The diagnosis of the disorders was based on DSM-IV classification criteria. Results: The results of the study showed that the prevalence of psychiatric disorder}, Keywords = {Epidemiology,prevalence,Psychiatric disorders}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {10-24}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {همه ‌گیری شناسی اختلالات روانپزشکی در استان کهگیلویه و بویراحمد 1380}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بار اختلالات روانپزشکی در کشورهای پیشرفته تا حد زیادی به وسیله پزسش‌نامه‌های غربالگری و مصاحبه بالینی ساختار یافته شناسایی شده است، ولی بررسی بار اختلالات روانپزشکی در کشور ما محدود و تعداد مطالعات انجام شده کم می‌باشد. برنامه‌ریزی برای ارایه خدمات اساسی بهداشت روان به افراد، نیازمند آگاهی از وضعیت موجود بیماری روانی در جامعه است. این مطالعه با هدف بررسی همه‌گیری‌شناسی اختلالات روانی در افراد 18 سال به بالاتر مناطق شهری و روستایی استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گرفت. مواد و روش‌کار: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1380 انجام گردید. نمونه مورد مطالعه با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای و سیستماتیک از بین خانوارهای موجود استان کهکیلویه و بویراحمد انتخاب گردید و از طریق تکمیل پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا به وسیله کارشناسان روانشناسی در استان، جمعاً 327 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. تشخیص‌گذاری اختلالات براساس معیارهای طبقه‌بندی DSM-IV (چاپ چهام کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی)‌می‌باشد. اطلاعات جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و روشهای اماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان داد که شیوع انواع اختلالات روانپزشکی در استان 23.17 درصد می‌باشد که این شیوع در زنان 36.73 درصد و در مردان 9.92 درصد بوده است. اختلالات اضطرابی و عصبی شناختی به ترتیب با 13.37 و 5.04 درصد، شایع‌ترین اختلالات روانپزشکی دراستان بودند. شیوع اختلالات پسیکوتیک در این مطالعه 1.49 درصد، اختلالات خلقی 1.19 درصد و اختلالات تجزیه‌ای 2.08 درصد بوده است. در گروه اختلالات عصبی شناختی، صرع با 4.15 درصد و در گروه اختلالات اضطرابی، اختلال فوبی با 7.43 درصد شیوع بیشتری داشته‌اند. نتیجه‌گیری: در این مطالعه 11.28 درصد افراد مورد مطالعه دچار یک اختلال روانپزشکی بوده‌اند. شییوع اختلالات روانپزشکی در استان در افراد گروه سنی 65-56 سال با 17.65 درصد، افراد متأهل با 14.02 درصد، افراد ساکن در مناطق شهری با 15.38 درصد، افراد بی‌سواد با 14.68 درصد و افراد خانه‌دار با 14.53 درصد بیش از گروه‌های دیگر بوده است. لذا نتایج این تحقیق مسؤولیت سیاستگذاران و برنامه‌ریزان بهداشتی استان کهکیلویه و بویراحمد و کشور در رابطه با تدوین برنامه‌های عملی و اجرایی بهداشت روان را بیش از پیش روشن می‌سازد.}, keywords_fa = {همه‌گیری‌شناسی, شیوع, اختلالات روانپزشکی, پرسشنامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا.}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-877-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-877-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Moshfe, A and Bagheri, M and Mohebinobandegan, Z}, title = {Prevalence of Fasciola Hepatica in Slaughtered livestock in Yasuj\'s Slaughterhouse 1381-1382}, abstract ={Introduction & Objective: Protein is one of the important nutritional groups of which the main source is domesticated animals. Parasitic infection of these livestock is a threat to the meat resources as well as trouble to health of the user. So, the infection rate for zoon sis in each region can be an indicator for the health of the people living in that region. Concerning the geographical situation of Yasuj , tribal life and animal husbandry in this region, there is the probability of prevalence of zoon sis. Thus the present study has been done in order to investigate the infection rates of slaughtered domestic animals in Yasuj industrial slaughterhouse. Materials & Methods: This study was carried out descriptively and prospectively concerning the slaughter chart of the years 1380 and 1381 available in Yasuj industrial slaughterhouse and the veterinary office of the kohgiloyeh and Boyerahmad province. The information present in the charts were transferred to the tables designed according to desired variables such as the kind and the number of the slaughtered domestic animals, the kind of the parasite, the number of the infected domestic animals, month, season and the year. These information were analyzed statistically. Results: In this paper, the prevalence of Fasciola hepatica was investigated and it was concluded that 27490 (14.4%) domesticated animals out of the total number 190861 slaughtered domestic animals including sheep, goats and cattle has been infected by this parasite. Infection rate was (9.26%) . In general, the highest prevalence rate was in the winter. The prevalence rate of infection in sheep (17.71%) was higher than the one in cattle (16.71%) and in goats (11.69%). Conclusion: The infection rate for zoon sis is considerable in Yasuj. So the separation of the infected domestic animals, the omission of these infected bodies from the nutritional material production cycle as well as the cure of the infected domestic animals can play an important role in improving the public health. These infections were mostly in winter and it is thought that, concerning the life cycle of parasites, these infections are because of the contamination of animals in spring and summer}, Keywords = {Prevalence,Fasciola hepatica,Livestock,Slaughterhouse,}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {25-32}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {شیوع انگل فاسیولا هپاتیکا در دام‌ های کشتار شده در کشتارگاه صنعتی یاسوج 1381-1380}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: پروتئین به عنوان یکی از گروههای غذایی مهم است که از منابع اصلی آن دام می‌باشد. آلودگی انگلی این دامها تهدیدی برای منابع گوشتی و همچنین معضلی برای سلامت انسان مصرف کننده به حساب می‌آید. لذا میزان آلودگی دامها به بیماریهای مشترک انگلی بین انسان و دام در هر منطقه می‌تواند شاخصی برای سلامت افراد آن منطقه به حساب آید. یکی از این بیماریها آلودگی به ترماتودکبدی فاسیولا هپاتیکا می‌باشد و به همان صورت که باعث آلوده شدن دام می‌گردد انسان را نیز آلوده می‌کند. با توجه به موقعیت جغرافیایی شهر یاسوج و زندگی عشایری و دامپروری در این منطقه، احتمال شیوع آلودگی‌های انگلی مشترک بین انسان و دام وجود دارد. