[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۵ نتیجه برای کلیه

دکتر سید محمد رضا ربانی ، عباس جبارنژاد،
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف: کلیه نعل اسبی به نسبت یک مورد در هر چهارصد تولد زنده دیده می شود . این بیماری در جنس مذکر شایع تر است و به دلیل همراهی با بسیاری از ناهنجاریهای مادرزادی که بعضی از آنها با حیات طولانی منافات دارند. انتظار می رود که این مورد در گروه سنی اطفال شایع تر باشد. در حدود یک سوم موارد مبتلایان به کلیه نعل اسبی حداقل یک ناهنجاری مادرزادی دیگر هم دارند. بسیاری از نوزادانی که ناهنجاری های متعدد مادرزادی دارند، کلیه های نعل اسبی هم دارند و ناهنجاریهای مادرزادی سیستــــم ادراری ـ تناسلی نیز در آنها شایع تر است . در ۱۰ درصد موارد در آنها دو تایی شدن حالب دیده می شود و در بعضی موارد با یورتروسل نابجا همراه است. در بیش از ۵۰ درصد موارد با برگشت ادرار از مثانه به طرف کلیه همراه است . در این گزارش به بررسی یک مورد کلیه نعل اسبی که دچار آژنزی کلیه راست می باشد و همراه با آن دچار ناهنجاریهای متعدد دیگری است پرداخته شده است . معرفی بیمار : بیمار مرد ۲۵ ساله ای است که به علت درد در ربع تحتانی و راست شکم به کلینیک شهید مفتح یاسوج در سال ۱۳۸۲ مراجعه کرد. در معاینه در همین نقطه در لمس حساس بود و آزمایش های روتین همه طبیعی بودند . سونوگرافی، فقدان کلیه راست را همراه یک ضایعه کیستیک در خلف و سمت راست مثانه نشان داد . پرتو نگاری با ماده حاجب وریدی فقدان عملکرد کلیه راست، اختلال در چرخش کلیه چپ و نقص پرشدگی در سمت راست مثانه نشان داد . اسکن کامپیوتری با ماده حاجب وریدی فقدان کلیه راست و وجود یک توده با هانسفیلد مایع در سمت راست و خلف مثانه نشان داد . تجسس جراحی کلیه نعل اسبی با فقدان کلیه طرف راست، وجود بافت رابط، تغییر مسیر حالب راست به نحوی که از روی ستون فقرات به سمت مقابل عبور می کرد و حالب نابجایی را که به جای ورود به مثانه به داخل مجاری انزالی باز شده بود و منجر به توده کیستیک شده بود نشان داد . به علاوه بیمار دچار آنوریسم مغزی نیز بوده است . نتیجه گیری: درکلیه نعل اسبی بر خلاف انتظار ممکن است یک کلیه دچار آژنزی یا به صورت ابتدایی تظاهر پیدا کرده و حالب آن طرف نیز به صورت طبیعی وارد مثانه شود و یا اکتوپیک بوده و به صورت غیر طبیعی در جایی از جمله در مجاری انزالی باز شده و باعث توده کیستیک در خلف و لترال مثانه گردد و در داخل مثانه ایجاد اثر توده فشار دهنده نماید . واژه‌های کلیدی: کلیه نعل اسبی ، فقدان مادرزادی یک کلیه، حالب نابجا، آنوریسم مغزی
دکتر محمدرضا رزاقی، دکتر سیدحمید نیکنام، دکتر مجتبی محمدحسینی، دکتر علیرضا رضایی، بابک جوانمرد، دکتر ایرج رضایی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده مقدمه و هدف: کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه، یکی از تومورهای برخاسته از اروتلیوم سیستم ادراری فوقانی است. رخداد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه نسبت به موارد مشابه کانسر ترانزشینال مثانه فوق‌العاده نادر بوده و به علاوه با تأخیر در تشخیص صحیح بیشتری همراه است. با یافتن شواهد بالینی اختلالات نورولوژیک و با تأیید وجود متاستازهای مغزی در مطالعات تصویرنگاری می‌توان به کمک روش‌های کم تهاجمی مانند چاقوی گاما و همچنین رژیم شیمی درمانی، طول عمر و کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشید. در این مقاله یک مورد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه با تظاهرات غیر معمول مغزی گزارش شده است. معرفی بیمار: بیمار مردی ۶۱ ساله بود که در سال ۱۳۸۴ با شکایت همی‌پارزی، اختلال حافظه، علایم سایکوتیک، علایم نورولوژیک مربوط به متاستازهای متعدد مغزی و بدون علایم و شکایت ارولوژیک به بیمارستان شهدای تجریش تهران مراجعه نمود. در بررسی‌های به عمل آمده کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه چپ با متاستازهای مغزی (لوب‌های پاریتال و فرونتال) تشخیص داده شد و تحت عمل جراحی حمایتی رادیکال نفرویورتکتومی چپ و چاقوی گامای استریوتاکسیک رادیوسرجری جهت متاستازهای مغزی قرار گرفت و به دنبال آن تحت شیمی درمانی قرار گرفت و بعد از مدت ۳۴ ماه بررسی بیمار همچنان در قید حیات می‌باشد. نتیجه‌گیری: هر چند متاستاز از ترانزیشنال سل کارسینومای لگنچه کلیه به مغز بسیار نادر است، ولی با وجود روش‌های کم تهاجمی مانند چاقوی گامای رادیوسرجری و هم‌چنین رژیم‌های شیمی درمانی مؤثر جهت درمان تومور اروتلیال متاستاتیک، چنین بیمارانی را می‌توان با موربیدیتی کم تحت درمان قرار داد و باعث افزایش بقاء و افزایش کیفیت زندگی در آنها شد. واژه‌های کلیدی: کانسر ترانزیشنال، لگنچه کلیه، متاستاز مغزی
