[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۱ نتیجه برای آنتی اکسیدان

دکتر عبدالجلال مرجانی، غلامرضا وقاری، فریده توحیدی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف : رادیکال های آزاد مولکول هایی هستند که در طی یک فرایند طبیعی واکنش های متابولیسمی بدن تولید می شوند. بیمارانی که دچار بیماری مزمن کلیوی هستند و همودیالیز می شوند بیشتر در معرض تخریب سلولی رادیکال های آزاد می باشند.تغییرات سطح رادیکال های آزاد و آنتی اکسیدان ها در بدن از نظر کلینیکی اهمیت بسیار دارد.به طوری که افزایش و کاهش هر کدام از آنها به ترتیب باعث ایجاد تظاهرات بالینی از جمله بیماری قلبی ـ عروقی می شود. هدف از این مطالعه ارزیابی تأثیر همودیالیز بر روی سطح پراکسیداسیون لیپید پلاسما (که سطح آن به صورت مالون دی آلدئید بیان می شود) و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز (سوپراکسیددیسموتاز) به منظور جلوگیری از احتمال بروز نابهنگام بیماری قلبی ـ عروقی در بیماران همودیالیزی می باشد . مواد و روش کار: مطالعه از نوع تجربی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف(سرشماری) بوده و از ۲۲ بیمار همودیالیزی واجد شرایط مطالعه که جهت انجام دیالیز به بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی ۵ آذر گرگان در سال ۱۳۸۳ مراجعه نموده اند و هم چنین ۲۲ فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با بیماران همودیالیزی همسان شده اند برای مطالعه انتخاب گردیدند. بیماران همودیالیزی و افراد سالمی که در طی مطالعه دارو و غذاهای آنتی اکسیدان مصرف کرده اند از مطالعه خارج گردیده اند . ابتدا نمونه های خون هپارینه قبل و بعد از عمل دیالیز تهیه شد و سپس پلاسما جهت اندازه گیری پراکسیداسیون لیپید با استفاده از روش ساتوه و گلبولهای قرمز برای اندازه گیری فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز جدا گردید . اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تی دانشجویی مورد ارزیابی قرارگرفته اند و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید بیماران همودیالیزی بعد از عمل دیالیز (۳۸/۰ ± ۳۲/۲ نانومول در میلی لیتر ) در مقایسه با قبل از عمل دیالیز (۲۳/۰ ± ۲۷/۱ نانومول در میلی لیتر) و گروه کنترل (۱۷/۰ ± ۹۸/۰ نانومول در لیتر) افزایش معنی داری نشان داده است. هم چنین سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید گروه کنترل و قبل از عمل دیالیز بیماران اختلاف معنی داری نشان داده است.فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز بیماران همودیالیزی بعد از عمل دیالیز( ۷۱/۱۷ ± ۴/۹۵۱ واحد در گرم هموگلوبین) در مقایسه با قبل از عمل دیالیز ( ۰۶/۲۰ ± ۱۰۱۹ واحد در گرم هموگلوبین ) و گروه کنترل (۳/۱۸ ± ۶۸/۱۴۰۲ واحد در گرم هموگلوبین ) کاهش معنی داری نشان داده است. هم چنین بین گروه کنترل و قبل از عمل دیالیز بیماران همودیالیزی اختلاف معنی داری مشاهده شده است (۰۵/۰ p< ). نتیجه گیری: وجود اختلاف معنی دار در کاهش فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان گلبول قرمز و افزایش تولید پراکسیداسیون لیپید پلاسمای بیماران همودیالیزی بعد از عمل دیالیز ممکن است با شرایط اورمی ، غشاء دستگاه دیالیز و عمل دیالیز در طی عمل دیالیز ارتباط داشته باشد که این وضعیت ممکن است در پیشرفت بیماری قلبی ـ‌ عروقی در بیماران همودیالیزی نقش مهمی ایفا نماید. . به همین دلیل باز بینی مجدد غشاء دستگاه دیالیز و تکنیک های دیالیز، استفاده از آنتی اکسیدان های خوراکی مختلف ، حذ ف اکسیژن های فعال از محیط دیالیز و جلوگیری از احتمال بروز نابهنگام بیماری قلبی ـ عروقی جهت بهبود زندگی بیماران همودیالیزی از موارد بسیار مهم می باشند. واژه های کلیدی: همودیالیز، پراکسیداسیون لیپید ، آنزیم آنتی اکسیدان
