۷ نتیجه برای اسماعیلی
دکتر مژگان کار احمدی، دکتر هما اسماعیلی ،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: متیلفنیدیت از داروهای اصلی در درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی میباشد. بنا بر نظرسنجی بالینی فرم خارجی این دارو تحت عنوان ریتالین نسبت به فرم داخلی تحت عنوان استیمدیت اثربخشی بیشتری دارد. هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی متیلفنیدیت ایرانی با خارجی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویه کور ۲۰۰ کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیکهای روانپزشکی شهر اصفهان بر اساس معیارهای چهـــارمین ویرایش کتابچه تشخیصــی و آمـــــاری اختلالات روانـــی در سال ۱۳۸۶ مورد مطالعه قرار گرفتند. به ۱۰۰ نفر از آنها ریتالین و ۱۰۰ نفر دیگر استیمیدیت تجویز شد و پس از ۴ هفته میزان تغییر شدت علایم بیماری با استفاده از پرسشنامه کانرز والدین مورد بررسی قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری تی زوجی و مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین کاهش نمره کانرز گروه ریتالین بعد از چهار هفته درمان ۵/۱۳± ۶۳/۱۹ و در گروه استیمیدیت۲/۷±۲۹/۳ به دست آمد. داروی ریتالین در۸۳ نفر(۳/۸۳ درصد) بیماران مؤثر بود، در حالی که استیمیدیت تنها در ۳۷ نفر(۵/۳۷ درصد) بیماران مؤثر بود.
نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد که فرم خارجی داروی متیلفنیدیت (ریتالین) مؤثرتر از فرم داخلی آن (استیمیدیت) میباشد.
واژههای کلیدی: متیلفنیدیت، اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اثربخشی
نعمت اله غیبی ، حمیده رسول پور، فرزاد رجایی، حسن جهانی هاشمی، محمدحسین اسماعیلی، اسماعیل عباسی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: وجود منیزیم برای متابولیسم قند لازم است و ممکن است باعث آزادسازی و فعال شدن انسولین شود، افزایش مقدار گلوگز خون در بیماران دیابتی باعث کاهش منیزیم خون و کمبود آن در ادرار می شود. در این مطالعه اثر تجویز منیزیم خوراکی بر غلظت گلوکز و درد ناشی از آزمون فرمالین در حیوانات دیابتی مورد آزمایش قرار می گیرد.
مواد و روش ها: این مطالعه تجربی بر روی ۸۰ سر موش سفید صحرایی نژاد ان ام آر آی در ده گروه هشت تایی شامل؛ کنترل، دیابتی، چهار گروه دیابتی تحت تیمار منیزیم و چهار گروه سالم تحت تیمار منیزیم در سال ۱۳۸۷ـ۱۳۸۶ در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام گردید. در گروههای تحت تیمار منیزیم، سولفات منیزیم به ترتیب یک، دو، سه و چهار هفته به صورت خوراکی با غلظت ۱۰ گرم در لیتر به صورت محلول در آب تجویز گردید. القا دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوسین با دوز ۶۰ میلی گرم بر کیلوگرم صورت می گرفت. ضمن اندازه گیری وزن حیوانات، اندازه گیری قند خون با استفاده از کیت بیوشیمیایی و به روش آنزیماتیک ـ کالریمتریک انجام شد. جهت بررسی درد حاد و مزمن از آزمون فرمالین استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های آنالیز واریانس و توکی انجام شد.