صدراله محرابی، محمد فراروئی، ابوالقاسم هادی نیا،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر درمان انتخابی سنگ‌‌های کوچک‌تر از ۲۵ـ۲۰ میلی‌متر کلیه و ابتدای حالب فوقانی، سنگ شکن برون اندامی می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی کارآیی دستگاه سنگ‌شکن ضربه‌ای برون اندامی آریان ۱۰۱ در درمان سنگ های کلیه و حالب فوقانی بود. روش بررسی : در این کارآزمایی بالینی که طی سال های ۱۳۸۸-۱۳۸۷ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد، تعداد ۱۸۴ نفر از افراد بالای ۱۸ سال که مبتلا به سنگ کلیه و حالب فوقانی با قطر۲۰ـ۶ میلی‌متر بوده و کاندید سنگ‌شکن بودند، بعد از اخذ رضایت کتبی وارد مطالعه شدند. سنگ‌شکن در وضعیت سوپاین با هدایت فلوروسکوپی به روش استاندارد و با دستگاه آریان ۱۰۱ با ولتاژ ۱۲ کیلو ولت شروع شد و طی ۱۰ دقیقه به ۱۸ کیلو ولت افزایش ‌یافت. دو هفته بعد از سنگ‌شکن مجدداً بیماران ویزیت شده وگرافی ساده شکم و سونوگرافی انجام شده و موفقیت سنگ‌شکنی بر حسب تغییر اندازه سنگ، اندازه‌گیری و ثبت شد. در صورت وجود سنگ بزرگ‌تر از ۵ میلی‌متر سنگ‌شکنی مجدد انجام می شد. داده‌ها جمع‌آوری و با استفاده از آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: کارآیی سنگ‌شکن آریان۱۰۱ در مورد سنگ‌‌های بزرگ‌تر از ۱۰ میلی‌متر کلیه، ۸/۴۲ درصد کامل، ۷/۲۹ درصد نسبی و۴۵/۲۷ درصد ناموفق، در سنگ‌‌های حالب فوقانی۴۰ درصد کامل، ۲۶ درصد نسبی و ۳۴ درصد ناموفق و کارآیی کامل در سنگ‌‌های کوچک‌تر از ۱۰ میلی‌متر در کلیه و حالب فوقانی به ترتیب ۹/۵۳ و ۷/۴۶ درصد بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد، دستگاه سنگ‌شکن ضربه‌ای برون اندامی آریان ۱۰۱ در درمان سنگ‌‌های کوچک‌تر از ۱۰ میلی‌متر موفقیت مناسبی دارد، ولی در درمان سنگ‌‌های بزرگ‌تر از۱۰ میلی‌متر کارایی مناسب ندارد، هر چند نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
راضیه وحدانی، صدراله محرابی، جانمحمد ملک‌زاده، رامین جان‌نثار، هیبت اله صادقی، اسماء شفایی‌پور،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اثبات اثر داروهای گیاهی مختلف در درمان سنگ کلیه، هدف این مطالعه بررسی تأثیر عصاره آبی بن‌سرخ بر پیشگیری از سنگ کلیه ناشی از اتیلن گلیکول در موش نر نژاد ویستار بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۴۴ سر موش نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به ۴ گروه مساوی به این شرح تقسیم شدند؛ گروه کنترل سالم که آب آشامیدنی و رژیم غذایی نرمال و گروه کنترل منفی که آب حاوی اتیلن گلیکول ۱ درصد دریافت کردند. گروه‌های پیشگیری با دوز کم و بالا که علاوه بر اتیلن گلیکول، تحت گاواژ روزانه عصاره آبی گیاه بن سرخ به میزان ۷۵۰ و ۱۵۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم قرار گرفتند. در روزهای اول، ۱۵ و۳۰، نمونه ادرار ۲۴ساعته موش‌ها جمع‌آوری و در پایان مطالعه موش‌ها بیهوش شده و خون‌گیری از قلب آنها انجام شد. بعد از بیهوشی با اتر و کشتن موش‌ها کلیه آنها جداشد. سپس برش‌های بافتی تهیه شده و با میکروسکوپ نوری میزان رسوب کریستال‌های اگزالات کلسیم بررسی شد. داده‌ها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که تعداد رسوبات اگزالات کلسیم در گروه کنترل منفی(۱/۲۶±۷/۱۸)، پیشگیری با دوزکم(۲/۸±۳/۵) و پیشگیری با دوز بالا(۸/۸۲±۶/۸۰)، نسبت به گروه کنترل سالم (بدون رسوب) افزایش یافت که این اختلاف در گروه پیشگیری با دوز بالا نسبت به کنترل سالم معنی‌دار بود(۰۵/۰p<). میزان اگزالات ادراری در روز ۳۰ در دو گروه پیشگیری و کنترل منفی به طور معنی‌داری از گروه کنترل سالم بیشتر بود(۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که عصاره آبی بن سرخ اثر پیشگیری کننده از ایجاد سنگ کلیه نداشته و باعث افزایش میزان رسوب کریستال‌های اگزالات کلسیم در کلیه می‌شود.