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی وضعیت آلودگی دامهای کشتار شده در کشتارگاه صنعتی یاسوج به این انگل صورت گرفت. مواد و روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی و گذشته‌نگر با بررسی همه پرونده‌های (19.861 ذبح) کشتار سالهای 1380 و 1381 موجود در کشتارگاه صنعتی یاسوج و اداره دامپزشکی استان کهکیلویه و بویراحمد انجام گردید. اطلاعات موجود در پرونده‌ها به جداول طراحی شده بر اساس متغیرهای مورد نظر که شامل نوع دام، تعداد دام کشتار شده، تعداد دام آلوده، ماه، فصل و سال بود، منتقل گردید و سپس با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: شیوع انگل فاسیولا هپاتیکا در دام‌های کشتار شده طی سال‌های 1380 و 1381، 9.26 درصد می‌باشد. بیشترین شیوع آلودگی مربوط به زمستان 80 (14.7 درصد) و کمترین آن مربوط به تابستان 81 (7.6 درصد) می‌باشد. شیوع آلودگی در گاوها (12.5 درصد) بیشتر از گوسفندان (11.75 درصد) و بزها (7.16 درصد) بود. نتیجه‌گیری: میزان آلودگی به این انگل در دامهای کشتار شده در کشتارگاه یاسوج قابل توجه می‌باشد. لذا پاکسازی دامهای موجود در منطقه از این آلودگی و آگاهی مردم از سیر تکاملی انگل و چگونگی ابتلای انسان می‌تواند نقش مهمی در ارتقای بهداشت عمومی داشته باشد. آلودگی‌ها بیشتر مربوط به فصل زمستان بوده که با توجه به چرخه زندگی انگل احتمالاً حاکی از عفونی شدن دام در فصول بهار و تابستان است}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-878-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-878-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Haghbin, S and Ebrahimi, S and Rezaei, M and Pourmahmoudi, AA}, title = {A study of some environmental factors in Asthma among children aged 6 months to 6 years in Yasuj}, abstract ={Introduction & Objective: Asthma is the commonest cause of being admitted in hospital and missing school among children. It is the commonest chronic disease among them as well. Although the disease may cause a lot of deaths and financial loss , it is preventable . Findings have revealed the various contributions of environmental factors to the incidence of asthma.This study is an attempt to recognize some influential factors in the incidence and recurrent of asthma among children aged between 6 months to 6 years in Yasuj. Materials & Methods: It is of cross- sectional descriptive analytical type of study carried out with two groups, each of which consisting of 90 children .The first group, the healthy ones, was taken as control group and the second, with asthma ,taken as case group . Enough care was taken in selecting uniform members in control group. Afterwards, questionnaires were prepared and filled by pediatricians when visiting the children in health centers. The collected data were analyzed using SPSS. Results: This study showed a significant relationship between smoking , background of allergy within the immediate family members and development of asthma. However there was no significant relationship found between the educational status of parents, breast feeding in the first six months and the incidence of asthma. Conclusion: Bearing in mind the contribution of smoking within the family to the development of asthma in family members with genetic susceptibility to the disease , the need for educational cultural programs encouraging the reduction of smoking within families particularly in enclosed spaces like homes is urgent and should be satisfied .}, Keywords = {Asthma,Children,Environmental factors,Smoking}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {33-39}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {تعیین برخی عوامل محیطی موثر بر بروز یا تکرار آسم در کودکان 6 ماه تا 6 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر یاسوج 1381}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: آسم شایعترین علت بستری کودکان در بیمارستان، غیبت آنان در مدرسه و بیماری مزمن کودکان می‌باشد. اگرچه این بیماری خسارات مالی و جانی فراوانی را در جامعه ایجاد می‌کند، اما یک بیماری قابل پیشگیری است. مشاهدات مختلف نشانگر اثرات متفاوت محرکهای محیطی در آسم می‌باشد. لذا این پژوهش به منظور شناسایی برخی عوامل مؤثر بر بروز یا تکرار آسم در کودکان 6 ماه تا 6 ساله شهرستان یاسوج انجام گردید. مواد و روش کار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در آن 90 بیمار مبتلا به آسم به عنوان گروه شاهد در سال 1381 مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد از بین بیماران سنین 6 ماه تا 6 ساله مراجعه کننده به مراکز آموزشی- درمانی شهرستان یاسوج به صورت ساده انتخاب گردیدند. در انتخاب گروه شاهد اصول تناسب و یکسان سازی رعایت گردید. سپس از همه آنان اطلاعاتی به وسیله پرسشنامه پرسشنامه گردآوری گردید و با نرم‌افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: این مطالعه ارتباط معنی‌داری را بین استفاده از دخانیات در خانه و داشتن سابقه حساسیت در خویشاوندان درجه یک و بیماری آسم نشان داد. اما رابطه معنی‌داری بین میزان تحصیلات والدین و یا استفاده از شیر مادر در شش ماهه اول زندگی و بیماری آسم نشان نداد. نتیجه‌گیری: با توجه به اثر استفاده از دخانیات درمنزل که در افراد دارای زمینه ژنتیکی مناسب باعث افزایش بروز آسم می‌گردد، نیاز به اجرای برنامه‌های فرهنگی در جهت کاهش استفاده از دخانیات بخصوص در منزل و محل‌های سربسته، در جامعه احساس می‌گردد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-882-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-882-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Ebrahimi, S and Haghbin, S and Pourmahmoodi, AA and Malekzadeh, JM and Khosravani, A}, title = {An Epidemiologic Study of Kala azar among the Children Admitted in Yasuj Beheshti Hospital (1375-1378)}, abstract ={Introduction & objective:Visceral leishmaniasis (Kala azar), a systemic