محمود رفیعیان، علی مؤمنی، جعفر مهوری، اکبر توکلی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه و هدف: بیماریهای قلبی ـ عروقی در آمریکا، آمار بیشترین عامل مرگ و میر را به خود اختصاص داده است. امروزه علاوه بر داروهای متداول، داروهای مکمل از جمله ویتامین ها تحت مطالعه و یا مصرف ، برای این بیماران هستند. در این رابطه، ویتامین های آنتی اکسیدان بیش از بقیه مورد توجه می باشند. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر ویتامین ای و یا مجموعه ویتامین های ای و ث بر کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیته کم و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد بیماران هیپرلیپیدمیک می باشد که تحت درمان با لواستاتین هستند. مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور ۹۳ بیمار هیپرلیپیدمیک به ترتیب مراجعه به یکی از مطب های پزشکان داخلی شهر کرد درسال ۱۳۸۳ در یکی از سه گروه دارویی زیر قرار گرفتند. گروه اول لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) و پلاسبو(کپسول نشاسته)، گروه دوم لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) و ویتامین ای (۴۰۰ واحد روزانه) و گروه سوم لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) به اضافه ویتامین ای (۴۰۰ واحد روزانه) و ث (۱۰۰۰ میلی گرم روزانه) دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و ۱۰ هفته پس از مصرف دارو، میزان کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیته کم و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد بیماران اندازه گیری و مقایسه شدند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی آنالیز شد . یافته ها: کلسترول، تری گلیسرید و لیپوپروتئین با دانسیته کم بیماران در همه گروه ها بعد از ۱۰ هفته مصرف دارو کمتر و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد آنها بیشتر از شروع مصرف دارو بود (۰۱/۰ p< ). پارامترهای فوق بر همین روال در گروه های دوم و سوم با گروه اول متفاوت بود (۰۱/۰ p< )، ولی در گروه سوم به جز لیپوپروتئین با دانسیته کم (۰۵/۰ p< ) که کمتر از گروه دوم بود، بقیه پارامترها با گروه دوم تفاوت معنی دار آماری نداشتند. نتیجه گیری: اضافه شدن ویتامین های آنتی اکسیدان به خصوص ویتامین ای به رژیم درمانی بیماران هیپرلیپیدمیک احتمالاً مفید خواهد بود.
احمد عطارموحدیان ، غلام رضا دشتی ، غلام علی نادری، مرجان خادمی زاده،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه و هدف: کاهش پراکسیداسیون لیپوپروتئین ها به عنوان یک رویداد کلیدی در ایجاد بیماری های قلبی ـ عروقی از طریق افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما می تواند روش موثری در جلوگیری از این بیماری ها باشد. برخی مطالعات حاکی از اثرات آنتی اکسیدانی تعدادی از اسیدهای آمینه و پلی آمین ها می باشد. هدف از این مطالعه تعیین اثرات آنتی اکسیدانی و آنتی آتروژنیک اسیدآمینه والین بر دیواره شریان های کرونری حیوانات هیپرکلسترولمیک است. مواد و روش ها: این مطالعه یک تحقیق تجربی است که در گروه بیوشیمی دانشکده داروسازی اصفهان در سال ۱۳۸۴ انجام گردید. تعداد ۱۵ سر خرگوش نر سفید انتخاب و به ۳ گروه پنج تایی شامل؛ گروههای کنترل نرمال، کنترل پر کلسترول و پر کلسترول تحت درمان با والین تقسیم شده و به مدت ۵ هفته تحت رژیم غذایی خاص قرار گرفتند. سپس فاکتورهای بیوشیمیایی تری گلیسرید، کلسترول تام، کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته پایین، کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا، ظرفیت آنتی اکسیدانی، مالون دی آلدئید و دی ان های کونژوگه نمونه های خونی اندازه گیری گردید. بافت های شریان های کرونری نیز از نظر میزان تشکیل رگه های چربی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و به دنبال آن آزمون های شفه و توکی تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: میانگین غلظت سرمی کلسترول تام، کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته پایین و دی ان های کونژوگه در گروه تحت درمان