[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۵ نتیجه برای حساسیت

محمدعلی مروتی شریف‌آباد، نوشین روحانی تنکابنی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه‌ و هدف: دیابت یک بیماری همراه با عوارض متابولیک و اختلالات درازمدت قلبی ـ عروقی، کلیوی، چشمی و عصبی می‌باشد که از شیوع بالایی در سطح جهان، ایران و به خصوص استان یزد برخوردار است و روز به روز نیز در حال افزایش می‌باشد. درک شدت عوارض بیماری و نیز وجود درک حساسیت نسبت به این عوارض می‌تواند منجر به اتخاذ سطح بالاتری از خودمراقبتی در این بیماران گردد. مطالعه حاضر با هدف تعیین حساسیت و شدت درک شده عوارض بیماری دیابت و ارتباط آن با وضعیت خودمراقبتی در بیماران دیابتی انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه تحلیلی در سال ۱۳۸۵، بر روی ۱۲۰ بیمار دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد، انجام شد. نمونه مورد نظر طی نمونه‌گیری آسان فراهم آمد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای بود که سازه‌های حساسیت درک شده، شدت درک شده و رفتارهای خودمراقبتی بیماران دیابتی را ارزیابی می‌نمود و از طریق مصاحبه با بیماران تکمیل ‌گردید. به علاوه متغیرهای دموگرافیک سن، جنس، سطح سواد، شغل، مدت زمان ابتلا به دیابت و نوع دیابت نیز مورد سؤال قرارگرفت. پایایی و روایی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت و تأیید گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با نرم‌افزارSPSS و آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی دانشجویی و آنالیز واریانس و یا آزمون‌های ناپارامتری معادل آنها، آنالیز گردید. یافته‌ها: آزمودنی‌ها به ترتیب ۷۲/۸۶، ۷۲/۵۵ و ۷۹/۶۲ درصد نمرات قابل اکتساب شدت درک شده، حساسیت درک شده و رفتارهای خودمراقبتی را کسب نمودند. شدت و جدیت از دست دادن بینایی را بیش از سایر عوارض بیماری دیابت درک کرده بودند و اشکال در خون‌رسانی به پاها، پایین‌ترین سطح شدت درک شده را در بین آزمودنی‌ها داشت. افراد مورد مطالعه احتمال ابتلای خود را به از دست دادن بینایی، درد در ساق پاها و تاری دید بیشتر درک کرده بودند و برای خود احتمال اغمای ناشی از افزایش و یا کاهش قندخون را کمتر از سایر عوارض متصور بودند. مردان به طور معنی‌داری شدت عوارض بیماری‌ را بیشتر درک کرده بودند. حساسیت درک شده(۱۹۹/۰=r ) و شدت × حساسیت(۱۹۷/۰=r )با مدت زمان ابتلا به دیابت دارای همبستگی مثبت و معنی‌داری در سطح ۰۵/۰ بودند. شدت درک شده، حساسیت درک شده، شدت × حساسیت و وضعیت خودمراقبتی با یکدیگر دارای همبستگی مثبت و معنی‌داری در سطح ۰۱/۰ بودند. سازه‌های حساسیت(۲۰۹/۰=r ) و شدت درک شده (۱۹۲/۰=r ) ، با یکدیگر ۱/۱۲ درصد از تغییرات خودمراقبتی را پیشگویی می‌کردند، درحالی‌که شدت× حساسیت نیز ۱۲ درصد تغییرات در خودمراقبتی را پیشگویی می‌کرد. نتیجه‌گیری: علی‌رغم مطلوب بودن وضعیت شدت درک شده در آزمودنی‌ها، حساسیت درک شده در آنها چندان مطلوب نیست و اغلب بیماران دیابتی احتمال ابتلای خود به عوارض این بیماری را نمی‌دهند. در این میان توجه دادن بیماران به عوارض پای دیابتی از اهمیت بیشتری برخوردار است و به طور کلی بالابردن شدت و حساسیت درک شده بیماران نسبت به عوارض بیماری می‌تواند منجر به سطح بالاتری از خودمراقبتی در بیماران گردد.
فاطمه سیف، محمدرضا خیراله بیاتیانی، دکتر محمدجواد طهماسبی بیرگانی، دکتر منصور انصاری، امیر سهرابی، دکتر فخری‌ السادات حسینی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف: هدف اصلی در پرتودرمانی، رسیدن دوز مناسب به صورت همگن به بافت تومورال و حفاظت بافت‌های سالم اطراف تومور است. دوز تجویز شده برای هر جلسه رادیوتراپی بر اساس حساسیت رادیوبیولوژیکی بافت سرطانی در نظر گرفته می‌شود. دیده شده است وجود بیماری‌های ویروسی درمنطقه تومورال حساسیت پرتویی سلول‌های سرطانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هدف از این مطالعه تعیین حساسیت پرتویی سلول‌های سرطانی آغشته به مولد بیماری ویروسی فلج اطفال، تحت تابش اشعه یونیزان کبالت ۶۰ است. مواد و روش‌ها: این پژوهش تجربی در بخش رادیوتراپی و انکولوژی بیمارستان گلستان اهواز در سال ۱۳۸۵ انجام گردید. در این تحقیق حساسیت پرتویی سلول‌های هلا، بدون وجود عامل بیماری ویروسی و بار دیگر با وجود عامل بیماری ویروسی فلج اطفال پس از تابش اشعه گامای کبالت ۶۰، به دست آمده و با یکدیگر مقایسه شد. یافته‌ها: نتایج حاصل بیانگر آن بود که برای غلظت‌های کم آغشتگی به ویروس فلج اطفال، پس از دریافت ۲ گری اشعه گامای کبالت ۶۰، مرگ سلولی به اندازه ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش می‌یابد، برای غلظت‌های متوسط آغشتگی به ویروس فلج اطفال، پس از دریافت ۲ گری اشعه گامای کبالت ۶۰، مرگ سلولی به اندازه ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش می‌یابد و برای غلظت‌های بالای آغشتگی به ویروس فلج اطفال، مرگ سلولی به اندازه ۷۰ تا ۹۰ درصد افزوده می‌شود. نتیجه‌گیری: وجود بیماری ویروسی در منطقه تومورال حساسیت پرتویی سلول‌های سرطانی را افزایش می‌دهد. این یافته محقق می‌سازد که در تجویز دوز اشعه در جلسات رادیوتراپی باید به محیط دریافت کننده اشعه از لحاظ درگیر بودن با بیماری‌های غیر سرطانی نیز توجه شود. واژه‌های کلیدی: حساسیت پرتویی، سلول‌های هلا، ویروس فلج اطفال
