۶ نتیجه برای حاتمی پور
			
				
				
				
					  ابراهیم حاتمی پور ،  اسفندیار افشون،   یامین  ,جلیلی ، 
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۲ )
				
				
					چکیده
				
				
					
  
مقدمه و هدف: اطلاعات قابل اعتماد در مورد علل مرگ ضرورتی انکار ناپذیر برای سیاست گزاری های بهداشتی و کنترل بیماری ها در سطح جامعه هاست. این مطالعه به منظور تعیید علل مرگ و میر در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان های شهید بهشتی و امام سجاد (ع) یاسوج در سال ۱۳۸۰ انجام گردیده است.
مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی گذشته نگر، پرونده ۲۲۷ مورد مرگ و میر در بیمارستان های شهید بهشتی و امام سجاد (ع) یاسوج در سال ۱۳۸۰ بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرشنامه بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در این مطالعه بیشترین نسبت مرگ و میر در گروه سنی بالای ۶۵ سال اتفاق افتاده است و شایع ترین علت مرگ و میر در این گروه سنی بیماری های قلبی – عروقی می باشند. در این مطالعه مرگ و میر در بین مردان شایع تر از زنان بوده و اکثر مرگ ها ۲۴ ساعت پس از ورود به بیمارستان اتفاق افتاده اند. در کل شایع ترین علل مرگ و میر به ترتیب بیماری های قلبی – و عروقی، سوانح و حوادث، عفونت و سرطان بود.
نتیجه گیری: برای افزایش امید به زندگی بایستی به پیشگیری بیماری های قلبی – عروقی، سوانح و حوادث و عفونت ها اهمیت بیشتری داده و در کاهش هرچه بیشتر عوامل خطر کوشید.
				
				
				 
				
				
				
					 دکتر ابراهیم   حاتمی پور ،  دکتر جعفر امجدی منش ،  دکترمحمد رضا  نیکبخت،  حمیدرضا غفاریان شیرازی ،  دکتر محسن  حاتمی پور ،  پروانه پور فتحی، 
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
				
				
					چکیده
				
				
					
چکیده :
مقدمه و هدف : امروزه سعی بر این است تا در بیهوشی عمومی از داروهای با زمان ریکاوری کوتاه و دارای کمترین عوارض جانبی همانند تهوع و استفراغ بعد از عمل استفاده شود . هدف این مطالعه بررسی اثر کاربرد همزمان آلفنتانیل و پروپوفول در مقایسه با کاربرد روش معمول  مورفین و تیوپنتال سدیم در کاهش تهوع و استفراغ، بعد از عمل آپاندکتومی و زمان  ریکاوری است .
مواد و روش کار: این مطالعه از نوع  کارآزمایی  بالینی تصادفی دو سو کور در سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ بوده که در آن  تعداد ۴۲ نفر از بیماران کاندید انجام عمل آپاندکتومی مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی شهر یاسوج پس از کسب رضایت آگاهانه با استفاده از روش بلوک تصادفی به یکی از  دو گروه   آلفنتانیل و پروپوفول و مورفین و تیوپنتال سدیم تخصیص داده شدند. نمونه گیری به روش ساده مبتنی بر هدف بود. بیماران از نظر تقسیم بندی انجمن بیهوشی آمریکا در کلاس یک می باشند.  در گروه اول آلفنتانیل  با دوز ۱۰ میکرو گرم بر کیلوگرم  و پروپوفول با دوز ۲ میلی گرم بر کیلوگرم و سپس انفوزیون مداوم  ۱۰۰ میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه و در گروه دوم مورفین با دوز ۱/۰ میلی گرم بر کیلوگرم و سدیم تیوپنتال با دوز ۵ میلی گرم بر کیلوگرم بکار برده شد. در هر دو گروه  وجود یا عدم وجود تهوع و استفراغ بعد از عمل و نیز در زمان ریکاوری بررسی گردید ، همچنین فشار خون سیستول و دیاستول و تعداد ضربان نبض قبل ، بلافاصله بعد و ۵ دقیقه بعد از القای بیهوشی و در اطاق ریکاوری اندازه گیری و ثبت  شد . به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تی     داده ها ی جمع آوری شده  تحلیل گردید.
یافته ها: اختلاف میانگین  تعداد نبض در قبل از القای بیهوشی بلافاصله بعد و ۵ دقیقه بعد از آن در دو گروه اختلاف معنی داری داشت (۰۵/۰ < p ). اگر چه در گروه آزمایش موارد  تهوع و استفراغ نسبت به گروه شاهد کاهش داشت، ولی از نظر آماری معنی دار نبود.  تغییرات فشار خون سیستول و دیاستول  در گروه آزمایش  ، ۵ دقیقه بعد از القای بیهوشی ، یعنی در زمان اوج استرس ناشی از عمل جراحی  نسبت به گروه شاهد کمتر بود و از نظر آماری این اختلاف معنی دار بود، ولی در بقیه مراحل اختلاف این تغییرات معنی دار نبود .همچنین زمان ریکاوری به طور چشمگیری در گروه آزمایش آلفنتانیل و پروپوفول در مقایسه با گروه شاهد  مورفین و تیوپنتال سدیم کمتر بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود ) ۰۵/۰ < p  ). 
نتیجه گیری: بنابراین استفاده همزمان از آلفنتانیل و پروپوفول در القاء و نگهداری بیهوشی ، سبب کاهش زمان ریکاوری ، تغییرات همودینامیک ۵ دقیقه بعد از القای بیهوشی و در نتیجه کاهش استرس ناشی از جراحی شده و در مقایسه با روش دیگر مفید تر است .
واژه های کلیدی : بیهوشی ، آلفنتانیل و پروپوفول  , مورفین و تیوپنتال سدیم، استفراغ , تهوع 
				