با والین در مقایسه با گروه کنترل پرکلسترول تفاوت معنی داری نشان نداد، در حالی که میزان تری گلیسرید، کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا و مالون دی آلدئید در گروه تحت درمان با اسید آمینه در مقایسه با گروه کنترل پر کلسترول کاهش معنی داری نشان داده است (P<۰,۰۵). مقایسه میزان ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم در گروه تحت درمان با والین نسبت به گروه کنترل پر کلسترول حاکی از افزایش معنی دار آن می باشد. اندازه نسبی رگه های چربی تشکیل شده در عروق کرونری گروه تحت درمان با والین نسبت به گروه کنترل پر کلسترول کاهش معنی داری داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد اسید آمینه والین با افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و کاهش میزان پراکسیداسیون لیپیدی از تشکیل رگه های چربی در حیوانات پرکلسترول ممانعت به عمل آورده است.
حسین گرایش‌برازجانیان، آریا رسولی، علی شهریاری، حسین نجف‌زاده‌ورزی، محمد نوری،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو به عنوان یک عدم تعادل بین احیاء کننده‌ها و اکسید کننده‌ها در سطح سلولی یا فردی تعریف می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه اثر آنتی‌اکسیدانی مس و ویتامین‌های EوC در پیشگیری از مسمومیت با مولیبدن در خرگوش بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۲۵ سر خرگوش بالغ به طور تصادفی به ۵ گروه تقسیم شدند. گروه اول یا گروه کنترل که هیچ دارویی دریافت نمی کرد. گروه دوم روزانه تا ظهور علایم مسمومیت ۸۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم مولیبدات سدیم خوراکی، گروه سوم ۴ میلی‌گرم بر کیلوگرم سولفات مس را به صورت خوراکی به همراه مولیبدات سدیم، گروه چهارم ۱۵۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم ویتامین E خوراکی را به همراه مولیبدات سدیم و گروه پنجم ۲۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم ویتامین C خوراکی را به همراه مولیبدات سدیم دریافت کردند. بررسی استرس اکسیداتیو و سطح دفاع آنتی‌اکسیدانی با استفاده از پارامترهای ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، مالون دی آلدئید و سرولوپلاسمین در سرم خرگوش‌ها پس از ۳۵ روز انجام شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: مولیبدنوم موجب آلوپسی و دپیگمانتاسیون شده و به عنوان یک فاکتور استرس سطح مالون دی آلدئید را افزایش داد. به طوری که مقدار مالون دی آلدئید از ۲۸۵/۱ در گروه کنترل به ۸۴۹/۱ میکرومولار در لیتر در گروه مولیبدنوم افزایش معنی داری یافت، ولی این شاخص در گروه‌هایی که ویتامینE و C دریافت کرده بودند کاهش معنی‌داری پیدا کرد و به ترتیب به ۳۷۵/۰ و ۴۲۶/۰ میکرومول در لیتر رسید. با این وجود ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام در هیچ یک از گروه ها تغییری نسبت به گروه کنترل نشان نداد. نتیجه‌گیری: استرس اکسیداتیو در پاتوژنز مسمومیت با مولیبدن دخالت دارد و عوامل آنتی‌اکسیدان ویتامین‌های EوC می‌توانند از اثرات توکسیک آن بکاهند.
سحر روزبهی، نعمت الله رزمی، مهدی اکبرتبار طوری، هیبت الله صادقی،
دوره ۱۹، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف : برخی از ترکیب های طبیعی و سنتتیک دارای خواص آنتی اکسیدانی می باشند که در محافظت از کبد در مقابل عوامل مخرب نقش مهمی را دارند . هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظت کبدی عصاره هیدوالکلی چتر گندمی رفیع در موش های صحرایی بود. روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال ۱۳۹۲ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بر روی ۵۰ سر موش صحرایی نر بالغ و سالم از نژاد ویستار انجام شد. حیوان ها به طور تصادفی به ۵ گروه مساوی شامل؛ گروه شاهد( دریافت کننده روغن زیتون) ، گروه کنترل (دریافت کننده روغن زیتون و تتراکلرید کربن) و سه گروه آزمون (دریافت کننده روغن زیتون و تتراکلرید