یافته ها: داده های مورد بررسی از گروههای مذکور با سنجش غلظت گلوکز موجود در سرم و وزن حیوان جمع آوری شدند. تفاوت بین گروههای کنترل و دیابتی هم در غلظت گلوکز و هم میزان وزن حیوان با P<۰,۰۰۰۱ برجسته نشان داد. در میان گروههای دیابتی تحت تیمار منیزیم نیز میزان غلظت گلوکز بین ۱ و ۲ با P<۰.۰۰۵ و بین ۱ و ۲ گروه ۳ و ۴ نیز با P<۰.۰۰۰۱ برجسته نشان داد. تفاوت آماری بین گروه ۲ و دو گروه ۳ و ۴ به ترتیب با P<۰.۰۰۱ و P<۰.۰۱ معنی دار بود. تفاوت آماری بین چهار گروه تحت تیمار منیزیم و گروه دیابتی نیز با سطح معنی داری P<۰.۰۰۰۱ برجسته بود. تفاوت آماری بین چهار گروه دیابتی تحت تیمار منیزیم و گروه کنترل، سطح معنی داری بین گروه کنترل و ۱ با P<۰.۰۰۰۱ و بین کنترل و ۲ با P<۰.۰۵ را نشان داد. میانگین وزن بین گروه دیابتی و گروههای ۱ و ۲ بدون تفاوت معنی دار و برای ۳ و ۴ به ترتیب با P<۰.۰۱ و P<۰.۰۰۰۱ برجسته بود. در این مطالعه سنجش درد دو فازی در آزمون فرمالین با رفتارهای پاسخ به درد یعنی لیسیدن مکان تزریق و جمع کردن پوست پشت صورت گرفت.
نتیجه گیری: تجویز منیزیم در گروههای دیابتیک باعث افزایش وزن و کاهش قند خون به صورت وابسته به دوز شده است. اگر چه کاهش سطح گلوگز در هفته های ۳ و ۴ به حد کنترل می رسد، ولی این موضوع در خصوص وزن مشاهده نمی شود. در دو گروه دیابتی تحت تیمار منیزیم و گروه دیابتی تشدید درد نسبت به گروه کنترل برجسته بود.
رقیه صادقی، محمود صفری، دکتر مسعود کریملو، معصومه باقری نسامی، زهرا اسماعیلی دوکی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: بعد از عمل جراحی قلب باز در بخش مراقبتهای ویژه، قرار دادن بیماران در وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت، از مدتها پیش به عنوان یک مانور درمانی جهت بهبود اکسیژناسیون، برای جلوگیری از هیپوکسی و پیامدهای خطرناک آن مطرح بوده است، ولی تا کنون برای مقایسه تأثیر دو وضعیت فوق بر میزان تبادلات گازی و بهبود اکسیژناسیون و جلوگیری از هیپوکسی در ایران مطالعات زیادی صورت نگرفته است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقــایسهای تــأثیر وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت و مدت زمان آن بر نتایج گازهای خون شریانی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه جراحی قلب باز مرکز مازندران انجام شده است.
مواد و روشها : این یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال ۱۳۸۷ در مرکز جراحی قلب دانشگاه علوم پزشکی مازندران بر روی ۳۰ نفر از گروه سنی۶۰ ـ ۱۸ ساله که به روش نمونهگیری آسان و در دسترس از بیماران بخش مراقبتهای ویژه که واجد شرایط ورود به تحقیق بودهاند، انتخاب گردید. تأثیر تغییر وضعیت و مدت زمان آن از حالت نیمه نشسته به وضعیت خوابیده به پشت در زمانهای ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ دقیقه بر میزان گازهای خون شریانی با استفاده از دستگاه آنالیزر اندازهگیری شد، سایر اطلاعات لازم با استفاده از چک لیست، پرونده بیمار و نتایج آزمایشگاهی به دست آمده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس برای دادههای تکراری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین درصد اشباع اکسژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت( نیمهنشسته) ۱۸/۰ ±۷۷/۹۸ درصد، بعد از تغییر وضعیت(خوابیده به پشت) در زمانهای۱۵، ۳۰ و ۴۵ دقیقه مقادیر یکسان و برابر با ۱۶/۰± ۷۹/۹۸ درصد بود و در دقیقه ۶۰ به ۴۴/۰±۴۳/۹۸ درصد رسید که اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین فشار سهمی دیاکسیدکربنخون شریانی قبل از تغییر وضعیت ۷۷/۰± ۹۲/۳۷ درصد و بعد از تغییر وضعیت به ترتیب در زمانهای مذکور دارای اندازههای ۰۳/۱±۶۷/۳۸ درصد، ۰۳/۱ ±۵۲/۳۷ درصد،۹۶/ ۰±۹۵/۳۷ درصد و در دقیقه ۶۰ به ۸۴/۰± ۵۰/۳۷ درصد رسید که اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین فشار سهمی اکسیژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت برابر ۱۷/۶±۷۲/۱۴۵ درصد و ۳۰ دقیقه بعد از تغییر وضعیت به ۷۸/۵±۴۹/۱۴۳ درصد کاهش یافته و ۶۰ دقیقه بعد مجدداً به ۰۳/۶±۳۱/۱۴۶ درصد افزایش یافت، که اختلاف معنیداری ملاحظه نشد.