infectious and life threatening disease of childhood, can be easily diagnosed and treated provided that there is enough knowledge about it otherwise, 90 –95% of patients may die due to severe, acute complications such as bleeding and opportunist infections. Following the incubation period and onset of clinical manifestations, the disease exhibits itself in the form of recumbent regular fever, weight loss, weakness, edema, anemia and hepato splenomegaly.Although the disease is potentially fatal, it is preventable and curable. This study aims at determining the distribution and clinical manifestations of kala azar among the admitted child patients in Yasuj Shahid Beheshti Hospital. Materials & Methods: This retrospective and descriptive research was carried out on 57 patients, admitted in pediatric ward of the hospital during 1375-1378. Demographic information and clinical manifestations were obtained from files through simple sampling and analyzed using SPSS. Results: This study showed that the majority of patients (66.7 %) were male. The average age of the patients was 2.67 ± 1.86 years. The highest rate of the disease (24.5%) belonged to Yasuj. Most cases (43.3%) occurred in spring time and the fewest cases in winter. The commonest clinical manifestations were fever (84.2%), splenomegaly (77.2%) and hepatomegaly (75.4%). Conclusion: Taking into account the findings of the study, it seams necessary to carry out a screening study on children living in the regions susceptible to the disease because of climatic and geographical conditions. In this way, prevention and treatment can be facilitated.}, Keywords = {Kala – azar,Distribution of disease,Children}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {39-46}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {مطالعه اپیدمیولوژیک بیماری کالاآزار در اطفال بستری شده بیمارستان شهید بهشتی یاسوج، 1378-1375}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بیماری لیشمانیوزیس احشایی (کالاآزار) بیماری سیستمیک عفونی و تهدید کننده زندگی کودکان است که در صورت داشتن اطلاعات کافی در مورد آن، به آسانی قابل تشخیص و درمان می‌باشد. در غیر این صورت 90 تا 95 درصد بیماران به دلیل عوارض خطرناک شدیدی مانند؛ خونریزی و ابتلا به عفونتهای فرصت طلب دچار مرگ و میر می‌شوند. این بیماری بعد از یک دوره کمون و شروع تظاهرات، خود را به صورت تب‌های منظم و عودکننده، ضعف و کاهش وزن، ورم و کم‌خونی، بزرگی طحال و کبد نشان می‌دهد. اما این بیماری در عین مهلک و خطرناک بودن قابل‌پیشگیری و درمان است. در همین راستا این پژوهش با هدف تعیین پراکندگی و تظاهرات بالینی در بیماران بستری شده در بیمارستان شهیدبهداشتی یاسوج انجام گرفت. مواد و روش کار: این پژوهش توصیفی به صورت گذشته‌نگر بوده و با بررسی پرونده 57 بیمار بستری دربخش اطفال بیمارستان شهید بهشتی یاسوج که در فاصله زمانی سالهای 1378-1375 با تشخیص کالا آزار بستری شده بودند صورت گرفته است. نمونه‌گیری به روش آسان و مبتنی بر هدف بوده است. اطلاعات از پروندها استخراج و به کمک نرم‌افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که اکثریت مبتلایان (66.7 درصد) پسر و میانگین سنی نمونه‌ها 1.86 ± 2.67 سال بوده است. بیشترین شیوع موارد بیماری (24.5 درصد) در شهر یاسوج گزارش شده بود و بیشترین موارد ابتلاء (47.3 درصد) در فصل بهار و کمترین ابتلاء (یک درصد) در فصل زمستان بوده است. شایعترین علائم بالینی تب (84.2 درصد) ، بزرگی طحال (77.2 درصد) و بزرگی کبد (75.4 درصد) گزارش گردید. نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های به دست آمده لازم است مطالعات غربالگری در کودکان مناطقی و اقلیمی آنجا زمینه را برای شیوع بیماری فراهم می‌سازد صورت گیرد تا ضمن پیشگیری از بیماری، درمان به موقع انجام شود}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-883-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-883-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {MohebiNobandegani, Z and Mobaraki, A and Afrasiabi-far, A and Moshfe, AA}, title = {Knowledge and Attitude of Health Personnels Working in Educational-Treatmental Hospitals-Yasuj City Regarding Aids}, abstract ={Introduction & Objective :Without doubt, the largest human society’s misfortune after second world war is aids world conquering . At present , the best way of combat is to prevent the disease . Giving knowledge to the health personnels and their understanding about risk factors of the disease can promote health and prevention of disease propagation . Therefore this study has been done in order to determine the knowledge and attitude of health personnels . Materials & Methods: This is a descriptive-sectional study in which 140 personnels of Shahid Beheshti and Emam Sajad hospitals were used as sample in the year 2003, which were selected according to simple sampling and were studied with the help of questionnaire. Then the resulting data were analyzed by SPSS software . Results: Findings showed that 72.9% of samples had good knowledge and 54.3% of them had positive attitude about aids. 62.2% of cases , believe that , conferences, seminars, educational services, magazines and health notes have been their sources of getting information . 60.8% of cases having B.S. degree and 63.2% of them having nursing occupation had positive attitude about aids. Meanwhile, 67.9% of cases with operation room occupation, had no attitude regarding aids Conclusion:Study results showed that, the knowledge of health personnels was good about aids but only few of them had positive attitude . Therefore permanent and new educations are necessary for personnels}, Keywords = {Knowledge,Attitude,Health personnels,Aids}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {47-54}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {آگاهی و نگرش کارکنان درمانی شاغل در بیمارستانهای آموزشی- درمانی شهر یاسوج در مورد بیماری ایدز}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بدون شک بزرگترین بلای جامعه بشری پس از جنگ جهانی دوم، همه‌گیری ایدز می‌باشد. در حال حاضر بهترین روش مبارزه، پیشگیری از ابتلاء به آن می‌باشد. آگاهی کارکنان درمانی و درک آنها از عوامل خطرزای بیماری می‌تواند موجب ارتقاء سلامتی و جلوگیری از اشاعه بیماری شود. لذا این پژوهش با هدف تعیین آگاهی و نگرش کارکنان انجام گرفت. مواد و روش‌کار: این پژوهش توصیفی به صورت مقطعی است که نمونه پژوهش 140 نفر از کارکنان دو بیمارستان شهید بهشتی و امام سجاد در سال 1382 بودند که با روش نمونه‌گیری ساده و مبتنی بر هدف تعیین انتخاب و به وسیله پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس اطلاعات حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که 72.9 درصد از نمونه‌ها در مورد ایدز آگاهی خوبی داشتند و 54.3 درصد از آنها نسبت به ایدز دارای نگرش مثبت بودند. 