کربن) تقسیم شدند . به موش های گروه های گروه های آزمون به ترتیب عصاره گیاه چتر گندمی رفیع با دوزهای ۷۵، ۱۵۰ و۳۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن به صورت گاواژ داده شد. بعداز دو ماه میزان آنزیم های کبدی، پروتئین تام، آلبومین و بیلی روبین سرم موش ها اندازه گیری شدند. مطالعات هیستوپاتولوژی کبد موشها نیز انجام گرفت. داده‌های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در گروه CCl۴ افزایش قابل توجهی در سطوح سرمی آلانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، بیلی روبین تام، بیلی روبین مستقیم، و کاهش قابل توجهی در سطح سرمی توتال پروتئین و آلبومین در مقایسه با گروه نرمال مشاهده شد (P<۰,۰۵). عصاره هیدروالکلی گیاه چتر گندمی رفیع در هر سه دوز باعث کاهش سطوح آنزیم های کبدی ، بیلی روبین گردید، در حالی که توتال پروتئین و آلبومین در مقایسه با گروه هپاتوتوکسیک افزایش یافت((P<۰.۰۵. بیشترین میزان کاهش در آنزیم های کبدی و بیلی روبین تام مربوط به دوز ۳۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن موشها بود و همینطور بیشترین افزایش در غلظت سرمی پروتئین تام و آلبومین نیز مربوط به همین دوز بود. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که عصاره هیدرو الکلی گیاه چتر گندمی رفیع دارای اثر محافظت کبدی قابل توجهی در رت های هپاتوتوکسیک شده توسط CCl۴ است که به ترکیبات آنتی اکسیدانی این گیاه نسبت داده می شود.
مهدی مقرنسی، جواد بیات، محسن فؤادالدینی، عباس صالحی کیا، مهران حسینی، فرهاد شهامت نشتیفانی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف مکمل‌های خوراکی جهت از بین بردن آسیب‌های اکسیداتیو ناشی از تمرین ورزشی در بین ورزشکاران متداول می‌باشد. مطالعه‌های گذشته نشان داده‌اند که کلستروم(آغوز) گاوی دارای خاصیت آنتی‌اکسیدانی می‌باشد، اما تاکنون مطالعه‌ای که اثربخشی آنرا بر استرس اکسایشی و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی مورد ارزیابی قرار داده باشد یافت نشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مصرف مکمل آغوز گاوی به همراه تمرین هوازی و بی هوازی بر پراکسیداسیون لیپیدی و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی موش‌های صحرایی نر ویستار انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۴۸ موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه مساوی تقسیم شدند (کنترل، مکمل آغوز، تمرین هوازی، تمرین بی‌هوازی، مکمل آغوز و تمرین هوازی، مکمل آغوز و تمرین بی‌هوازی). گروه‌های دریافت کننده آغوز روزانه به مدت ده هفته دوز ۳۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم  پودر آغوز گاوی را به صورت خوراکی دریافت نمودند. گروه‌های تمرینی سه جلسه تمرین در هفته به مدت ۱۰ هفته روی تریدمیل مخصوص جوندگان انجام دادند. خون‌گیری پس از ۲۴ ساعت پس از انجام آخرین جلسه تمرین در شرایط ناشتایی از تمام موش‌ها انجام شد. سپس دو شاخص مالون دی آلدئید(MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام(TAC) اندازه‌گیری شدند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های کلموگروف ـ اسمیرنوف، آنالیز واریانس یک طرفه و  تعقیبی توکی  تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: مقادیر پلاسمایی شاخص استرس اکسایشی(MDA) در تمام گروه‌ها به جز گروه مکمل آغوز و تمرین بی هوازی به طور معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل معنی‌داری پیدا کرد(۰۵/۰>p). ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام(TAC) نیز در تمام گروه ها بجز گروه تمرین بی‌هوازی در مقایسه با گروه کنترل با افزایش معنی‌داری همراه بود(۰۵/۰>p).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد، ده هفته مصرف مکمل آغوز به همراه تمرین هوازی اثر بخشی بهتری در کنترل استرس اکسایشی و بهبود ظرفیت آنتی اکسیدانی نسبت به گروه تمرین بی هوازی دارد.


