۶ نتیجه برای کیفیت خواب
مژگان آقامحمدی، عبدالحمید حبیبی، روح اله رنجبر،
دوره ۲۱، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیتحرکی وعدم فعالیت بدنی، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، عملکرد ریوی و کیفیت خواب را افزایش میدهد و فعالیت و ورزش منظم میتواند بسیاری از این عوامل خطرزا را تعدیل کند. هدف از تحقیق حاضر تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر سطح سرمینیتریک اکساید، شاخصهای عملکردی ریوی و کیفیت خواب زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمهتجربی، ۲۰ زن دیابتی نوع۲ انتخاب و در دو گروه تجربی(۱۲ نفر) و کنترل(۸ نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی به مدت شش هفته(۴ جلسه در هفته، با شدت ۵۰ تا ۸۰ درصد ضربان قلب ذخیره) اجرا شد که هر هفته به زمان و شدت تمرین اصلی(۵۰ تا ۸۰ ضربان قلب ذخیره) افزوده میشد. تمرینهای اصلی هوازی در قالب ۶ زنجیره ارایه شد که هر زنجیره شامل ۳۲ حرکت بود. شاخصهایFVC ،FEV۱ و سطح نیتریک اکساید قبل و پس از مداخله اندازهگیری شد و از پرسشنامه Pittsburgh Sleep Quality Index جهت ارزیابی کیفیت خواب استفاده گردید. دادههای آماری با استفاده از آزمون آماری تی وابسته، تحلیل کوواریانس و آزمون همبستگی پیرسون تجزیه وتحلیل شدند.
یافتهها: شش هفته تمرین هوازی کاهش معنیداری در امتیاز کیفیت خواب و افزایش معنیداری در غلظت سرمینیتریک اکساید و حجمهای ریوی(FVC و FEV۱) در مقایسه با گروه کنترل ایجاد کرد(۰۵/۰p≤)، اما ارتباط معنیداری بین حجمهای ریوی و امتیاز کیفیت خواب مشاهده نشد.
نتیجهگیری: فعالیت منظم هوازی میتواند اثر قابل ملاحظهای بر افزایش سطوح نیتریک اکساید و برخی از شاخصهای عملکردی ریوی و در نتیجه بهبود کیفیت خواب در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ داشته باشد.
سهراب امیری، علی عیسیزادگان،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: کیفیت خواب پایین در جوامع امروزی بسیار رایج بوده و تأثیر منفی مهمی بر روی ابعاد روانشناختی و فیزیولوژیکی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجیگری عاطفه مثبت و منفی، بین دشواری در تنظیم هیجان و کیفیت خواب بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی از بین جامعه آماری دانشجویان شرکت کنندگان پژوهش بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان، عاطفه مثبت و منفی و کیفیت خواب بین شرکتکنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. دادههای جمعآوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخصهای توصیفی، همبستگی، مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که همبستگی مثبت معنیداری بین مؤلفههای دشواری در تنظیم هیجان و عاطفه منفی با کیفیت خواب ضعیف و همچنین همبستگی مثبت میان عاطفه مثبت و کیفیت خواب بالا وجود دارد(۰۱/۰p<). همچنین الگوی مدلیابی معادلات ساختاری نشان دهنده نقش میانجیگری عاطفه مثبت و منفی در ارتباط بین دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت خواب بود.
نتیجهگیری: نتایج از این فرضیه حمایت کرد که دشواری در تنظیم هیجان موجب تداخل در کیفیت خواب میشود و عاطفه مثبت میتواند نقش تعدیل کننده در این رابطه داشته باشد.