اورنگ ایلامی، ابوالقاسم هادی نیا، سید حسام الدین نبوی زاده، ظفر معصومی، سید علی موسوی‌زاده، بهادر شهریاری، مرضیه اوحدیان، فاطمه دهقانی، سید عبدالمجید خسروانی،
دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: با توجه به وجود روش‌های مختلف در تشخیص عفونت هلیکوباکتر پیلوری، هدف این مطالعه مقایسه یافته های رادیوگرافی بلع باریم و تست سرولوژی در بیماران دیس پپتیک از نظر تشخیص عفونت هلیکوباکتر پیلوری بود. روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی تعداد ۶۰ بیمار مبتلا به زخم معده و اثنی عشر مراجعه کننده به کلینیک شماره ۲ شهید مفتح یاسوج به روش تصادفی انتخاب شدند. برای بیماران تست سرولوژی تعیین تیتر آنتی‌بادی IgG اختصاصی ضد باکتری هلیکوباکتر پیلوری و رادیوگرافی بلع باریم انجام شد. نتایج به صورت شاخص‌های حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت، ارزش اخباری منفی، درصد مثبت کاذب، درصد منفی کاذب و دقت تشخیص درست همراه با حدود اطمینان ۹۵ درصد تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: از مجموع ۶۰ تست سرولوژی انجام شده ۳۷ نفر(۶/۶۱ درصد) تست مثبت و ۲۳ نفر(۴/۳۹درصد) تست منفی داشتند. از ۶۰ رادیوگرافی بلع باریم تنها ۷ نفر(۷/۱۱درصد) رادیو گرافی مثبت داشتند که از میان این افراد ۵ نفر تست سرولوژی مثبت و ۲ نفر تست سرولوژی منفی داشتند. حساسیت و ویژگی رادیوگرافی بلع باریم در مقایسه با تست سرولوژی به ترتیب ۵/۱۳ و ۹۱ درصد بود. نتیجه‌گیری: با توجه به ویژگی بالای رادیوگرافی بلع باریم، این روش می‌تواند به عنوان یک روش تأییدی در تشخیص عفونت هلیکوباکترپیلوری استفاده شود. واژه‌های کلیدی: هلیکوباکترپیلوری، سرولوژی، بلع باریم، حساسیت، ویژگی
علیرضا ماردپور، فرح نادری، مهناز مهرابی‌زاده هنرمند،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: اختلال استرس پس از ضربه به عنوان مجموعه علایمی ‌توصیف می‌شوند که پس از آن که شخص رویداد آسیب‌زایی‌ را مشاهده می‌کند، می‌شنود و یا درگیر آن می‌شود، به وجود می‌آیند. هدف این مطالعه مقایسه اثر بخشی‌حساسیت‌زدایی‌از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد با مواجهه درمانی ‌طولانی ‌مدت بر نشانه‌های ‌تأثیر واقعه در رزمندگان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه مزمن بود. روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی‌بالینی ‌تعداد ۴۸ نفر از رزمندگانی که در بیمارستان سلمان شهر یاسوج دارای ‌پرونده روانپزشکی ‌بوده و تشخیص اختلال استرس پس از ضربه دریافت کرده بودند، به شیوه تصادفی‌ انتخاب شده و به سه گروه مساوی‌ تقسیم شدند. در دو گروه به عنوان مداخله، روش‌های ‌درمانی ‌حساسیت‌زدایی‌ از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد(۵جلسه) و مواجهه درمانی ‌طولانی ‌مدت(۱۰جلسه) اعمال شد و بر روی ‌گروه سوم(کنترل) هیچ‌گونه درمانی ‌اعمال نشد. پس از دوره درمان همان آزمون برای‌هر سه گروه اجرا شد. داده‌ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی ‌بنفرونی‌تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: هر دو روش درمانی‌موجب کاهش معنی‌دار نشانه های ‌تأثیر واقعه شد(۰۰۱/۰ =p). هم‌چنین نتایج حاکی‌از این بود که مواجهه درمانی ‌طولانی ‌مدت در بهبود نشانه‌های ‌تأثیر واقعه مؤثرتر بود. نتیجه‌گیری: فنون مداخله‌ای‌از قبیل روش درمانی‌حساسیت‌زدایی ‌از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد و مواجهه در‌مانی‌ طولانی‌ مدت در در‌مان اختلال استرس پس از ضربه کارایی‌ لازم را دارند، اما مواجهه در‌مانی‌طولانی ‌مدت برتری بیشتری‌ دارد. واژه های‌کلیدی: اختلال استرس پس از ضربه، حساسیت زدایی، حرکات چشم، پردازش مجدد، مواجهه درمانی‌طولانی‌مدت
طلیعه آرچین، عصمت افضلیان، محمد کارگر، یونس قاسمی،