62.2 درصد از افراد منبع کسب اطلاعات را کنفرانسها، سمینارها، سرویسهای آموزشی، مجلات و جزوات بهداشتی ذکر کردند. 60.8 درصد از افراد دارای مدارک لیسانس و 63.2 درصد از افراد دارای عنوان شغلی پرستار نگرش مثبت در مورد ایدز داشتند. در ضمن 67.9 درصد از افراد با عنوان شغلی اتاق عمل در مورد ایدز بی‌نظیر بودند. نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آگاهی کارکنان درمانی در مورد ایدز خوب است اما نگرش تعداد کمتری از آنان مثبت می‌باشد. لذا لزوم آموزشهای مداوم و جدید جهت کارکنان درمانی احساس می‌شود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-884-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-884-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {AnsariLari, M and Hadi, N}, title = {Knowledge of high school girls regarding reproductive health in Shiraz, Iran}, abstract ={Introduction & Objective: Considering the importance of reproductive health and in order to determine the knowledge of girl high school students about several aspects of reproductive health the present study was done. Materials & Methods: Using cluster random sampling, 546 questionnaires were filled in eight high schools in Shiraz. Results: The results showed that these adolescents have acceptable knowledge about appropriate age for first pregnancy (mean age: 23), number of desired children (86% agreed with two or one) and the suitable interval between the birth of them (mean interval: 3.7 years). On the other hand their knowledge about the highest permitted age for pregnancy and sexually transmitted infections (STI) was disappointing, 28% of them agreed with pregnancy between age 35-50 and 31.3% had not any information about STI. Conclusion: These results indicate the need for attention of health care providers for further educational planning}, Keywords = {Reproductive health,Knowledge,Gir}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {55-63}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی سطح آگاهی دانش‌آموزان دختر شهر شیراز در مورد بهداشت باروری}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت مسئله تنظیم خانواده و در فهم وسیع‌تر بهداشت باروری، مطالعه حاضر به منظور تعیین سطح آگاهی دختران دانش‌آموز شهر شیراز از محورهای عمده بهداشت باروری انجام پذیرفت. مواد و روش کار: این مطالعه توصیفی با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی صورت گرفت. در مجموع 546 دانش‌آموز دختر سال سوم دبیرستان شهر شیراز از چهار ناحیه آموزش و پرورش در سال 1380 وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود. اطلاعات جمع‌آوری شده از طریق آزمونهای آماری توصیفی و نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل شده نشان دهنده آن است که در برخی زمینه‌ها مثل تعداد فرزندان، فاصله‌گذاری مطلوب بین آنها و سن مناسب برای اولین بارداری، میزان اطلاعات دانش‌آموزان در حد قابل قبولی قرار دارد، به طوری که میانگین سن مناسب برای بارداری 23 سال و فاصله مطلوب بین تولد فرزندان 3.7 سال محاسبه شد و 86 درصد دانش‌آموزان تعداد 1 یا 2 فرزند را مناسب ذکر کرده بودند، اما در زمینه نهایت سن مجاز فرزندآوری و بیماری‌های آمیزشی آگاهی آنها مطلوب نبوده، 28 درصد آخرین سن مجاز را بین 35 تا 50 سال عنوان کرده بودند و 31 درصد هیچ اطلاعی در مورد بیماری‌های آمیزشی نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده نیاز به توجه بیشتر مسئولان بهداشتی در برنامه‌ریزی‌های آموزشی مربوط به بهداشت باروری می‌باشد}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-887-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-887-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {Zohoor, AR and Fekri, AR}, title = {Students’ Happiness of School of Management and Medical Information Sciences Iran University of Medical Sciences and Health Services}, abstract ={Introduction & Objective: There are three elements such as emotional, social and cognitive concepts in happiness. The first causes positive expression, the second causes expanded and positive social relations with the others and the last results the thought that interprets optimism-rating events. Due to happiness role in health of body and spirit of students and also for limited studies in these fields, research about the matter seems necessary. Materials & Methods: This study has been carried out by Oxford happiness questionnaire. The questionnaire had 29 multiple choices that most of objects have been made with inverting sentences of Beck test by Argyle and Lu in 1989. In numerous researches which have been done in different countries, the cronbach’s alpha was 0/87 - 0/92 and reliability was 0/78 – 0/81. The questionnaire was completed by 303 students of school of management and medical information sciences that were selected randomly (in 2003). Data were analyzed by descriptive statistics and analysis of variance (ANOVA), t test and Chi test. Results: This study was performed on 303 persons totally (80 men and 223 women). Average of happiness scale was 42 ±14 that has not a significant difference with developed countries. There was no significant relation between students’ happiness scale and age, sex, field of education and period of education but there was a significant positive relationship between students’ happiness and interest in field of education and hope to future job. Conclusion: To introduce the fields of educations to students before entering to university, possibility of education in one of the favorit study majors and give hope to students that university can be an opportunity for acquiring successful job in all aspects in their life seems effective in their happiness.