مهدی مقرنسی، سیدرضا عربی، محسن محمدنیااحمدی،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: هنگام ورزش‌های شدید گونه‌های واکنش‌پذیر اکسیژن تولید می‌شوند که آسیب سلولی را به دنبال دارد. به نظر می‌رسد استفاده از مکمل‌های ضد اکسایشی، از فشار اکسایشی ناشی از این گونه تمرین‌ها می‌کاهد. از این رو، هدف تحقیق حاضر تعیین و تأثیر مکمل‌دهی کوتاه مدت آغوز بر سطوح سرمی مالون دی‌آلدهید و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام ناشی از فعالیت حاد مقاومتی در مردان سالم بود.
 
روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت نیمه تجربی و کاربردی با طرح متقاطع با یک گروه تجربی بود که بر روی یک گروه ۱۰ نفره از دانشجویان سالم دانشگاه بیرجند، با دامنه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال به­منظور کنترل تفاوت­های فردی انجام شد. از آزمودنی­ها در چهار مرحله خون‌گیری انجام شد که دو مرحله قبل از مصرف مکمل و دو مرحله بعد از مصرف مکمل بود. مرحله اول قبل از شروع برنامه تمرینی متعاقب ۱۲ ساعت ناشتایی و مرحله دوم پس از انجام پروتکل تمرین خون‌گیری انجام شد. آزمودنی­ها بعد از این دو مرحله به مدت دو هفته یک روز در میان مکمل پودر شده­ آغوز به مقدار۲۰ گرم مصرف کردند. پس از دو هفته مصرف مکمل، مجدداً از آزمودنی­ها در دو مرحله مشابه قبل، خون‌گیری شد. پروتکل فعالیت مقاومتی شامل شش حرکت در سه نوبت۱۰ـ۸ تکراری   با ۸۰ درصد یک تکرار بیشینه(۱RM) و یک دقیقه استراحت بین نوبت­ها و دو دقیقه استراحت بین حرکات انجام شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های شاپیروـ ویلک، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبیLSD تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته ها: نتایج نشان داد، دو هفته مکمل دهی آغوز باعث تغییر معنی داری در شاخص مالون دی­آلدهید نشد(۱۶/۰= p)، در حالی که ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام سرمی با افزایش معنی‌داری همراه بود(۰۱/۰= p). اما دو هفته مکمل‌دهی کوتاه مدت آغوز باعث کاهش غلظت شاخص مالون دی‌آلدهید(۰۰۱/۰= p) وافزایش ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام سرمی(۰۰۷/۰= p) پس از یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی شد.
 
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد با توجه به خواص آنتی‌اکسیدانی آغوز و ایجاد استرس اکسایشی طی فعالیت حاد مقاومتی و هم‌چنین  نیاز بدن از نظر ویتامین و ریز مغذی­ها برای کاهش و مهار فشار اکسایشی می­توان از مکمل آغوز به عنوان یک مکمل طبیعی استفاده کرد.
 
 
 
زهرا ایزدی، ناصر میرازی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی گیاهان دارویی به منظور کشف منابع جدید دارویی بر علیه عفونت­های میکروبی در سال­های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق تعیین و بررسی خاصیت آنتی‌اکسیدانی و ضدمیکروبی عصاره­­های آبی و اتانولی اندام هوایی سرخارگل بر برخی از باکتری­های گرم مثبت و گرم منفی می­باشد.
 
