۱۲ نتیجه برای کلانتری
دکتر بهادر سرکاری، مهدی فخار، دکتر محمدحسین معتضدیان، دکتر غلامرضا حاتم، محسن کلانتری، حسن رضانژاد،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماریی است که با نام کالاآزار معروف میباشد و بــــه وسیله گونههای لیشمانیای دونوانی، اینفانتوم و شاگاسی ایجـــــاد می شود. لیشمانیوز احشایی در بیشتر مناطق ایران به صورت اسپورادیک و در مناطقی از استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی، فارس، بوشهر و قم به صورت آندمیک دیده می شود. مطالعات انجام شده مشخص نموده کـــــه لیشمانیوز احشایی در بعضی از مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات عامل ایجاد کننده لیشمانیوز احشایی در این استان انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی از ۶ بیمار مبتلا به کالا آزار بستری شده در بخش اطفال بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج در سال ۱۳۸۴ نمونه مغز استخوان تهیه گردید. از اسلایدهای میکروسکوپی تهیه شده از این نمونهها دی ان آ استخراج گردید و سپس جهت تعیین گونه انگل با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز سمی نستد مورد بررسی قرار گرفتند. جهت این کار با استفاده از پرایمرLINR۴ و LIN۱۷ قطعه متغیر از حلقه های کوچک دی ان آ کینتوپلاستی انگل لیشمانیا در یک مرحله تکثیر گردید. محصول به دست آمده بر روی ژل آگاروز ۵/۱ درصد الکتروفورز شده و با اتیدیوم بروماید رنگ آمیزی گردید. سپس از ژل حاوی باندها عکسبرداری گردید و با توجه به شاخص وزنی، گونه انگل مشخص گردید.
یافته ها: با بررسی اسمیرهای مستقیم مغز استخوان، اماستیگوتهای انگل (اجسام لیشمن) به تعداد نسبتاً فراوان در نمونههای تهیه شده مشاهده شد و در دو مورد از بیماران، انگل پس از یک هفته در محیط دو فازی ان ان ان رشد نموده و سپس در محیط های تک فازی RPMI۱۶۴۰ و سرم جنین گوساله به مدت سه هفته انبوهسازی شد. نمونه حاصل از تمامی بیماران مورد مطالعه در آزمایش واکنش زنجیرهای پلیمراز ایجاد باندی به اندازه ۷۲۰ جفت باز نمود. مقایسه این باندها با باندهای حاصل از گونههای استاندارد، مشخص نمود که گونه انگل در تمامی بیماران مورد مطالعه لیشمانیا اینفانتوم میباشد.
نتیجه گیری: عامل مولد لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) در منطقه مورد مطالعه لیشمانیا اینفانتوم می باشد. ضروری است مطالعات جامع در خصوص مخازن این بیماری در این استان انجام گیرد تا به همراه بررسیهای سرواپیدمیولوژیک جنبههای مختلف این بیماری مشخص گردد.
واژه های کلیدی: لیشمانیا، کالاآزار، واکنش زنجیرهای پلیمراز سمی نستد
دکتر کوروش عزیزی، دکتر یاور راثی، دکتر عزت الدین جوادیان، دکتر محمدرضا یعقوبی ارشادی، مجید جلالی، محسن کلانتری،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: افزایش ناگهانی تعداد موارد بیماری کالاآزار در چند ساله اخیر در شهرستان ممسنی واقع در استان فارس بیانگر شکلگیری کانون آندمیک جدیدی از بیماری بود. از آنجا که تبیین یک استراتژی کنترلی مؤثر در بیماریهای ناقل زاد مستلزم شناخت فون و بیواکولوژی ناقلین آنهاست، مطالعه حاضر با هدف تعیین فون و بیواکولوژی ناقلین لیشمانیوز انجام شد.