اسما شفایی‌پور، صدراله محرابی، جانمحمد ملکزاده، رامین جان نثار، هیبت اله صادقی، راضیه وحدانی، رضا محمدی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اثبات اثر داروهای گیاهی مختلف در درمان سنگ کلیه، هدف این مطالعه بررسی اثرات عصاره آبی گیاه خاراشتر بر پیشگیری از ایجاد سنگ اگزالات کلسیم درکلیه موش صحرایی‌نر نژاد ویستار دریافت کننده اتیلن گلیکول بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۴۰ سر رت نر نژاد ویستار به طور تصادفی به۴ گروه مساوی تقسیم شدند. رت های گروه کنترل سالم و کنترل منفی به ترتیب آب معمولی و آب حاوی اتیلن گلیکول ۱ درصد دریافت کردند. گروه‌های پیشگیری با دوز کم و بالا، علاوه براتیلن گلیکول ۱ درصد درآب آشامیدنی عصاره خاراشتر با دوزهای۵۰۰ و۱۰۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ روزانه دریافت کردند. جهت اندازه‌گیری فاکتورهای بیوشیمیایی ادرار در روزهای صفر، ۱۵ و ۳۰ مطالعه نمونه ادرار ۲۴ ساعته آنها جمع‌آوری شد. در پایان پژوهش پس از بیهوشی نمونه خون از رت‌ها گرفته شد و سپس کلیه آنها خارج گردید و از نظر تعداد تجمعات بلورهای اگزالات کلسیم بررسی شد. داده‌ها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: بین تعداد تجمعات بلورهای اگزالات کلسیم در گروه های مورد بررسی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(۰۵/۰p>). مقایسه غلظت اگزالات ادرار در روز ۳۰ نشان داد که گروه های پیشگیری و کنترل سالم نسبت به گروه کنترل منفی دارای اگزالات ادراری پایین‌تر بوده که این تفاوت از این نظر معنی‌دار بود(۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: عصاره آبی خاراشتر با کاهش میزان اگزالات و افزایش سیترات ادرار در پیشگیری سنگ‌های کلسیم اگزالات در رت به عنوان یک مدل حیوانی مناسب، تا حدودی مؤثر است، هرچند در میزان کریستال‌های کلسیم اگزالات تأثیری ندارد.
سید محمد رضا ربانی، نصیر عارف خواه، سید عبداله حسینی، مهین نگین‌تاجی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری هیداتیدوزیس یک بیماری زئونوز با انتشار جهانی است که به وسیله مرحله لاروی کرم اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می‌شود. بیشترین موارد کیست هیداتیک از کبد و ریه گزارش شده است. هدف این مطالعه گزارش یک مورد کیست هیداتیک کلیوی در بیمار ۹ ساله مبتلا بود. معرفی بیمار: بیمار دختر۹ ساله ساکن شهر دهدشت از استان کهگیلویه و بویراحمد بود، که به علت احساس درد در پهلوی راست در حین دفع ادرار به پزشک مراجعه کرد. تصویر برداری با سی‌تی‌اسکن یک توده کیستیک به اندازه ۳۶ در ۴۴ میلی‌متر را به صورت کلسیفیه در وسط کلیه راست نشان داد. عمل جراحی روی بیمار با موفقیت انجام شد. یافته‌های پاتولوژیک وجود کیست را تأیید کرد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان می‌دهد که سن ابتلاء به کیست هیداتید کلیه در حال کاهش است و می‌تواند مشکلات زیادی برای سلامت بچه‌ها و جامعه محسوب شودو هم‌چنین هر ارگانی از بدن می‌تواند مورد حمله بااکینوکوکوس گرانولوزوس قرار بگیرد، بنابراین با مشاهده هر فضای جاگیر در کلیه باید به کست هیداتید مشکوک شد. کیست هیداتید کلسیفه در دختر ۹ ساله به ندرت گزارش شده است.
امیر امامی، رامین یعقوبی، آفاق معطری، مجید باصری صالحی، جمشید روزبه،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: پولیوماویروس BK‌ یک عفونت فراگیر باشیوع بیش از ۸۰%در دنیا میباشد. یکی از دلائل اهمیت پولیوماویروس BK ، بروز آسیبهای کلیوی و رد پیوند در بیماران گیرنده پیوند کلیه می باشد. ناحیه غیرکدشونده کنترلی ژنوم پولیوماویروس نقش تنظیمی در بیان ژنها و تکثیر این ویروس دارد، این مطالعه با هدف راه اندازی روشی مولکولی حساس و دقیق بمنظور بررسی الگوی ژنتیکی این ناحیه در بیماران انجام گرفت. روش بررسی: در این مطالعه، تعداد ۱۲۹ نمونه ادرار از بیماران گیرنده پیوند کلیه جمع آوری گردید. سپس باطراحی و راه اندازی روش ترکیبی PCR آشیانه ای و ترادف یابی (Nested-PCR sequencing) برای اولین بار تغییرات احتمالی ایجاد شده در ناحیه غیر کد کننده کنترلی ژنوم پولیوماویروس BK در نمونه های فوق بررسی گردید. یافته‌ها: نمونه های مورد مطالعه از (۹/۵۸%) ۷۶ بیمار مرد و (۱/۴۱%) ۵۳ بیمار زن جمع آوری گردیدند. میانگین سنین افراد ۸۹/۰±۰/۳۸ بود. به طور کلی (۶/۵۶%) ۷۳ نمونه از نظر حضور پولیوماویروس BK مثبت ارزیابی گردیدند. با بررسی توالی ژنومی، تغییرات ایجاد شده در ناحیه غیر کد کننده کنترلی ژنوم پولیوماویروس BK در نمونه های مثبت تعیین گردید. نتیجه‌گیری: بررسی ناحیه غیر کد شونده کنترلی ژنوم پولیوما ویروس BK در نمونه‌های ادرار بیماران گیرنده پیوند کلیه نشان داد که ژنوتیپ های بازآرایی شده شایع ترین ژنوتیپها در این بیماران می باشند. بررسی این توالی نشان داد که این بازآرایی ها دارای الگوی مشخص و متفاوت از سویه استاندارد آرکی‌تایپ می باشند.