				
				 
				
				
				
					 حمید رضا غفاریان شیرازی ،  دکتر رضا  چمن،  کترعلی قربانی،  دکتر ابراهیم حاتمی پور،  قادر زاده باقری ،  عباس  جبارنژاد، 
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۴ )
				
				
					چکیده
				
				
					
چکیده :  
مقدمه و هدف : امید به زندگی در بدو تولد و جدول طول عمر از شاخص های مهم و بیانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و بهداشتی هر جامعه است. همچنین این شاخص می تواند در ارزشیابی کل برنامه ریزی های انجام شده مفید واقع گردد. سازمان بهداشت جهانی از این شاخص در کنار شاخص های؛ درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی و میزان باسوادی زنان اقدام به برآورد شاخص توسعه انسانی می نماید که از مهمترین شاخصهای ارزشیابی جوامع کنونی است. برآورد شاخص فوق در استان کهگیلویه و بویراحمد و مقایسه آن با استان های همجوار یا کشور می تواند چشم انداز کلی این استان را در مقایسه با سایر مناطق مشخص نماید و آگاهی از آن جهت ارزشیابی کارهای انجام شده، اطلاع از جایگاه استان و برنامه ریزی برای آینده بسیار ضروری است.
مواد و روش ها : در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، امید به زندگی برای جامعه روستایی استان کهگیلویه و بویر احمد با استفاده از اندازه جمعیت در سنین  مختلف و همچنین تعداد مرگ در هر گروه سنی در طول سال ۱۳۸۲ محاسبه شده است .از اطلاعات مربوط به مرگ ، تولد و جمعیت ساکن در روستاهای اصلی ، قمر و به تفکیک گروه های سن و جنس که با دقت قابل قبولی در زیج حیاتی و در طول سال ثبت می گردد در برآورد های مورد نظر استفاده شده است . در تنظیم جداول طول عمر با توجه به در دست داشتن جمعیت اول سال مستقیماً به محاسبه احتمال مرگ برای هر گروه سنی در سال ۱۳۸۲ اقدام شد. سایر محاسبات این  جداول بر اساس دستورالعمل های علمی موجود و با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار اکسل صورت گرفته است .
یافته ها: در این مطالعه  امید به زندگی برای  کلیه افراد ساکن در مناطق روستایی استان اعم از  مؤنث و مذکر ۳/۷۲ سال برآورد گردید. امید به زندگی برای مردان روستایی استان ۸/۷۰  سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان هــــــای  بویر احمـــد و کهگیلویه با ۴/۷۲ سال و کمترین آن مربوط به شهرستان گچساران با ۲/۶۹ سال بود. همچنین امید به زندگی برای زنان روستایی استان ۸/۷۳ سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان گچساران  با  ۵/۷۵ سال و کمترین آن مربوط به شهرستان بویر احمد  با ۹/۷۲ سال بود.
نتیجه گیری : مقایسه نتایج حاصل از این مطالعه با برآوردهای قدیمی منطقه و آخرین برآورد های کشوری حاکی از افزایش امید به زندگی در استان است. کمتر بودن امید به زندگی در مناطق روستایی  نسبت به مطالعات مشابه در کشور و سایر مناطق کشور در ۵ تا ۷ سال قبل، نشان از اختلاف فاحش امید به زندگی در بدو تولد مناطق روستایی استان با سایر مناطق روستایی کشور است و ضرورت توجه همه جانبه و بیشتر به مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویر احمد را بیان می کند .
واژه های کلیدی:  امید به زندگی ، جدول طول عمر، کهگیلویه و بویر احمد
				