مواد و روشها: این یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی میباشد که طی سالهای ۱۳۸۴ ـ ۱۳۸۳ در شهرستان نورآباد ممسنی استان فارس به منظور تعیین فون و بیواکولوژی ناقلین لیشمانیوز انجام شد. صید پشههای خاکی با استفاده از تله چسبان، آسپیراتور و تله نوری در طی فصل فعالیت آنها انجام شد. نرخ پاریتی با تشریح پشههای خاکی و مشاهده غدد ضمیمه دستگاه تناسلی و نرخ آنتروپوفیلیک با آزمایش الیزای خون موجود در معده آنها انجام پذیرفت. ناقلین هم به دو روش میکروسکپیک و مولکولی واکنش زنجیرهای پلی مراز مشخص گردیدند.
یافتهها: در این مطالعه ۱۲۶۸۸ پشه خاکی صید گردید که ۷۰۴۰ عدد (۴۸/۵۵ درصد) آنها نر و ۵۶۴۸ عدد (۵۲/۴۴ درصد) ماده بودند. از میان پشههای صید شده ۱۶/۲۳ درصد از اماکن داخلی و ۸۴/۷۶ درصد از اماکن خارجی صید شدند. تعیین هویت پشههای خاکی مجموعهای بالغ بر ۲۵ گونه (۱۴ گونه فلبوتوموس ۱۱ گونه سرژانتومیا) را به عنوان فون شهرستان مشخص نمود. ۴ گونه فلبوتوموس شامل؛ گونههای صالحی، انصاری، الینوره و برگروتی و دو گونه سرژانتومیا افریکانا و اسکوامیپلیوریس برای اولین بار از استان فارس گزارش میشوند. در اماکن داخلی گونه فلبوتوموس پاپاتاسی با ۶۳۷ نمونه (۲/۳۹ درصد) و در اماکن خارجی گونه سرژانتومیا دنتاتا با ۱۱۳۷ نمونه (۱/۲۱ درصد) صید، گونههای غالب بودند. فعالیت ماهیانه پشههای خاکی در نیمه اردیبهشت شروع و در نیمه آبان ماه خاتمه مییابد و اوج فعالیت آنها در نیمه مرداد ماه میباشد. در ۲ نمونه از گونه فلبوتوموس پاپاتاسی و۲ مورد الکساندری آلودگی لپتومونادی مشاهده گردید. اندکس آنتروپوفیلیک گونههای پاپاتاسی و الکساندری با استفاده از روش الیزا به ترتیب ۳/۳۷ و ۸/۳۲ درصد مشخص گردید.
نتیجهگیری: فون پشههای خاکی شهرستان ممسنی بسیار غنی است که متأثر از تنوع بالای بیوجغرافیایی آن است. گونههای پاپاتاسی و الکساندری به عنوان ناقلین فرمهای جلدی و احشایی لیشمانیوز در این کانون معرفی میشوند. یافتههای بیواکولوژیک پشههای خاکی در این مطالعه اساس استراتژی کنترل ناقلین لیشمانیوز در این کانون نوظهور را تشکیل خواهد داد.
واژههای کلیدی: لیشمانیوز، بیواکولوژی، پشههای خاکی فلبوتومینه
حسین مولوی، صدراله خسروی، حمید طاهر نشاط دوست، مهرداد کلانتری،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: از بنیادیترین موضوعهای مطرح شده در روانشناسی مثبتنگر مفهوم شادی است. پژوهشها نشان داده است که شادی صرفنظر از چگونگی به دست آوردن آن میتواند سلامت جسمانی را بهبود بخشد. افرادی که شاد هستند احساس امنیت بیشتری میکنند، آسانتر تصمیم میگیرند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی میکنند بیشتر احساس رضایت میکنند. هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش الگوی ارتباطی خانواده کثرتگرا بر میزان شادی زوجین بود.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال ۱۳۸۸ بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی تعداد ۴۰ زوج که بر اساس آزمون پرسشنامه تجدید نظر شده کوئرنر و فیتزپاتریک که در دو بعد الگوی خانوادگی بی قید و شرط و محافظت کننده قرار داشتند انتخاب شدند. پرسشنامه شادکامیآکسفورد بر روی ۴۰ زوج اجرا گردید و بعد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۵/۱ ساعته تحت آموزش الگوی ارتباطی کثرت گرا قرار گرفتند، ولی برای افراد گروه کنترل این آموزش ارایه نشد. مجدداً از هر دو گروه پرسشنامه شادکامیآکسفورد به عمل آمد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری تجزیه و تحلیل کوواریانس آنالیز شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که از نظر میزان شادکامی تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده شد(۰۰۵ ۰>p ). همچنین تفاوت معنیداری بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون شادکامی در دو گروه وجود داشت (۰۰۰۱/۰>p )، ولی تعامل در بین الگوهای ارتباطی و تعامل بین الگوهای ارتباطی در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت(۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که گفت و شنود نقش کلیدی در میزان شادی زوجین دارد. بنابراین آموزش الگوی ارتباطی کثرتگرا که مبنی بر گفت و شنود بالا است در میزان شادی زوجین مؤثر است.