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه بوعلی‌سینا انجام گرفت، از روش خیساندن و استفاده از حلال­های آب و اتانول با نسبت ۱ به ۵ (گیاه به حلال) جهت عمل عصاره­گیری استفاده شد. سنجش میزان ترکیبات فنلی عصاره­ها با روش فولین ﺳـﯿﻮﮐﺎﻟﺘﻮ انجام، سپس مقدار شیکوریک اسید عصاره­های سرخارگل با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تعیین شد. ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺿﺪ اﮐﺴﺎیﺸﯽ ﻏﻠﻈﺖ­ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ هر دو نوع ﻋﺼﺎره ﺑﺎ آزﻣﻮن ﻣﻬﺎر رادیﮑﺎلﻫﺎی آزاد دی‌فنیل پیکریل هیدرازیل [DU۱] ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و ﺑﺎ آﻧﺘﯽ‌اﮐﺴﯿﺪان ﺳﻨﺘﺰی ﺑﻮﺗﯿﻞ ﻫﯿﺪروﮐﺴﯽ ﺗﻮﻟﻮﺋﻦ مقایسه شد. میکروارگانیسم­های مورد پژوهش استافیلوکوکوس اورئوس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، لیستریا اینوکوا، باسیلوس سرئوس، اشرشیاکلی، سودوموناس آئروژینوزا، سالمونلا تیفی­موریوم و شیگلا فلکسنری بودند. فعالیت ضد میکروبی عصاره­های آبی و اتانولی سرخارگل به روش­های پورپلیت، چاهک در آگار، حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی بر سویه­های بیماری­زا تعیین شد. هم‌چنین واکنش متقابل عصاره­های این گیاه از طریق محاسبه شاخص بازدارندگی افتراقی علیه میکروارگانیسم­ها نیز بررسی شد. داده‌ها با استفاده از آزمون­های آماری تی و دانکن تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره اتانولی بیشترین مقدار ترکیبات فنلی و شیکوریک اسید را دارا است. نتاﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﻴﺰان ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﺑﻪ دام‌اﻧﺪازی رادﻳﻜﺎل­ﻫﺎی آزاد ﻋﺼﺎره­های آبی و اتانولی سرخارگل نیز ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻋﺼﺎره اتانولی ﺑـﺎ غلظت ۳۰۰۰ ﻣﻴﻜﺮوﮔـﺮم در میلی­لیتر بیشترین ﻧﻘﺶ را در ﻣﻬﺎر رادﻳﻜﺎل­های آزاد داﺷت. عصاره آبی سرخارگل در غلظت­های ۲۵ و ۵۰ میلی­گرم بر میلی‌لیتر هیچ اثر مهاری بر رشد باکتری­های گرم منفی نداشت. بیشترین قطر هاله عدم رشد عصاره­های آبی و اتانولی این گیاه در غلظت ۴۰۰ میلی­گرم بر میلی­لیتر مربوط به باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و کمترین قطر هاله عدم رشد در همین غلظت مربوط به باکتری سودوموناس آئروژینوزا بود. عصاره­های سرخارگل بر باکتری­های گرم مثبت در مقایسه با باکتری­های گرم منفی اثر بازدارندگی بیشتری نشان داد. هم­چنین مشخص شد که عصاره اتانولی در مقایسه با عصاره آبی اثر بازدارندگی بیشتری روی سویه­های مورد مطالعه داشت. محدوده حداقل غلظت مهارکنندگی عصاره اتانولی این گیاه بین ۲۵۶ـ۱۶ میلی­گرم بر میلی­لیتر بسته به نوع باکتری(گرم مثبت یا گرم منفی) متفاوت بود.
 
نتیجه­گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره اتانولی گیاه سرخارگل دارای اثر ضدمیکروبی قوی­تری بر باکتری­های گرم مثبت بوده و می­تواند در صنایع غذایی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین با توجه به نتایج این مطالعه، پژوهش­های بیشتری در زمینه ترکیبات ضدمیکروبی گیاه سرخارگل پیشنهاد می‌شود تا بتوان از این گیاه در درمان بیماری­های عفونی بهره جست. 
 