ماریه محمدی، مینو محمودی، سیامک شهیدی،
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده:
زمینه و هدف: سدیم آرسنیت یک آلاینده زیست محیطی است که به دلیل کاربرد آن در صنایع شیمیایی مقدار آن در شهرهای صنعتی بیش از سایر مناطق است و دارای اثر هیستوپاتولوژیک بر روی اندام­های مختلف بدن از جمله کلیه  می­باشد. گل سرخ یکی از گیاهان دارویی ضد سرطانی، ضد التهابی، ضد جهش ژنتیکی و ضد افسردگی مهم است. هدف از این تحقیق، مطالعه بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی گلبرگ گل سرخ (.Rosa damascene L) بر روی کلیه موش­های صحرایی نر تیمار شده با آرسنیک بود.
 
روش­ بررسی : در این مطالعه تجربی تعداد ۳۰ سر موش صحرایی نر در محدوده وزنی ۲۵۰ـ۲۰۰ گرمی‌به پنج گروه شامل دو گروه کنترل، کنترل منفی(تحت تیمار با آرسنیک) و سه گروه تحت تأثیر آرسنیک بودند که به ترتیب با دوزهای ۱۵۰، ۳۰۰ و ۴۵۰ میلی‌گرم به ازا هر کیلوگرم وزن بدن عصاره هیدروالکلی گلبرگ گل سرخ تیمار شدند. آرسنیک به آب آشامیدنی گروه­های تحت تأثیر قرار گرفت و عصاره هیدروالکلی گلبرگ گل سرخ به صورت درون صفاقی تزریق شد. .پس از پایان آزمایش‌ها از تمامی‌حیوانات خون­گیری به طور مستقیم از قلب در حال تپش به عمل آمد و سرم خون تهیه و سپس میزان  BUN و کراتینین اندازه­گیری شد.  همچنین نمونه­های بافت کلیه جهت تهیه مقاطع بافت­شناسی جدا و پس از فیکس شدن، رنگ­آمیزی هماتوکسیلین ـ ائوزین روی آنها انجام گرفت. داده­ها با استفاده از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
 
 یافته­ها: آرسنیک به طور گسترده­ای باعث آسیب در بافت کلیه می­شود. سطح سرمی‌BUN و کراتینین در گروه دریافت کننده آرسنیک نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری داشت(۰۰۱/۰p<). این وضعیت در گروه­های درمان شده با هیدروالکلی گلبرگ گل سرخ به طور معنی‌داری کاهش نشان داد(۰۰۱/۰p<).
 
نتیجه­گیری: عصاره هیدروالکلی گلبرگ گل سرخ حاوی ترکیب‌های شیمیایی محافظت کننده­ای نظیر آنتی­اکسیدان­ها و فلاونوئیدها است که قادرند با مکانیسم­هایی نظیر مقابله با استرس، اکسیداتیو کلیه را در برابر آسیب­های ناشی از مسمومیت با آرسنیک محافظت کنند.
 
روناک سعیدی، فرح فرخی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: از گیاه شوید در درمان هیپرکلسترولمی‌استفاده می‌شود. در این پژوهش تأثیر عصاره بذرشوید(AGSE) روی تغییرات ساختمان کلیه و استرس اکسیداتیو در موش صحرایی ماده هیپرکلسترولمی‌ بررسی شده است.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی۳۰ سر موش صحرایی ماده به طور تصادفی در ۵ گروه ۶ تایی انتخاب شدند. گروه کنترل سالم با رژیم غذایی عادی، گروه سالم تیمارشده با دوز ٥۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم AGSE ، دو گروه از موش‌ها پس از القای هیپرکلسترولمی، با دوزهای ۳۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم و٥۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم  AGSE به صورت گاواژ به مدت ۳۰ روز تیمار شدند. گروه پنجم پس از القای هیپرکلسترولمی، با آب وغذای معمولی تیمار شدند. در پایان دوره تیمار، موش‌ها را وزن کرده و پس از بیهوشی و خون‌گیری، کلیه چپ آنها را جدا و وزن کرده و به فرمالین ۱۰ درصد منتقل و پس از تهیه برش‌های ٥ میکرومتری و رنگ‌آمیزی با H&E مطالعه‌های بافتی انجام شد. پارامترهای استرس اکسیداتیو در کلیه سمت راست اندازه‌گیری و پارامترهای بیوشیمیایی در پلاسما سنجش شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه(آنوا) و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: در موش‌های هیپرکلسترولمی، میزان کلسترول، تری گلیسرید، مالون دی آلدئید کلیه، نیتروژن اوره خون، کراتینین و وزن موش‌ها در مقایسه با کنترل سالم به طور معنی‌دار افزایش و برعکس میزان کاتالاز واندازه گلومرول‌های کلیه کاهش معنی‌دار یافته بود. درحالی که در موش‌های تیمار شده با AGSE این پارامترها به طور معنی‌دار بهبود یافته بود.
 