}, Keywords = {Happiness,Satisfaction of life,students}, volume = {8}, Number = {2}, pages = {63-72}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {وضعیت شادابی دانشجویان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران}, abstract_fa ={مقدمه و هدف : در مفهوم شادی حداقل سه جز اساسی عاطفی، اجتماعی و شناختی وجود دارد. جز عاطفی باعث حالات هیجانی مثبت، جز اجتماعی منجر به روابط اجتماعی گسترده و مثبت با دیگران و جز شناختی موجب برخورداری از تفکری می شود که وقایع روزمره را با خوشبینی تعبیر و تفسیر می کند. با توجه به نقش شادابی در سلامتی جسم و روان دانشجویان و معدود مطالعات انجام شده در این زمینه انجام این مطالعه ضروری به نظر رسید. این پژوهش به منظور تعیین وضعیت شادابی دانشجویان دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت. مواد و روش کار: برای اندازه گیری شادکامی در این پژوهش توصیفی - تحلیلی از پرسشنامه شادکامی آکسفورد که در میان پرسشنامه های شادکامی جایگاه ویژه ای دارد استفاده گردید. این پرسشنامه حاوی ?? ماده چهارگزینه ای است که گزینه های هرماده به ترتیب از صفر تا سه نمره گذاری گردید و بدین ترتیب جمع نمرات مواد ?? گانه از صفر تا ?? امکان پذیر بود. در پژوهش های متعدد انجام شده در کشورهای مختلف ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه بین ?.?? تا ?.?? و پایایی بازآزمایی پرسشنامه ?.?? تا ?.?? به دست آمد. پرسشنامه در نیمه دوم بهمن ماه ???? بین تمام دانشجویان دانشکده که در کلاس های درس حضور داشتند توزیع گردید. نهایتا ??? دانشجو (?? درصد دانشجویان) در تکمیل پرسشنامه ها همکاری نمودند. داده ها پس از جمع آوری به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: حدود ?? درصد دانشجویان تحت بررسی مرد و بقیه زن بودند. میانگین نمره شادابی دانشجویان تحت بررسی حدود ??± ?? بود که با میانگین شادابی دانشجویان کشورهای توسعه یافته تفاوت معنی داری نداشت. بین میزان شادابی دانشجویان با سن، جنس، رشته تحصیلی، دوره تحصیلی و محل سکونت رابطه معنی داری مشاهده نگردید، درحالی که شادابی دانشجویان با علاقه به رشته تحصیلی و امید به آینده شغلی همبستگی مثبت معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: شناساندن رشته های تحصیلی به دانش آموزان قبل از ورود به دانشگاه، امکان تحصیل در یکی از رشته های مورد علاقه در دانشگاه و امید دادن به دانشجویان می تواند در شادابی آنان موثر واقع گردد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-891-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-891-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {MONTASERI, Z and SALARI, M and MALEKZADEH, JM and ROOSTAMVEJZD, A}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {1-8}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی فراوانی حوادث در کودکان مصدوم مراجعه کننده به بخش اتفاقات بیمارستان شهید بهشتی یاسوج سال 1378}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: حوادث از مشکلات مهم بهداشتی کودکان می باشد. طبق آمار بین 20-30 درصد مصدومین حوادث بیمارستانهای عمومی و اورژانس را کودکان زیر 16 سال تشکیل می دهند. نظر به اهمیت حوادث و روند متغیر آن در شهرها و دوره های زمانی، در این مطالعه به بررسی فراوانی حوادث در کودکان مصدوم مراجعه کننده به بخش اتفاقات بیمارستان شهید بهشتی یاسوج در طی سال 1378 پرداخته شد. مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی بر اساس فرمهای جمع آوری اطلاعات، موارد سن، جنس، تشخیص، تاریخ پذیرش، طول مدت بستری در بخش اتفاقات تا تعیین وضعیت نهایی (ترخیص مستقیم از بخش اتفاقات ، انتقال به بخش دیگر، اعزام و فوت) مربوط به 167 کودک مصدوم که در سال 1378 به اتفاقات بیمارستان شهید بهشتی مراجعه کرده بودند بررسی و ثبت شد و به وسیله آمار توصیفی از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که در طی سال 1378، 524 پرونده پذیرش جهت مصدومین حوادث تشکیل گردیده است که تعداد 167 مورد مربوط به کودکان زیر 14 سال بوده است و از 167 کودک مصدوم، 115مورد (9/68 درصد) پسر و 52 مورد (1/31درصد) دختر بوده اند. بیشترین فراوانی حوادث به ترتیب شامل ضربه به سر (7/40درصد)، سقوط (8/22درصد) و تصادف با وسایل موتوری (1/19درصد) و کمترین فراوانی مربوط به سوختگی، عقرب و مارگزیدگی (هر کدام 6/0 درصد) بود. از نظر فصلی بیشترین فراوانی مراجعه کنندگان مربوط به فصل تابستان (4/38درصد) و بهار (2/35درصد) و کمترین فراوانی مربوط به فصل زمستان (2/16درصد) بود. بیشترین تخصص مورد نیاز جهت معاینه و بررسی موارد بستری شده در بخش اتفاقات به ترتیب؛ متخصص مغز و اعصاب (6/47درصد)، ارتوپد (18درصد) و جراح عمومی (8/10درصد) بود. نتیجه گیری: توصیه می شود که ضمن ارایه آموزشهای کافی و همگانی در خصوص پیشگیری از حوادث در کودکان ، امکانات لازم جهت احداث مرکز مخصوص حوادث در استان مهیا گردد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-879-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-879-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {HATAMIPOOR, E and AFSHOON, E and GALILI, Y}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {9-16}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {علل مرگ و میر در بیماران مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر یاسوج در سال 1380}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: اطلاعات قابل اعتماد در مورد علل مرگ ضرورتی انکار ناپذیر برای سیاست گزاری های بهداشتی و کنترل بیماری ها در سطح جامعه هاست. این مطالعه به منظور تعیید علل مرگ و میر در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های شهید بهشتی و امام سجاد (ع) یاسوج در سال 1380 انجام گردیده است. مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده 227 مورد مرگ و میر در بیمارستان های شهید بهشتی و امام سجاد (ع) یاسوج در سال 1380 بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرشنامه بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: در این مطالعه بیشترین نسبت مرگ و میر در گروه سنی بالای 65 سال اتفاق افتاده است و شایع ترین علت مرگ و میر در این گروه سنی بیماری های قلبی – عروقی می باشند. در این مطالعه مرگ و میر در بین مردان شایع تر از زنان بوده و اکثر مرگ ها 24 ساعت پس از ورود به بیمارستان اتفاق افتاده اند. در کل شایع ترین علل مرگ و میر به ترتیب بیماری های قلبی – و عروقی، سوانح و حوادث، عفونت و سرطان بود. نتیجه گیری: برای افزایش امید به زندگی بایستی به پیشگیری بیماری های قلبی – عروقی، سوانح و حوادث و عفونت ها اهمیت بیشتری داده و در کاهش هرچه بیشتر عوامل خطر کوشید.