 
 

 [DU۱]فونت آن را روی یاقوت میگذارم ولی با بقیه متفاوته

بی بی فاطمه حقیرالسادات، مهلا نادریفر، نرگس نیکونهاد لطف آبادی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به وجود مقادیر بالایی از ترکیباتی با خاصیت آنتی‌اکسیدانی و سیتوتوکسیک در اسانس بذر رازیانه، هدف از این پژوهش تعیین  و بررسی فعالیت آنتی‌اکسیدانی و ضدتکثیری اسانس بذر رازیانه بر رده سلولی MCF-۷ سرطان پستان و رده سلولیA۲۷۸۰ سرطان تخمدان بود.
 
روش بررسی: این یک مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۸ انجام شد، ابتدا اسانس بذر رازیانه با روش تقطیر در آب و با استفاده از کلونجر استخراج گردید. سپس سلول‌های سرطانی  MCF-۷و A۲۷۸۰ کشت و تکثیر داده شد و سمیت سلولی اسانس در غلظت‌های ۱۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۱۲۵، ۲۵۰ و ۵۰۰ میکروگرم بر میلی­لیتر به مدت ۲۴ و ۴۸ ساعت بر اساس تست رنگ سنجی((MTT سنجیده شد. هم‌چنین میزان فعالیت آنتی‌اکسیدانی اسانس در غلظت‌های ۱، ۷/۰، ۵/۰، ۲/۰ و ۰۸/۰ میلی­گرم بر میلی­لیتر با استفاده از تست به دام اندازی رادیکال آزاد(DPPH) بررسی گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌ آماری آنالیز واریانس دوطرفه و با استفاده از نرم افزاز آماری گراف پد پریسم تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج این پژوهش نشان داد که اسانس بذر رازیانه طی ۲۴ و ۴۸ ساعت در بسیاری از غلظت‌های مورد استفاده (به ویژه غلظت‌های بالا) به طور معنی‌داری رشد سلول‌های سرطانیMCF-۷ و A۲۷۸۰ را نسبت به گروه کنترل کاهش داده است. میزان سمیت اسانس طی ۲۴ ساعت در تمامی غلظت‌ها به جز ۱۰ میکروگرم برای میلی­لیتر بر رده سلولی MCF-۷ بیشتر بوده و در طی ۴۸ ساعت اسانس در تمامی غلظت‌ها، برای رده سلولی MCF-۷ سمیت بالاتری داشته است. میزان IC۵۰ اسانس طی ۲۴ و ۴۸ ساعت برای MCF-۷ به ترتیب ۳/۹۴ و ۷/۶۱ میکروگرم بر میلی‌لیتر بود در حالی که اسانس برای رده سلولی A۲۷۸۰، IC۵۰ نداشت. هم‌چنین مشخص گردید که اسانس بذر رازیانه در تمامی غلظت‌های مورد استفاده به صورت وابسته به غلظت دارای فعالیت آنتی‌اکسیدانی می‌باشد.
 
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که اسانس رازیانه در غلظت‌های مختلف می‌تواند ، اثرات ضد تکثیری قابل توجهی بر رده­های سلولی MCF-۷ سرطان پستان و A۲۷۸۰،  سرطان تخمدان داشته باشد.
 
 
مسلم صداقت طلب، امید عمادی، نرگس روستایی، ناهید آذرمهر، فاطمه بیژنی، امیر حسین دوستی مطلق،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از گیاهان دارویی در بین مردم از زمان‌های قدیم رایج  بوده و در سال‌های اخیر به استفاده درمانی از آنها توجه خاصی شده است. از آن جایی که استرس اکسیداتیو از علل محتمل در ایجاد هیپرپلازی خوش خیم پروستات می‌باشد، لذا هدف مطالعه حاضر تعیین و مقایسه تأثیر عصاره هیدروالکلی هسته و میوه سنجد بر فاکتورهای استرس اکسیداتیو بیماران مبتلا به هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات بوده است.

روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی که در سال ۱۴۰۰ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. ۹۶ بیمار بالای ۴۵ سال مبتلا به هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات با نمره علایم بین المللی پروستات (IPSS) زیر۲۰ با تخصیص تصادفی به دو گروه دریافت کننده دارونما(۶۰۰میلی گرم آرد سفید گندم به مدت یک ماه) و دارو(۶۰۰ میلی‌گرم عصاره هیدروالکلی سنجد به مدت یک ماه ) تقسیم شدند. از هر بیمار قبل و بعد از مطالعه نمونه خون جهت بررسی سطح فاکتورهای استرس اکسیداتیو شامل توتال تیول(TSH)، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام پلاسما(FRAP)، مالون دی‌الدئید(MDA) و متابولیت‌های نیتریک اکساید(NO) تهیه شد و در پایان مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های تی تست، ویل کاکسون و من‌ـ ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد عصاره ی هیدروالکلی هسته و میوه سنجد، میزان MDA را در گروه دریافت کننده عصاره (۶۵±۷/۴۸۰ در مقابل ۵۱±۸/۴۵۷) نسبت به گروه دارونما(۵۰±۸/۴۵۴ در مقابل ۳۶±۳/۴۴۷) کاهش داد. با این وجود این کاهش معنی‌دار نبود. هم‌چنین میزان متابولیت‌های NO در گروه دریافت کننده عصاره هیدروالکلی هسته و میوه سنجد(۸/۷±۷/۶ به ۹±۷/۱۵) نسبت به گروه دارونما  (۳±۵/۵ در مقابل ۹±۶/۱۶) افزایش کمتری نشان داد که این افزایش نیز معنی‌دار نبود. علاوه بر این، تفاوت معنی‌دار آماری در میزان FRAP و TSH بین گروههای دریافت کننده دارو و دارو نما وجود نداشت(۰۵/۰<p).

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مصرف عصاره هیدروالکلی میوه و هسته سنجد ممکن است بتواند با کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و هم‌چنین مهار تولید NO، تا حدودی میزان استرس اکسیداتیو را در بیماران هایپرپلازی خوش‌خیم پروستات کاهش دهد.


 
فاتن عبدالحمزه دهش، ناصر میرازی،
دوره ۳۰، شماره ۵ - ( ۷-۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه و هدف: تتراکلرید کربن که در صنایع بهداشتی کاربرد دارد موجب اختلال در عملکرد بافتها از جمله کبد می‌شود. در این مطالعه اثر آنتی اکسیدانی عصاره پنیر نخل  بر مسمومیت کبدی در موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار القاء شده با تتراکلرید کربن مورد  بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی در سال ۱۴۰۳ انجام شد، ۴۲ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی ۲۰ ± ۲۲۰ گرم در ۶ گروه ۷ سری به صورت زیر تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه کنترل مثبت(تجویز سیلیمارین ۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)، گروه شم(دریافت کننده روغن زیتون به میزان ۲۵/۰ میلی‌لیتر)، گروه شاهد(دریافت کننده تتراکلرید کربن به میزان ۲ میلی‌لیتر بازاء کیلوگرم وزن بدن، به نسبت ۱:۱ با روغن زیتون، تزریق زیر پوستی)، گروه تیمار۱ (دریافت کننده تتراکلرید کربن+ عصاره پنیر نخل با دوز کم)، تیمار۲ (دریافت کننده تتراکلرید کربن+ عصاره پنیر نخل با دوز متوسط)، تیمار ۳ (دریافت کننده تتراکلرید کربن+ عصاره پنیر نخل با دوز بالا). پس از پایان آزمایشات، از موش ها نمونه های خونی تهیه و سطح سرمی MDA ،  GSH و GPx  و آنزیم های کبدی اندازه گیری شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تتراکلرید کربن موجب نکروز بافت کبد در موش‌های شاهد می‌گردد. همچنین افزایش معنی‌دار سطح سرمی آنزیم های کبدی و MDA در گروه شاهد نسبت به گروه کنترل صورت پذیرفت (p<۰,۰۰۱). سطح سرمی GSH و GPx  در گروه‌های تیمار نسبت به گروه شاهد افزایش معنی‌داری را نشان داد (p<۰,۰۰۱).
نتیجه گیری: عصاره هیدرواتانولی پنیر نخل  به دلیل دارا بودن ترکیبات فنولی و آنتی‌اکسیدانی قادر است از بافت کبد در برابر آسیب‌های مخرب تتراکلرید کربن محافظت و سطح سرمی آنزیم های کبدی را به سمت طبیعی بودن سوق دهد.
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.19 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4725