[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۴ نتیجه برای فلاح زاده

علیرضا فلاح زاده، فروغ پورسعیدی، سرور اینالو،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه و هدف: دیابت شیرین از بیماریهای شایع غدد درون ریز در دوران کودکی و یک اختلال مزمن متابولیکی است که ناشی از کمبود مطلق یا نسبی انسولین می باشد. دیابت منجر به تغییر غلظت برخی از یونهای بدن می گردد که در این زمینه کاهش غلظت یون منیزیم نیز گزارش گردیده است. هدف از این مطالعه تعیین میزان منیزیم سرم در کودکان مبتلا به دیابت نوع اول در شیراز است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی ـ تحلیلی و روش نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس مبتنی بــــر هدف می باشد. در این مطالعه نمونه خون ۲۷ کودک دیابتی ( گروه مورد) مراجعه کننده بــه درمانگاه شهید مطهری شیراز در سه ماهه اول سال ۱۳۸۰ با نمونه خون ۲۷ کودک سالم (گروه شاهد) از نظر میزان منیزیم ســـرم مورد مقایسه قرار گـــــرفت. پس از آمــاده کردن کودکان ۲ میلی لیتر خـون از آنها گرفته و لوله های حاوی خون را بعد از گذشت دو ساعت سانتریفیوژ کرده و سرم خون جدا گردید. سرم جدا شده را فریز کـــرده و پس از اتمـــام مراحل خونگیری، اندازه گیری منیزیم سرم به کمک روش اسپکتروفتومتری در آزمایشگـــــاه انجام گرفت و پس از آن میزان منیزیم در دو گروه مقایسه گردید. داده های جمع آوری شده با نرم افزارSPSS و آزمون تی آنالیز گردید. یافته ها: نتایج به دست آمده منیزیم کمتری را در سرم کودکان دیابتی نسبت به کودکان سالم نشان داد، اما این کاهش معنی دار نبود. علاوه بر این مدت زمان ابتلا به دیابت تأثیر معنی داری بر روی سطح منیزیم سرم نداشت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاصل از این پژوهش کاهش منیزیم در کودکان دیابتی را نشان می دهد، اگر چه این کاهش معنی دار نمی باشد. با این حال بررسی دقیق ارتباط بین میزان منیزیم بدن و دیابت نیاز به مطالعات تکمیلی و اندازه گیری منیزیم داخل سلولی به وسیله تست های دقیق دارد که مهمترین این سلولها، سلولهای خونی می باشند . واژه های کلیدی:
عبدمحمد موسوی، محسن شمس، مهدی اکبرتبار طوری، حسین فلاح زاده، رشید غفاری، علی موسوی زاده، محمد علی مروتی شریف‌آباد،
دوره ۱۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: اثر بخشی سازه‌های مدل فرانظریه‌ای برای تغییر رفتارهایی غذایی به وسیله برخی مطالعه‌ها سئوال برانگیز شده است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط میان سازه‌های خودکارآمدی و موازنه تصمیم‌گیری بود که این دو به عنوان متغیرهای واسطه انتقال در بین مراحل تغییر رفتار پیروی از رژیم غذایی دریافت کالری متعادل در میان زنان چاق و یا دارای اضافه وزن شهر یاسوج بود. روش بررسی: داده‌های پایه این مطالعه توصیفی‌ـ تحلیلی، مربوط به ۴۴۷ زن چاق ویا دارای اضافه وزن بوده و با استفاده از روش خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. بر اساس مدل فرا نظریه‌ای، افراد در تلاش‌ برای تغییر رفتار، از خلال مجموعه‌ای از مراحل شامل؛ پیش تاملی ، تاملی، آمادگی، عمل و نگهداری عبور می‌کنند و دو سازه مؤثر بر مراحل تغییر رفتار، خودکارآمدی و موازنه تصمیم گیری می‌باشد. متغیرهای دموگرافیک و تن سنجی و همچنین سازه های مراحل رفتار با استفاده از پرسشنامه های روا و پایا مورد سنجش قرار گرفتند. یافته‌ها: از متغیرهای دموگرافیک و تن‌سنجی، فقط توزیع تغییرات سطح سواد قبل از دبیرستان در بین مراحل رفتار(۹۹۰، ~ ۲۵۵=CI ۹۵ درصد، ۵۰۲=OR، ۰۴۷/۰= p) معنی‌دار بوده، تغییرات خود کارآمدی(۰۰۰۱/۰=p ۰۹/۲۷=(۴۲۵/۴F)، موازنه تصمیم‌گیری(۰۰۴/۰=p ۹۸/۳=(۳۹۴/۴F) و فواید تغییر رفتار(۰۰۰۱/۰=p ۳۵/۵=(۴۳۰/۴F) معنی‌داری بودند. تغییرات هزینه‌های تغییر رفتار معنی‌داری نبود(۱۲۳/۰=p ۸۳/۱=(۴۰۰/۴F). نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه، الگویی اختصاصی از سازه‌هایی مانند خودکارآمدی، موازنه تصمیم‌گیری و فواید تغییر را مورد تأیید قرار داد که حرکت زنان در بین مراحل پنج‌گانه تغییر رفتار پیروی از رژیم غذایی دریافت کالری متعادل را پیش‌بینی می‌کردند.
مجتبی یوسفی کیا، ابوالقاسم خوش کنش، هاجر فلاح زاده،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده:
زمینه و هدف: بیماری ام اس، جزء گروهی از بیماری­های سیستم عصبی است که با تخریب غلاف میلین راه­های عصبی همراه است. عوارض این بیماری به دلیل ماهیت ناتوان­کننده آن تمام جنبه­های زندگی فرد مبتلا را در بر می­گیرد و در نتیجه امید به زندگی بیمار را کاهش می­دهد. کاهش امید به زندگی نیز در به وجود آمدن تعارض‌های زناشویی در زندگی این بیماران نقش چشمگیری دارد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیت­درمانی بر کاهش تعارض‌های زناشویی و ناامیدی در زنان مبتلا به ام اس انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش­آزمون ـ پس­آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران زن مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس و بیمارستان تخصصی سینای شهر تهران در سال ۱۳۹۴ بود. با روش نمونه­گیری در دسترس، از میان آن­ها، تعداد ۳۱ نفر از بیماران مبتلا به ام اس که دچار تعارض‌های زناشویی و ناامیدی بوده و ملاک­های ورود به پژوهش را دارا بودند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. قبل از اجرای برنامه مداخله، دو گروه به وسیله پرسش‌نامه­های تعارض‌های زناشویی ثنایی و ناامیدی بک آزمون شدند، سپس گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۲ ساعته تحت آموزش­های واقعیت­درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. بعد از اجرای برنامه مداخله، هر دو گروه به وسیله پرسش‌نامه­های مذکور مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
 