واژههای کلیدی : الگوی ارتباطی، خانواده کثرتگرا، شادی
محمد حسین بهادری، مرضیه جهان بخش، مهرداد کلانتری، حسین مولوی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: هراس اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان ترس شدید و مزمن از موقعیتهایی که باعث تحقیر و خجالتزدگی میشود، توصیف شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله فراشناختی بر علایم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش کارآزمایی بالینی در سال ۱۳۸۹ انجام شد. از بین بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناختی شهر شیراز، ۱۹ نفر به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون(۱۰ نفر) و شاهد(۹ نفر) تقسیم شدند. پس از اجرای پیشآزمون که با استفاده از پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی(SPSAQ) و مقیاس سنجش علایم ترس از ارزیابی منفیFNE)) به عمل آمد، گروه مداخله طی ۸ جلسه هفتگی مورد درمان فراشناختی ولز قرار گرفتند، ولی گروه شاهد مداخلهای دریافت نکردند. پس آزمون و پیگیری ۳ ماه بعد با همان ابزار انجام گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش علایم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی گروه مداخله تأثیر معنیداری دارد(۰۰۱/۰p≤).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه بر ارتقای مهارتهای انطباقی کارآمد و انعطافپذیر از طریق فرآیندهای فراشناختی و تأثیر آن در کاهش علایم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تأکید مینماید.
حسین انصاری، عبدالعلی مشفع، کاوس صلحجو، پویا خدادادی، محسن کلانتری، اسفندیار افشون، فرزانه ذهبیون، بهادر سرکاری، علی کشتکاری ،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری لیشمانیوز احشایی یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان است که عامل آن در ایران لیشمانیا اینفانتوم میباشد. هدف از این مطالعه تعیین مشخصات لیشمانیوز احشایی در مخازن حیوانی(سگ) شهرستان بویراحمد و تعیین نوع انگل با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال ۱۳۸۹ بر روی ۱۵ قلاده سگ دارای علایم بالینی لیشمانیوز احشایی از ۷ روستای آندمیک شهرستان بویراحمد انجام شد. از سگهای مورد بررسی ۱۰ میلیلیتر خون گرفته شد و پس از کالبد گشایی از طحال و کبد آنها لام های تماسی تهیه شده و نمونههایی از این اندامها برداشته شد. بر روی نمونههای تهیه شده تست آگلوتیناسیون مستقیم، مطالعات میکروسکوپی و واکنش زنجیرهای پلیمراز به منظور یافتن انگل لیشمانیا و تعیین هویت آن صورت گرفت.