نتیجهگیری: در این تحقیق ملاحظه شد که تغییر وضعیت و مدت زمان آن تغییر چندانی در نتایج آزمایشگاهی گازهای خون شریانی ایجاد نمینماید و این بیماران نبایستی به منظور بهتر شدن تبادلات گازی در وضعیت نیمه نشسته قرار بگیرند، زیرا که این وضعیت نمیتواند تأثیر مثبتی در تبادلات گازهای خون شریانی ایجاد نماید و از مشکلات خطرناک و جدی ناشی از هیپوکسی جلوگیری نماید و ممکن است ما را از انجام اقدامات دیگر برای رفع هیپوکسمی باز دارد، لذا بهتر است بیمار را برای راحتی بیشتر وجلوگیری از زخمهای فشاری در نواحی مستعد و سُر خوردن بیمار به پایین تخت در وضعیت خوابیده به پشت قرار داد.
واژههای کلیدی: وضعیت، هیپوکسی، اکسیژناسیون، گازهای خون
نوشین پیمان، خدیجه عزتی رستگار، علی تقیپور، حبیب اله اسماعیلی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوامل پیشگویی کننده رفتار، خودکارآمدی درک شده است. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر آموزش مبتنی بر خودکارآمدی در ارتقای رفتارهای تغذیهای و کنترل وزن در دختران نوجوان دارای اضافه وزن و چاقی بود.
روشبررسی: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۷۸ دختر نوجوان ۱۶-۱۲ ساله دچار چاقی و اضافه وزن که به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمون و کنترل تقسیم شدند، انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد کلارک جمعآوری شد. چهار جلسه برنامه آموزشی برای گروه آزمون اجرا شد و نتایج حاصل بعد از مداخله، در هر دو گروه بررسی شد. دادهها با آزمونهای آماری تی زوجی، تی مستقل و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بعد از مداخله تفاوت معنیداری در گویههای فشار اجتماعی، دسترسی به غذا و تجربه هیجانهای مثبت در گروه آزمون مشاهده شد(۰۵/۰p<)، ولی در گویههای تجربه هیجانهای منفی و احساس ناراحتیهای جسمیتفاوت معنیداری مشاهده نشد(۰۵/۰p>). در گروه کنترل این تفاوت در هیچ کدام از گویهها معنیدار نبود(۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: استفاده از فنون مداخله از قبیل برنامههای ارتقای خودکارآمدی، نتایج مثبتی در تشویق نوجوانان به انتخاب سبک زندگی سالم داشته و به پیشگیری از چاقی و اضافه وزن در آنان کمک مینماید.
فائزه اسماعیلی رنجبر، مریم فرهمند فر ، مهدی کدیور،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: حساسسازی به مرفین میتواند موجب بهبود یادگیری و تشکیل حافظه گردد. ژنهای کیناز وابسته به کلسیم و کالمودولین II آلفا و بتا که به مقدار قابل توجهی در هیپوکامپ بیان میشوند، دارای نقش مهمی در یادگیری و تشکیل حافظه میباشند. هدف این مطالعه بررسی حساسسازی به مرفین و تغییرات بیــــان در ژنهای کیناز وابسته به کلسیم و کالمودولین II آلفا و بتا در لوبهای راست و چپ هیپوکامپ پشتی رتهای نر بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که بر روی ۲۴ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار انجام شد، حساسسازی به مرفین، با تزریق زیر جلدی مرفین به مدت ۳ روز و سپس قطع مصرف اپیوئید به مدت ۵ روز انجام شد. سپس هیپوکامپ پشتی حیوانات جدا شده و RNA آنها استخـــــراج شد و cDNA نمونهها سنتز گردید. در نهایت بیـــان ژنهای مذکور به کمکReal-Time PCR بررسی شد. دادهها با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیان ژن کیناز وابسته به کلسیم و کالمودولین II آلفا در لوب راست و چپ تحت تیمار حساسسازی به مرفین نسبت به گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت. تحت همین تیــــــمار بیان ژن کیناز وابسته به کلسیم و کالمودولین II بتا در لوب راست تغییر معنیداری نداشت، اما در لوب چپ افزایش بیان معنیداری مشاهده شد(۰۵/۰(p<.