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-880-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-880-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {haghbiin, s and Ebrahimi, s and poormahmoodi, a and moohamadi, j}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {17-26}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {نتایج معاینات پزشکی کودکان در بدو ورود به دبستان در دو شهر یاسوج و گچساران 1380-1379}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: توجه به آموزش و سلامتی کودکان امروز، تضمیمن کننده فردای جامعه است. دانش آموزان طیف وسیعی از جمعیت کودکان کشور را تشکیل می دهند. از این رو توجه به بهداشت مدارس امری ضروری می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی معاینات پزشکی کودکان در بدو ورود به دبستان و تعیین وضعیت سلامت آنها در دو شهرستان یاسوج و گچساران انجام گردید تا بدین وسیله بتوان در جهت ارتقاء کیفیت بهداشت مدارس برنامه ریزی صحیحی انجام داد . مواد و روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی گذشته نگر است که در آن نتایج معاینات پزشکی 2846 نفر دانش آموز پایه اول ابتدایی در بدو ورود به دبستان در سال تحصیلی 80- 1379 به وسیله پزشکان عمومی در دو شهرستان یاسوج و گچساران انجام گرفته است و اطلاعات حاصل شده به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردیده است. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری توصیفی مورد ارزیابی قرار گرفت . یافته ها: میانگین قد کودکان مورد مطالعه 9/4±8/113 سانتی متر و میانگین وزن آنان 36/3±47/18 کیلوگرم بوده است . همچنین در هر شهرستان میانگین قد و وزن پسران بیشتر از دختران بود . میانگین پوسیدگی دندانهای شیری2/3±6/3 و دندانهای دائمی 38/0±12/0 بوده است و هر دو مورد در یاسوج بیشتر از گچساران دیده شده است. اختلالات بینایی در 8/8 درصد، اختلالات شنوایی در 9/2 درصد، اختلالات ناخن جویدن در 9/1درصد ، لکنت زبان در 2/1 درصد، شب ادراری 6/3 درصد، پرخاشگری در 2/1 درصد، افسردگی در 2/1درصد، کم خونی فقرآهن در 3/6 درصد و آلودگی های انگلی در 83/11درصد دیده شد . واکسن فلج اطفال با 64/7 درصد بالاترین درصد را در بین واکسنهایی که به صورت ناکامل دریافت شده بودند به خود اختصاص داده بود. شیوع واکسنهایی که به صورت ناقص تلقیح شده بودند یا اصلاً زده نشده بود، در یاسوج بیشتر از گچساران دیده شد. بیماریهای فاویسم ، تشنج ناشی از تب، صرع، گواتر، ‌بیماری های قلب و عروق، ‌تالاسمی و آسم بیشترین فراوانی را در این سنین داشته اند . نتیجه گیری: پایین بودن وزن کودکان در این مطالعه نسبت به مطالعات مشابه و صدک استاندارد، نشان دهنده شیوع بالای سوء تغذیه در این منطقه می باشد . همچنین با توجه به بیماریهای شایع موجود، برنامه ریزی جهت تشخیص به موقع و درمان آنان ضروری به نظر می رسد .}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-885-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-885-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {sadat, m}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {25-41}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {نگرش دختران دانش آموز دبیرستانی شیراز نسبت به تاثیر نامطلوب ازدواج های خویشاوندی بر سلامت فرزندان}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: ازدواج خویشاوندی می تواند باعث افزایش احتمال ابتلای ‌فرزندان به بسیاری از بیماری های تک ژن و یا چند عاملی گردد. از جمله عوامل بسیار مهم و مؤثر در انجام ازدواج با خویشاوند، نگرش مردم جامعه به این گونه ازدواجهاست. در مطالعه حاضر به این نکته پرداخته شده است که به نظر دختران دبیرستانی شهر شیراز، آیا ازدواجهای خویشاوندی می تواند بر سلامت فرزند تاثیر نامطلوب بگذارد؟ مواد و روش کار: در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 996 دختر دبیرستانی از 12 دبیرستان سطح شهر شیراز در سال 1380وارد مطالعه شدند. با توزیع پرسشنامه بین دانش آموزان، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. اطلاعات شخصی شامل رشته و سال تحصیلی، تحصیلات و سن والدین، رتبه تولد، اشتغال مادر در خارج از منزل و نسبت خویشاوندی والدین بود. سئوال اصلی تحقیق عبارت بود از ؛ به نظر شما آیا ازدواجهای خویشاوندی سلامت فرزند را تهدید می نماید؟ اطلاعات جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون مجذور کای و تعیین ضریب همبستگی جزیی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: به نظر 8/13 درصد از دانش آموزان ازدواج خویشاوندی سلامت فرزند را تهدید نمی نماید، 7/40درصد از آنان معتقد بودند که ازدواجهای خویشاوندی شاید مشکل ایجاد نماید و 5/45درصد معتقد بودند که ازدواج خویشاوندی سلامت فرزند را تهدید می کند. پس از کنترل نمودن سطوح تحصیلات والدین، رشته و سال تحصیلی دانش آموزان، ضریب همبستگی جزیی بین ضریب خویشاوندی والدین و پاسخ به سئوال تحقیق محاسبه گردید(05/0 p< ، 876= df ، 1266/0- =r) . نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که دانش آموزان دختری که خود حاصل ازدواج خویشاوندی هستند بیشتر بر این باورند که ازدواج های خویشاوندی سلامت فرزندان را تهدید نمی نماید.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-888-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-888-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {alamdari, ak and afshoon, e}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {27-34}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {موانع موجود در انجام فعالیتهای پژوهشی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر یاسوج}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: یکی از وظایف اصلی اعضای هیئت علمی انجام فعالیتهای پژوهشی است که انجام این وظیفه گذشته از این که باعث حل بسیاری از مسائل،مشکلات و معضلات جامعه خواهد بود، در ارتقاء و تبدیل وضعیت آنان نیز نقش اساسی را به عهده دارد ولی متأسفانه به دلایل مختلفی این اعضاء در انجام یکی از وظایف اصلی خودشان کوتاهی به عمل می آورند و گاهی به همین دلیل ارتقاء و تبدیل وضعیت آنان به تأخیر می افتد. هدف از این مطالعه تعیین نظرات اعضاء هیئت علمی دانشگاه های شهر یاسوج نسبت به موانع موجود در انجام فعالیتهای پژوهشی می باشد . مواد و روش کار:در این بررسی توصیفی ـ تحلیلی که به صورت مقطعی در سال 1381 انجام گرفت، نظرات کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاههای شهر یاسوج در مورد موانع پژوهشی با استفاده از پرسشنامه ای حاوی موانع شخصی و سازمانی که با استفاده از منابع معتبر علمی تهیه و بر اساس مقیاس لیکرت تنظیم شده بود جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این بررسی موانع شخصی (کمبود وقت و مشغله زیاد) و (بی علاقگی به امر پژوهش) به ترتیب بیشترین و کمترین مانع پژوهشی و موانع سازمانی (کمبود امکانات و تجهیزات لازم) و (محدودیتهای اخلاقی در انجام پژوهش ) به ترتیب بیشترین و کمترین مانع پژوهشی از طرف اعضاء هیئت علمی عنوان شده بود.