۸ نتیجه برای اعتیاد
دکتر علی رفعتی، دکتر محمدحسین دشتی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده :
مقدمه و هدف: تحقیقات اخیر بیانگر تفاوتهایی در جنبههای مختلف سوء مصرف مواد در بین دو جنس میباشد که این تفاوت میتواند به دلایل مختلف از جمله عوامل فرهنگی ـ اجتماعی یا هورمونی باشد. از آنجایی که استروژن هورمونی است که در رهایش دوپامین در مغز نقش داشته و از طرف دیگر دوپامین از جمله نوروترانسمیترهای مهم درگیر در اعتیاد به مورفین میباشد، لذا هدف از این تحقیق تعیین نقش استروژن در پیشگیری از اعتیاد به مورفین در موش صحرایی ماده اوارکتومی شده است.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش تجربی میباشد که در آزمایشگاه فیزیولوژی دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال ۱۳۸۶ انجام گرفته است. در این تحقیق از ۱۴ سر موش بزرگ آزمایشگاهی با میانگین وزنی ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرم از نژاد ویستار استفاده گردید. موشها به دو گروه کنترل (گروهی که در طول آزمایش همره با آب مصرفی مورفین دریافت میکردند) و آزمون ( گروهی که قبل از دریافت آب و مورفین به آنها استرادیول تزریق میشد) تقسیم شده وآزمایشهای رفتاری جهت سنجش میزان وابستگی (ارزیابی علایم سندرم ترک متعاقب تزریق نالوکسان) و تمایل به مصرف مورفین(با سنجش خود مصرفی) انجام شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری تی آنالیز گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تزریق استروژن قبل ازمصرف مورفین در گروه مورد اگر چه توانسته است در مقایسه با گروه کنترل وابستگی فیزیکی به مورفین را به طور معنیداری کاهش دهد، ولی تأثیری در کاهش میزان تمایل نداشته است.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج تحقیق حدس زده میشود که استروژن از طریق مکانیزم مرکزی و تأثیر بر سیستم دوپامینرژیک مغزی اثر خود را در کاهش وابستگی به مورفین اعمال میکند.
واژههای کلیدی: پیشگیری، اعتیاد، مورفین، استروژن
نازنین بزرگ یان۱، ، حسین زارع، شیرعلی خرامین، هدایت اله انجم روز۳،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین عوارض ناشی از مصرف مواد مخدر تأثیرات عمیق بر مغز و کارکردهای آن است. هدف این مطالعه مقایسه عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اعتیاد و افراد عادی در آزمون هوشی وکسلر بزرگسالان بود.
روش بررسی: در این مطالعه علیـ مقایسهای ۵۰ بیمار مبتلا به اعتیاد و ۵۰ فرد سالم به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از آزمون هوش وکسلر بزرگسالان ارزیابی شدند. دادهها با آزمون آماری تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در تمام خرده آزمونهای عملی و کلامی به استثنای حافظه عملکرد گروه بیمار به طور معنیداری پایینتر از گروه سالم بود(۰۵/۰p<). میانگین و انحرافمعیار نمره بهره هوش عملی، کلامی و کل نمره افراد گروه سالم به ترتیب؛ ۳۸/۸۵±۵۶/۷، ۵۶/۷±۳۸/۳۹ و ۵۱/۹±۱۸/۸۳ و در گروه بیمار به ترتیب؛ ۹۱/۶±۵۴/۷۶، ۹/۶±۲۲/۳۲ ، ۶/۷±۶۶/۷۵ بود(۰۰۱/۰=p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، میتوان گفت مصرف مواد مخدر باعث کاهش شدید و معنی دار عملکرد شناختی افراد میشود.
واژه های کلیدی: اعتیاد، مواد مخدر، عملکرد شناختی، آزمون وکسلر
سعید جلیلی نیکو، شیرعلی خرامین، رضا قاسمی چوبنه، زینب محمد علی پور،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل خانوادگی و فردی در آمادگی اعتیاد نقش دارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش تاب آوری خانواده (ارتباط خانوادگی و حل مسئله، بهره مندی از منابع اقتصادی و اجتماعی، حفظ یک چشم انداز مثبت، پیوند خانوادگی، معنویت خانواده، توانایی ایجاد معنا برای سختی) و ذهن آگاهی در آمادگی اعتیاد دانشجویان بود. روش بررسی: این پژوهش از نوع همبستگی است که تعداد ۳۹۹ نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی ۱۳۹۳ـ ۱۳۹۲ به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحله انتخاب شدند و به مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، پرسشنامه تابآوری خانواده و فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ پاسخ دادند. دادههای جمعآوری شده با استفاده آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: بین تابآوری خانواده و ابعاد آن با آمادگی اعتیاد رابطه منفی معنیدار وجود داشت(۰۱/۰>p). همچنین بین ذهن آگاهی و آمادگی اعتیاد رابطه منفی معنیدار به دست آمد(۰۱/۰>p). نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که تابآوری خانواده و ذهن آگاهی میتوانند به طور معنیداری ۱۳ درصد از واریانس آمادگی اعتیاد را پیشبینی نمایند. نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشانگر اهمیت تابآوری خانواده و ذهن آگاهی به عنوان متغیرهای خانوادگی و فردی در آمادگی اعتیاد است. بنابراین آموزش مهارتهای تابآوری خانواده و ذهن آگاهی میتواند آمادگی اعتیاد در دانشجویان را کاهش دهد.
