جواد نخزری خداخیر، امیرحسین حقیقی، محمدرضا حامدی نیا، کریم نیک خواه،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) یک بیماری خود ایمنی والتهابی سیستم عصبی مرکزی است که در آن غلاف میلین و اکسون سلولهای عصبی مغز و نخاع به وسیله سیستم ایمنی تخریب میشود. تغییر غلظت سایتوکینها یکی از علایم فیزیولوژیکی این بیماری و فعالیت بدنی و ورزش یک روش غیردارویی مهم در حفظ هموستاز آن میباشد. هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین ترکیبی به همراه مصرف مکمل Q۱۰بر مقادیر سرمی IL-۱۰ و TNF-α در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی، ۲۸ بیمار ام اس (۵ـ۳=EDSS) با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تجربی (تمرین ترکیبی+ مکمل Q۱۰، تمرین ترکیبی+ دارونما، مکمل Q۱۰) و یک گروه کنترل(دارونما) تقسیم شدند که در هر گروه دو مرد و پنج زن حضور داشتند. دو گروه از سه گروه تجربی یک برنامه تمرین ترکیبی شامل دو جلسه تمرین استقامتی (با شدت ۵۰ درصد حداکثر ضربان قلب در ابتدا و ۶۰ درصد در آخر دوره) و یک جلسه تمرین مقاومتی (با شدت ۵۰ درصد یک تکرار بیشینه در ابتدا و ۶۰ درصد در انتهای دوره) در هفته را به مدت هشت هفته انجام دادند. مکمل Q۱۰ به مقدار روزانه ۲۰۰ میلیگرم تجویز شد. نمونه خون ۲۴ ساعت قبل از اولین جلسه و همینطور ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از ۱۰ ساعت ناشتایی شبانه به منظور اندازهگیری مقادیر سرمی IL-۱۰ و TNF-α جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری شاپیرو ـ ویلک، آنالیز کواریانس، و تی همبسته در سطح معنیداری ۰۵/۰>p تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد بین دادههای مقادیر سرمی IL-۱۰ و TNF-α در هر سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تغییر معنیدار وجود نداشت. همچنین، نتایج آزمون تی همبسته نیز نشان داد بین دادههای مقادیر سرمی IL-۱۰ و TNF-α گروهها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تفاوت معنیدار وجود نداشت (۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: تمرین ترکیبی همراه با مصرف مکمل کیوتن منجر به تغییر غلظت IL-۱۰ و TNF-α در بیماران مبتلا به ام اس نمیشود. بنابراین لازم است مدت و شدت این نوع تمرینها و همچنین دوز دارویی مورد استفاده تغییر یابد.