نتیجهگیری: به نظر میرسد حساسسازی به مرفین میتواند باعث تغییر در مکانیسمهای ملکولی درگیر در حافظه و یادگیری شده و ظاهراً این تغییرات میتواند در لوبهای چپ و راست مغز به گونهای متفاوت اعمال شوند.
اسحاق موسوی، مهرداد کلانتری، مریم اسماعیلی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به اینکه جانبازان به عنوان یکی از مهمترین گروههای هدف جهت ارایه خدمات درمانی، روانشناختی و اجتماعی به حساب میآید، هدف این مطالعه بررسی میزان اثربخشی بازگویی روانشناختی و مداخلات رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه جانبازان در شهر یاسوج بود.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، از بین جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه تعداد ۲۰ نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه میسیسیپی(M-PTSD) بود که قبل از آموزش بر روی هر دو گروه اجرا شد، سپس بازگویی روانشناختی در یک جلسه و مداخلات رفتاری در ۶جلسه ۹۰ دقیقهای و به صورت هفتهای یک جلسه صرفاً برای گروه آزمایش اجرا شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و به منظور تعیین اثر آموزش پس از سه ماه هر دو گروه مورد پیگیری قرار گرفتند. دادهها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمرات اختلال استرس پس از سانحه در افراد گروه های آزمایش و کنترل پس از مداخله به ترتیب؛ ۲۷/۱۱±۶/۱۰۳ و ۶۸/۸±۴/۱۱۲ بود که بین آنها تفاوت معنیداری مشاهده شد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: روش درمانی بازگویی روانشناختی و مداخلات رفتاری مورد بررسی میتواند در درمان اختلال استرس پس از ضربه مزمن مؤثر باشد، این روش اثر درمانی خود را حتی بعد از سه ماه حفظ کرد.
واژههای کلیدی: استرس پس از سانحه، بازگویی روانشناختی، مداخلات رفتاری
راهله رهباریان، سید دامون صدوقی، حوریه اسماعیلی سبزوار،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیدزمینه و هدف:های محور هیپوفیزـ گناد و تعداد فولیکولروش بررسی:د. دیابت در گروه دیابتی تیمار نشده و گروههای دیابتی تحت تیمار با عصاره حرا، به وسیله یکبار تزریق داخل صفاقی ۱۲۰ میلیگرم بر کیلوگرم آلوکسان القاء شد. عصاره برگ گیاه حرا یک روز در میان و بهمدت یک ماه بهصورت داخل صفاقی به گروههای دیابتی تحت تیمار تزریق شد. محلول سالین به حیوانات گروه کنترل و دیابتی تیمار نشده، تزریق شد. در پایان دوره تیمارن و ائوزین رنگآمیزی شد. سپس تعداد فولیکولهای تخمدان به وسیله میکروسکوپ نوری بررسی شد.نتایج با استفاده از آزمون آماری د.
ی تیمار نشده بهطور معنیداری کاهش یافت(۰۵/۰>p). همچنین بدوی، اولیه، ثانویه و گراف در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهشی تیمار نشده، تجویز د(۰۵/۰>p). همچنین تعداد جسم زرد، فولیکولهایی تیمار نشده بهطور معنیداری افزایشنتیجهگیری: ندر موشهای صحرایی دیابتی است. همچنین دارای اثر محافظتی بر بافت تخمدانمیباشد؛ بنابراین استفاده از گیاه حرا میتواند در بهبود اختلالات هورمونی و آسیب بافت تخمدان در بیماران دیابتی مؤثر باشد.