علی هنرور، حمداله دلاویز، مهرزاد جعفری برمک، امراله روزبهی،
دوره ۲۰، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
زمینه و هدف:مصرف طولانی مدت مواد اپیوئیدی، تحمل و وابستگی جسمی و روانی ایجاد مینماید. قطع دارو، کمبود موقت در اپیوئیدهای درونزا ایجاد نموده و سندرم ترک پدیدار میشود.درمان مؤثر اعتیاد در طب سنتی استفاده از گیاهان دارویی مختلف از جمله زنیانبوده که اثرات درمانی متعددی دارد.هدف از این تحقیق، بررسی تاثیرات عصاره آبی الکلی زنیان بر علائم ترک اعتیاد در موش صحرایی بالغمعتاد شده با مورفین میباشد.
موادو روشها:در این مطالعه آزمایشگاهی ۷۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به هفت گروه ده تایی تقسیم و شش گروه با تزریق سولفات مورفین (در ۵ روز اولmg/kg ۱۰، در ۵ روز دومmg/kg ۱۵ و از روز ۱۱ تا ۲۱،mg/kg ۲۰) به صورت زیرجلدی معتاد شدند.به گروههای سه، چهار و پنج به ترتیب عصاره زنیان با غلظت ۱۰ درصد، ۲۰ درصد و متادون (mg/kg ۵) از روز ۲۱ تا ۳۵و به گروههای شش و هفت به ترتیب عصاره زنیان با غلظت ۱۰ درصد و ۲۰ درصد از روز ۱ تا ۳۵ به صورت خوراکی داده شد. به گروه یک (کنترل) و گروه دو (مورفین) روزانه نیم سی سی نرمال سالین از روز ۲۱ تا ۳۵داده شد. اطلاعات مربوط به وزن، پرش، خارش و اسهال نمونههاجمع آوری و توسط نرم افزار SPSSو آزمونهای آماری تی مستقل،آنالیزواریانس یکطرفه و تست تکمیلی ال اس دی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:مقایسه میانگین کاهش وزن در روز ۲۱ با ۳۵، گروه های دریافت کننده زنیان ۱۰ درصد در روز ۳۵ کاهش آماری معنی داری را نسبت به روز ۲۱ نشان دادند (p<۰,۰۵).در روز ۲۱ در بررسی علایم پرش و خارش گروه دریافت کننده زنیان ۱۰ درصد و در بررسی علامت اسهال، گروه دریافت کننده عصاره زنیان ۲۰ درصد در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری نشان داد (P<۰,۰۵). در روز ۳۵ علایم پرش و اسهال در گروههای دریافت کننده عصاره زنیان ۱۰ و ۲۰ درصد در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری نشان دادند (P<۰,۰۵).
نتیجه گیری:طبق نتایج این پژوهش غلظتهای ۱۰و ۲۰ درصد عصاره آبی الکلی زنیان می تواند همانند متادون در کاهش علایم محرومیت از مورفین موثر باشند. هرچند این نتایج در شرایط آزمایشگاهی بدست آمده است، شاید بتوان با تحقیقات جامع تر و وسیعتری از آن به عنوان جایگزینی برای متادون در ترک اعتیاد استفاده نمود تا علایم ترک اعتیاد را کاهش داد.