دوره ۱۸، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: باکتری‌های مولد بتالاکتامازهای طیف گسترده، به طور وسیعی در سراسر جهان گسترش یافته‌اند. تولید این آنزیم‌ها سبب ایجاد مقاومت باکتری‌ها نسبت به طیف وسیعی از آنتی‌بیوتیک‌ها می شود که منجر به محدود شدن راه‌های کنترل عفونت و گزینه های درمانی صحیح شده است. هدف این مطالعه بررسی حساسیت آنتی‌بیوتیکی نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتام و تحقیق پیرامون وجود ژن‌های بتالاکتامازیSHV،TEM،CTX-M، درنمونه‌های بالینی کلبسیلاپنومونیه جداشده از بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان نمازی شیراز بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی حساسیت باکتری‌های جدا شده نسبت به ۱۰ آنتی‌بیوتیک با روش انتشار دیسک بر اساس دستورالعمل CLSI تعیین شده و سویه‌ها با روش سینرژی دو دیسک از نظر وجود آنزیم‌های بتالاکتاماز طیف گسترده بررسی شدند و حداقل غلظت بازدارندگی نسبت به آنتی‌بیوتیک سفوتاکسیم با استفاده از نوارهای E.test تعیین شد. ژن‌های SHV، TEM،CTX-M، در ایزوله‌ها با روش مالتی پلکسPCR شناسایی و تعدادی از آنها نیز تعیین توالی شد. داده‌ها با آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: بیشترین درصد مقاومت نسبت به آمپی‌سیلین ۱۰۰ درصد و میزان حساسیت ایزوله‌ها به ایمی پنم ۶۶/۱ درصد بود. در این مطالعه۶۰ درصد سویه‌ها مولد بتالاکتامازهای وسیع الطیف بودند. ژن TEM در ۳۴/۳۸ درصد و هرسه ژن TEM و CTX و SHV در ۳۳/۱۳ درصد ایزوله‌ها یافت شدند. نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر حاکی از آن است که کلبسیلاپنومونیه مولد آنزیم‌های بتالاکتاماز و در بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه از شیوع بالایی برخوردار است. واژه‌های کلیدی: کلبسیلا، واکنش زنجیره‌ای پلی‌مراز، حساسیت آنتی‌بیوتیکی
خیرالله صادقی، سارا نامجو،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: درمان حساسیت‌زدایی چشم و پردازش مجدد،‌نوعی روان‌درمانی است که از راه تاثیر بر حافظه‌های منفی پردازش نشده که هسته اصلی اختلالات مرتبط با استرس و تروما می‌باشند به بیماران کمک می‌کند. افراد از حافظه‌ی سرگذشتی خود به‌عنوان پایگاه اطلاعاتی جهت فراهم آوردن راه‌حل‌های موثر برای مسائل جاری استفاده می‌کنند.ازآنجاکه حل مسئله به شیوه‌ی ناکارآمد و حافظه ی سرگذشتی بیش کلیت گرا از نتایج منفی برجسته‌ی این طیف اختلالات به شمار می‌روند.لذا هدف پژوهش حاضر، تعیین اثرمندی درمان حساسیت‌زدایی منظم چشم و پردازش مجدد بر کاهش نشانه‌های اختلال استرس پس آسیبی و بهبود مهارت‌های حل مسئله در این بیماران بود. روش بررسی: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری شامل بیماران سانحه دیده‌ی بخش فوریت‌های بیمارستان طالقانی استان کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند(قضاوتی)، ۳۲ بیمار متمایل به شرکت در پژوهش از بین ۵۰ نفر بیمار غربال‌شده و به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص داده شدند. یک منشور درمانی EMDR تنظیم‌شده برای بیماران آسیب‌دیده در سوانح استفاده شد. گروه آزمایش هشت جلسه‌ی هفتگی تحت مداخله قرار گرفتند. گروه کنترل در لیست انتظار قرارگرفته و در طی چهار جلسه با روان‌شناس ملاقات کرده و درمان معمول برخوردار شدند. پرسش‌نامه‌های روان‌شناختی مقیاس تجدیدنظر شده‌ی تأثیر حوادث، حل مسئله‌ی اجتماعی و آزمون حافظه‌ی سرگذشتی اجرا شد. آزمون‌های آماری کلمونگروف – اسمیرنوف و آزمون t به کار بسته شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که نمرات پس‌آزمون نشانه‌های استرس پس آسیبی،حافظه سرگذشتی اختصاصی و بیش کلی‌گرا و مهارت حل مسئله در دو گروه تفاوت معنی‌داری داشته، به‌عبارت‌دیگر بیماران گروه EMDR تعمیم‌پذیری کم‌تری در فراخوانی خاطرات از حافظه و مهارت‌های نظام‌یافته‌تری در ابعاد حل مسئله نشان دادند. نتیجه‌گیری: نتایج بیان‌گر آن است که عناصر درمان EMDR بر پایه‌ی ساخت نظری پردازش اطلاعات تطبیقی به ابداع فرانسیس شاپیرو می‌تواند در بازیابی به شیوه ی اختصاصی حافظه‌ی سرگذشتی و میزان نشانه‌های بیماران مبتلابه ‌ اختلال استرس پس آسیبی و چگونگی حل مؤثر مسئله مفید باشد.
زهرا ربانی، جلال مردانه،
دوره ۲۰، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: به دلیل طبیعت منحصر به فرد، توانایی زنده ماندن در محیط‏های مرطوب و مقاومت ذاتی به بسیاری از آنتی‏بیوتیک‏ها و آنتی‏سپتیک‏ها، سودوموناس آئروژینوزا پاتوژن شایع در بیمارستان‏ به ویژه در بخش‏های مراقبت ویژه است. اهداف این مطالعه شناسایی سودوموناس آئروژینوزا دارای ژن blaCTX ایجادکننده عفونت‏ در بیمارستان، تعیین الگوی حساسیت آنتی‏بیوتیکی آنها و بررسی توانایی تولید آنزیم‏های بتالاکتاماز وسیع‏الطیف(ESBL) بودند.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی نمونه‌های بالینی بیماران بستری در بخش‏های مختلف بیمارستان‏های شیراز جمع‏آوری شد. نمونه‏ها بر روی محیط‌های کشت میکروب‏شناسی کشت داده شدند. باکتری‏های رشد کرده به کمک تست‏های بیوشیمیایی و سیستم API ۲۰NE اختصاصی باکتری‏های غیرتخمیرکننده مورد تایید نهایی قرار گرفتند. بر اساس پروتکل CLSI ۲۰۱۴، به ترتیب از روش‏های استاندارد دیسک دیفیوژن، Combination Disk، تست اصلاح‏شده هاج  [MHT] وE-test  برای بررسی حساسیت آنتی‏بیوتیکی، شناسایی سویه‏های تولیدکننده آنزیم‏های بتالاکتاماز وسیع‏الطیف، سویه‏های تولید کننده آنزیم کارباپنماز و تعیین MIC ایمی‏پنم استفاده ‏گردید. از روش ملکولی PCR برای شناسایی سویه‏های دارای ژن blaCTX استفاده شد.