				
				 
				
				
				
					 دکترجعفر امجدی منش،  دکتر ابراهیم حاتمی پور،  حمیدرضا غفاریان شیرازی،  دکتر راضیه ممبینی، 
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۱-۱۳۸۴ )
				
				
					چکیده
				
				
					
چکیده :
مقدمه و هدف: سزارین از اعمال  شایع زنان است که امروزه به طور چشمگیری رو به افزایش می باشد. عمل سزارین تحت بیهوشی عمومی نیاز به لوله گذاری تراشه دارد که این می تواند به تغییرات شدید همودینامیکی در مادر منجر گردد، هدف این پژوهش، بررسی اثرات تزریق وریدی آلفنتانیل یک دقیقه قبل از القای بیهوشی بر پاسخهای قلبی ـ عروقی مادران سزارینی ، در پاسخ به لوله گذاری تراشه وآپگار نوزاد متولد شده  است.
مواد و روش ها: اینکارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور بر روی ۶۰ نفر از زنانی که برای انجام سزارین انتخابی در طول سال ۱۳۸۳ـ۱۳۸۲ به بیمارستان آموزشی امام سجاد (ع)  شهر یاسوج مراجعه کرده بودند انجام شده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس مبتنی بر هدف بود. این افراد در کلاس یک تقسیم بندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا قرار داشته و فاقد زجر جنینی بودند، پس از کسب رضایت آگاهانه، به صورت تخصیص  تصادفی بلوکی چهار نفره، به دو گروه ۳۰ نفری شاهد و مورد تقسیم شدند . هر دو گروه با داروهایی مشابه تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند،  با این تفاوت  که در گروه مورد داروی آلفنتانیل یک دقیقه قبل از القای بیهوشی به میزان ۵ میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن  به صورت تزریق وریدی داده شد. فشار خون سیستول و دیاستول و نبض مادر بلافاصله، پنج و ده  دقیقه بعد از لوله کذاری تراشه وآپگار نوزاد متولد شده ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای مرکزی و پراکندگی و آزمون تی دانشجویی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. 
یافته ها :بین میانگین اختلاف فشار خون سیستول و دیاستول قبل از القای بیهوشی با مقدار آن،  بلافاصله بعد از لوله گذاری تراشه  و۱۰ دقیقه بعد از لوله گذاری تراشه، در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری وجود داشت .بین میانگین اختلاف تعداد نبض قبل از القای بیهوشی و بلافاصله بعد از لوله گذاری تراشه در گروه مورد و شاهد نیز اختلاف معنی داری وجود داشت (۰۵/۰p< ) . بین میانگین آپگار نوزاد در دقیقه اول و پنجم در گروه مورد و شاهد اختلاف معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری : مادرانی که داروی آلفنتانیل را قبل از القای بیهوشی دریافت کردند ، افزایش کمتری در فشارخون سیستو ل و ضربان قلب بعد از لوله گذاری تراشه داشتند، ولی در زمان ۱۰ دقیقه بعد از لوله گذاری تراشه کاهش فشار خون سیستول و دیاستول در گروه شاهد نسبت به گروه مورد بیشتر بود که به دلیل به کار بردن داروی مخدر بیشتر بعد از تولد نوزاد در گروه شاهد می باشد.
واژه های کلیدی : آلفنتانیل ، بیهوشی ، سزارین ، آپگار ، انتوباسیون تراشه
				
				
				 
				
				
				
					 دکتر ابراهیم  حاتمی پور،  دکتر عباس خسروی،  دکتر جعفر امجدی منش،  حمیدرضا غفاریان شیرازی،  پروانه  فتحی ، 
دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( ۱-۱۳۸۴ )
				
				
					چکیده
				
				
					