یافته­ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که واقعیت­درمانی گروهی، باعث تفاوت معنی‌دار آماری(۰۰۱/۰>p) بین مراحل پیش‌آزمون(۹۰/۱۱۲=M) و پس‌آزمون (۰۶/۹۰=M) در نمره کلی تعارض‌های زناشویی و هم­چنین مراحل پیش‌آزمون(۰۱/۱۷=M) و پس‌آزمون(۷۰/۱۳=M) ناامیدی در گروه آزمایش شد. یعنی در مرحله پس‌آزمون بعد از کنترل نمرات پیش‌آزمون، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تعارض‌های زناشویی و ناامیدی کمتری را گزارش کردند.
 
نتیجه­گیری: واقعیت­درمانی به صورت گروهی در بیماران ام اس باعث می­شود تا نیازهای خود را بشناسند و درباره آن با همسران خود گفتگو کنند، در نتیجه می­تواند نقش مهمی در بهبود تعارض‌های زناشویی و نیز کاهش ناامیدی آن­ها داشته باشد.
 
 
فهیمه فلاح زاده، حسین صمدی، حمید عباسی بافقی،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به این که زنان جزء گروه‌های آسیب­پذیر جامعه محسوب شده و در زمینه مسائل بهداشتی و درمانی ویژگی­های خاصی دارند، به همین دلیل شناخت دقیق نیازها و تلاش جهت رفع آن ضروری است. لذا هدف از این پژوهش، تعیین و اثربخشی یک دوره فعالیت بدنی مبتنی بر وب بر میزان سواد جسمانی و راهبردهای مدارایی تصویر بدن در زنان میانسال دارای اضافه وزن با پیگیری دوماهه بود.

روش­ بررسی: در این مطالعه نیمه‌تجربی که در سال ۱۴۰۰ به صورت پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با یک گروه‌ تجربی و یک گروه کنترل انجام شد، تعداد ۲۴ نفر زن دارای اضافه‌وزن با دامنه سنی ۶۰ـ۴۰ سال انتخاب و بعد از انجام پیش‌آزمون، به‌صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل طبقه‌بندی شدند. شرکت‌کنندگان گروه تجربی در یک برنامه تمرین هشت هفته‌ای مبتنی بر وب شرکت کردند و برنامه تمرین شامل ۱۰ دقیقه گرم کردن، ۴۰ دقیقه بدنه اصلی مشتمل بر تمرینات مقاومتی و استقامتی با شدت متوسط و در نهایت ۱۰ دقیقه سرد کردن بود. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه ‌و تحلیل شدند.

یافته­ها: یافته­ها نشان داد‌‌ اثر برنامه فعالیت­بدنی بر سواد جسمانی و مؤلفه‌های آن معنی‌‌دار است و شرکت‌کنندگان گروه تجربی، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل در مراحل پس­آزمون و پیگیری دارند(۰۵/۰p<). هم‌چنین در مؤلفه­های راهبردهای مدارایی تصویر بدن، نتایج نشان‌دهنده برتری گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در مراحل پس‌آزمون و پیگیری بود(۰۵/۰p<).

نتیجه­گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته فعالیت بدنی مبتنی بر وب اثرات مثبتی بر سطح سواد جسمانی و راهبردهای مدارایی تصویر بدن در زنان میانسال دارای اضافه وزن دارد. بنابراین فعالیت بدنی برای زنان میانسال دارای اضافه وزن جهت افزایش سواد جسمانی و بهبود راهبردهای مدارایی تصویر بدن توصیه می­شود.
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.14 seconds with 30 queries by YEKTAWEB 4714