یافتهها: در روش سرولوژی از ۱۵ قلاده سگ ۱۴ قلاده دارای تیتر آنتیبادی ۳۲۰/۱ و بالاتر بودند و یک قلاده منفی شد. در مطالعه میکروسکوپی گسترشهای تماسی در ۱۳ قلاده سگ آماستیگوتهای لیشمانیا مشاهده گردید و ۲ قلاده نیز منفی شدند. با استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز انگل موجود در نمونههای بافت طحال، کبد و گسترش های تماسی در ۱۴ قلاده سگ لیشمانیا اینفانتوم تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: تعیین انگل لیشمانیا اینفانتوم در اکثر نمونههای مورد بررسی به عنوان عامل ایجاد کننده لیشمانیوز احشایی در سگهای این منطقه نشان دهنده الگوی بیماری همانند سایر نقاط کشور میباشد.
اسحاق موسوی، مهرداد کلانتری، مریم اسماعیلی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به اینکه جانبازان به عنوان یکی از مهمترین گروههای هدف جهت ارایه خدمات درمانی، روانشناختی و اجتماعی به حساب میآید، هدف این مطالعه بررسی میزان اثربخشی بازگویی روانشناختی و مداخلات رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه جانبازان در شهر یاسوج بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از بین جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تعداد ۲۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه میسیسیپی(M-PTSD) بود که قبل از آموزش بر روی هر دو گروه اجرا شد، سپس بازگویی روانشناختی در یک جلسه و مداخلات رفتاری در ۶جلسه ۹۰ دقیقهای و به صورت هفتهای یک جلسه صرفاً برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و به منظور تعیین اثر آموزش پس از سه ماه هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمرات اختلال استرس پس از سانحه در افراد گروه های آزمایش و کنترل پس از مداخله به ترتیب؛ ۲۷/۱۱±۶/۱۰۳ و ۶۸/۸±۴/۱۱۲ بود که بین آنها تفاوت معنیداری مشاهده شد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: روش درمانی بازگویی روانشناختی و مداخلات رفتاری مورد بررسی میتواند در درمان اختلال استرس پس از ضربه مزمن مؤثر باشد، این روش اثر درمانی خود را حتی بعد از سه ماه حفظ کرد.
واژههای کلیدی: استرس پس از سانحه، بازگویی روانشناختی، مداخلات رفتاری
فاطمه اسدی منش، اصغر شریفی، زینب محمدحسینی، حلیمه نصرالهی، ندا حسینی، علی کلانتری، سید عبدالمجید خسروانی،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مجاری ادراری یکی از شایعترین عفونتهای دوران کودکی پس از عفونت دستگاه تنفسی فوقانی میباشد. تشخیص به موقع، درمان صحیح و پیگیری مناسب بیمار میتواند سبب کاهش قابل توجه عوارض شود. هدف این مطالعه تعیین مقاومت آنتیبیوتیکی در عفونت مجاری ادراری کودکان زیر ۱۴ سال مراجعه کننده به درمانگاه اطفال و بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج در سال ۱۳۹۱ بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفیـ مقطعی، آنتی بیوگرامهای انجام شده به روش دیسک دیفیوژن برای ۱۴۵ کشت ادرار مثبت، بررسی شدند. نمونههای ادرار به روش آسپیراسیون سوپراپوبیک و کاتتریزاسیون یورترا در کودکان فاقد کنترل ادراری و Mid Stream Clean-Catch در کودکان دارای کنترل ادراری، جمعآوری شدند. دادهها با آزمون آماری مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از میان موارد مطالعه شده، ۶۸/۶۰ درصد دختر و ۳۱/۳۹ درصد پسر بودند. شایعترین عامل عفونت ادراری در کودکان، اشریشیاکلی(۴۱/۷۲ درصد) و به دنبال آن کلبسیلا(۳۴/۱۰ درصد) بود. الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی شامل؛ آمپیسیلین(۵۱/۸۵ درصد)، آموکسیسیلین(۴۴/۸۳ درصد)، سفالکسین(۶۵/۶۹ درصد)، سفالوتین (۰۶/۶۲ درصد)، کوتریموکسازول(۳۷/۶۱ درصد)، نالیدیکسیک اسید(۸۲/۴۴ درصد)،سفیکسیم(۲۴/۳۷ درصد)، نیتروفورانتوئین(۵۵/۳۶ درصد)، جنتامایسین(۱۷/۳۵ درصد)، سفتریاکسون (۲۷/۲۸درصد)، سیپروفلوکساسین (۸۹/۲۶ درصد)، آمیکاسین (۵۱/۲۵ درصد) و سفوتاکسیم(۸۲/۲۴ درصد) بودند.