صادق حقیقی، بهرام موحد زاده، محمد ملکزاده،
دوره ۲۱، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
زمینه و هدف: پیامدهای روانشناختی ناشی از اعتیاد، همچون افسردگی اساسی، صرف نظر از مسایل جسمانی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، موجب بروز مشکلاتی برای خانوادهها و جامعه نیزشده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی هینوتراپی شناختی به شیوه گروهی بر افسردگی اساسی در افراد مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد در شهر یاسوج بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران وابسته به مواد مخدرمراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد شهر یاسوج بوده است. تعداد ۴۰ بیمار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک بود که بر اساس آن و طبق مصاحبه بالینی بیماران افسرده تشخیص و وارد مطالعه شدند. مداخله گروهی مدل درمانی هیپنوتراپی شناختی بر روی گروه آزمایش طی ۸ جلسه یک ساعته و نیم و به صورت یک بار در هفته اجرا گردید، هیچگونه مداخلهای بر روی گروه کنترل صورت نگرفت. پس از پایان مداخله از هر دو گروه (آزمایشی و کنترل) پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد درمان هیپنوتراپی شناختی به شیوه گروهی، منجر به کاهش افسردگی اساسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در سطح معنیداری(۰۰۱/۰p<)شد. میانگین و انحراف معیار نمره پیش آزمون افسردگی اساسی در گروه آزمایش ۳۹/۵±۱۰/۵۴ و در گروه کنترل ۶۱/۴±۲۰/۵۲ بود. همچنین میانگین و انحراف معیار نمره پس آزمون افسردگی اساسی در گروه آزمایش ۵۵/۲±۰۵/۲۵ و در گروه کنترل ۵۰/۳±۵۵/۵۱ بود.
نتیجهگیری: درمان هینوتراپی شناختی میتواند به عنوان درمان کمکی و یا اصلی در کاهش افسردگی اساسی در مراکز ترک اعتیاد مورد استفاده قرار بگیرد.
شهباز مظفری، محمدعلی سپهوندی، فیروزه غضنفری،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، اینترنت به یکی از مهمترین ابزارهای تحصیلی و تفریحی دانشآموزان تبدیل شده است. اعتیاد به اینترنت، به عنوان یک اختلال جدید، با تعدادی از اختلالات روانپزشکی مرتبط گزارش شده است. هدف این مطالعه تعیین و بررسی برخی همبستههای آسیبشناختی روانی اعتیاد به اینترنت در دانشآموزان دبیرستانهای یاسوج بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعهای توصیفی از نوع همبستگی بود کـــــه در سالهای ۱۳۹۶ـ ۱۳۹۵ انجـــام شد. تعداد۲۲۰ نفر(۱۱۸ دختر، ۱۰۲ پسر)، سنین ۱۹ـ۱۵سال، از دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج، که به شیوه نمونهگیری طبقهای تصادفی، گزینش شده بودند، به تکمیل سه مقیاس؛ آزمون اعتیاد به اینترنت(IAT)، آزمون افسردگی، اضطراب، استرس(DASS-۲۱) و آزمون عزتنفس روزنبرگ اقدام کردند. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و افسردگی، اضطراب و فشار روانی رابطه مثبت معنیدار وجود دارد(۰۱/۰p<). علاوه بر این، افسردگی، استرس و اضطراب در پیشبینی اعتیاد به اینترنت، معنیدار نشان داد(۰۰۰۱/۰p<). اضطراب، که به تنهایی ۱۲ درصد از واریانس را توجیه میکرد، بهترین پیشبینی کننده بود. بعد از آن افسردگی(۲ درصد) و فشار روانی(۲ درصد) پیشبینی کنندههای بهتری بودند. همچنین شیوع اعتیاد به اینترنت در پسرها به طور معنیداری بالاتر بود و سرانجام این که عزت نفس تا حدود زیادی با اعتیاد به اینترنت نامرتبط(۰۵/۰p>) نشان داد.
نتیجهگیری: یافتههای بهدست آمده مطرح میکند که دانشآموزان دارای اضطراب، افسردگی و فشار روانی، مستعد ابتلا به اعتیاد به اینترنت هستند. علاوه بر آن اضطراب، افسردگی و فشار روانی اگر مهمترین تعیینکننده اعتیاد به اینترنت نباشند، احتمالاً از مهمترین عوامل مؤثر برآن هستند. این یافتهها با نظریه جبران اجتماعی که معتقد است اینترنت در وهله اول برای کسانی که در تعاملات رو در رو احساس ناراحتی میکنند ابزار مفیدی است، همسو بود. همچنین این یافتهها با این تبیین بود که گمنامی افراد افسرده، دارای استرس و مضطرب در ارتباطات اینترنتی بهتر حفظ میشود. چرا که در تعاملات آنلاین نسبت به تعاملات چهره به چهره، ترس از ارزیابی منفی به وسیله دیگران به مقدار بیشتری به فرد القا میشود.