نتیجه‌گیری: عصاره بذر شوید خصوصاً با دوز  ٥۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم علاوه برحفظ ساختار بافت کلیه، می‌تواند تأثیر مثبتی در کاهش چربی خون وآسیب‌های ناشی از پراکسیداسیون لیپیدی در سطح کلیه در شرایط هیپرکلسترولمی‌ داشته باشد.  
 
سیدمحمد رضا ربانی، سیدحسین ربانی،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کیست هیداتید در دستگاه ادراری عملا به معنی عفونت کلیه به وسیله اکینوکوکوس گرانولوزوس است و درگیری قسمت‌های دیگر دستگاه ادراری در این بیماری بسیار نادر است. از طرفی دیگر گونه‌های اکینوکوکوس مثل اکینوکوکوس مولتی لوکولاریس و اکینوکوکوس آلوِئولاریس در دستگاه ادراری فوق العاده نادرهستند. هدف از انجام این مطالعه گزارش تجربه‌های خود در مواجهه با این بیماری و نیز مروری اجمالی بر مطالعه‌هایی است که تا کنون در این مورد صورت گرفته است.
 
روش بررسی: در این مطالعه ۱۶ بیمار بین ۹ تا ۶۱ ساله از مهر ۱۳۸۰ تا شهریور۱۳۹۴ در شهر یاسوج تحت عمل جراحی قرار گرفتند. روش‌های تشخیصی شامل؛ سونوگرافی، سی تی اسکن، ام آر آی و تست‌های سرولوژیک بودند. ۱۴ بیمار با عمل جراحی باز، از طریق خلف صفاق پریسیستکتومی‌ و ۲ بیمار با که تشخیص تومور کلیه تحت عمل نفرکتومی‌قرار گرفتند، ولی جواب آسیب‌شناسی بیماری کیست هیداتید را نشان داد. به علاوه در این مطالعه مروری بر مطالعه‌های منتشر شده به زبان انگبیسی در پاب مد و اسکوپوس صورت گرفت.
 
یافته‌ها: متوسط سن بیماران ۳۹ سال (۹ تا ۶۱ سال)، نسبت زن به مرد مساوی، تست‌های سرولوژیک در هر دو بیماری که نفرکتومی ‌شدند منفی بودند و سونوگرافی، سی‌تی‌اسکن و ام‌آر‌آی وجه تمایز خاصی برای کیست هیداتید کلیه نداشتند. نتایج حاصل از مرور مطالعه‌ها در یک جدول  منعکس شده‌اند.
 
نتیجه‌گیری: کیست هیداتید کلیه هنوز یکی از مشکلات بهداشتی است که باید مورد توجه‌ باشد. به علت پیشرفت‌هایی که در تکنیک‌های تصویربرداری صورت گرفت، تشخیص سریع کیست هیداتید کلیه امکان‌پذیر است، اما در هر توده کیستیک در کلیه به خصوص در مناطق آندمیک، قبل از اقدام جراحی باید  کیست هیداتید کلیه را رد کرد.
 
 
 