نتیجهگیری: میزان مقاومت آنتیبیوتیکی در عفونت ادراری کودکان شهر یاسوج در سال ۱۳۹۱ نسبت به سالهای قبل به جز آمیکاسین، افزایش یافته بود که این افزایش در مورد سیپروفلوکساسین و کوتریموکسازول قابل توجه بود. استفاده از نیتروفورانتوئین، سفوتاکسیم، سفالوسپورینهای نسل سوم و آمینوگلیکوزیدها جهت درمان تجربی توصیه میشود.
علی کلانتری، سیدعبد المجید خسروانی،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت پرسنل بخش رادیولوژی از نظر عملکردی و حفاظتی یکی از موارد مهم در افزایش کیفیت و کمیت کارکرد میباشد. هدف این مطالعه تعیین وضعیت رعایت استانداردهای رادیولوژی در بیمارستان بهشتی یاسوج در سال ۱۳۹۲ بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفیـ تحلیلی بر روی ۱۱۸ گرافی که بر اساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از چک لیست رتبه بندی شده و با آگاهی کامل از استانداردهای رادیولوژی، در دو نوبت انجام شدند، صورت گرفت. دادهها با آزمونهای آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان در انتخاب کاست ۳/۸۷ درصد وضعیت بیمار۳/۷۶ درصد وضعیت عضو ۳/۸۷ درصد، اشعه مرکزی۹/۸۳ درصد و فاصله بین تیوب تا بیمار ۶/۶۸ درصد مطابق با استانداردها عمل نمودند. از بین تمامیعوامل و متغیرها، بین نما با کاست، نما با فاصله بین منبع اشعه تا گیرنده تصویر، جنس با وضعیت بیمار، گرید با اشعه مرکزی، گرید با SID، درخواست با وضعیت بیمار و همچنین بین دانسیته با وضعیت بیمار و وضعیت عضو رابطه معنیداری مشاهده شد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: کارکنان و دانشجویان از نظر عملکردی در سطح خوب، ولی از نظر حفاظتی در سطح نامطلوب وضعیتی قرار داشتند. بنابراین پیشنهاد میشود به منظور ارتقای سطح حفاظتی آنها، آموزش و پایش دورهای به طور مستمر انجام گردد.
طاهره کلانتری، مرضیه رستمی نژاد، آقای اکبر رستمی نژاد،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: در ارتباط با پاتوژنز اختلالات التهاب عصبی و نورودژنراتیو، مسیر کینورنین(KP) نقش مهمی را ایفا می کند. از جمله این بیماریها میتوان به بیماریهای پارکینسون(PD)، آلزایمر(AD)، هانتینگتون(HD) و همچنین بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS)اشاره نمود. دراین قبیل بیماریها به طور اولیه نورونهای مغز درگیر شده و به تدریج از بین میروند. در این مقاله مروری، به نقش و تأثیر تغییر در تعادل متابولیت های مسیر کینورنین در روند تشدید بیماریهای نورودژنراتیو و اماس پرداخته خواهد شد.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه مروری است که از پایگاههای اطلاعاتی مختلف نسبت به دریافت و جمعآوری تمام گزارشهای پژوهشی سالهای اخیر که به مطالعه و ارزیابی مواد و متابولیتهای مسیر کینورنین در بیماریهای نورودژنراتیو و اماس پرداختهاند، استفاده شده است.