لیلا منظوری، جهانبخش وحدت نژاد، ناصر فرهادی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: اختلال خواب یکی از عمده شکایتهای مراجعه کنندگان به کلینیکهای بالینی است. مطالعههای تجربی و مقطعی وجود یک ارتباط دوسویه بین درد و خواب را نشان دادهاند. بررسیها نشان میدهد یک خواب نامناسب میتواند منجر به تشدید دردها شود و درد میتواند در کیفیت و تداوم خواب اختلال ایجاد کند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین نمره کیفیت خواب قبل از عمل جراحی بر شدت سردرد پس از بیحسی نخاعی انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی(توصیفی ـ تحلیلی) است. در این مطالعه ۹۰ زن باردار کاندید انجام سزارین اختیاری با روش بیحسی نخاعی، به صورت تصادفی، آگاهانه و پس از اخذ رضایت کتبی انتخاب شدند. کیفیت خواب یک ماه قبل از زایمان بیماران از طریق پرسشنامه خواب پتزبورگ سنجیده شد و نمره شدت سردرد اسپاینال بیماران در ۴۸ ساعت بعد از بیحسی نخاعی و هفت روز بعد از آن از طریق مقیاس عددی درد مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن، میانگین و انحراف معیار تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن ۹۰ فرد شرکت کننده در مطالعه ۵۶/۵±۸/۲۹ بوده است، میانگین و انحراف معیار نمره کیفیت خواب ۰۱/۲±۱۳/۱۲ بوده است. در ۴۸ ساعت بعد از بیحسی اسپاینال، ۲۴ نفر(۷/۲۶ درصد) از شرکت کنندگان درجاتی از سردرد را گزارش نمودند. در روز هفتم بعد از بیحسی اسپاینال ۲۷ نفر(۳۰ درصد) شرکت کنندگان درجاتی از سردرد را گزارش کردند. ارتباط معنیداری بین نمره کیفیت خواب و شدت سردرد ۴۸ ساعت بعد از بیحسی اسپاینال وجود داشت(۰۳۹/۰=p). ارتباط معنیداری بین نمره کیفیت خواب و شدت سردرد ۷ روز بعد از بیحسی نخاعی وجود نداشت(۵۹/۰=p). بین شدت سردرد ۴۸ ساعت بعد از بیحسی نخاعی و شدت سردرد ۷ روز بعد از آن ارتباط معنیداری وجود داشت(۰۰۰۱/۰=p). بین نمره کیفیت خواب و سن ارتباط معنیداری وجود نداشت. بین سن و شدت سردرد ۴۸ ساعت بعد از بیحسی ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: ارتباط بین کیفیت خواب و سردرد اسپاینال نشان داد که این ارتباط احتمالاً به دلیل نقش خواب و اختلالات آن بر روی سیستمهای نوروترانسمیتری خواب و از طریق اثرگذاری غیر مستقیم بر سیستمهای دوپامینرژیک و اپیوییدرژیک، سروتونینرژیک و ملاتونین میباشد.
سید کمال سادات حسینی، لیدا بابایی، سیده طیبه ساداتی بیزکی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: شواهد حاکی از ارتباط پاسخ سیستم عصبی خودکار با کیفیت خواب و نیز اثرات مثبت تمرینهای ورزشی بر این دو مقوله است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ۸ هفته تمرینهای منتخب شنا بر پاسخ سیستم عصبی خودکار و تغییرات کیفیت خواب دختران تمرین نکرده اجرا گردید.
روش بررسی: در این پژوهش نیمه تجربی، ۲۴ دختر سالم تمرین نکرده به صورت تصادفی به دو گروه تمرین(۱۲نفر) و کنترل(۱۲نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرین شنا شامل هشت هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه ۶۰ دقیقه با شدت ۶۰ تا ۸۰ درصد حداکثر ضربان قلب بود. ضربان قلب استراحتی و حداکثر نیز قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد. کیفیت خواب با استفاده از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ ارزیابی گردید. دادهها با آزمونهای تی مستقل و زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان دهنده کاهش غیر معنادار ضربان قلب استراحتی و حداکثر در گروه تمرین بود(به ترتیب، ۰۷۱/۰= pو ۰۷۱/۰=p). امتیاز شاخص کیفیت خواب شرکت کنندگان گروه تمرین، کاهش معنیداری را نشان داد(۰۰۰۱/۰=p). اجرای تمرینهای شنا منجر به کاهش معنیدار امتیاز شاخص کیفیت خواب و حداکثر ضربان قلب گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد(به ترتیب، ۰۰۲/۰=p و ۰۱۷/۰=p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، اجرای تمرینهای شنا از طریق بهبود تعادل سمپاتیکـ واگی منجر به کاهش ضربان قلب و بهبود کیفیت خواب دختران تمرین نکرده میشود. بنابراین، این تمرینها میباید به عنوان راهبردی غیر دارویی و مناسب جهت بهبود کیفیت خواب دختران تمرین نکرده در نظر گرفته شوند.