حسن مروتی، حجت عنبرا، محمد تقی شیبانی، محمد کاظم کوهی، آلا حسن زاده،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آسپارتام یک شیرین ­کننده مصنوعی است که بالغ بر ۲۰۰ میلیون نفر در بیش از ۹۰ کشور جهان در فرآورده غذایی و دارویی مختلف به­طور گسترده­ای مورد استفاده قرار می­دهند. گزارش­های مورد بحث­ زیادی در سمیت آسپارتام برروی بافت­های مختلف بدن وجود دارد، لذا هدف از مطالعه تعیین و تأثیر مصرف طولانی مدت آسپارتام بر شاخص‌های هیستومورفومتری و هیستوشیمی‌غده فوق کلیوی در موش نر بالغ نژاد NMRI  بود. 
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد ۳۶ سر موش سفید کوچک آزمایشگاهی نر بالغ از نژاد NMRI با وزن ۲۵ـ۲۰ گرم از مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی انستیتو پاستور ایران تهیه گردید، موش‌ها به ­صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند؛ سه گروه از گروه­های فوق به­ترتیب آسپارتام را به ­میزان‌۴۰(دوز پایین آسپارتام)، ۸۰(دوز متوسط آسپارتام) و۱۶۰(دوز بالای آسپارتام) میلی­گرم بر کیلوگرم وزن بدن به ­صورت خوراکی از طریق گاواژ به­ مدت ۹۰ روز دریافت نموده و هم‌چنین گروه کنترل نیز در نظر گرفته شد. ۲۴ ساعت پس از آخرین تیمار تغییرات هیستولوژی و هیستومورفومتری به وسیله میکروسکوپ دیجیتال مورد ارزیابی قرار گرفتند. هم‌چنین رنگ‌آمیزی‌های اختصاصی پریود یک اسیدشیف، تریکروم ماسون و تولوئیدن بلو به ­ترتیب جهت مشخص کردن مواد کربوهیدرات، میزان فیبروزی شدن و تعداد ماست‌­سل­ها در بافت غده فوق‌ کلیه انجام پذیرفت. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون واریانس یک­طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: آسپارتام در گروه دوز بالا، موجب به­هم ریختگی نظم سلولی در بین سلول­های ناحیه گلومرولوزا و رتیکولاریس شده بود. هم‌چنین آسپارتام در ناحیه فاسیکولاتا در گروه­های دوز متوسط و دوز بالا موجب به­ هم ریختگی سلولی و ازهم پاشیدگی ستون‌های سلولی شده و کانون­های التهابی و نکروزی نیز در ناحیه فاسیکولاتا قابل مشاهده بودند. در بخش مرکزی غده فوق­ کلیه در گروه­های دوز متوسط و بالا نقاط نکروزی وجود داشتند. تغییرات هیستومتریک افزایش معنی­داری را در اندازه سلول­های اسفنجی، تعداد ماست­سل­ها و ضخامت لایه­های فاسیکولاتا و رتیکولاریس نشان داد. هم‌چنین موجب کاهش معنی­داری در قطر بزرگ ناحیه مرکزی غده فوق­ کلیه در گروه‌های دوز متوسط و بالا شده بود. در پارامترهای ضخامت لایه گلومرولوزا و کپسول غده فوق­ کلیه تغییرات معنی­داری مشاهده نگردید. در بررسی‌های هیستوشیمی‌در رنگ‌آمیزی تری­کروم ماسون مشخص گردید که آسپارتام باعث افزایش بافت فیبروزی در گروه دوز بالا گردیده بود. هم‌چنین در رنگ‌آمیزی پریودیک اسید شیف تغییر محسوسی در رابطه با میزان ترکیبات کربوهیدراتی در گروه­ها وجود نداشت.
 
نتیجه­گیری: یافته­های حاصل از این مطالعه نشان داد که آسپارتام به­عنوان یک اکسیدان، در گروه­های دوز متوسط و بالا با تولید گونه­های فعال اکسیژن موجب اثرات منفی در پارامترهای هیستوموفومتری شده و آسیب بافتی در غده فوق­ ­کلیوی را سبب ­گردید. هم‌چنین باعث افزایش تعداد ماست­سل­ها و فیبروزی شدن بافت غده فوق ­کلیه گردید.
 
 
علی فکوریان، حسن متین همایی، محمد علی آذربایجانی، پروین فرزانگی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده:
زمینه و هدف: مصرف آنتی‌اکسیدان‌های غیرآنزیمی‌به صورت مکمل‌های غذایی، می‌توانند از طریق شکار رادیکال­های آزاد تأثیر مثبتی درجهت کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشند. از طرفی ورزش مناسب یکی از عوامل سبک زندگی است که برای کاهش خطر رادیکال­های آزاد شناخته شده است. هدف از این پژوهش تعیین و تأثیر تمرین هوازی و مصرف ال کارنیتین بر برخی از فاکتورهای استرس اکسیداتیو کلیه موش صحرایی دیابتی بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد ۴۵ سر موش نر نژاد ویستار در محدوده وزنی ۲۰۰ تا ۳۰۰ گرم ، به طور تصادفی به شش گروه؛ شم(۵ سر رت)، کنترل سالم(۸ سر رت)، کنترل دیابتی(۸ سر رت)، دیابتی دریافت کننده ال کارنیتین(۸ سر رت)، دیابتی تمرین هوازی(۸ سر رت) و دیابتی تمرین هوازی و دریافت کننده ال کارنیتین(۸ سر رت) تقسیم شدند. رت­ها با تزریق تک دوز STZ(استرپتوزوتوسین) به مقدار ۵۵ میلی­گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت زیر صفاقی دیابتی شدند. رت­هایی که گلوکز سرم آنها از ۳۰۰ میلی­گرم بر دسی­لیتر بالاتر باشد به عنوان دیابتی در نظر گرفته شدند. رت­های دریافت کننده ال‌کارنیتین روزانه ۱۰۰ میلی­گرم ال کارنیتین را به صورت خوراکی دریافت کردند. پروتکل تمرینی هوازی شامل پنج جلسه در هفته، از ۲۰ دقیقه، سرعت ۱۰) متر بر دقیقه) و شیب صفر درجه در هفته اول شروع شده و به صورت تدریجی در هفته ششم به ۴۰ دقیقه، سرعت ۲۰(متر بر دقیقه) و شیب ۵ درجه رسید. متغییرهای وابسته تحقیق ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه برنامه تمرینی به وسیله دستگاه الایزا و در بافت کلیه اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاه از آزمون‌های آماری شاپیرو ویلک، آنالیز واریانس دو طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: شش هفته تمرین هوازی، مکمل ال کارنیتین ومداخله ترکیبی تمرین هوازی و مکمل ال‌کارنیتین بر فاکتور مالون دی‌آلدهید(MDA) و سوپراکسید دیسموتاز(SOD) بافت کلیه موش­های مبتلا به دیابت تأثیر معنی­داری نداشت(۰۵/۰p>)، ضمناً شش هفته تمرین هوازی بر فاکتور گلوتاتیون پراکسیداز(GPX) بافت کلیه موش­های مبتلا به دیابت تأثیر معنی­داری دارد(۰۰۳/۰=p اما مکمل به تنهایی و مداخله ترکیبی تمرین هوازی و مکمل بر فاکتور  GPXبافت کلیه موش­های مبتلا به دیابت تأثیری نداشت(۰۵/۰p>).
 