یافتهها: با توجه به میزان شیوع و اهمیت این بیماریها، نیاز فوری به توسعه راهبردهای درمانی جدید و مؤثرتر برای مبارزه با این بیماریهای ویرانگر احساس میشود. یکی از مسیرهای مولکولی که به همراه متابولیتهای حاصل از آن در همه بیماریهای مذکور مشترک میباشد، مسیر کینورنین است. تأثیر مسیر کینورنین در بسیاری از بیماریها از جمله بیماریهای نورودژنراتیو و اماس دیده میشود که در تمامی آنها عدم تعادل در میزان سطوح تریپتوفان و متابولیتهای آن مشاهده میشود. بدین معنا که اگر مقدار متابولیتهای مسیر کینورنین به محدوده طبیعی بازگردانده شوند منجر به کاهش علایم بیماری میشود، در حالی که تغییر در تعادل این متابولیتها که در بیماریهای نورودژنراتیو و بیماری اماس دیده میشود، باعث بدتر شدن و پیشرفت بیماری میگردد.
نتیجهگیری: مسیر کینورنین به عنوان یک تعیین کننده مهم در پاسخهای ایمنی و ایجاد تحمل در سلولهای T شناخته شده است. به نظر میرسد در این حالت با تخریب تریپتوفان و تولید تعدادی از متابولیتهای پایین دست مسیر کینورنین، اختلال در سنتز پروتئین و سرکوب تولید و تکثیر سلول T تنظیمی صورت میگیرد که به نفع بروز بیماریهایی مانند اماس میباشد.
مسیر کینورنین، بیماریهای نورودژنراتیو، مولتیپل اسکلروزیس، MS، پارکینسون، آلزایمر، IDO۱
الهام حویزی، مهشاد کلانتری، کیاوش هوشمندی،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: تومورهای گلیوبلاستوما جزء تهاجمیترین تومورهای مغزی با منشا بافت عصبی مغز میباشند. پایین بودن موفقیتهای درمان این نوع تومورها، نیاز به جستجو برای راهکارهای جدید درمانی را توجیه میکند. شقایقکوهی به دلیل سرشار بودن از ترکیبات آلکالوئیدی به طور گسترده در صنعت داروسازی کاربرد دارد. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات سمیعصاره هیدروالکلی شقایقکوهی بر رده سلولهای سرطانی گلیوبلاستوما و سلولهای غیرسرطانی عصبی بود.
روش بررسی: این یک مطالعه تجربی میباشد که در سال ۱۳۹۸ در آزمایشگاه تحقیقاتی کشت سلول دانشگاه شهید چمران اهواز به انجام رسیده است. یک موش باردار در این مطالعه برای جداسازی سلول استفاده شد. ابتدا عصارهگیری از شقایق کوهی صورت گرفت و سلولهای پیشساز عصبی از کورتکس مغز جنینهای موش سوری باردار ۱۷روزه با روش هضم آنزیمیاستحصال شد. سپس با غلظتهای ۱۰۰، ۳۰۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر شقایق کوهی، سلولها در دو بازه زمانی ۲۴ و ۷۲ ساعت تیمار شدند. پس از تیمار بقاء سلولها با روش فتومتریک MTT و مورفولوژی هسته سلولها با رنگآمیزی فلوروسنت DAPI ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری آنوا یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: سلولهای مورد آزمایش پس از تیمار با غلظت IC۵۰ شقایقکوهی، دچار تغییرات مورفولوژی شدند. ارزیابی بقای سلولی با روش MTT نشان داد که شقایق کوهی باعث کاهش معنیدار بقای سلولهای C۱۱۸ و همچنین نوروسفرهای عصبی(NCs) در هر دو بازه زمانی ۲۴ و ۷۲ ساعت میشود. شدت سمیت سلولی شقایق کوهی بر سلولهای گلیوبلاستوما نسبت به نوروسفرهای عصبی بیشتر بود و اختلاف معنیداری را نشان میدهد(۰۵/۰p<). همچنین نتایج کمیبقای سلولی نشان داد که غلظت ۳۰۰ و ۵۰۰ میکروگرم بر میلیلیتر عصاره شقایق کوهی به ترتیب غلظتIC۵۰ برای سلولهایC۱۱۸ و NCs بوده است.