چکیده :
مقدمه و هدف: ندولهای تیروئیدی بسیار شایع هستند و تشخیص هر چه سریع و ساده تر وخامت ندول برای پزشک ضروری است.در حال حاضرقطعی ترین روش افتراق ندولهای بدخیم از ندولهای خوش خیم بیوپسی باز است، که مستلزم زمــــــان ، هزینه و رنج بیمار خواهد بود. تست تشخیصی آسپیراسیون با سوزن ظریف روشی است مناسب به عنوان جایگزین بیوپسی باز پیشنهاد می گردد. هدف  این مطالعه ارزشیابی تشخیصی تست آسپیراسیون با سوزن ظریف بر اساس نتایج بیوپسی باز است.
مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که در آن اطلاعات مربوط به بیماران مراجعه کننده یا ارجاع داده شده به کلینیک جراحی درمانگاه شهید مفتح یاسوج که کاندید تیروئیدکتومی بودند از ابتدای سال ۱۳۸۱ تا رسیدن به ۱۰۰ نفر حجم نمونه لازم، پس از انجام آسپیراسیون با سوزن ظریف و بیوپسی باز جمع آوری گردید. این اطلا عات شامل ؛ سن ،جنس، سابقه و مدت زمان در معرض اشعه بودن ، نتیجه تست آسپیراسیون با سوزن ظریف و پاتولوژی بوده است که در فرمی که به همین منظور تهیه شده بود ثبت می گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفـــــاده از       نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  شاخصهای اصلی ارزشیابی تشخیصی تست مورد نظر شامل؛  حساسیت،  ویژگی ، دقت ، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی با حدود اطمینان ۹۵ درصد  برآورد گردید.
یافته ها: میانگین و انحراف معیـــــار سن بیمـــاران  ۱۸ ± ۳۷  بــا حد اقل ۱۰ و حداکثر ۷۸ سال بوده است. اکثریت بیماران (۸۵ درصد) را زنان تشکیل می داده اند. ۲۳ درصد موارد دارای ندولهای بدخیم بودند.  نسبت موارد بدخیم در زنان ۵/۴ برابر مردان بوده است . از کل موارد بدخیم، ۶۳ درصد پاپیلاری، ۱۸ درصـــد فولیکولر، ۹ درصد مدولاری و ۹ درصد آناپلاستیک بودنــــد. آزمون آسپیراسیون بــــا سوزن ظریف بــــر اساس نتایج پاتولوژی در این مطالعه دارای حساسیت           ( ۱۵± ۷۸درصد  )، ویژگــــی ( ۱۳ ±۹۱ درصد )،  دقت ( ۱۳ ± ۸۹ درصد  )، ارزش اخباری مثبت (۳۵± ۷۵ درصد)  و ارزش اخباری منفی (۲۰  ±  ۹۳ درصد) برآورد گردید .
نتیجه گیری : با توجه به یافته های این مطالعه که در مطالعات مشابه  نیز تأیید شده است و همچنین با در نظرگرفتن مزایای این روش تشخیصی برای بیمار، پزشک و سیستم درمانی، می توان        نتیجه گیری نمود که انجام تست آسپیراسیون با سوزن ظریف پیش از جراحی، برای تمامی بیماران دچار نــــدول تیروئیدی  امری ضروری  است و در نظر گرفتن آن در تصمیم گیری های بعدی       می تواند در افزایش سلامت و کاهش رنج و هزینه های بیمار و سیستم درمانی مؤثر باشد .
واژه های کلیدی :  ندول تیروئید،  تست آسپیراسیون با سوزن ظریف ،  سرطان تیروئید 
				
				
				 
				
				
				
					 مریم  سادات ساداتی،  بهادر  سرکاری،  قاسم  عسگری،  صفورا  حاتمی پور،  الهام  توکل، 
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
				
				
					چکیده
				
				
					
مقدمه و هدف: لیشمانیوز به وسیله انگلهای تک یاختهای داخل سلولی از جنس لیشمانیا ایجاد میشود. این بیماری در برخی مناطق ایران به صورت آندمیک مشاهده میشود. گیاه اکیناسه آ پورپورا یکی از گیاهان دارویی است که دارای خاصیت تقویت کنندهگی ایمنی و قدرت دفاعی بدن میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز خوراکی عصاره گیاه اکیناسهآ پوریورا بر بهبود زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش آزمایشگاهی انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد، تعداد  ۱۸ سر موش کوچک آزمایشگاهی به صورت تصادفی به سه گروه ۶ تایی تقسیم شدند. گروه اول به مدت ۲ هفته عصاره هیدروالکلی گیاه اکیناسهآ پورپورا (۲۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر) دریافت نموده سپس به انگل لیشمانیا ماژورآلوده شدند. گروه دوم ابتدا با انگل آلوده شده و پس از ایجاد زخم، به مدت ۲ هفته عصاره گیاه را دریافت نمودند. گروه سوم به عنوان گروه کنترل بدون دریافت عصاره به انگل لیشمانیا آلوده شدند. زخمهای ایجاد شده ناشی از انگل لیشمانیا در سه ناحیه قاعده دم، پای راست و پای چپ هر موش در فواصل زمانی منظم اندازهگیری و ثبت شد و براساس این اندازهها مساحت زخمهای نواحی ذکر شده محاسبه گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS  و آزمون آماری کروسکال ـ والیس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگین اندازه زخمها در گروههای اول و دوم با گروه کنترل وجود ندارد (۰۵/۰