یافته‌ها: در این مطالعه ۴۵ ایزوله سودوموناس آئروژینوزا از نمونه‏های مختلف بالینی ایزوله گشتند. ۱۹ بیمار مرد و ۲۶ مورد آنها زن بودند. ۸/۵۷ درصد سویه‏ها از نمونه خلط ایزوله شدند. مؤثرترین داروها بر روی ایزوله‏ها آمیکاسین و کلیستین بودند به طوری که ۸/۹۷ درصد آنها به این داروها حساسیت نشان دادند. ایزوله‏ها بالاترین مقاومت را به ترتیب به سفوتاکسیم (۸/۹۷ درصد) نشان دادند. تنها ۸/۷۷ درصد سویه‏ها به کارباپنم‏های گروه ۲ (یعنی ایمی‏پنم و مروپنم) پاسخ دادند. همه ایزوله‏های مقاوم به ایمی‏پنم دارای MIC بیشتر از ۳۲ بودند. ۱۷ سویه به کینولون‏های مورد بررسی (سیپروفلوکساسین و نورفلوکساسین) مقاومت نشان دادند. بر اساس نتایج PCR ۵/۱۵ از ایزوله‌های سودوموناس ژن blaCTX بودند.

نتیجه‏گیری: آنتی‌بیوتیک‌های گروه کارباپنم‌ در ۲۲ درصد عفونت‌های ناشی از سودوموناس آئروژینوزا مؤثر نیستند و با تجویز بی رویه این داروها میزان مقاومت افزایش خواهد یافت. 


نسیبه کاظمی، محمد رضا کردی، رضا نوری، مریم کسراییان،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف : دیابت بارداری به عنوان تشخیص عدم تحمل گلوکز، برای اولین بار، در طول بارداری تعریف شده است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه اثر برنامه تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطح قند خون ناشتا، انسولین  و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت بارداری بود.

روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد ۳۴ نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری، به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در ۳ گروه قرار گرفتند. ۱۲ آزمودنی‌ ( با میانگین سن ۶۰/۳‌±۹۲/۲۸ )در گروه تمرین هوازی در آب (۳ جلسه در هفته، ۴۵-۳۰ دقیقه در روز، با شدت ۵۰ تا ۷۰ درصد ضربان قلب بیشینه)، ۱۱ آزمودنی‌ (با میانگین سن ۱۴/۴±۲۷/۳۰ )در گروه تمرین مقاومتی (۳ جلسه در هفته و به صورت ۲ تا ۳ ست، ۱۵ تکرار، با شدت ۵۰ تا ۷۰ درصد ضربان قلب بیشینه و میزان درک تلاش) شرکت کردند و۱۱  نفر( با میانگین سن ۲۳/۴±۱۸/۲۹ ) گروه کنترل در طول دوره‌ی پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند. در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون جهت برآورد میزان سطح قند خون و انسولین، خونگیری به عمل آمد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری کوواریانس و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: نتایج این تحقیق تفاوت معنی‌داری در سطوح پلاسمایی انسولین(۰۳۱/۰=p)، شاخص مقاومت به انسولین(۰۰۸/۰=p) و حساسیت به انسولین در بین گروه‌ها را نشان داد. نتایج آزمون تی زوجی کاهش معنی‌داری را در قند خون ناشتا در گروه مقاومتی(۰۱۲=p) و کاهش غیر معنی‌داری را در گروه هوازی(۳۱/۰=p) نشان داد، در سطح انسولین، مقاومت به انسولین و حساسیت به انسولین در گروه‌های تمرینی تغییرات معنی‌داری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد، احتمالاً تمرین‌های مقاومتی در مقایسه با تمرینات  هوازی در کاهش سطح گلوکز ناشتا در زنان مبتلا به دیابت بارداری مؤثرتر است.


سارا حق نگهدار، مجید باصری صالحی،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: ویبریو پاراهمولیتیکوس باکتری نمک دوست گرم منفی است که در محیط‌های آبی یافت می‌شود. این باکتری از عوامل حاد بیماری روده‌ای پس از مصرف غذاهای دریایی نپخته و یا خام محسوب می‌گردد. علایم  بیمار ویبریو پاراهمولیتیکوس اسهال آبکی، درد شکم، تهوع، استفراغ، تب، سردرد و اسهال همراه با خون می‌باشد. هدف از تحقیق حاضر جداسازی و شناسایی ویبریو پاراهمولیتیکوس از خلیج‌فارس و تعیین ارتباط فیلوژنی آن‌ها می‌باشد. به علاوه حساسیت آنتی‌بیوتیکی جدایه‌ها برای رسیدن به اطلاعات جهت انتخاب داروی مناسب جهت درمان انجام گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی به‌طور کل  ۸۹  نمونه آب، رسوبات، ماهی و میگو از مناطق مختلف خلیج‌فارس جمع‌آوری و مورد ارزیابی جهت جداسازی و شناسایی فنوتیپی و مولکولی ویبریو پاراهمولیتیکوس مورد استفاده قرار گرفتند. سپس جدایه‌های ویبریو پاراهمولیتیکوس‌های کاناگوا مثبت و منفی بر اساس تولید همولیزین شناسایی و ارتباط فیلوژنی آن‌ها با استفاده از  نرم‌افزار مگا۶  تعیین گردید. هم‌چنین حساسیت جدایه های ویبریو پاراهمولیتیکوس های کاناگوا مثبت به آنتی‌بیوتیک‌ها با استفاده از روش انتشار دیسک و کمترین غلطت ممانعت کننده از رشد مؤثرترین آنتی‌بیوتیک با استفاده از روش رقت سریالی دوبل محاسبه شد.

 یافته‌ها: در مجموع ۹ جدایه ویبریو پاراهمولیتیکوس شناسایی گردیدند. از این جدایه ها ۵ سویه ویبریو پاراهمولیتیکوس کاناگوا مثبت و ۴ سویه کاناگوا منفی بودند. تمامی جدایه‌های ویبریوپاراهمولیتیکوس کاناگوا مثبت و کاناگوا منفی به ‌غیر از یک سویه NSP۱  ارتباط قیلوژنی داشتند.  آزمون حساسیت جدایه‌های ویبریو پاراهمولیتیکوس بیماری‌زا(کاناگاوا مثبت) به آنتی‌بیوتیک‌ها نشان داد که تمامی جدایه‌ها نسبت به وانکومایسین، اگزاسیلین وآمیکاسین مقاوم و به تریمیتوپریم سولفامتوکسازول حساسیت داشتند. کمترین غلظت ممانعت کننده از رشد مربوط به  تریمیتوپریم سولفامتوکسازول و بیشترین غلظت ممانعت کننده از رشد مربوط به آنتی‌بیوتیک نیتروفورانتین بوده است.

 نتیجه‌گیری: ویبریو پاراهمولیتیکوس‌های بیماری‌زا و غیربیماری‌زا در خلیج‌فارس وجود دارند. از طرف دیگر این باکتری‌ها تقریباً با یکدیگر ارتباط فیلوژنی دارند که می‌تواند تسهیل کننده انتقال افقی ژن‌ها در بین آن‌ها باشد. به علاوه آنتی‌بیوتیک تریمتو پریم سولفامتوکسازول می‌تواند به‌عنوان گزینه اول درمان عفونت‌های ناشی از ویبریو پاراهمولیتیکوس در این منطقه محسوب گردد.