سید عزیز چابکی، محمدرضا بلیاد، علیرضا کاکاوند، بیوک تاجری، فاطمه زم،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، کامپیوترها و اینترنت در تمامیبخشهای زندگی افراد وارد شده است. یکی از مشکلاتی که ممکن است ایجاد شود، اعتیاد به اینترنت است که به عنوان یک اختلال جدید، با تعدادی از اختلالات روانپزشکی مرتبط گزارش شده است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش میانجی سبکهای دلبستگی، رابطه سلامت روان با اعتیاد به اینترنت در نوجوانان بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه شهر کرج در سال ۱۳۹۸ـ۱۳۹۷ بودند که از میان آنها ۳۱۰ دانشآموز به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای سلامت گلدبرگ و هیلر، اعتیاد به اینترنت یانگ و سبکهای دلبستگی هازن و شاور میباشد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمونهای همبستگی پیرسون و سوبل انجام گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد، اثر مستقیم سلامتروان و سبکهای دلبستگی بر اعتیاد اینترنتی دانشآموزان در سطح ۹۵ درصد اطمینان معنیدار بوده است(۰۵/۰p<). همچنین نتایج، بیانگر رابطه غیرمستقیم بین سلامت روان و اعتیاد اینترنتی دانشآموزان با میانجیگری سبکهای دلبستگی با ۹۵ درصد اطمینان میباشد(۰۵/۰p<). به طور کلی نتایج الگوها نشان داد که تمامی مقیاسهای پژوهش از برازش مناسب برخوردارند.
نتیجهگیری:بر اساس یافتهها فوق میتوان نتیجه گرفت، که توجه به سلامت روان میتواند موجب ایجاد سبک دلبستگی ایمن گردد و به تبع آن با ایجاد بهزیستی روانشناختی از آسیب اعتیاد به اینترنت در دوران نوجوانی پیشگیری به عمل آید. بنابراین، ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش عوامل روان شناختی مانند سبکهای دلبستگی ناایمن توجه کرد.
محمدرضا فیروزی، صادق لطفی، علی تقوایی نیا،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۵-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به تلفن همراه به عنوان استفاده بیش از حد و اجباری از تلفنهای همراه تعریف میشود و همیشه با تأثیرات منفی بر رشد عاطفی، اجتماعی و رفتاری فرد همراه است. هدف از این پژوهش تعیین و بررسی نقش میانجی ارضای نیازهای روانشناختی پایه در رابطه بین کیفیت روابط مادرـ فرزند و اعتیاد به تلفن همراه در دانشجویان بود.
روش بررسی: این یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی میباشد که در سال ۱۴۰۱ انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل، کلیه دانشجویان دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی ۱۴۰۱ـ۱۴۰۰ بودند که از تلفن همراه استفاده میکردند. برای حجم نمونه بر اساس نظر کلاین برای هر مسیر ۱۵ نفر در نظر گرفته شد. در نهایت حجم نمونه ۳۳۵ نفر برآورد گردید. همزمانی همهگیری ویروس کرونا با اجرای پرسشنامه موجب شد که نمونهگیری به روش هدفمند و از طریق شبکههای مجازی(گروه واتساپ) انجام گیرد. با اشتراک گذاشتن پرسشنامهها در گروههای واتساپی کلاسهای دانشجویان دانشگاه، تعداد ۳۰۳ پرسشنامه جمعآوری گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری با روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، ضریب رگرسیونی استاندارد شده کیفیت روابط مادرـ فرزند و اعتیاد به تلفن همراه برابر ۲۵/۰ـ، ضــریب رگرســیونی کیفیت روابط مادرـفرزند و ارضای نیازهای روانشناختی پایه برابر ۴۶/۰ و همچنین ضریب رگرسیونی تأثیر ارضای نیازهای روانشناختی پایه بر اعتیاد به تلفن همراه برابر ۲۸/۰ـ میباشد. به علاوه ۱۷ درصد از واریانس اعتیاد به تلفن همراه به وسیله کیفیت روابط مادرـ فرزند و ۲۱ درصد به وسیله کیفیت روابط مادرـ فرزند و ارضای نیازهای روانشناختی پایه تبیین میشود. اثر غیرمستقیم کیفیت روابط مادرـ فرزند بر اعتیاد به تلفن همراه از طریق ارضای نیازهای روانشناختی پایه ۱۳/۰ میباشد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر به درک ما از مکانیسم احتمالی رابطه بین روابط مادر ـ فرزند و گرایش به اعتیاد به تلفن همراه کمک میکند. تحلیل میانجیگری نشان میدهد که ارضای نیازهای روانشناختی ممکن است یک عامل توضیحی برای این که چرا روابط منفی مادرـ فرزند میتواند باعث گرایش به اعتیاد به تلفن همراه در نوجوانان شود، از این رو، ارضای نیازهای روانشناختی پایه در رابطه بین روابط والدـفرزند و اعتیاد به تلفن همراه نقش واسطهای ایفا میکند.