دراین پژوهش ارتباط معنی داری بین نمره پژوهشی افراد و موانع شخصی و سازمانی پژوهش به دست آمد(05/p<?). نتیجه گیری: نتیجه این تحقیق لزوم از بین بردن این موانع از طرف مسئولان محترم پژوهشی دانشگاهها را طلب می کند، بدین معنی که باید تجهیزات و امکانات بیشتری در اختیار اعضاء گذاشته شود و مقررات دست و پا گیر کمتر شود و به ازاء انجام فعالیتهای پژوهشی از واحد موظف تدریس اعضاء کم شود.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-886-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-886-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {rahmaniyan, KA and Hadi, N}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {43-50}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {ارزیابی میزان آگاهی پزشکان عمومی شهرستان جهرم در زمینه بیماری های پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بیماری های پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو از شایعترین بیماری های مزمن هستند و به دلیل هزینه های بالای درمانی و به جهت از کار افتادگی بیماران، بار اقتصادی زیادی را به کشورها تحمیل می کنند و از عمده ترین مسائل بهداشتی ـ درمانی در کشورهای توسعه یافته محسوب می شوند. در این راستا، تشخیص به موقع و سریع بیماران و درمان صحیح آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین بر آن شدیم تا میزان آگاهی پزشکان عمومی شاغل در شهر جهرم را در مورد تشخیص و درمان این بیماری ها ارزیابی نماییم. مواد و روش کار : این تحقیق یک مطالعه مقطعی در شهر جهرم (یکی از شهرستانهای استان فارس و دارای دانشکده علوم پزشکی ) در سال 1381 است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه ای انجام گردید که به منظور سنجش میزان آگاهی کلیه پزشکان عمومی شهر جهرم در خصوص تشخیص و درمان بیماری های پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو تهیه و تنظیم شده است. از 40 نفر پزشک عمومی شاغل در شهر جهرم، 36 نفر در مطالعه شرکت کردند که پس از جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل آنها برای محاسبه میزان آگاهی برحسب متغیرهای جنس، مدت زمان فراغت از تحصیل، دانشکده محل تحصیل و محل کار با نرم افزار SPSS و آزمون های آماری انجام گردید. یافته ها : میزان آگاهی پزشکان عمومی در مورد تشخیص و درمان بیماری های پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو با متغیرهای جنس، مدت زمان فراغت از تحصیل، دانشکده محل تحصیل و محل کار ارتباطی نداشت. در مقایسه کلی میانگین نمرات پزشکان عمومی در زمینه تشخیص پرفشاری خون 8/5 از 12 و در مورد درمان آن 58/6 از 13 بود. همچنین میانگین نمرات پزشکان عمومی در مورد تشخیص بیماری دیابت قندی نوع دو 89/7 از 14 و در زمینه درمان آن 31/8 از 12 بود. سطح آگاهی پزشکان عمومی نیز در زمینه تشخیص و درمان بیماری های پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو با متغیرهای جنس، مدت زمان فراغت از تحصیل، دانشکده محل تحصیل و محل کار ارتباط معنی داری نداشت. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه حاکی از یک خلأ آموزشی در رابطه با بیماری های شایع پرفشاری خون و دیابت قندی نوع دو به دانشجویان پزشکی است که این موضوع نیاز به برنامه ریزی مجدد جهت آموزش دانشجویان پزشکی و برپایی سمینارهای بازآموزی برای پزشکان عمومی در زمینه بیماری های ذکر شده را نشان می دهد.}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-889-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-889-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {babaeirodhi, GH and Shayan, A}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {51-57}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {مطالعه اپیدمیولوژی بیماری لیشمانیوز جلدی (سالک) و بررسی جای زخم با تاکید بر فصل، گروه سنی و جنسی در منطقه پاعلم، جنوب لرستان}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بیماری لیشمانیوز یکی از شش بیماری مهم گرمسیری است که سازمان بهداشت جهانی مطالعه و انجام تحقیقات درباره جنبه های مختلف آن را توصیه کرده و مورد حمایت قرار داده است. لیشمانیوز جلدی از جمله بیماریهای انگلی بومی ایران است. به منظور بررسی وضعیت بیماری لیشمانیازیس از نظر دوام زخمها در طول سال و تغییرات آن در فصول مختلف، گروههای سنی و جنسی را که از نظر انتشار و ایجاد نواحی اندمیک در منطقه یا نواحی مجاور هم است مورد مطالعه قرار دادیم ، این مطالعه در روستاهای جنوب لرستان انجام شد. مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، جای زخم در 4 فصل سال، 6 گروه سنی، 2 جنس و 8 روستا در منطقه پا علم در جنوب لرستان مورد بررسی قرار گرفت. جمعاً 960 نفر از گروههای سنی مختلف در بازدیدهای خانه به خانه و نیز بازدید از مدارس در سال 1380 مورد مطالعه قرار گرفتند. فراوانی تعداد زخمها در گروههای سنی مختلف و فراوانی افراد با دامنه تعداد زخم مختلف، درصد زخمها روی بخشهای مختلف بدن، میانگین تعداد زخمها در گروههای سنی و نیز در فصول مختلف و در 8 روستای مورد مطالعه و همچنین همبستگی تعداد زخمها با افزایش سن به وسیله همبستگی توکندال و مقایسه میانگین تعداد زخمها در دو جنس زن و مرد با آزمون تی و کای دو مورد بررسی قرار گرفت . اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: گروه سنی 9-5 سال دارای بیشترین میانگین تعداد زخم (76/10) و گروه سنی بالای 25 سال دارای کمترین میانگین تعداد زخم (88/0) بودند. بیشتر افراد مورد آزمایش دارای صفر تا دو زخم بودند و بیشترین درصد زخمها بر روی پا (35 درصد) مشاهده شد. میانگین تعداد زخم در گروههای سنی مختلف در تجزیه واریانس یکطرفه اختلاف معنی داری نشان داد (005/p<?)