افسانه امینی، شهره قربان شیرودی، جواد خلعتبری،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه : خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی، عقلانی و عاطفی است و داشتن آگاهی از نیازهای زیستی و روانی و شناخت چگونگی ارضای آنها و تجهیز شدن به تکنیکها و شناخت تمایلات زیستی و روانی، ضرورتی انکارناپذیر میباشد. لذا هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار(EFT) و زوج درمانی مبتنی بر طرحواره بر الگوهای ارتباطی زوجها انجام بود
روش بررسی : این یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه شاهد میباشد. جامعه مورد بررسی را کلیه زوجها دارای نارضایتی زناشویی که جهت حل مشکلاتشان به کلینیک روانشناختی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. نمونهها شامل ۴۵ زوج بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایشی۱ (۱۵ زوج) و آزمایشی ۲ (۱۵ زوج) و شاهد (۱۵ زوج) قرار گرفتند . پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوجدرمانی هیجانمدار(Emotionally focused therapy یا EFT) و زوج درمانی مبتنی بر طرحواره بر الگوهای ارتباطی زوجها انجام گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، شاپیروـ ویلک، آزمون لون، بونفرونی و گرین ـ هاوس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی EFT و زوجدرمانی مبتنی بر طرحواره در مقایسه با گروه شاهد، موجب افزایش الگوهای ارتباطی زوجها می شود(۰۵/۰ p<). تفاوت معنیداری بین میزان اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر EFT و زوجدرمانی مبتنی بر طرحواره در الگوهای ارتباطی زوجها در مراحل پسآزمون و پیگیری مشاهده گردید (۰۵/۰ p<) و آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر EFT مؤثرتر از زوجدرمانی مبتنی بر طرحواره در الگوهای ارتباطی زوجها بود.
نتیجهگیری: آموزش هیجانات و آموزش خودآگاهی، روش مؤثری در جهت افزایش الگوهای ارتباطی زوجها میباشد.