عزت اله قدم پور، نسرین السادات حسینی رمقانی، سیده خدیجه مرادیانی گیزه رود،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: مدل طرح‌واره­­های هیجانی بر نقش ارزیابی و تفسیر علایم اضطرابی و راهبردهای تنظیم هیجان در اختلالات اضطرابی تأکید زیادی دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی طرح‌واره درمانی هیجانی بر حساسیت اضطرابی و راهبردهای تنظیم هیجان در دانش­آموزان با نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی صورت گرفت.
 
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع شبه­آزمایشی می‌باشد، که به صورت پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان دختر مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۱۳۹۶ـ۱۳۹۵ در مــــدارس متوسطه شهرستان دلفان بودند. بدین منظور۳۲ نفر از دانش­آموزان دارای نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی به روش غربال­گری انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند.  از پرسشنامه­های اضطراب اجتماعی کانور(SPIN) به همراه مصاحبه بالینی به عنوان ابزار غربالگری و از پرسشنامه­های حساسیت اضطرابی(ASI) و تنظیم هیجان(ERQ) برای گردآوری داده­هااستفاده شد. در مرحله بعد افراد گروه آزمایشی در فرآیند اصلی مداخله­ طرح‌واره درمانی هیجانی که طی ۱۰ جلسه­ ۹۰ دقیقه­ای اجرا شد، شرکت نمودند، در حالی که گروه کنترل چنین مداخله­ای را دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسه‌های مداخله­ای، هر دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پس­آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. داده­ها با استفاده از آزمون کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی در مرحله پس­آزمون در مقایسه با گروه کنترل، میانگین نمرات حساسیت اضطرابی و راهبرد فرونشانی تنظیم هیجان به طور معنی‌داری کاهش (۰۰۱/۰>p) و میانگین نمرات راهبرد ارزیابی مجدد  تنظیم هیجان به طور معنی‌داری افزیش یافته است (۰۰۱/۰>p).
 
نتیجه­گیری: نتایج حاکی از آن است که طرح‌واره­درمانی هیجانی می­تواند به عنوان مداخله­ای مؤثر برای کاهش علایم اختلال اضطراب اجتماعی و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در افراد دارای نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
 

 
سمانه عباسی، علیرضا مارد پور،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در ایران، طی ۲۰ سال گذشته، میزان رشد سوء مصرف مواد بیش از ۳ برابر نرخ رشد جمعیت بوده است. برای مقابله با این معضل، رویکردهای روان درمانی در سال‌های اخیر به تدریج گسترش یافته و یک موضوع مهم در ترک اعتیاد، علت اقدام به ترک اعتیاد است. هدف از پژوهش حاضر تعیین و بررسی اثربخشی حساسیت‌زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک در شهر یاسوج بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی[h۱] ، جامعه آماری                            دربرگیرنده تمامی‌‌ معتادان در حال ترک بودند که در سال ۱۳۹۷ به مراکز ترک اعتیاد شهر یاسوج مراجعه کرده بودند. نمونه‌ها شامل ۳۰ نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس روش درمانی حساسیت‌زدایی بر روی گروه آزمایش به مدت  ۵ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای و یک بار در هفته اجرا شد و بر روی گروه گواه هیچ‌گونه عمل آزمایشی صورت نگرفت. ابزار  پژوهش شامل پرسشنامه نظم‌جویی شناختی هیجان گرانفسکی بود. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری مانکوا، آنکوا و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.[h۲] 
 
یافته‌ها: تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای احساس تنهایی(۴۲/۱۴=f) نشان داد بین بیماران گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی‌داری وجود دارد(۰۰۱/۰=p). با توجه به نمرات پس‌آزمون گروه‌های آزمایش و کنترل در این دو متغیر مشخص شد، روش درمانی حساسیت‌زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد موجب تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس‌آزمون شده است. 
 
نتیجه‌گیری: حساسیت‌زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر تنظیم شناختی هیجان، در بیماران معتاد اقدام به ترک در شهر یاسوج مؤثر بود، لذا روان شناسان می‌توانند با آموزش این روش درمانی کوتاه مدت و اجرای آن بر بیماران معتاد اقدام به ترک، نقش اساسی در افزایش سازگاری این افراد، داشته باشند.
 
 

 