نتیجه‌گیری: مصرف مکمل ال‌کارنیتین همراه با فعالیت ورزشی منظم، می‌تواند اثرات سودمندی بر سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن و کاهش استرس اکسیداتیو در آزمودنی‌های دیابتی نوع ۲ داشته باشد.
 
 
 

فیروزه غلامپور، جمشید روزبه، سحر جانفشان، لیلا ملک مکان، خجسته رحیمی جابری، زینب کریمی،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

آسیب حاد کلیه(Acute Kidney Injury: AKI)[PG۱] [WU۲]  القاء شده به وسیله ایسکمی‌ـ خــون‌رسانی مجدد(I/R Ischemic Reperfusion)[PG۳]  کلیه، یک فرآیند التهابی معرفی می‌شود که در آن فاکتورهای متعدد التهابی نقش دارند. اخیراً یکی از راه‌های تعدیل التهاب در AKI، اعمال پیش­شرطی‌سازی ایسکمیک دوردست(RIPerC) می‌باشد. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی نقش حفاظتی پیش­شرطی‌سازی ایسکمیک دوردست در آسیب حاد کلیه ناشی از ایسکمی ‌خون‌رسانی مجدد از طریق مسیر سیگنالینگ TLR-۴ و TNF-α در رت بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۵ روی ۳۰ سر رت نر نژاد اسپراگ دالی با محدوده وزنی ۲۵۰ تا ۲۸۰ گرم انجام شد. رت‌ها به سه گروه مساوی شاهد، ایسکمی خونرسانی مجدد(I/R) و ایسکمی خونرسانی مجدد همراه با پیش­شرطی‌سازی ایسکمیک دوردست (RIPerC) تقسیم شدند. در این مطالعه، [PG۴] [WU۵] با بستن دو طرفه شریان و ورید کلیه به مدت ۴۵ دقیقه و۲۴ ساعت خون‌رسانی مجدد I/R القاء شد. مدل RIPerC شامل چهار سیکل پنج دقیقه‌ای(دو دقیقه بستن شریان فمورال چپ و سه دقیقه خون‌رسانی مجدد) در شروع ایسکمی ‌کلیوی انجام شد. در انتهای دوره خون‌رسانی مجدد، نمونه ادرار، خون و نمونه‌های بافت کلیه جهت پژوهش‌های عملکردی، ساختاری و آنالیز مولکولی جمع‌آوری گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزارspss تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: ایسکمی‌ـ خون‌رسانی مجدد باعث آسیب بافتی و به دنبال آن اختلال در عملکرد کلیه شد که این اثر با کاهش کلیرانس کراتنین و افزایش دفع نسبی سدیم خودش را نشان داد. علاوه بر این، در گروه I/R سطح mRNA بافتی TLR-۴ و TNF-α  افزایش داشت که انجام RIPerC (در این گروه، در حین ایسکمی، ایسکمی ‌و خون‌رسانی مجدد در شریان فمورال اعمال شد) هم‌زمان[PG۶] [WU۷]  با I/R  سبب بهبود ساختار و عملکرد کلیه شد و میزان بیان TLR-۴ و TNF-α کاهش پیدا کرد.
 
نتیجه‌گیری: RIPerC سبب تخفیف در آسیب های عملکردی و ساختاری کلیه در برابر آسیب ناشی از ایسکمی ـ خون‌رسانی مجدد کلیه شد و احتمالاً این اثر حفاظتی  از طریق مهار مسیر سیگنالینگ TLR-۴ در کلیه  اعمال شده است.
 
 
 