، اما اختلاف معنی داری در میانگین تعداد زخمها در فصول مختلف و روستاها مشاهده نشد. ضریب همبستگی توکندال بین تعداد زخمها و افزایش سن همبستگی منفی نشان داد (46/0 - = r). این در حالی است که آزمون تی هیچ اختلاف معنی داری بین میانگین تعداد زخم در جنسها نشان نداد. این اختلاف همچنین با آزمون کای دو بی معنی بود. نتیجه گیری : گروه سنی 9-5 و 14-10سال حساسترین گروههای سنی نسبت به بیماری لیشمانیوز هستند. در مجموع بیشترین درصد زخمها روی پا مشاهده شد که ظاهرا به دلیل مشارکت زنان در کارهای کشاورزی در روستا، زن و مرد تقریبا به یک نسبت مبتلا می شوند. زخمها در بیشتر طول سال وجود دارند، لذا اختلاف معنی داری در فصول مختلف مشاهده نمی شود. کلید واژه: لیشمانیوز جلدی، جای زخم، لیشمانیا ماژور}, keywords_fa = {کلید واژه: لیشمانیوز جلدی, جای زخم, لیشمانیا ماژور}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-890-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-890-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {poormahmoodi, aa and mohamadi, j and mirzaeii, a and momeninejad, m and afshar, RA}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {59-65}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {آلودگیهای میکروبی در بستنی های سنتی شهر یاسوج 1381}, abstract_fa ={مقدمه و هدف: بستنی محصولی لبنی و منجمد شده است که از ترکیب و فرآیند مناسب خامه و بعضی از فرآورده های لبنی، شکر و مواد طعم دهنده به دست می آید و می تواند حاوی پایدار کننده ها ، قوام دهنده ها و رنگ نیز باشد .امروزه بستنی ها منحصرا از فرآورده های شیر تهیه می شوند و انواعی از بستنی شیری به آن چربی نباتی اضافه می گردد که مجموعا 80 تا 90 درصد از تولید بستنی را در دنیا تشکیل می دهد. از آنجایی که تهیه و توزیع مراکز بستنی سنتی در اکثر نقاط ایران رایج است و افراد زیادی به خصوص در فصل گرم سال از آن استفاده می کنند، لذا این پژوهش با هدف تعیین آلودگی های میکروبی در بستنی های سنتی شهر یاسوج انجام گرفت. مواد و روش کار : این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی به صورت مقطعی می باشد که در آن کلیه مراکز تهیه و توزیع بستنی های سنتی در شهر یاسوج در سال 1381، با روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند . در این پژوهش شاخص های بهداشتی مکانهای تهیه و توزیع مراکز مذکور بر اساس قانون ماده 13 وزارت بهداشت ودرمان وآموزش پزشکی مورد مشاهده قرار گرفت و در پرسشنامه مربوط وارد گردید . در طی یک هفته به طور مستمر از مراکز مذکور (در مرحله اول و 70 درصد آن در مرحله دوم) بر اساس اصول رعایت بهداشتی (استریل، نگهداری نمونه ها در جعبه یخی پس از نمونه برداری تا رساندن آنها به آزمایشگاه کنترل کیفی مواد غذایی استان جهت انجام آزمایشات مربـوط حداکثر 4 ساعت) نمونه برداری شد . یافته ها: در این پژوهش نشان داده شد که70 درصد مراکز تهیه و توزیع بستنی در شهر یاسوج آلودگی میکروبی دارند . همچنین در60 درصد مراکز تهیه و توزیع اصول و موازین بهداشتی رعایت نمی گردد. این پژوهش نشان داد که آلودگی میکروبی مراکز تهیه و توزیع مورد بررسی برحسب کلی فرم 80 درصد ، اشیرشیاکلی 50درصد، استافیلوکوکوس ارئوس 40 درصد، باسیلوس سرئوس 10درصد و سالمونلا فاقد آلودگی بوده است . میزان آلودگی میکروبی بر اساس آزمایشهای انجام شده بر روی کل نمونه ها بر حسب کلی فرم 5/51 درصد ، اشیرشیاکلی 17درصد، استافیلوکوکوس ارئوس 6/28 درصد، باسیلوس سرئوس 5/1 درصد و سالمونلا فاقد آلودگی بوده است. 50 درصد کارگران فاقد کارت بهداشتی بوده و 70 درصد مراکز توزیع، ساختمان آنها دارای حشرات ودارای فرورفتگی بر روی دیوار بودند. همچنین بین سابقه کار افراد در مراکز و کاهش میزان‌آلودگی رابطه معنی داری بود و بین سواد پایین تر از دیپلم و بالا بودن میزان آلودگی میکروبی در بستنی های سنتی براساس تست فیشر رابطه معنی داری بوده است (05/(p<?. نتیجه گیری : منبع آلودگی های میکروبی بستنی ها بر حسب کلی فرم در مراکز تهیه و توزیع بستنی به ترتیب؛ ظروف تولید و نگهداری بستنی 100 درصد، دست کارگران توزیع کننده 4/71 درصد و ظروف حمل بستنی 1/52 درصد آلوده بوده اند. آلودگی بر حسب اشرشیاکلی در ظروف نگهداری 1/57 درصد، دست کارگران 9/49 درصد ، ظروف تولید 3/14 درصد آلوده بودند، اما آب و شیر مورد استفاده در تهیه بستنی فاقد آلودگی بودند. با توجه به نتایج این پژوهش لازم است دست اندرکاران در امور بهداشتی استان توجه ویژه به امر تهیه و توزیع بستنی نمایند و زمینه برای تبدیل وضعیت تهیه و توزیع بستنی از سنتی به صنعتی را فراهم آورند. کلید واژه: بستنی های سنتی، آلودگیهای میکروبی، شیوع}, keywords_fa = {کلید واژه: بستنی های سنتی, آلودگیهای میکروبی, شیوع}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-892-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-892-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} } @article{ author = {yazdanpanah, p}, title = {}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {8}, Number = {1}, pages = {67-72}, publisher = {Yasuj University Of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش موردی اسکلروز امیوتروفیک کناری}, abstract_fa ={مقدمه: اسکلروز امیو تروفیک کناری نشانه بیماری های نرون حرکتی بوده و دارای دو حالت؛ فلج پیشرونده بولبار و اتروفی پیشرونده ماهیچه ای است. فرم کلاسیک این بیماری شایعترین بیماری نرون حرکتی می باشد. میزان بروز آن 6/1 تا4/2 مورد در 100000 نفر می باشد و بروز آن با سن متغیر است. میانگین سن بیماران 55 سال می باشد. ضعف غیر قرینه انتهایی اندام در شروع بیماری به وجود می آید . معمولاً به یک اندام محدود بوده و با پیشرفت بیماری عضلات تنه و عضلات مربوط به اعصاب مغزی درگیر می شوند . در این بیماری حس معمولا درگیر نمی شود. تشخیص آن به وسیله یک بیماری پیشرونده همراه با ترکیب گرفتاری نرون حرکتی بالایی و پایینی می باشد و به وسیله مطالعات الکترودیاگنوستیک تایید می گردد . معرفی بیمار: بیمار مردی 54 ساله است که با ضعف و اتروفی پیشرونده اندامهای فوقانی مراجعه کرده که در اندام فوقانی راست از 3 سال و در چپ از 4 ماه پیش شروع شده بود. در معاینه، قدرت عضلات اندام های فوقانی راست 5/1 و چپ 5/3 بود .حس و راه رفتن بیمار طبیعی بود، رفلکس های کششی ماهیچه ای اندامهای فوقانی 2/0 و اندامهای تحتانی 2/3 بود ، رفلکس های بابینسکی و هافمن مثبت بوده و فاسیکولاسیون در زبان وجود داشت . همچنین اسپاستیسیتی خفیفی در اندامهای تحتانی وجود داشت. ام آر آی مغز و نخاع گردنی در این بیمار طبیعی بود.در مطالعه هدایت عصبی ، ارتفاع پتانسیل عمل ترکیبی ماهیچه ای اندامهای فوقانی یا دارای کاهش بود و یا اصلاً وجود نداشت و در الکترومیوگرافی سوزنی علایم دنرواسیون در عضلات اندامها و فاسیکولاسیون در عضلات زبان مشاهده شد . نتیجه گیری: شناخت بیماری های نرون حرکتی باعث درمان مناسب و جلوگیری از انجام روش های تشخیصی غیر لازم می شود .}, keywords_fa = {}, url = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-893-en.html}, eprint = {http://armaghanj.yums.ac.ir/article-1-893-en.pdf}, journal = {Armaghane Danesh}, issn = {1728-6506}, eissn = {1728-6514}, year = {2003} }