غلامعباس سبز، مارال قرقانی، بنفشه عباسی، صادق نوری پور سی سخت،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: اتومایکوزیس، عفونت قارچی حاد، تحت حاد و مزمن کانال شنوایی خارجی گوش است، شایع‌ترین قارچ‌های شناخته شده ایجاد کننده اتومایکوزیس گونه‌های آسپرژیلوس و کاندیدا هستند. میزان بروز و گزارش مقاومت به داروهای ضد قارچی در قارچ‌های جنس آسپرژیلوس و  کاندیدا با افزایش استفاده طولانی مدت از دارو های ضد قارچ، دسترسی به تست‌های حساسیتی تشخیصی استاندارد افزایش یافته است. لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی حساسیت دارویی گونه‌های آسپرژیلوس جدا شده از مبتلایان به اتومایکوزیس مراجعه ‌کننده به کلینیک شهید مفتح شهر یاسوج در شرایط آزمایشگاهی بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۷ انجام شد، ۱۶۰ ایزوله­ی بالینی آسپرژیلوس، شامل ۶۰ سویه آسپرژیلوس فلاووس، ۵۳ سویه آسپرژیلوس توبینجنسیس، ۴۳ سویه آسپرژیلوس نایجر، ۳ سویه آسپرژیلوس ترئوس و ۱ سویه آسپرژیلوس فومیگاتوس، جدا شده از بیماران مبتلا به اتومایکوزیس روی محیط PDA کشت داده شد و میزان حساسیت دارویی برای آمفوتریسین ب، ایتراکونازول، وریکونازول و کلوتریمازول بر اساس دستورالعمل CLSI M۳۸A۲ تعیین شد. بر این اساس با استفاده از روش براث میکرودایلوشن رقت های دارویی مختلف تهیه و به سوسپانسیون های استاندارد قارچی تهیه شده اضافه گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار اکسل تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: MIC۵۰ و MIC۹۰ داروهای آمفوتریسین ب، ایتراکونازول، وریکونازول و کلوتریمازول به ترتیب برای سویه‌های آسپرژیلوس فلاووس(۱ و ۲، ۰۱۵۶/۰و ۰۶۲۵/۰، ۱۲۵/۰ و ۲۵/۰، ۲۵/۰ و ۱آسپرژیلوس نایجر (۲و ۴، ۰۶۲۵/۰ و ۲۵/۰، ۱۲۵/۰ و ۲۵/۰، ۵/۰ و ۱) و آسپرژیلوس توبینجنسیس(۲ و ۴، ۱۲۵/۰ و ۵/۰، ۲۵/۰ و ۲۵/۰، ۱و ۱) میکروگرم بر میلی‌لیتر بوده است. تمام سویه‌های آسپرژیلوس به ایتراکونازول و وریکونازول حساس بودند.
 
نتیجه‌گیری : اطلاعات آزمایشگاهی به دست آمده از این تحقیق نشان داد که ایتراکونازول بهترین اثر ضدقارچ علیه سویه‌های آسپرژیلوس را دارد و پس از آن به ترتیب وریکونازول، کلوتریمازول و آمفوتریسین قرار دارند. به نظر می‌رسد ایتراکونازول و وریکونازول داروهای مناسبی در درمان عفونت‌های مرتبط با گونه‌های آسپرژیلوس جدا شده از اتومایکوزیس هستند.
 
 
افشین منصوریان، پریسا زاج، نعیم عبدی، حسین هجر، معصومه علیزاده، غلامعباس سبز، جلال پورانفرد،
دوره ۲۷، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت درد و ناراحتی ذهنی در بیماران مبتلا به سرطان یکی از اولویت‌های اصلی مراقبت محسوب می‌شود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین و بررسی تأثیر روش حساسیت‌زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر شدت درد بیماران مبتلا به سرطان با پیگیری ۲۴ ماهه انجام شد.
 
روش بررسی: این یک مطالعه کارآزمایی بالینی در بیماران مبتلا به سرطان، که از درد ناشی از سرطان رنج می بردند، در بیمارستان شهید جلیل شهر یاسوج در سال ۱۳۹۸ انجام شد. در مجموع ۶۰ بیمار به صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی و بر اساس تخصیص بلوک‌های تصادفی و به طور موازی در  دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. در گروه مداخله، تکنیک حساسیت‌زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در ۷ جلسه یک ساعته به صورت روزانه(روزی یک جلسه) به طور انفرادی در اتاق مشاوره برگزار شد. در گروه کنترل هیچ مداخله‌ای از طرف محقق صورت نگرفت و فقط درمان و مراقبت‌های روتین بیمارستان را دریافت می‌نمودند. شدت درد و ناراحتی ذهنی بیماران در قبل از مداخله، بعد از مداخله و در پیگیری ۲۴ ماهه در هر دو گروه به وسیله مقیاس رتبه‌بندی درد و مقیاس ناراحتی ذهنی اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی، کای اسکویر، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: آزمون انالیز واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر نشان داد که میانگین شدت درد در گروه مداخله، قبل، پس از انجام مداخله و در پیگیری ۲۴ ماهه به ترتیب ۷۳/۰±۴۶/۹، ۵۱/۱±۰۳/۳ و ۲۳/۱± ۶۶/۵ بود که کاهش آماری معنی‌داری داشته است(۰۰۰۱/۰p<). هم‌چنین ناراحتی ذهنی در بیماران گروه مداخله، قبل، بعد از انجام مداخله و در پیگیری ۲۴ ماهه به ترتیب؛ ۵۶/۰±۷۶/۹،                      ۵۲/۱± ۲۶/۳ و ۶۲/۱±۶۱/۶ بود که کاهش آماری معنی‌داری داشته است(۰۰۰۱/۰p<). در گروه کنترل نیز با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر میانگین شدت درد و ناراحتی ذهنی قبل، بعد و در پیگیری۲۴ ماهه تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند(۰۵/۰p>).
 
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند که روش حساسیت‌زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در کاهش درد بیماران مبتلا به سرطان مؤثر بوده و اثر آن پس از پیگیری ۲۴ ماهه همچنان با دوام بوده است. بنابر این توصیه می شود که از  این روش جدید و مؤثر در کاهش درد بیماران مبتلا به سرطان استفاده شود.
 