محمود شهامت، مجید احمدی، سجاد رئیسی، محمد ملکزاده،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کادر درمان درگیر مبارزه با بیماری کوویدـ۱۹، فشارهای جسمانی و روانی بالایی را تجربه میکنند. در همین راستا، بررسی میزان علایم روانی مراقبین بهداشتی در معرض خطر و مقایسه آنها با جمعیتهای دیگر ضروری است. لذا هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه مؤلفههای روانشناختی در کادر درمان مراکز درمانی اختصاصی با کادر درمان مراکز غیر اختصاصی کروناmouseout="msoCommentHide('_com_۱')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_۱','_com_۱')">[SR۱] mouseout="msoCommentHide('_com_۲')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_۲','_com_۲')">[SR۲] بود.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی از نوع مقایسهای میباشد که در مرداد ماه تا آذر ماه سال ۱۴۰۰ انجام گردید. جامعه آماری تمامی کادر درمان مراکز درمانی اختصاصی و غیر اختصاصی کرونا بیمارستانهای استان کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۰ بود. ۱۶۹ نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامههای اطلاعات جمعیت شناختی، سلامت بیمار(PHQ-۹)، اضطراب فراگیر(GAD-۷) و کیفیت خواب پیتسبورگ(PSQI) استفاده گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای تی مستقل و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: ۹۷ نفر(۴۰/۵۷ درصد) از شرکت کنندگان در مراکز درمانی اختصاصی کرونا و ۷۲ نفر(۶۰/۴۲ درصد) در مراکز درمانی غیر اختصاصی کرونا بودند. بین گروههای پژوهش از نظر ابتلای شرکت کنندگان به کرونا(۰۵/۰>p) تفاوت معنیداری وجود داشت. همچنین، بین گروههای پژوهش از نظر اضطراب تفاوت معنیداری وجود داشت(۰۵/۰>p)، اما از نظر افسردگی و کیفیت خواب تفاوت معنیداری بین آنها وجود نداشت(۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: با توجه به اضطراب بالای کادر درمان خط مقدم، طراحی و اجرای آموزشها و مداخلههای مبتنی بر کاهش اضطراب برای آنها ضروری است.
حسام الدین خالص رو، فریده انصاری، زهره کریمی، محمد امین قطعی،
دوره ۳۰، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف: خواب، رفتاری است که با تغییر در وضعیت بدن و وضعیت چشم مشخص می شود. خواب سالم با مدت زمان کافی، کیفیت خوب، زمان بندی مناسب و منظم و عدم وجود اختلالات خواب مشخص می شود. اختلالات خواب و محرومیت از خواب باعث افزایش خطر ابتلا به انواع پیامدهای نامطلوب سلامتی از جمله اختلالات خلقی واختلالات سوء مصرف مواد، چاقی و دیابت، افزایش فشار خون، بیماریهای قلبی و خطر مرگ میشود. فشارهای تحصیلی، اجتماعی و برنامه های نامنظم دانشجویان، آنها را مستعد ابتلا به اختلالات خواب میکند. همچنین تغییرات سریع سبک زندگی و رفتاری می تواند منجر به الگوی خواب ضعیف در دانشجویان شود. لذا این مطالعه با هدف تعیین کیفیت خواب و خواب¬آلودگی در دانشجویان علوم پزشکی یاسوج انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی ۱۷۷ نفر از دانشجویان دانشگاه علومپزشکی یاسوج در سال ۱۴۰۴ انجام شد. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ و مقیاس خوابآلودگی ایپورث بود که توسط دانشجویان مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس تکمیل گردید. دادهها به کمک نرمافزار SPSS نسخه ۲۱و از طریق آمارهای توصیفی و آزمونهای آمار استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از مجموع دانشجویان مورد بررسی ۸/۴۵ درصد دانشجوی پسر و۲/۵۴ درصد دانشجوی دختر و میانگین سنی آنها ۳۲/۲±۲۲/۲۲بود. میانگین نمره کیفیت خواب دانشجویان۹۰/۳±۶۹/۹ و میانگین نمره خواب آلودگی ۲۸/۴±۴۰/۷ بود. همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین خوابآلودگی و کیفیت خواب ۳۴۱/۰ است که از نظر آماری معنادار بود(۰۰۱/۰p<). اما این آزمون همبستگی بین خوابآلودگی با زیر گویههای "تأخیر در به خواب رفتن" و "کارایی خواب" را نشان نداد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج کیفیت خواب پایینی داشتند. اما از نظر متغیر به خوابآلودگی صورت کلی در وضعیت طبیعی قرار داشتند. لذا پیشنهاد میشود که اقدامات و توجهات لازم جهت بهبود کیفیت خواب دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج شود.