ساجده داعی، رقیه عباسعلی پورکبیره، نسرین ضیاءمجیدی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: نانوتکنولوژی یک حوزه تحقیقاتی جدید همراه با کاربرد­های گسترده در مدیریت سرطان می­باشد. از میان نانوذرات فلزی مختلف، نانوذرات نقره به دلیل دارا بودن پتانسیل ضد توموری بالا، در درمان بسیاری از سرطان­ها استفاده شده است. علی­رغم مزایای بالقوه این نانوذرات، میزان تأثیر آن­ها بر روی سلول­های نرمال به یک چالش تبدیل شده است. علاوه بر این، تا کنون اثرات ضد سرطانی آن­ها  بر روی سلول­های ۵۶۳۷ سرطان مثانه به خوبی مشخص نشده است. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات ضد سرطانی نانوذرات نقره بر میزان بقای سلول­های توموری ۵۶۳۷ سرطان مثانه در مقایسه با سلول‌های نرمال کلیه جنینیHEK-۲۹۳ بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۴۰۰ انجام شد، بقای سلول­های ۵۶۳۷ سرطان مثانه و سلول­های نرمال کلیه جنینی(HEK-۲۹۳) ۲۴ ساعت پس از تیمار با نانوذرات نقره ۵۰ـ۳۰ نانومتری با غلظت­های(۱۲۵ـ ۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر) به وسیله آزمایش MTT(دی متیل تیازول‌ـ دی فنیل تترازولیوم بروماید) بررسی گردید. هم‌چنین تغییرات مورفولوژیکی به وسیله میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. سطح بیان ژن  VEGFA و میزان مهاجرت سلولی به ترتیب با روش­های واکنش زنجیره ای پلیمراز کمی و تست خراش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌‌های آماری آماری شاپیرو ویلک، آنالیز  واریانس یک طرفه و دو طرفه، تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج این مطالعه نشان می­دهد که کاهش میزان بقاء در سلول­های ۵۶۳۷ و HEK-۲۹۳ پس از تیمار با نانوذرات نقره به صورت وابسته به دوز بوده، که این کاهش در سلول­های توموری ۵۶۳۷ به صورت قابل توجهی بیشتر از سلول­های نرمال HEK-۲۹۳ بوده است(۰۵/۰ > p). علاوه بر این، تیمار با غلظت­های ۵۰ و ۶۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر نانوذرات نقره منجر به کاهش قابل­توجه در بیان ژن VEGFA (۰۵/۰ > p) و مهار مهاجرت سلول­های ۵۶۳۷ سرطان مثانه گردید(۰۰۱/۰ > p).
 
نتیجه­گیری :نانوذرات نقره می­توانند بقای سلول­های ۵۶۳۷ سرطان مثانه و سلول­های نرمال HEK-۲۹۳ را کاهش دهند، به طوری که اثرات مهاری آن­ها بر بقای سلول‌های توموری ۵۶۳۷ نسبت به سلول­های نرمال به طور قابل توجهی بیشتر می­باشد. هم‌چنین نانوذرات نقره سبب کاهش مهاجرت سلول­های ۵۶۳۷ سرطان مثانه نیز می­شوند.
 
 
وحیده ابراهیم زاده عطاری، محمدرضا اردلان، سیما عابدی آذر، جلال اعتمادی، آیدا مالک مهدوی، آرزو مداح،
دوره ۲۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این که اضافه وزن و چاقی در بیماران پیوندی به عنوان یک عامل خطر بروز ­­اختلالات متابولیک، بیماری‌های قلبی و کاهش عملکرد کلیه مطرح است، لذا هدف از این پژوهش تعیین و بررسی ارتباط شاخص‌های تن‌سنجی با عملکرد کلیه و سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین به عنوان مارکرهای خطر بیماری‌های           قلبی‌ـ‌ عروقی در بیماران پیوند کلیه بود.

روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت یک مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹ـ۱۳۹۶ انجام شد. در این مطالعه ۹۰ بیمار پیوند کلیه مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان امام رضا (ع) تبریز که در محدوده سنی ۱۸ تا ۷۰ سال بوده و عملکرد طبیعی کلیه داشتند و طی ۱۲ـ۶ ماه بعد از پیوند قرار داشتند، انتخاب شدند. وزن، قد، دور کمر، نمایه توده بدن و نسبت دور کمر به قد اندازه گیری شد. سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله اندازه‌گیری و میزان فیلتراسیون گلومرولی به عنوان شاخص عملکرد کلیه محاسبه گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری کولموگروف‌ ـ اسمیرنوو، پیرسون و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن افراد ۰۵/۱۳±۱۰/۴۴ سال بود و ۵۹ درصد بیماران مرد بودند. میانگین ± انحراف معیار وزن، نمایه توده بدنی، دور کمر و نسبت دور کمر به قد بیماران به ترتیب ۵۹/۱۱±۶۱/۶۹  کیلوگرم، ۴۲/۴±۷۷/۲۵ کیلوگرم بر مترمربع، ۴۸/۱۵±۰۷/۹۴ سانتی‌متر و ۱۱/۰±۵۸/۰ بود. شیوع اضافه وزن و چاقی بر اساس نمایه توده بدنی به ترتیب برابر ۳۸ و ۱۷ درصد بود. میانگین ± انحراف معیار میزان فیلتراسیون گلومرولی برابر ۶۱/۱۲±۴۵/۵۷ میلی لیتر بر دقیقه بر ۷۳/۱ متر مربع و سطح فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ سرم برابر ۹/۲۰±۶۳/۷۳ واحد بر میلی لیتر و میانه(صدک ۲۵ و صدک ۷۵) ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله سرم نیز (۲۰/۶۰،۳/۱) ۴۰/۲ میکروگرم بر لیتر بود. همبستگی معنی داری بین شاخص‌های تن سنجی با میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله و نیز بین میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله مشاهده نشد(۰۵/۰p>). همبستگی معکوس معنی‌داری بین سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله مشاهده شد (۰۳۶/۰=p).

نتیجه‌گیری: با توجه به این که در مطالعه حاضر میانگین وزن، نمایه توده بدنی و هم‌چنین عملکرد کلیه بیماران تقریباً در محدوده طبیعی بود، لذا ارتباط معنی‌داری بین شاخص‌های تن سنجی با میزان فیلتراسیون گلومرولی و سطوح سرمی فاکتور رشد       فیبروبلاست ـ ۲۳ و ماتریکس گاما کربوکسی گلوتامات پروتئین دفسفریله و غیرکربوکسیله مشاهده نشد.   

 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4714