 
محمد غلام نژاد، سجاد حسن زاده، سلیمان افروغی، سجاد خرمروز، مریم شعبانی، الهه مثنوی،
دوره ۲۷، شماره ۶ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر میزان مقاومت آنتی‌بیوتیکی رو به افزایش بوده است که این منجر به محدود شدن راه‌های کنترل عفونت‌های بیمارستانی(به خصوص عفونت‌های محل جراحی) و گزینه­های درمانی صحیح شده است. لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی فراوانی ژن‌های مقاوم به کینولون‌های وابسته به پلاسمید در ایزوله‌های کلبسیلا پنومونیه، سودوموناس آئروژینوزا و اشریشیاکلی جدا شده از عفونت‌های محل جراحی بود.

روش بررسی:  این یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی می‌باشد که بر روی ۴۵ ایزوله کلبسیلا پنومونیه، سودوموناس آئروژینوزا و اشریشیاکلای جدا شده از عفونت‌های محل جراحی بیماران بستری در بیمارستان‌های یاسوج  در سال ۱۳۹۸ انجام شد. ایزوله‌ها بعد از تعیین هویت از نظر مقاومت به داروهای کینولونی با روش انتشار از دیسک آگار بررسی شدند. سپس ایزوله‌های مقاوم به کینولون‌ها از نظر وجود ژن‌های,qnrB ,qnrAو qnrS با استفاده از روش PCR  مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS  نسخه ۲۵ تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: بیشترین میزان مقاومت آنتی‌بیوتیکی نسبت به آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین۷/۷۵ درصد بود و میزان مقاومت در آنتی‌بیوتیک‌های لووفلوکساسین و اوفلوکساسین به ترتیب؛ ۳/۷۳ و ۲/۶۲ درصد بود.  ۲۴(۶/۷۰ درصد) ایزوله دارای حداقل یکی از  ژن‌های qnr بودند که از میان این ۲۴ ایزوله، ۷ (۶/۲۰ درصد) ایزوله حاوی ژنqnrB، ۴(۸/۱۱ درصد) ایزوله حاوی ژن qnrA و ۱۳ (۲/۳۸ درصد) ایزوله حامل ژن qnrS بودند. مطالعه حاضر شیوع بالای مقاومت کینولونی به واسطه پلاسمید را(۷/۷۰ درصد) در میان تمام ایزوله‌های مقاوم  به کینولون‌ها را نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری: نتایج نهایی حاصل از مطالعه حاضر حاکی از آن است که میزان مقاومت به آنتی بیوتیک های کینولونی در باکتری‌های گرم منفی جدا شده از عفونت‌های محل جراحی دارای شیوع بالا و قابل توجهی می‌باشند، بنابراین استفاده از راه کارهای درمانی مناسب و تجویز درست و منطقی آنتی‌بیوتیک‌ها به وسیله پزشکان در کنترل آنها نیز حایز اهمیت است.

 
اقای عزیز بهنام مقدم، دکتر علیرضا ماردپور، دکتر فاطمه زاده باقری، دکتر آرمین محمودی،
دوره ۲۸، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه  و هدف: با توجه به شیوع بالای  انفارکتوس میوکارد و وجود مشکلات شناختی در این بیماران، انجام مداخلات موثر جهت ارتقا عملکرد شناختی و فرآیند‌های ذهنی آنان ضروری می‌باشد، لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی تأثیر حساسیتزدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر عملکرد شناختی بیماران مبتلا به  انفارکتوس میوکارد بود.

روش بررسی: این یک مطالعه کارآزمایی بالینی می‌باشد که در سال۱۴۰۱- ۱۴۰۰ بر روی ۶۰ بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد در مراکز درمانی شهر یاسوج انجام شد. بیماران به ­صورت تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله قرار گرفتند. بیماران گروه مداخله ۶ جلسه انفرادی ۶۰ دقیقه‌ای EMDR را طی ۲ هفته دریافت کردند، ولی بیماران گروه کنترل تنها مراقبت­های روتین را دریافت کردند. اطلاعات با استفاده پرسشنامه دموگرافیک قبل از مداخله و عملکرد شناختی فولستین قبل و پس از اتمام مداخله در دو گروه جمع‌آوری گردید.  داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: اکثریت بیماران مرد(۷/۶۶ درصد) و در دامنه سنی۶۰ـ۵۱  سال بودند. پس از اجرای EMDR میانگین نمره کل عملکرد شناختی و تمامی خرده مقیاس‌های آن در گروه مداخله به طور معنی‌داری بیشتر از گروه کنترل بود(۰۰۱/۰p<). پس از تعدیل نمرات پس‌آزمون از طریق حذف اثر پیش‌آزمون، مشخص شد که مداخله بر تقویت عملکرد شناختی تأثیر معنیدار داشته است(۸۸۹/۰=partial η۲ ، ۰۰۱/۰p<، ۴۸/۴۴۰=F).

نتیجه­گیری: با توجه به تأثیر مثبت مداخله درمانی EMDR بر عملکرد شناختی بیماران مبتلا به  انفارکتوس میوکارد در مطالعه حاضر، می‌توان با ادغام این نوع مداخلات درمانی در مراقبت‌های روتین جهت تقویت عملکرد شناختی این بیماران گام مؤثری برداشت.

 


صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4714