نتیجهگیری: فرآوردههای طبیعی از جمله شقایق کوهی با خاصیت فارموکولوژیک و بیوشیمیایی آنتیاکسیدانی و ضد التهابی خود و با توجه به این که اثرات جانبی کمتری بر سلول های غیرسرطانی دارند، میتوانند در درمان سرطان گلیوبلاستوما مؤثر باشد.
ولی انصاری، امین حسین پور، مظفر واحدی، کوروش عزیزی، محمد جعفر مومن بالله فرد، فاطمه رجایی، بابک وزیزیان زاده، محسن کلانتری، حمزه علی پور،
دوره ۲۸، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: کنهها به عنوان انگلهای خارجی، ناقلین بیولوژیک و مخازن بیماریهای مختلف، در انتقال عوامل بیماریها مختلفی به انسان و حیوانات نقش دارند. هدف از این مطالعه شناسایی کنههای سخت (Acari:Ixodidae)در روستاهای جنوبی جاده اهواز به خرمشهر در جنوب غرب ایران بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی که در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ در ۵ روستای منتخب جنوبی جاده اهواز به خرمشهر انجام شد، تعداد ۱۵۶ رأس دام مورد بررسی قرار گرفت، کنهها در دو فصل تابستان و پاییز از قسمتهای مختلف بدن گاو، گوسفند و بز جمعآوری و مطابق کلید تشخیصی چگینی شناسایی شدند. روش جمعآوری نمونه به صورت دستی بود، دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و آنالیز وایانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در این مطالعه ۱۵۶ رأس دام مورد بررسی قرار گرفت و ۲۳۴ کنه صید شد. در مجموع ۳ گونه کنه از ۲ جنس(ریپی سفالوس، هیالوما) شناسایی شد. در مجموع گونه هیالوما مارژیناتوم بیشترین و گونه ریپی سفالوس سنگوئینوس کمترین فراوانی را داشتند. در این منطقه، وفور کنهها ریپی سفالوس سانگوینوس ۴/۱۶ درصد، هیالوما اناتولیکوم ۲/۳۶ درصد و هیالوما مارژیناتوم ۴/۴۷ درصد بود. بیشرین وفور کنههای هیالوما مارژیناتوم و ریپی سفالوس سانگوینوس در روستای امالطیر به ترتیب با ۵۶ درصد و ۲۹ درصد مشاهده شد. بیشترین میزان مشاهده شده، گونه هیالوما اناتولیکوم در روستای کریشان با ۵۰ درصد مشاهده بود. الودگی به کنه در گاو ۶ درصد، گوسفند ۱۳ درصد و بز ۱۰ درصد مشاهده شد. فراوانی آلودگی به کنه بر اساس نواحی بدن در گاو ها به ترتیب در سر و گردن(۵۹درصد)، زیر دم و اطراف مقعد(۲۷ درصد)، کشاله ران(۱۴درصد) بوده که از نظر آماری، اختلاف معنیداری را نشان داد(۰۲/۰=p).
نتیجهگیری: پراکندگی کنههای جمعآوریشده نشان میدهد که مناطق مورد مطالعه به دلیل شرایط آب و هوایی، برای فعالیت کنهها مناسب میباشند، لذا برنامهریزان بهداشتی لازم است احتمال شیوع بیماریهای کنه زاد در این مناطق را مدنظر داشته باشند.
محسن کلانتری، نسرین عسکرپور، کوروش عزیزی، مسعود یوسفی، معصومه امین، مظفر واحدی، علی کشاورز،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: ﺳﻼﻣﺖ ﺷﯿﺮ و ﻓﺮآوردهﻫﺎی آن ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ارزش ﺑﺎﻻی غذایی آن از اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺴﺰایی ﺑﺮﺧﻮردار میﺑﺎﺷﺪ. این ﻣﯿﺎن وﻋﺪه ﻣﻐﺬی، به وسیله ﻋﻮاﻣﻞ میکروبی آﻟﻮده میﺷﻮد. بروسلوز یکی از مهمترین بیماریهای زئونوز محسوب شده و در کشورهای خاورمیانه به صورت اندومیک شایع بوده و در جمعیت انسانی و دامی نقاط مختلف کشورمان نیز گزارش شده است. بروسلوز، یک بیماری عفونی باکتریایی است که به وسیله میکروارگانیسمی از جنس بروسلا ایجاد شده و از ﻃﺮیق ﺷﯿﺮ و فرآورده های لبنی غیرپاستوریزه اﻧﺘﻘﺎل مییاﺑﺪ. هدف از این مطالعه بررسی ﻣﯿﺰان شیوع آلودگی شیر و فرآوردههای لبنی سنتی به باکتری ﺑﺮوﺳﻼ ملی تنسیس به روش PCR، شهرستان ممسنی، استان فارس، جنوب ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال ۱۴۰۰ انجام شد، ۲۰۰ نمونه از فرآوردههای لبنی سنتی شامل ۵۰ نمونه شیر خام، ۵۰ نمونه ماست، ۵۰ نمونه پنیر و ۵۰ نمونه کره از دامپروریهای مناطق روستایی و مغازههای درون شهری شهرستان ممسنی جمع آوری و ﺑﻪ آزمایشگاه میکروبشناسی ﻣﻨﺘﻘﻞ گردید. ﺟﻬﺖ ﺗﺸﺨﯿﺺ گونه احتمالی باکتری ﺑﺮوﺳﻼی موجود در نمونهها، از ﻣﺤﯿﻂ کشت ﺣﺎوی ساپلیمنت ﺟﻬﺖ ﺟﻠﻮگیری از رﺷﺪ سایر پاتوژنها اﺳﺘﻔﺎده گردید. DNA نمونهها به وسیله کیت DNp استخراج گردید. جهت بهینهسازی تست PCR، نمونهDNA از سوش استاندارد باکتری به روش جوشاندن و (cat:DN ۸۱۱۵۳۰)DNG استخراج شد. در هر واکنش، DNA الگو، پرایمرها(Bru و Low Bru Up)، کلرید منیزیوم، dNT و آنزیم Taq DNA پلیمراز مطابق دستورالعمل استفاده شد. واکنش مرحله دوم با همان مقادیر بهینه گردید. در مرحله دوم به جای DNA الگو، از محصول راند اول استفاده شد. پرایمرهای مرحله دوم شامل پرایمرهای Bru Up, Bru In میباشد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون آماری کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه، به ترتیب ۸۶/۱، ۸/۲، ۳/۰ درصد و صفر درصد از نمونههای شیر خام، پنیر، ماست و کره آلوده به باکتری بروسلا ملی تنسیس تشخیص داده شد. تست PCR بهینه شده از اختصاصیت بسیار بالایی برخوردار بود، به طوری که به جز DNA بروسلا با هیچ کدام از DNAهای مورد مطالعه واکنشی صورت نگرفت.
نتیجهگیری: اگر چه تماس با دام و فرآوردههای آلوده به باکتری بروسلا به عنوان مهمترین عوامل ابتلا به بروسلوز شناخته شدهاند، ولی شرایط اقلیمی و نوع دامداری و رفتار غذایی مردم در شیوه استفاده از فرآوردههای دامی و نیز گونه پاتوژن در هر ناحیه جغرافیایی عواملی هستند که الگوی بروز بیماری را در جوامع مختلف نشان میدهد. ﻧﺘﺎیج ﺑه ﺪﺳﺖ آﻣﺪه نشان می دهد که با وجود اقدامات ﺻﻮرت گرﻓﺘﻪ ﺟﻬﺖ پیشگیری از ﺑﯿﻤﺎری ﺑﺮوﺳﻠﻮز، ﻫﻨﻮز اﺣﺘﻤﺎل آﻟﻮدگی فرآوردههای لبنی ﺑﻪ باکتری ﺑﺮوﺳﻼ وﺟﻮد دارد.